eitaa logo
🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
4.8هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
74 فایل
🕊️این کانال دلی است و شما دعوت شهدایید🕊️ سروش ، شاد ، روبیکا ، ویراستی⇣ @rahiankhuz مدیر⇣ @jamandehazsoada گروه مطالب ارزشی⇣ https://yun.ir/t1vozb کانال فاتحان نُبُل و الزهرا⇣ @fatehan94 برای تبادل⇣ @Rahyan_noor
مشاهده در ایتا
دانلود
Doaei Ahd Ba Sedaye Ostad Farahmand (128) (1).mp3
9.64M
[✋][ ] [❤️][ 1322]روز به یاد[عزیز زهراییم] [😇][ عزیزان شهدا ! ] [🌹][ دعای عهد به یاد شهدا ] [🤲][ان شاء الله] [🌕][از یاران (عج) باشیم] دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
شب یلدا سال پیش💔 دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
ماییم و هوایِ بغض آلود فقط دلواپسۍ و غصّۂ مشھود فقط والله کہ آسان شود این سختۍها با آمدنِ حضرتِ موعودﷻ فقط دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
اگر خودتان تجربه کرامات شهدا را دارید برای بنده بفرستید @jamandehazsoada
💌 سلام وقتتون بخیر من دختری بودم مذهبی اما خوب نماز هامو زیاد بهشون توجه نمی کردم یا گناه هایی مثل غیبت و مسخره واسم عادی شده بود که یه روز تو مدرسه گفتن‌ که قراره اردو راهیان نور ببرن من و چند تا از دوستام اسم هامون رو نوشتیم و رفتیم خیلی بهمون خوش گذشت ولی خوب زیاد از لحاظ معنوی اونجا رو درک نکرده بودم چند ماه از اومدنمون‌ گذشته بود که دیدم حالم‌ واقعا خیلی بده و دلم اون گریه های شلمچه رو میخواد به دوستم پیام دادم و گفتم من دیگه نمیتونم دیگه طاقت‌ ندارم فرداش‌ عصری دوستم زنگ زد گفت که از طرف بسیج میبرن‌ راهیان‌ نور اصلا باورم نمیشد‌ دوباره اسم هامون و نوشتیم و رفتیم این سری دیگه اوضاع خیلی فرق کرده بود به هر یادمانی که می رسیدیم اشک های من جاری میشد و اصلا دست خودم نبود اونجا از شهدا خواستم که کمکم‌ کنن که گفتم کمک کنید بتونم‌ کسی بشم که شما میخواید وقتی که برگشتیم اصلا خود به خود نماز هام اول وقت شد زیارت عاشورا و دعای توسلم‌ تا به الان هر روز خوندم و یه روزم ترک نکردم به فکر خادمی شهدا افتادم قبل این خیلی تلاش کرده بودم که خادم الشهدا بشم‌‌ اما اصلا نمی شد یه شب با شهید حمید سیاهکالی مرادی حرف زدم‌ گفتم تو رو خدا کمکم‌ کنید یه جوری یه طوری جور کنید من خادم الشهدا بشم همون شب دوباره به اقایی‌ که مسئول راهیان نور بود زنگ زدم اصلا به صورت خیلی عجیبی‌ قبول کردن و همون ماه من و دوستم رو به عنوان خادم عازم جنوب کردند و اینکه این همه نوشتم‌ تا بگم که اگه از شهدا کمک بخواید حتما نظری به تو خواهند‌ کرد و عاقبت بخیر میشید‌ . یا علی 😊 دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
اگر خودتان تجربه کرامات شهدا را دارید برای بنده بفرستید @jamandehazsoada
داستان جالب مبینا خانم رو هم بخونید 💌 من اوایل مذهبی نبودم. نه بی حجاب بودم نه باحجاب! همین قدر که موهام بیرون بود. نماز به زور می خوندم که مامانم چیزی نگن، خدا رو هم قبول نداشتم، اهل بیت رو هم همین طور. محرم که شد مامانم گفتن زشته دیگه تو بزرگ شدی موهاتو بپوشون. نمی دونم چی شد که بی دلیل قبول کردم. پنج روز محرم گذشت، برای اولین بار توی روضه امام حسین علیه السلام گریه کردم. بعد از این پنج روز تصمیم گرفتم لباس سیامو تا روز آخر اربعین در نیارم. هرجا می رفتیم مانتو، شلوار و شال سیاه میذاشتم و موهامو می پوشوندم. (قبل از تحولم گاهی ممکن بود اگه پسری رو میدیدم نگاش میکردم؛ اما از همون روزی روضه ها شروع شده بود به هیچ نامحرمی نگاه نکردم.) نمازمو جدی گرفته بودم و به موقع می خوندم و هنوزم همین طوره، یهو یه چیزی جرقه زد توی ذهنم."برو یه سجاده پیداکن برا خودت" پاشدم رفتم توی اتاق، یه سجاده بنفش داشتیم اونو برداشتم با یه چادر رنگی. هر شب و روزم این بود که از موقع اذان بشینم پای سجاده تا یه ساعت بعد. فکر میکردم. یه جایی درباره امام زمان عج خوندم. احساس گناه میکردم. چرا من این همه دلشو شکستم؟ چرا کاری کردم که به خاطر منه بی ارزش گریه کنه؟ توبه کردم. یه دفتر برداشتم هربار بعد نماز می نشستم می نوشتم. با حضرت مهدی عج درد و دل میکردم. می گفتن حضرت مهدی بابای ماست. منم بعد یه مدت بهشون گفتم بابامهدی. یه روز گوشیم دستم بود داشتم تحقیق میکردم درباره دین و خدا،چشمم خورد به یه رمان! رفتم داخل لینک و شروع کردم. رمان رو خوندم اخر سر رسیدم به این اسم "شهید مدافع حرم محمد دهقان فرد"* کنجکاو شدم. گفتم شاید واقعا یه شهیدی به این نام هست. رفتم توی گوگل و اسم شهید رو زدم عکس "شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری" اومد برام. جذبش شدم ناخواسته... از اون روز شدن برادر شهیدم. چند وقتی که گذشت، چادر خواستم بابام میگفتن حجاب داشته باش ولی چادر نه. دلم چادر می خواست. هرچی به بابام گفتم مخالفت کردن. متوسل شدم به داداش محمدرضا! بهش گفتم داداش من چادر می خوام، چیکار کنم؟ تو رو خدا حاجتم و بده! من کسیو جز تو ندارم:( چند روز بعد وقت ناهار بود، غذا که تموم شد کنار بابام نشستم و باز گفتم: بابا من چادر می خوام میشه بگیرین برام؟ یه جمله ای گفتن که باورش خیلی سخت بود برام با اون همه مخالفت و دست به دامن مامان شدن و... حالا بابام میگفتن "چرا از من می پرسی اگه چادر می خوای برو با مامان بگیر!" از همون روزا تا الان شهید دهقان امیری شده داداشم. تازگیا کتابی که زندگینامه داستانی ش هست رو هم پیدا کردم.* *نام رمان ناحله می باشد. *زندگینامه شهید محمد رضا دهقان امیری کتاب "یک روز بعد از حیرانی" است. شهید محمد رضا دهقان امیری🌷 (مدافع حرم) نام پدر: علی ولادت: 1374/1/26 شهادت:1394/8/21 محل شهادت: حلب / سوریه دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
این عشق آتشین ز دلم پا نمی شود مجنون به غیر خانه ی لیلا نمی شود بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند هر یوسفی یوسف زهرا نمی شود. یا اباصالح المهدی ادرکنی✨ دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
🔺کاربر یمنی نوشت: ما را رافضی می‌نامند زیرا زندگی همراه با ذلت را رَفْض و رد کردیم و هَیهاتَ منّا الذِلَّة دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب یلداتون مبارک...❤️ ولی طولانی ترین شب امسال واسه ما شب سی اردیبهشت بود...🖤💔 دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت خبرنگار صداوسیما از یلدای شهید رئیسی در آسایشگاه سربازان 🔹رضوانی: شهید رئیسی در سفر استانی به گلستان باوجود خستگی گفت «می‌خواهم یلدای امشب را در کنار سربازان در پادگان باشم». دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
🔻‏شاید این جمله پرتکرار ترین جمله سال بشه به یاد مردمی ترین" رئیس جمهور شهید"🌷 . سال ۱۴۰۲ دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
داستان جالب مبینا خانم رو هم بخونید #پیام_شما 💌 من اوایل مذهبی نبودم. نه بی حجاب بودم نه باحجاب! ه
🛑عزیزان توجه کنید که رمان ناحله زندگینامه شهید محمدرضا دهقان امیری نیست❌ به دلیل بعضی شباهت ها ممکنه اینطور برداشت بشه که شخصیت شهید داستان، ایشون هستند در حالی که بیشتر بخش های رمان ناحله صرفا تخیل نویسنده هست و بر اساس واقعیت نیست اگر‌ علاقمند به مطالعه در مورد زندگی شهید محمدرضا دهقان امیری هستید میتونید کتاب های ابو وصال یا یک روز بعد از حیرانی رو مطالعه بفرمایید دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
اگر خودتان تجربه کرامات شهدا را دارید برای بنده بفرستید @jamandehazsoada
💌 سلام روزتون بخیر شاید دو سه سال پیش بود یه شب وقتی خوابیدم توی خواب دیدم توی یه جمعی نشسته‌ام شبیه به یه مهمانی بزرگ بود، دور تا دور اون سالن ادم نشسته بود اما من صورت هیچ کدوم از مهمون هارو ندیدم و اصلا نمی شناختم شون بجز یکیشون.. و اون یکی هم بود🌹 که کمی با فاصله اما کنارم نشسته بود. دقیقا خواب رو یادم نمیاد اما توی اون مهمانی، شهید مثل اینکه بخواد یه نکته ای رو به من یادبده و من نکته رو متوجه شدم و یادم موند بعد از این صحنه شهید حججی رو در جای دیگه ای دیدم، دیگه توی اون مهمانی نبودیم نمیدونم چرا، اما ازش پرسیدم موقعی که سر از بدنت جدا شد، خیلی درد داشت؟😭 یا صاحب الزمان💔 و شهید فقط لبخند زد و سکوت کرد..🕊 دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
اگر خودتان تجربه کرامات شهدا را دارید برای بنده بفرستید @jamandehazsoada
💌 توسل به شهید مدافع حرم محمد تاجبخش من از تابستون دارم درس میخونم واسه کنکور اصلا تراز قلم چیم تغییری نمیکرد ینی ۸ تا آزمون دارم شایدم ۹ تا همش تو ۴۷۰۰ تا ۴۹۰۰ بود امسال مدرسه هم رفتم بعد دوتا آزمون دادم و ترازم افتضاح شد ینی افتضاح تلاش میکردمو اینا بعد من اصلا اهل نماز و روزه و اینا هم‌نبودم بعد ببینید عین یه جزرقه به همین مولا قسم گفتم بزار از خدا کمک بخام اومدم نیت کردم نماز خوندم بعدم متوسل شدم به شهید مدافع حرم محمد تاجبخش و خیلییی عجیب بود برام ترازم کشید بالا تا ۵۰۰۰ روزانه منی که نهایت ۳ ساعت درس میخوندم درس خوندم رسید به ۵.۶ ساعت خیلیییی خوب بود یعنی اصلا باورم نمیشد فقط میتونم بگم شهدا معجزه میکنن معجزه به همه توصیه میکنم یه شهیدی رو مد نظر داشته باشن باهاش حرف بزنن بخدا خیلی تاثیر داره بعد من سردرد تنشی دارم که دقیقا تو آزمون و امتحان درد میگیره و ببشتر امتحاناتم خراب میشه اونم کلا از بین رفته😍😍😍 راستی اون ذکر الهی به رقیه سلام الله علیها رو هم خیلیییی تکرار میکردم عالی بود ان شاءالله سال دیگه پیام بهتون میدم و میگم که پزشکی قبول شدم 😍 دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
یلدا به سبک شهدا🌸🍉 #قاب_ماندگار #شب_یلدا #یاد_شهدا_با_صلوات دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید