اگر میدانستم این دنیا بخاطر صلوات،
این همه ثواب و پاداش میدهند
حالا حالاها آرزویِ شهادت نمیکردم!
میماندم و تو دنیا صلوات میفرستادم..!
#شهید_علیموحددوست
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#شهیدانه🍃🥀
჻
*دوست شهید میدونے یعنےچے؟؟*
یعنے:...↷°"
•| وقتے گناه درِ قلبت را مےزند
•| یاد نگاهش بیوفتـــے....
•| و در و باز نڪنے...‹‹‹🍃
•| یعنے محرم اسرار قلبت
•| آن اسرارےڪه هیچڪس نمےداند...
•| بین خودت و...
•| خــدا و...
•| دوست شهیدتـــ
•| باشد...‹‹‹
*امتحان ڪن...🌹🌿*
*زندگےات زیباترمےشود
#شهیدانه🥀🍃
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🌷🌷🌷ظهر شده بود. برای ناهار کنار یک رستوران ماشین رو نگه داشت.
رفت ناهار گرفت و آورد تو ماشین که با هم بخوریم.
چند دقیقهای که گذشت یکی از این بچههای فال فروش به ماشینمون نزدیک شد.
امیر شیشه رو پایین آورد و از کودک پرسید که غذا خورده یا نه.
وقتی جواب نه شنید، غذای خودش رو نصفه رها کرد و دست بچه رو گرفت و برد تو رستوران....
وقتی برمیگشتن کودک میخندید و حسابی خوشحال بود...🌷🌷
#شهید_امیر_سیاوشی
#شهیدانه🍃🥀
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
+آرزوتچیه؟!
_ش داره...ه داره...الف داره...ت داره...
+شهادت؟!🕊...
🥀شهاااااادت🥀
#شهیدانه🥀🍃
صبحت رو باسلام به امام زمان شروع کن
السلام علیک یاصاحب الزمان
السلام علیک یابقیه الله
السلام علیک یااباصالح المهدی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#کـلامشهید :)💛
"اگـــر خســـته شدیم باید ببیـــنیم ،
کجای کار اشـــکال دارد. و گرنه کار
برای #خدا خســـتـــگی ندارد، #لذت
بخش اســـــــت.''
#شهیـــد_باقری •|💌|•
بخشی از حادثه آتش زدن درخانهی
امامعلی و......👇🏻😞
"خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آن چنین مینویسد :
«... وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه را حجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی او زدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشته های بدر و اُحد که به دست علی کشته شده بودند... افتادم، آتش غضبم افروخته تر شد و چنان لگدی بر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد .
" فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً... فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللهِ هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ. .. ؛ در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد:ای پدر بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند." سپس فریاد کشید:فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند. سپس به دیوار تکیه داد و من او را به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال میخواست مانع (بردن علی) شود، من از روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد...»(بحار الانوار، ج30، ص293؛ ریاحین الشریعة، ج1، ص267)
همه این رویدادهای تلخ و دردناک حضرت زهرا(س) را به بستر بیماری کشاند و به شهادت ایشان در سن 18 سالگی منجر شد و بنابر وصیت خویش شبانه و به صورت پنهانی دفن گردید، به طوری که محل قبر شریف ایشان تا کنون نامعلوم است."
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔ان مع العسر یسرا...🕊
خدا هست وقتی به خدا واگزارش میکنی نگران چی هستی ؟...
@rahiankhuzestan