eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
770 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 243 (پيام به يادبود آية اللّه سيد جلال الدين (قدس‌سرّه) 🔅🔅🔅 💢 علم ارثی یا کلاسیک ▫ عالمان راستين وارثان پيامبران اند. تفاوت جوهري ميراث طبيعي و فرا طبيعي در اين است كه در ارث طبيعي، تا مورّث به مرگ فيزيكي نميرد، از ارث خبري نيست و در ارث فرا طبيعي تا وارث به موت متافيزيكي(موت ارادي) ارتحال نكند، از ارث سهمي نمي برد. ▫ هان اي حوزويان و دانشگاهيان! هاتف نبوي صلي الله عليه و آله و سلم و عَلَوي(عليه‌السلام) همواره اعلام مي دارد: «أنا و عليّ أبوا هذه الاُمة»[ علل الشرايع، ج 1، ص 154؛ بحار الانوار، ج16، ص95.] ▫ بكوشيم با موتِ هوا و مرگ هوس، فرزندان دوده طاها و ياسين شويم. هرگز به علم اندك و دانستن صرف بسنده نكنيم و برنامه هاي درسي را برابر آيه محكمه، سنّت قائمه وفريضه عادله تنظيم نماييم و اين مُثَلّثِ مباركْ را عِضه عِضه نكنيم و «علم الوراثه» را سايه افكن «علم الدراسه» نماييم و طبق وعده الهي: ( ما ننسخ من ايةٍ أو نُنْسِها نأتِ بخيرٍ منها أو مثلها) [سوره بقره، آيه 106]، كسي را خاتم الحكماء يا خاتم الفقهاء تلقّي نكنيم، بلكه با اميد به فيض و فوز مستور و مشهور خداوندي اجتهاد نماييم تا مدال فخر آورِ «منّا اَهل البيت» [الكافي، ج 1، ص 181؛ بحار الانوار، ج2، ص94.]، نصيبمان گردد. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 243 (پيام علمي به دهمين همايش ) 🔅🔅🔅 💢 سه گانه عدل ▫ عدل كه از اوصاف كمالي خداست، داراي مفهومي روشنْ و تحقيق معرفتي دشوار و پيچيده و تحقّق عيني توانفرساست كه با چراغْ گِرد دولت و دَوْرِ ملت گشتن تا سراغي از آن گرفتنْ رواست، زيرا عدل همان صراط مستقيم است كه معناي واضح و تحليل عميق معرفتي آن از مو باريك تر (أدَقّ مِنَ الشعر) و اتّصاف عملي آن، از رفتن بر لبه تيز شمشيرْ برنده تر است (أحَدُّ من السّيفِ).[ الكافي، ج 8، ص 312.] ▫ راز اين تثليث (وضوح مفهوم، صَعْب بودن معرفت حقيقت، مُسْتَصْعَب بودن تحقّق به آن) آن است كه اين گونه كمالهاي واقعي، به نحوي از وجود برمي گردد و هستي نيز داراي اين مثلّث است؛ يعني مفهوم آن از روشن ترين معاني است و معرفت آن پيچيده و دشوار، زيرا حقيقت هستي، عينِ خارجْ بودن است و چيزي كه خارج بودنْ عينِ ذات يعني هويّت نه ماهيت اوست، هرگز به ذهن نمي آيد و با علم حصولي ادراك نمي شود و فقط با دانش شهودي ادراك پذير است و علم حضوري، ميسور همگان نيست و تحقّق به آن در صورت فقدان، نيازمند به مبدأ فاعلي هستي بخش است و هرگز با دست يازيدن و پاكوبيدن حاصل نمي شود. ▫ اگر ايراد مقال يا ارائه مقالت پيرامون عدالتْ سهل است، فقط به لحاظ مفهوم روشن و آثار مثبتِ فراوانْ در قلمرو معنا و لوازم سودمندِ بي شمارْ در اقليمِ ذهن است. ▫ آنچه از اميربيان، حضرت امام علي بن ابي طالب(عليه‌السلام) رسيده است كه «فالحقّ أوْسعُ الأشياء في التّواصفِ وأضيَقُها في التّناصُفِ» [نهج البلاغه، خطبه 216.]، درباره عدل نيز صادق است، زيرا عدلْ حقّ است و نيز از حقوق غير قابل اغماض دولت و ملت است، ▫ بنابراين سهولتِ قلم فرسايي، آسان بودن سخنراني و روان بودن شعار عدالت خواهي، هرگز با صعوبت تحقيق معرفتي و توانسوزي تحقّقِ عيني اشتباه نشود، لذا فقر و فساد و فاصله، فضاي برخي از جوامع را آلوده و هواشناسانِ سياسي، اجتماعي و اقتصادي را به اعتراف آفتِ زيستْ محيطي وادار نموده و هريك در صدد تبرئه خود و تلويث[آلوده كردن، آلودن، تيره كردن و...(فرهنگ فارسي معين، ج 5، ص 51 ـ 69).]ديگري است؛ غافل از آنكه نه آن توهم تبرئه سودمند است و نه اين تهمت تلويث. ........ادامه دارد 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 244 (پيام علمي به دهمين همايش ) 🔅🔅🔅 💢عدل محوری کائنات ▫ عدل از ضروري ترين مسائل حقوقي است كه در صدر فرائض قرار دارد نه در ذيل نوافل؛ نظير آب آشاميدني سالم و هواي استنشاقي پاك و غذاي بهداشتي كه بدون آنها ادامه حياتْ ميسور نيست. جامعه فاقد عدل، از هرگونه تمدّنِ ناب كه در تديّنِ اصيلْ تعبيه شده است، محروم است، لذا در فرهنگ قرآن حكيم، جامعه اي كه دادْ در آن مطرود و بيداد در آن مقبول است، زنده نيست: (استجيبوا لِلّه وللرسول إذا دعاكم لما يحييكم).[ سوره انفال، آيه 24.] ▫ راز ضرورت مداري عدل اين است كه اولاً شئون علمي و عملي انسان بايد هماهنگ با ساختار هويّتي وي و ثانياً همتاي با نظام آفرينش منظومه سپهري و زمين و ثالثاً همسان با كيفيّت پيوند تكويني بين او و جهان خارج باشد، وگرنه از هر ضلعي از اضلاع سه گانه مثلّث مزبور آسيب مي بيند. درباره عدل محوري نظام كيهاني آمده است: «بالعدل قامت السموات والأرضُ» [عوالي اللئالي، ص 103.]، و درباره عدل مداري خلقت انسان آمده است: (الذي خَلَقَك فسوّيك فعدلك) [سوره انفطار، آيه 7.]و درباره عدل جويي پيوند عالم و آدم چنين آمده است: «العدلُ يَضَعُ الاُمور مَواضِعَها... والعدلُ سائسٌ عام»[ نهج البلاغه، حكمت 437.]. همين عدل عامْ مورد فرمان خداست: (إنّ الله يأمر بالعدل والإحسان... ) [سوره نحل، آيه 90.]و نشانِ چنان امر مولوي، سخن اميرمؤمنان(عليه‌السلام) است: «اتّقوا اللهَ في عباده وبلاده؛ فإنّكم مسئولون حتّي عن البقاع والبهائم»[ نهج البلاغه، خطبه 167.]. ▫ اگر انسان در برابر دام و بوم مسئول است، تنها كاميابي وي هنگام پاسخگويي، رعايت عدل عام در همه شئون است. ▫ درباره آسيب پذيري كسي كه از صراط مستقيم عدل جدا شد و كژراهه ظلم را پسنديد و به تباهي فقر و فساد و فاصله مباهات نمود، خدايي كه عدل است و عدالت گستر، دشمن او خواهد بود: «وأشهد أنّه عَدْلٌ عَدَلَ... » [نهج البلاغه، خطبه 214.]، «من ظَلَمَ عبادَالله كان اللّهُ خَصْمَه» [نهج البلاغه، نامه 53.]و اگر خداوند خصم كسي شد، سراسر گيتي و مينو، عليه او خواهند بود، زيرا: (لله جنود السموات والأرض).[ سوره فتح، آيه 4 و 7.] دور فلكي يكسره بر منهج عدل است خوش باش كه ظالم نبرد راه به منزل [ديوان حافظ، غزل 304.] ........ادامه دارد 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 245 (پيام علمي به دهمين همايش ) 🔅🔅🔅 💢 عدل و حقوق انسان ▫ سرّ صعوبت تحقيق معرفتي عدل، آن است كه تا حقيقت هر موجودي شناخته نشود و هندسه اشياء و اشخاص به خوبي ادراك نگردد و قلمرو تأثير و تأثّر آنها به دقّت مساحت نشود و سهم هر شي ء و هر شخص در بهره دهي و بهره گيري معلوم نگردد، نمي توان فتوا به حقوق و تكاليف صادر كرد، ▫ زيرا وقتي مي توان حقوق فرد و جامعه را از يك سو و طبيعت و فراطبيعت را از سوي ديگر و نيز تكاليف متقابل آنها را از سوي سوم تعيين و مرز هر يك را تحديد كرد و چنين قانونِ جامعْ را عدلِ گسترده حقوقي ناميد كه از كنه ذات، صفت و فعل آنها آگاه بود و چنين معرفتِ صائب، فقط در اقليم علمي آفريدگار انسان و جهان است، لذا خداي سبحان درباره كيفيّت توزيع سهام حقوقي ارث و تبيين تكاليف متقابل آن فرمود: (اباؤكم وأبْناؤكُم لاتَدْرُونَ أيُّهم أقرَبُ لكم نفعاً).[ سوره نساء، آيه 11.] گذشته از آنكه رعايت حق هر چيز و هر شخصي، مرهون اطلاع كامل از صدر و ساقه سير هستي اوست، زيرا نگاه به انسان از منظر يك متفكر مادي با نگرش به وي از ديدگاه يك متدبّر الهي فرق وافر دارد، چون صاحب نظر مادّي، مرگ انسان را عبارت از پوسيدن و به زباله دان گورستان رفتن و ريختن مي داند و صاحب بَصَر الهي، مرگ وي را عبارت از پوست به در آمدن و جامه طبيعت را برگرفتن و قفس شكستن و مرغ باغ ملكوت شدن و بر شاخسار آن پركشيدن و به نام حضرت دوستْ نغمه زدن و با ياد او دميدن و آرميدن مي بيند. ▫ بنابراين، تحرير حقوق انسان از اين دو منظر فرق فراوان دارد، زيرا در بسياري از مبادي و اصول اساسي حقوق نگاري، اختلاف نگرش مشهود است؛ گذشته از اختلاف داخلي ارباب نظر با هم و اصحاب بَصَر با يكديگر، زيرا حقّ برخي از اشياء و اشخاص، مستور بودن است و حق بعضي ديگر مشهود بودن. يكي بايد در پرده بماند و عريان در كوي و برزن ظهور نكند و ديگري بايد محفل آرا شود: در كار گلاب و گل حكم ازلي اين بود كاين شاهد بازاري وآن پرده نشين باشد [ديوان حافظ، غزل 161.] ▫ آنچه به صورت گلابْ بي پرده به بازار اهل معرفت عرضه مي شود و همان مايع كه مايه عطرآگين است، زماني با پرده رقيق گل همراه است و در حجاب برگ گل ظهور مي نمايد؛ نه همه معارف همانند گلاب اند تا بي پرده عرضه شوند و نه مانند گل اند كه با پرده ارائه گردند. حقوق و تكاليف متقابل نيز چنين است. ........ادامه دارد 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom 👇👇👇
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 245 (پيام علمي به دهمين همايش #كوثر) #آیت_الله_جوادی_آملی
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 246 (پيام علمي به دهمين همايش ) 🔅🔅🔅 💢 تقوا میوه شیرین عدل ▫ راز توانسوزي تحقّقِ عيني عدل، آن است كه بخش طبيعي انسان كه از گِل خلق شده است: (انّي خالقٌ بشراً من طينٍ) [سوره ص، آيه 71.]، به طبيعتْ نزديك و وابسته است. آثار تلخ و شيرين آن محسوس و حاضر است وجاذبه هاي فريباي آن تأثير بسزايي دارند. واهمهْ پرده فاهمهْ مي شود و نفسِ مُسَوّله در زيبا نشاندن زشت و زشت نشان دادن زيبا سهم فراواني دارد؛ اما بخش فراطبيعي انسان كه نفخه الهي است و با دميدن غيبي به بدن تعلق تدبيري گرفته است: (نَفَخْتُ فيه مِن روحي) [سوره حجر، آيه 29.]، موجودي مجرد است و آثار عقلاني آن با برهان تجريدي ادراك مي شود؛ نه با تجربه حسّي. ▫ رعايت عدل عيني، به مراقبت بر تكاليف در قبال حقوق فرد و جامعه از يك سو، و دولت و ملت از سوي ديگر، و مهم تر از همه در برابر حقوق خداوند از سوي سوم خواهد بود و چنين پاسداري همه جانبه براي رفاه طلب ظاهراً دشوار است، لذا آن را مانع آزادي دانسته، رهايي ابداعي خود را عين عدل مي پندارد؛ أمِنَ العدل...؟!.[ الاحتجاج، ج 2، ص 125.]آنچه مانع تحقّق عيني عدل به شمار مي رود، هواست. اميرمؤمنان(عليه‌السلام) چنين فرمود: «فإنّ الواليَ إذا اختلف هواه مَنَعَه ذلك كثيراً من العدل» [نهج البلاغه، نامه59.]، زيرا مَيل، طبق فتواي شهوت و فرمان غضب رفتار مي كند و زمان فرتوتي و كهنسالي كه شهوت مرده و غضب به خاك رفته است، همچنان باقي بر تقليد ميّت است و چنين دستور منحوسي را از واهمه مي گيرد؛ لذا عدل را ركود، ارتجاع، تحجّر و جمود مي نامد. ▫ اما اسلام كه بشر را از بند هوا و سلول هوس و زنجير زور و قلّاده تقلّب آزاد نمود و نفير گوشخراشِ (قد أفلح اليوم من استعلي) [سوره طه، آيه 64.]را به آهنگ گوشنوازِ (قد أفلح من زكّيها) [سوره شمس، آيه 9.]، (قد أفلح من تزكّي) [سوره اعلي، آيه 14.]مبدّل كرد و با طرد آن ديو، اين فرشته را فراخواند، صبغه عقلانيت جامعه را اِحيا كرد و طعم گواراي عدل را به ذائقه فاهمه چشانيد و حجابهاي حسّي و وهمي را كنار زد و چهره دلگشاي ملكوت را در منظر قرار داد و سالكان كوي تهذيب را به نگاه در پگاه اميد وعده داد و دعوت كرد: (أوَلَمْ يَنْظُرُوا في ملكوتِ السموات والأرض) [سوره اعراف، آيه 185.]و پوشيدن جامه عدل و نوشيدن جام داد را بر همگان واجب نمود تا ويروس فقر و ميكروب فساد و زالوي فاصله، رخت بربندد و عشوه و رشوه و رانت خواري دفن گردند واستعدادهاي علمي و عملي شكوفا شود، زيرا هم عقل نظري دفينه هاي فراواني دارد كه نَقْل وحياني به اثاره آنها مبادرت مي كند و هم عقل عملي گنجينه هاي بي شماري دارد كه نبوّت و امامتِ انسانهاي كامل و عصوم(عليهم‌السلام)، توليت شكوفايي آنها را به عهده دارند: «يُثيروا لهم دفائن العقول».[ نهج البلاغه، خطبه 1.] ⏪ خلاصه آنكه: 1.مطالبات دانشجويي عدلْ محور خواهد بود. 2.پاسخ مسئولانْ عدالت مدار است. 3. پيش فرض هرگونه آزادي، توسعه، جهاني شدن و جهاني سازي عدل است؛ يعني تمام امور ياد شده در اقليم عدالت قابل طرح است؛ وگرنه زمين شوره ستم، سنبل آزادي و استقلال برنيارد. 4.عدل، با همه حلاوت و طراوت كه دارد، حدّاقلّ دستور اخلاقي است، وگرنه برتر از او فضيلتي است كه ميوه عدالت اگر برسد و شيرين تر شود،به آن نام مبارك كه تقوا ناميده مي شود مي رسد: (اعدلوا هو أقرب للتّقوي).[ سوره مائده، آيه 8.] 🌿🌿🌿 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. التماس دعا🙏
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 247 (پيام به جشنواره سراسري كريم و ) 🔅🔅🔅 💢لذت هم کلامی با خدا ◽️قرآن، كلام متكلّمي است كه هماره سخن مي گويد و اگر گوش جان كسي شنوا باشد، كلمات آهنگين و دلنواز الهي را مي شنود و با تمام وجود هنگام شنيدن (يا أيّها الذين امنوا... ) تلبيه مي گويد و لذّت تكلّم خدا را بر هر لذّتي ترجيح مي دهد و كاميابي اطاعت از آن را بر هر التذاذي مقدم مي دارد، زيرا هم محتواي كلام بي مثيل است و هم اثرِ تكلّم بي نظير. آري! شبيه سخن خداي بي نديد را چشمي نديد و گوشي نشنيد: چنگ در گفته يزدان و پيمبر زن و رو كانچه قرآن و خبر نيست، فسانه است و هَوَس اول و آخر قرآن ز چه «با» آمد و «سين» يعني اندر رهِ دين رهبر تو قرآن بس [ديوان حكيم سنائي، ص 309.] 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم. التماس دعا🙏 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 248 (پيام به جشنواره سراسري كريم و ) 🔅🔅🔅 💢 پیام روشن ▫ قرآن، پيام پروردگاري است كه پيوند علمي و عيني انسان با خود، انسان با جهان، [و] انسان با آفريدگار خويش را به بهترين روش روشن مي نمايد: (اللّه نزّل أحسنَ الحديث كتاباً متشابهاً مثاني... ).[ سوره زمر، آيه 23.] ▫ پوينده راه تحقيق، جوينده صراط تحقّق و ره ياب سبيل رشاد، كتابي همچون قرآن مجيد نخواهد يافت، زيرا معارف پر مغز غيب را با الفاظ نغز شهادت آميخت و صدق گفتار را با حق بودن گفته معجون ساخت. آري! متكلّم بي چون[مثل و مانند، بسان، كفو؛ بي چون: بي مانند، بي مثل (لغت نامه دهخدا).] در چنين كلامي چنان تجلّي نمود كه هر طُور[كوهي كه موسي(عليه‌السلام) بر آن به مناجات شد. (لغت نامه دهخدا، ج 10، ص15 ـ 540).] عقلي، محكوم به خرير و ريزشِ با خروش خواهد بود و هر كوه ستبر فكري مقهور اندكاك[برابر و هموار گرديدن مكان (لغت نامه دهخدا، ج 3، ص 25 ـ 35).] به ساحت قدمش نگذرد قيام فهوم نهاده قهر قديمش بپاي عقلْ عِقال ز رهروان معارف مَنَم درين عالم بود مرا ز خصايص درين هزار خصال بجانِ جان دهم از جان و دل همه شب و روز صلاتْها و تحيّات بر محمّد و بر آل[ديوان حكيم سنائي، ص 349 و 352.] 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم. التماس دعا🙏 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 249 (پيام به جشنواره سراسري كريم و ) 🔅🔅🔅 💢پیام هماهنگ ▫ 3. قرآن كتاب مُتقني است كه حكمت نظري توحيد را با حكمت عملي اتحاد، هماهنگ كرده است، زيرا از يك سو با تعليم برهانِ توحيد، اعتقاد به مبدأ يگانه و يكتا را در جانها نهادينه نمود و از سوي ديگر، با تزكيه وجدانِ موحّدْ اتحاد، وفاق ملّي و اعتصام به حبل متينِ ثقلين را دلمايه پيروان امام و رهبري قرار داد تا همگان همواره در تقويت نظام اسلامي كوشا باشند و در سطح محله و منطقه و بين الملل، بدون تنش و تشنّج، مدافع راستين استقلالِ دين و تماميّت ارضي بوده، كوشش كنند: (لولا دفعُ اللّه الناس بعضهم ببعضٍ لَهُدّمتْ صَوامعُ و بيَعٌ و صَلواتٌ و مَساجدُ يُذكرُ فيها اسم اللّهِ).[ سوره حجّ، آيه 40.] ▫ آري! در پيشگاه چنين كتاب جامع و كاملي بايد گفت: گر نيابم به مجلس تو همي از سر عجز دان نه از سر ننگ روي تو آفتاب و چشمم درد صدر تو آسمان و پايم لنگ لعل در دست توست خوش مي باش سنگ اگر نيست خاك بر سر سنگ 📚 [ديوان حكيم سنائي، ص 340.] 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم. التماس دعا🙏 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 250 (پيام به جشنواره سراسري كريم و ) 🔅🔅🔅 ▫ قرآن، كتابِ صلاح و فلاح و نجاح است، حفظ الفاظ آن، عبادتِ تلاوت و صيانت مفاهيم آن، عبادت تعلّم و اجراي احكام فقهي و حدود آن، عبادت تحقّق عيني را به همراه دارد. ▫ بسيج آگاه و راهي طريق معرفت و سالكِ صراط محبّت كه اجر رسالت به شمار آمد مي كوشد، معالي قرآن را با مدارج همتاي آن، يعني عترت طاهرين(عليهم‌السلام)، معارج خويش سازد و با عروج به اوج تعبّد در ساحت قدس ربوبي، دست رد به سينه نامحرم غربي و شرقي، [و] داخلي و خارجي بزند و پاس داشتِ خون پاك شهيدان فراموشش نشود. 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم. التماس دعا🙏 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 251 (پيام به همايش مسئولان دفتر نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها) 🔅🔅🔅 💢مهندسی آفرینش و هندسه خلقت ▫️هندسه ربوبيّت الهي انسان، جهان و پيوند آنها را منظوم آفريد و بدون رسيدن به نَضْدِ چنين معماري تحسين برانگيز، نه تمدّنِ صحيح ميسور است و نه تديّن ناب. ▫️علم حصولي به آنها هرچند بي اثر نيست؛ ليكن اثر معلوم خارجي را ندارد، چون دانش ذهني همچون حقيقتِ عيني مؤثّر نيست و از وفور آثار علم نبايد مغرور شد، زيرا در برابر آثار بي شمار معلوم، «چو شبنمي است كه بر بحر مي كشد رقمي».[1] ▫️هشدار قرآن كريم درباره اندك بودن علم بشر، هرچند «به زير آورد چرخ نيلوفري را» [2]اين است: (...و ما اُوتيتُم منَ العلم إلاّ قليلاً) [3]؛ دانش كمي بهره شماست و همين علم خُرد را از خود نداشتيد، بلكه به شما داده شد و دانش كلان كه با نيل به معلوم همراه است، نصيب انسان كامل معصوم، يعني حضرت رسول اكرم (عليه و علي آله آلاف التّحيّة و الثنا)ست كه تعبير قرآن مجيد در اين باره چنين است: (...و اَنزَل الله عليك الكتابَ و الحكمة و عَلمك ما لم تكن تَعلَم و كان فضلُ اللهِ عليكَ عَظيماً).[4] ▫️چيزي را كه خداوندْ عظيم بداند، بسيار بزرگ خواهد بود، چنان كه بارزترين مصداقِ فضلِ خدا در اين آيه، همانا علوم وَحياني وافر است كه بهره پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم شد. در ساحت چنان پيام آور جهاني بهترين كار صَمْت، انصات و استماع است: (اذا قري القرانُ فاستَمِعوا له و اَنصِتوا).[5] مصطفا اندر جهان، آنگه كسي گويد كه عقل آفتاب اندر سَما آنگه كسي گويد سُها[6] =========== [1]ـ ديوان حافظ، غزل 471. [2]ـ ديوان ناصر خسرو، ص 70. [3]ـ سوره اسراء، آيه 85. [4]ـ سوره نساء، آيه 113. [5]ـ سوره اعراف ، آيه 204. [6]ـ ديوان حكيم سنائي، ص 43. 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم. التماس دعا🙏 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 252 (پيام به همايش مسئولان دفتر نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها) 🔅🔅🔅 💢 نقد عمر ▫ نقد عمر اگر براي تحصيل علمِ نافع صرف شود، سودمند خواهد بود، و گرنه خسارت است، زيرا عوض و معوّض هر دو را تلف نمودن، سرمايه را حراج كردن و به در يوزه گي افتادن است. سخن نغز و پر مغز صحابه معرفت و نصيحت اين است كه «اليواقيتُ تُشتَري بالمواقيت و المواقيتُ لا تُشْتَري باليواقيت»؛ ياقوت را با وقت و هزينه نمودن عمر مي توان فراهم كرد؛ ولي نقد عمر هرگز با بَذْل ياقوت به دست نمي آيد،[2] لذا گفته اند: «اگر وقْت ياوه شود مَقْت است».[3] ▫ وقت مي تواند در عين گذرا بودن ثابت بماند، زيرا اگر هزينه فراگيري مطالب ديني شود، آنگاه به ره آورد آن باور و عمل شود، ضامن بقا شده و عالمان عامل را جاودان مي نمايد: «العلماء باقون ما بقي الدهر».[4] ▫ آنچه به طالبان حوزه و دانشگاه توصيه مي شود، همانا تأمينِ آبِ زندگاني است كه نه از آسمان مي بارد و نه از زمين مي جوشد، بلكه از فطرتِ شكوفا شده فَوَران مي كند و مجاري ادراك و تحريك را سيراب مي نمايد تا كسي به دنبال سَراب نرود. ▫ سِرّ جاودانگي علمِ صائبْ كه مصحوبِ عملِ صالح است، اين است كه چنين دانشي صبغه الهي دارد، چون لِوجه الله تحصيل شد و براي تقرّب به خدا عمل شد و جهت كسب خشنودي وي به جامعه منتقل شد و هر كاري كه لوجه الله باشد، جاويد است: (كلُّ شَي ء هالكٌ الّا وَجْهَه) [5]، چه اينكه هر موجود ملكوتي، از گزند رخدادهاي مُلكي مصون است و [از] دانشور متعهّد كه جامع شرايط سه گانه مزبور باشد، در ملكوت جهان به عظمت ياد مي شود[6]و طبيعت فرومايه، تواناي به بند كشيدن او نخواهد بود: من چو گِرد باده گشتم، كم گرايم گِرد باد آسماني كرده باشم، آسيايي چون كنم[6] ========== [1]ـ بحارالانوار، ج91، ص148 ـ 149 ؛ مناجات محبّان. [2]ـ مجالس سبعه، مجلس اول، ص 6. [3]ـ شرح قيصري بر تائيه ابن فارض، ص158. [4]ـ نهج البلاغه، حكمت 147. [5]ـ سوره قصص، آيه 88. [6]ـ الكافي ، ج1، ص 35. [7]ـ ديوان حكيم سنائي، ص 393. 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم. التماس دعا🙏 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 253 (پيام به همايش مسئولان دفتر نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها) 🔅🔅🔅 💢معرفت شناسی قلب ◽️همان طور كه معرفت شناسي تجربي در گرو سلامت ابزار احساس و آزمون است، لذا از دير زمان گفته و پذيرفته شد: «مَن فَقَدَ حسّاً فَقَدَ علماً». معرفت شناسي تجريدي، گذشته از نياز به سلامت ابزار ياد شده كه زمينه تجريد محسوس را فراهم مي كند، محتاج سلامتِ دلْ از گرايشهاي عاطل است، به طوري كه مي توان ادّعا نمود: «مَن فَقَدَ تقوي فَقَدَ معرفةً»، زيرا خداوند تقواي قلب را وسيله نيل به دانش نابْ كه زشت و زيبا، حق و باطل، صدق و كذب و بالاخره سعادت و شقاوت را به خوبي تشخيص مي دهد، قرار داد: (إنْ تتّقوا الله يَجْعَلْ لكم فرقاناً) [4]، بنابراين طهارتِ روح، سهم تعيين كننده اي در ادراك صحيح جهان خارج دارد. ◽️البته اگر اين تقوا پرهيز عارفانه باشد، ادراك شهودي چنين پرهيزكاري بي غبارتر خواهد بود و اگر حكيمانه يا متكلمانه باشد، ادراك حصولي چنين متّقي بهتر از واقع حكايت نموده و كمتر به دام مغالطه اسير مي شود، چون فاقد تقوا نابيناست، لذا آغاز و انجام اشيا را نمي بيند و از نظام فاعلي و نظام غايي آنها آگاه نيست و فقط در قلمرو حسّ و تجربه به سر مي برد كه حدّ اكثر از نظام داخلي اشيا مطّلع مي شود، از اين جهت علوم نزد وي صبغه اسلامي نخواهد داشت، چون لاشه دانش را مي نگرد و از بَدْء و ختم آن كه با «هُوَ الاول» شروع و با «هو الاخِر» پايان مي پذيرد، غافل است. ◽️لازم است عنايت شود كه مبدأ فاعلي كه عين مبدأغايي است، چون حقيقتي است نامحدود، در نظام داخلي حضور داشته و صدر و ساقه،صورت و معنا و زيربنا و روبناي آن را تأمين مي نمايد و عقل تجربي يا تجريدي كه در معرفت ساختار طبيعي جهان يا ساختمان صناعي بشر، سهم تعيين كننده اي دارد، وامدار امداد الهي در اصل علم و كيفيّت عمل است. ======== [4]ـ سوره انفال، آيه 29. 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم. التماس دعا🙏 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 254 (پيام به همايش مسئولان دفتر نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها) 🔅🔅🔅 💢پای چوبین ◽️هرچند علم تجربي كه محصول حواسّ مسلّح و غير مسلّح است، لازم و سودمند است؛ ليكن وقتي كارآمد، صحيح و مورد اطمينان است كه با ترازوي علم تجريدي كه محصول عقلِ برهاني نابْ است، توزين گردد تا هر گونه كاستي و نقص او برطرف شود، زيرا نه بدون ارزيابي با ميزانِ مفيدِ طمأنينه، مي توان به ره آورد حسّ اعتماد كرد و نه ترازويي براي جامعه بشري كه به طور عادي با حوزه و دانشگاه در ارتباط است، غير از عقلِ برهانْ مدار وجود دارد. البته اهل شهود كه اَوْحَدي از امّت محسوب مي شوند، ميزاني دقيق تر از استدلال عقلي كه به زعم آنان «پاي چوبين است» [1]دارند و علوم خويش را با آن مي سنجند. ◽️سِرّ احتياج دانش تجربي به علم تجريدي آن است كه قلمرو احساس و تجربه مادي، منطقه غفلت است كه از آن به نام «نَوم» تعبير مي شود و چنين خوابي كه دامنگير حريم احساس مي شود، خطرهاي فراواني را در پيش دارد، زيرا با خوابيدن نيروي احساس، هرگونه انديشه و ادراك حسّي تعطيل مي شود و با عُطْله پديد آمده، ارتباط با گذشته منقطع مي گردد و مهم ترين عاملي كه از گزند خواب، غفلت، سهو و نسيان مصون است، همانا عقل برهاني است كه به منزله «يَقَظه» نسبت به «نوم» است: يَقظه آمد نوم حيواني نماند انعكاس حسّ خود از لوح خواند[2] ◽️زيرا توده مردم خوابيده اند و با مردن بيدار مي شوند: «الناسُ نيامٌ فإذا ماتوا انتبهوا» [3]و فرشتگان از آسيب خواب محفوظاند: «لا يَغشاهُم نَوم الْعيونِ و لا سَهوُ العقول» [4]و خردورزانِ عقلْ مدار از خوابِ روح در امان اند، هرچند بخش گياهي و حيواني آنان مي خوابد. ================= [1]ـ اشاره به: پاي استدلاليان چوبين بود پاي چوبين سخت بي تمكين بود [2]ـ مثنوي معنوي، دفتر چهارم، بيت 1524. [3]ـ بحارالانوار، ج4، ص43. [4]ـ نهج البلاغه، خطبه 1. 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم التماس دعا🙏 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 255 (پيام به همايش مسئولان دفتر نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها) 🔅🔅🔅 💢 آزادی بدون استقلال ▫ هرچند آزادي از هرگونه بندي، مانند استبداد، استثمار [و] استعمار، نعمت بزرگي است كه جامعه بشري مي كوشد آن را تجربه كند؛ ليكن بدون استقلال به دست نمي آيد، زيرا ملّتِ نيازمندْ، مجبور است خواسته بيگانه را كه برخاسته از خوي استكبار است، پذيرا باشد و جامعه وامدار، هماره افسرده و خوار است. آنچه در باره دَيْن وارد شد كه «الدَّيْنُ هَمٌّ بالليلِ و ذُلٌّ بالنهارِ» ، مخصوص قرض فردي و دَيْنِ مالي نيست، بلكه امّت مقروض را نيز دربرمي گيرد. ▫▫ رهايي ملّت از وابستگي به اموري نيازمند است كه بخش مهمّ آن مسائل فكري و فرهنگي است و مسئولان اين قطبِ عظيم، طيف حوزه و دانشگاه است، زيرا رهبر كوشش جامعه فرهنگ اوست و توليد فرهنگ و تكثير خرد، به رهبري علماي اين دو نهادِ هماهنگ است و آنچه از اهل بيت عصمت(عليهم‌السلام) رسيده است كه «دانش حَبْلِ متيني است كه مخلوق را به خالق خود مرتبط مي كند»، ناظر به آن است كه جهل علمي و جهالت عملي، طوقِ نَحْسِ بردگي مستعمران است. ▫▫▫ بنابراين آزادي هر ملّتي در گرو استقلال اوست و جامعه فرهيخته، نه آويخته به غرب مي شود و نه آميخته به شرق، و استقلال همه جانبه يك ملّت، مرهون دانش محوري اوست و آنچه امّت را به تحصيل علوم گونه گون فرامي خواند و هر دانش صائب را تحرير كتاب تكويني يا تدويني دادارِ مُلك و ملكوت مي داند، اسلام است كه عقل را همتاي نقلِ معتبر و نقل را همسان عقل رهگشا معرفي نمود و تمام گفتار، رفتار، نوشتار و كردار را به پذيرش خردورزي وادار كرد و به جامعه بشري آموخت كه «إنّ من حقيقةِ الإيمانِ أن لا يَجوزَ مَنْطِقُكَ عِلْمَك» ، مقصود از منطق، تمام شئون زندگي فردي و جمعي است كه نبايد از مرز علم تجاوز نمايد. ▫▫▫▫ ملّتِ جاهلْ همواره كارهاي او عقب افتاده است، زيرا بدون علم توان كار ندارد و كار جاهلانه زيانبارتر از ترك آن است. امامت علمي جامعه به عهده حوزه و دانشگاه است كه بايد موحّدانه و متّحدانه در تمام علوم تجربي، رياضي و تجريدي مستقل شوند، تا آزاد گردند و حق بندگي خداوند را ادا كرده باشند. هشام بن سالم به امام صادق(عليه‌السلام) عرض كرد: ما حقُّ اللهِ علي خَلْقِه؟ قال(عليه‌السلام): «اَن يقولوا ما يعلمون و يكفّوا عمّا لا يعلمون فإذا فَعَلَوا ذلك فقد أدّوا إلي اللهِ حقَّه». 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم التماس دعا🙏 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 256 پيام به زائر و مسئولان دفتر نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها سال 1384 🔅🔅🔅 💢مراقبت رکن سلوک ⏹چون مؤمن، به ويژه عالِم با ايمان، از شرحِ صدر برخوردار است و مقتضاي سِعه صدر در جريان معرفت شناختي، برائت از جمود حسّ گرايي و ركود تجربه گري محض بوده، بلكه جمع بين ره توشه عقل تجربي و زاد راه عقل تجريدي است تا هم از علوم تجربي طرفي ببندد و هم راه دانشهاي تجريدي را نبندد و از آن نيز بهره بهينه ببرد و در جريان جامعه شناسي نزاهت از فرد گرايي و قوم و تبار طلبي صرف بوده، بلكه جمع بين حيثيّت فردي و حيثيت اجتماعي انسان است تا هم حقوق فردي رعايت گردد و هم حقوق جمعي تباه نشود و در حراست از هر دو جهت كوشش مستمر لازم است، لذا بايد همراه فراگيري علوم مُتنوّع، در توسعه ظرف علم، يعني جان عالِم كه جام جهان نماست از يك سو و تطهير آن از رجس درون و رجز بيرون از سوي ديگر، رقيب عتيد خود شد، تا مبادا دل بلورين كه فقط صنيع الهي است، مورد تطاول سَلْم[1]و تور هوا و هوس داخل گردد يا مطمح نظر مغول و تتارِ خارج شود و چون دشمن هماره جاي فارغ را هدف مي گيرد و از آن رهگذر جاي پر را خالي از آشنا كرده و از بيگانه پُر مي سازد، از اين جهت مراقبت مهم ترين ركن خواهد بود. گفتم كجات جويم اي ماه دلستان گفتا قرارگاه مَنَتْ جان دوستان ========== [1]ـ تسليم شدن، به اختيار كسي درآمدن (فرهنگ فارسي، ج 2، ص 1913). 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم التماس دعا🙏 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 257 پيام به زائر و مسئولان دفتر نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها سال 1384 🔅🔅🔅 💢دانش سودمند! چون انسان، سالك به سوي مقصد ابدي است، علمي به حال او سودمند است كه مناسب با گوهر سالك و موافق با مسلك و راه و هماهنگ با مقصود وي باشد و اگر دانشي با هيچ كدام از اضلاع سه گانه يا با بعضي از آنها همآوا نبود، چنين علمي نافع نخواهد بود و هرگز جزء برنامه هاي آموزشي يا پژوهشي جامعه با تقوا قرار نمي گيرد: «وَقَفوا أسماعهم علي العلم النافع لهم».[1] كسي كه دوران تحصيل خويش را وقف فراگيري دانشِ سودمند نمود، هنگام تدريس نيز عمر خود را وقف تعليم علم نافع مي نمايد. آنگاه صدر و ساقه زندگي چنين دانشوري را سودرساني تشكيل مي دهد و نموداري از آنچه قرآن حكيم درباره حضرت مسيح(عليه‌السلام) فرمود، راجع به او صادق است: (و جعلني مباركاً اَين ما كنت).[2] سرّ آنكه گوشه اي از سيره پربركت عيساي مسيح(عليه‌السلام) در حيات طيّبه عالِم متعهّد ظهور دارد اين است كه عالمانِ مُتديّن وارثان پيامبران اند: «إنّ العلماء ورثة الأنبياء».[3] آنچه يك دانشمند از علم نافع فراگرفت، مسبوق به افاضات پيامبران الهي است، زيرا خداوند قبل از آفرينش افراد عادي پيامبر را خلق كرد تا هر كسي به دنيا مي آيد، در كناره سفره گسترده وحي، اصول كلي جهان بيني، انسان شناسي و آگاهي از پيوند بين انسان و جهان را به خوبي فراگيرد. آنگاه همين فراگرفته از انبيا(عليهم‌السلام) را به كار بندد و با عمل آنها ميراث گرانبهاي ديگري را از آنان به ارث ببرد، پس عالم معتهّد از دو منظر وارث پيامبران است. بخش مهمّ ارث دانشوران اسلامي از رهبران الهي به اين است كه ارث پيامبران خدا، همانند ارث فردوس، متوقف بر موت وارث است؛ نه مورّث، زيرا در توريث مال، مرگ مورّث لازم است و در توريث كمال مرگ ارادي وارث معتبر است؛ يعني عالم ديني وقتي به مرحله موت ارادي نائل آمد، آنگاه با پيامبران خداوند رابطه حَسَبي برقرار مي نمايد و از آنان ارث مي برد، چنان كه تا با مرگ طبيعي رخت برنبندد، وارث فردوس نخواهد شد. =========== [1]ـ نهج البلاغه، خطبه 193. [2]ـ سوره مريم، آيه 31. [3]ـ الكافي، ج1، ص32. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom eitaa.com/rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 258 پيام به زائر و مسئولان دفتر نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها سال 1384 @rahighemakhtoom eitaa.com/rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 💢 حاکمیت علم ▫ علم نافع دانشي است كه بر مال حكومت كند. دانشي كه محكوم مال است، سودمند نخواهد بود، زيرا علم آن است كه مايه جمال و پايه جلال باشد و چيزي كه مقهور طبيعت قرار گيرد، هرگز سبب كمالِ فرا طبيعت نيست و در نتيجه هيچ گونه عزّت و شكوهي او را همراهي نمي نمايد. سخن كسي كه جمّي[جمّ: بسياري از هر چيز، معظم چيزي؛ تحبّون المال حبّاً جمّاً (سوره فجر، آيه 20)؛ منظور استاد در اينجا روايتي است از اميرمؤمنان (عليه‌السلام) كه با اشاره به سينه مباركش فرمود: «ها إنّ هيهنا لعلماً جمّاً» (نهج البلاغه، حكمت 147).] از علم نافع را دارا بود، يعني حضرت علي بن ابي طالب(عليه‌السلام) در اين باره چنين است: «... و العلم حاكم و المال محكوم عليه».[نهج البلاغه، حكمت 147.] ▫ اگر دانش نردبان زراندوزي شود يا دام ثروت گردد يا شبكه اصطياد جاه شود، چاهي بيش نيست. گزاره فوق گرچه به صورت خبر بيان شد؛ ليكن دستور انشا را دربردارد؛ يعني عالمان حوزه و دانشگاه موظّف اند، حق علم را كه حكمراني بر مال است، ادا نمايند و هرگز حكومت «طاغوتِ مال» بر «فرشته دانش» را رضا ندهند و «سقيفه تكاثر» را بر «كوثر غدير» مقدم ندارند و عامل حيات را مرعوب مردار نكنند. چنين جفايي موجب بردگي علمِ آزاد و آزادي مال برده است؛ يعني مال كه برده علم است و با آن توليد مي شود و طبق رهنمود آن بايد در دسترس جامعه قرار گيرد، حاكم بر علم شده و آن را اجير خود قرار مي دهد: يار مفروش به دنيا كه بسي سود نكرد آنكه يوسف به زر ناسره بفروخته بود[ديوان حافظ، غزل 211.] ▫ نموداري از حكومت علم بر مال را مي توان از آيه (و قال الذين اُوتوا العلم ويْلكم ثواب اللّه خيرٌ لمن ءامَن و عمل صالحاً و لا يُلقّيها اِلاّ الصّبرون) [سوره قصص، آيه 80.] استنباط نمود، زيرا قارونِ مالْ زده و نابخردان دلباخته به زراندوزي وي و تظاهر او به زيور بازي، كمال را در جام زرّين و جامه زربَفت مي پنداشتند. خردمندان آن عصر گفتند: واي بر شما، ثوابِ ثابت و ماندگار الهي براي مردم با ايمان و عملِ صالحِ خير است و اين حقيقت را جز شكيبايان، ديگري ادراك نمي كند. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 259 پيام به زائر و مسئولان دفتر نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها سال 1384 @rahighemakhtoom eitaa.com/rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 💢فرشته مظلوم علم ▫️دانش هر چند بناي استوار است؛ ليكن تندباد حوادث، هر لحظه او را به صَوبي سوق مي دهد و از سوئي باز مي دارد تا چنين كالاي گرانبهايي را به خدمت گيرد. استبداد انديشوران خودخواه از يك جهت، استثمار متكاثران سودجو از جهت ديگر، استعباد سياست بازان مستكبر از جهت سوم و استحمار متحجّران راكد از جهت چهارم، همگي در صددمُثْله نمودن فرشته مظلوم علم اند. ▫️مهم ترين عاملي كه اصل حيات، سلامت، استقلال و آزادي دانش را تضمين مي نمايد، همانا ايمان راسخ خود عالم است. گفتار گهربار اميرمؤمنان(عليه‌السلام) در اين باره چنين است: «...و بالإيمان يُعمر العلم و بالعلم يُرهَبُ الموتُ و بالموت تُختم الدّنيا و بالدّنيا تُحرزُ الاخرة... » [1]؛ يعني معمور و آباد شدن دانش به وسيله مهندسي دين و معماري ايمان و كارگري آيين است، وگرنه سقف خانه علم با لرزه ها و پس لرزه هاي ياد شده فرو مي ريزد و صاحبخانه، يعني دانشمند غير متعهد را از بين خواهد برد: «ربّ عالم قد قَتَلَه جَهْلُه و عِلْمُه مَعه لايَنْفَعه».[2] =============== 1]ـ نهج البلاغه، خطبه 156. [2]ـ همان، حكمت 107. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی ☘️☘️☘️
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 260 پيام به نهمين مسابقات سراسري قرآن كريم دانشگاه پيام نور @rahighemakhtoom eitaa.com/rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 من چو گِرد باده گشتم كم گرايم گرد باد آسماني كرده باشم، آسيايي چون كنم ⏹قرآن با دو اصلِ كلّيت و دوام؛ يعني همگاني و هميشگي كه داشته و دارد، به عنوان ميزان عدل مطرح است؛ يعني تمام مكاتبِ اعتقادي، اخلاقي، فقهي و حقوقي تا روز قيامت، در هر عصر و مصر و نسلي، بايد بر مطالب آن عرضه شود تا حق و باطل، صدق و كذب، و صواب و خطاي آن روشن گردد. قلمرو اين وظيفه، اولاً توزيع مسئوليتِ مكتب شناسي و طبقه بندي كردن آن و ثانياً توزين آن با ترازوي وحي و ثالثاً دريافت جواب مُتقَن و رابعاً كارآمد كردن آن در مسائل متنوّع فردي و جمعي است و چنين رسالت گسترده، پژوهشِ مستمر و تضارب آراي خردورزان متعهد را مي طلبد، تا كالاي سَره از متاع كاسِد جدا گردد و دانش ناب از پندار پوسيده، ممتاز شود. ⏹قرآن حكيم گذشته از ميزان بودن، سِمَتِ برتري دارد و آن إثاره دفائن عقول است، زيرا رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم همانند ساير پيامبران الهي، سهم تعيين كننده اي در شكوفا نمودن دفينه هاي عقلي جامعه را به عهده داشت: «وَ يُثيروا لَهُم دَفائنَ العُقول». ◽️معناي اِثاره دفينه هاي عقلي آن است كه استعدادهاي فطري شناسايي شود و با إفاضه قلبي و إفازه عقلي از قوّه به فعليت درآيد و چنين عنايتي همان تعليم كتاب و حكمت از يك سو و تذكيه عقل نظر از سوي ديگر، و تزكيه عقل عمل از سوي سوم و تَضْحيه نَفْس از سوي چهارم است. اين تدبير ميمون و چند منظور، بعد از ارتحال حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم به عهده قرآن حكيم است. ◽️قرآن پژوهان عنايت نمايند تا خروج قرآن از حصار مهجوريت را تنها در حفظِ الفاظ، ادراك مفاهيم، و آگاهي از علوم قرآن ندانند، بلكه در «ميزان جهاني تمام مكاتب» بودن آن از يك جهت، و مُثير و شكوفا كننده ذخاير قلبي، مواريث عقلي و دفائن فطري شدن او از جهت ديگر بدانند؛ در اين حال جايگاه رفيع آن معلوم مي شود و ثمره جهاد اصغر، اوسط و اكبر امّت اسلامي به رهبري امام راحل(قدس‌سرّه)، شهيدان شاهد، جانبازان صابر و آزادگان سالك، در دسترس مشتاقانِ كوثر قرار مي گيرد. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی ☘️☘️☘️
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 261 رهنمود به جوانان و نوجوانان بمي در مورد اهميت نماز @rahighemakhtoom eitaa.com/rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 به عرض مي رساند پيشنهاد مسئولان آموزش و پرورش اين شهر را دريافت كرده ام. آنچه در اين پيام كوتاه، راجع به تشويق نوجوان و جوان به نماز مي توان گفت اين است: 1. نماز روح را پاكيزه نگه مي دارد: (إنّ الصلاة تنهي عن الفحشاء و المنكر).[1] 2. روح طاهر كه داراي عقيده سالم و اخلاق طيّب و عمل صالح است، به طرف خداوند بالا مي رود: (إليه يصْعد الكلم الطّيّب).[2] 3. روح صاعد به خداوند نزديك مي شود: «الصلاة قربان كلّ تقي».[3] 4. روح نزديك به خداوند، هم دستور خدا را به خوبي ادراك مي كند، زيرا خداوند قريب است: (إذا سئلك عبادي عنّي فإنّي قريب) [4]، و هم نياز خود را به آساني به خداوند مي رساند. 5. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم كه نماز را نور چشم خود مي دانست، از باب تشبيه معقول به محسوس، نماز را مانند چشمه زلال معرّفي كرد كه شبانه روز پنج بار كسي خود را با آن شست وشو كند: «تعاهدوا أمر الصلاة... و شبّهها رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم بالحمّة تكون علي باب الرجل فهو يَغتسل منها في اليوم و اللّيلة خمس مرّات... ».[5] 6. اهميّت نماز در اين است كه ساير احكام فرعي تابع اويند: «كلّ شي ء من عملك تَبَعٌ(تابعٌ) لصلاتك».[6] 7. چون تكيه گاه ساير اعمال نماز است و نماز به منزله ستون خيمه دين است، دستور اسلامي نسبت به آن، به اقامه است؛ نه خواندن (و اقيموا الصلاة) [7]، زيرا ستون را به پا مي دارند؛ نه آنكه بخوانند. 8. حفظ ستونِ دين و مراقبت آن مورد تأكيد خداوند است: (حافظوا علي الصلَوات و الصلاة الوسطي).[8] 9. اولياي پروردگار مخصوصاً اميرمؤمنان حضرت علي بن ابي طالب(عليه‌السلام)، همگان را به نماز سفارش فرموده اند: «و الله الله في الصلاة فإنّها عمود دينكم».[9] 10. نماز كه با شرايط اقامه شود، بهترين وسيله براي درخواست كمك از معبود بي همتاست: (و استعينوا بالصبر و الصلاة).[10] درود بر شما صابران و نمازگزاران بمي! جوادي آملي مهر 1384 ======== [1]ـ سوره عنكبوت، آيه 45. [2]ـ سوره فاطر، آيه 10. [3]ـ نهج البلاغه، حكمت 136. [4]ـ سوره بقره، آيه 186. [5]ـ نهج البلاغه، خطبه 199. [6]ـ همان، نامه 27. [7]ـ سوره بقره، آيه 43. [8]ـ سوره بقره، آيه 238. [9]ـ نهج البلاغه، نامه 47. [10]ـ سوره بقره، آيه45. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی ☘️☘️☘️
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 262 رهنمود به مناسبت افتتاح رشكلا @rahighemakhtoom eitaa.com/rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 كمال انسان در وصول به مقصد، با سلوك به سوي مقصود است، وگرنه يا ركود و تحيّر و يا رجوع و شكست خواهد بود كه چنين حِرماني هماره همراه عَيْب و دائماً همزاد با نقص است. انسان از آن جهت كه با مردن، هجرت فراطبيعي را آغاز مي كند، هرگز ره توشه طبيعي، توان تحمّل هزينه آن سير صعب و ممتدّ را ندارد، بلكه زاد راهي لازم است كه برتر از خيال و قياس و گمان و وهم باشد: (تزوّدوا فإنّ خير الزّاد التقوي). پرواز به صَوْب حق و گريز از سَمْتِ باطل، تنها توشه كادحان كوي خداست. چنين زاد راهي فقط با عقل برهاني و نقل معتبر شناخته شده و با عقل عِقال كننده غرايز طغيانگر و اغراض بيهوده تأمين مي شود. كسي كه بال استدلال وي وبال او باشد و جَناح استنباط از متون نقلي وي مقصوص باشد، قطعاً به دام صياد هوسناك گرفتار خواهد شد. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی ☘️☘️☘️
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 263 رهنمود به مناسبت افتتاح رشكلا @rahighemakhtoom eitaa.com/rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 💢اصل هویت انسان ◽️خداي سبحان انسان را با بينش صحيح و گرايش درست آفريد. هرچند قدرت حق گريزي و آزادي باطل پذيري را نيز به عنوان آزمون در نهادش به وديعت گذاشت و او را تكويناً آزاد، ولي تشريعاً بنده خود ناميد تا حجّت بر او تمام باشد، و بهترين موجودهاي نظام آفرينش را به عنوان پيك الهي،ترجمان دعوي و دعوت خويش قرار داد تا بشر را از درون و بيرون راهنمايي كنند؛ يعني عقل و فطرت را خليفه خود در درون و وحي و نبوّت را ترجمان خود از بيرون حوزه وجودي افراد، مأموريت داد تا صلاح و طلاح جامعه را به خوبي تبيين كنند. ◽️...هرگونه ارج و منزلتي كه براي مخلوق ثابت شود، مانند اصل هويّت او، در اثر اعطاي خداوند است، بايد بررسي كرد كه خالق يكتا به اين ذوات مقدّس (ائمه معصومین علیهم السلام)چه عطا نمود و وظيفه ديگران در فِناي آنان چيست. ◽️گرچه تمام نعمتهاي جهان آفرينش، خواه نعمت اصل وجود و خواه نعمت كمال آن، مرهون اعطاي خداست: (ما بكم من نعمة فمِن اللّه)؛ ليكن همگان از عطاي بدون واسطه برخوردار نيستند؛ چنان كه وسائط فيض خدا نيز يكسان نمي باشند. ◽️هر موجودي كه فيض را بدون واسطه دريافت نمايد، برتر از موجودهايي است كه با واسطه مستفيض مي شوند. آفرينش كه مهمّ ترين فيض خداست، گاهي بدون واسطه است و زماني با واسطه. خلقت انسانِ كاملْ از آدم تا خاتم انبياصلي الله عليه و آله و سلم و نيز خاتم اوصيا (عليه‌السلام)، همگي بدون واسطه صورت پذيرفته است؛ يعني خداوند در آفرينش خليفه كاملِ خود، شخصاً اقدام نموده و بادستان بي دستي خود او را آفريد و نموداري از اين آفرينش بدون واسطه را درباره حضرت آدم صفي(عليه‌السلام) چنين گزارش داد: (خَلَقتُ بيَدَي)؛ او را با دو دستم(جمال و جلال) آفريدم. ◽️چنين موجودي مسجود فرشته ها خواهد بود. خضوع ملائكه در پيشگاه معلّم اسماي حسناي الهي وظيفه فرشته وَشان را روشن مي كند كه آنها نيز در پيشگاه انسان كامل معصوم (عليه‌السلام) خاضع بوده و سعي در فراگيري معارف از آن مقام منيع نمايند: به جز پيشَتْ نخواهم سر نهادن اگر بالين نباشد آستان هست 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی ☘️☘️☘️
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 264 رهنمود به مناسبت افتتاح رشكلا @rahighemakhtoom eitaa.com/rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 💢انسان کامل مظهر اسم الهی ▫️ انسانِ كامل معصوم(عليه‌السلام) كَوْنِ جامع الهي است و در هر مقطع تاريخي، مظهر اسمي از اسماي حسناي خدا كه تدبير آن عصر را به عهد ه دارد، خواهد بود. گاهي مسئول ثقافت و فرهنگ جامعه مي شود؛ مانند امام صادق(عليه‌السلام) و زماني متصدي سياست و جنگ آن خواهد بود؛ نظير امام بي نظير، حضرت سيد شهدا(عليه‌السلام) [كه] شبيه حماسه عاشقانه و عارفانه اين رهبر بي نديد(بی مانند) را تاريخ نديد. ▫️با شهامت پرورش يافتگانِ حسينيّه او، عصاره سروده خيال انگيز فردوسي فردوس جايگاه كه در باره جنگ ايران و توران گفته است: فرو رفت و بر رفت روز نبرد به ماهي نَمِ خون و بر ماه گَرد بريد و دريد و شكست و ببست يلان را سر و سينه و پا و دست ▫️برابر شعر حكيم سنايي، در دوران دفاع مقدس «از علم به عين آمد و از گوش به آغوش». مردم اين سرزمين كه از عَهْدِ مَهْد تا بستر لَحْد، با نام و ياد حضرت ابي عبدالله حسين بن علي(عليهما‌السلام) به سر مي برند، سيرت خويش را برابر سيره و سنّت آن ذات مقدس، در حسينيّه ها مي سازند و مي پرورانند. سراينده اين خِطّه كه نماينده روش و منش شيعيان آل علي(عليه‌السلام) مي باشد، چنين گفته است: مَشكن دلم اي شاه كه مسكين و فقيرم در پيشگه غمزه جادوت بميرم عمريست كه در حلقه موي تو اسيرم تو شاه جوان بختي و من «مُذنِب» پيرم شعرم زده صد طعنه بر خواجه و خواجو 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی ☘️☘️☘️
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 265 رهنمود به مناسبت افتتاح رشكلا @rahighemakhtoom eitaa.com/rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 💢اندیشه صحیح و انگیزه درست ◽️◽️موجود مجرّد بسيط، برابر انديشه صائبْ فَعّال است؛ ولي موجود مركّب از تجرّد و تجسّم، چون انسان، با انديشه محض فعّال نخواهد شد، لذا در جامعه انساني علم بدون عمل يافت مي شود و عالم غير عامل ناياب نيست. براي اينكه چنين موجودي فَعّال شود، گذشته از انديشه صحيح، انگيزه درست هم لازم است تا با هماهنگي جزم علمي و عزم عملي فعاليت آغاز شود. ▫️▫️رهبري علم جزمي را دانشهاي بديهي كه نردبان علم نظري است، به عهده دارد و امامت عمل عزمي را گرايشهاي قلبي كه وسيله علاقه به كار است، تأمين مي كند. ◽️ خداوند هر دو بخش مورد نياز جامعه بشري را تكميل فرمود؛ هم به انسان راه فراهم نمودن دانشِ ناب را آموخت و هم مسير اندوختن گنجينه گرايش قلبي را فراسوي او قرارداد؛ يعني دو ركن معرفت و محبّت را به او عطا كرد. ▫️جريان معرفت آغاز و انجام و صراط مستقيم بين آن مبدأو اين مقصد، يعني وحي و نبوت و رسالت را به او تعليم داد و جريان محبّت به دين و رهبران معصوم آن را به وي تذكر داد؛ به طوري كه دوستي اهل بيت وحي و نبوّت را در متن آيين خود قرارداد و همگان را به آن ترغيب و از ترك آن تحذير فرمود: (قل لا أسئلكم عليه أجراً إلاّ المودّة في القُربي و من يَقترف حسنةً نَزِدْ له فيها حسناً انّ الله غفورٌ شكور). ◽️تنها مزد رسالتِ پيامبراكرم صلي الله عليه و آله و سلم دوستي خالصانه دودمان معصوم آن حضرت است. ▫️رسول گرامي كه مسئول اجراي دستور خداست، ضمن تعليم كتاب و سنّت و ابلاغ پيام الهي و اينكه دوستي اهل بيت وحي به سود خود امّت است: (قل ما سئلتُكم مِن أجرٍ فهو لكم إن أَجري إلاّ علي اللّه و هو علي كلّ شي ءٍ شهيد) ، صريحاًاعلام فرمود، هر چيز پايه اي دارد و پايه اسلام محبّت ما اهل بيت عصمت(عليهم‌السلام) است: «لكلّ شي ءٍ أساسٌ و أساسُ الإسلام حبّنا أهل البيت» 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی ☘️☘️☘️ 👇🏼👇🏼👇🏼
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 266 پيام به مناسبت پرده برداري ضريح سيّد حسن ولي (قدس‌سرّه) @rahighemakhtoom eitaa.com/rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 ⏪نظام هدفمند آفرينش با مسئوليت انسان و وعده خداوند همراه است؛ امّا مسئوليت جامعه انساني همانا توسعه فرهيختگي فرهنگي است از يك سو: (... لتعلموا أنّ الله علي كلّ شي ءٍ قدير و اَنّ اللّه قد احاط بكلّ شي ءٍ علماً) [سوره طلاق، آيه 12.]، و گسترش قسط و عدل است از سوي ديگر: (...ليقوم الناس بالقسط) [سوره حديد، آيه 25.]؛ ليكن ضعف دروني انسان و ظلم بيروني طاغيان، مانع گسترش علم و عدل است؛ اما وعده خداوند همانا پيروزكردن دين حق بر تمام آيينهاي غير الهي است: (...ليظهره علي الدّين كلّه)[ سوره صفّ، آيه 9.]. اين نويد اميد بخش يقيناً انجاز مي شود، زيرا خداي سبحان هم از ضعف درون مُنزّه است و هم از ظلم بيرون مبرّا.سِرّ نزاهت خدا از ضعف همانا قدرت نامحدود اوست، و رمز برائتِ پروردگار از ظلم طاغي همانا خضوع ماسوا در پيشگاه خالق ماعداست: (و لله جنود السموات و الارض)[ سوره فتح، آيه 4و7.]. راز امتناع خُلف وعده خدا نيز همين است، بنابراين اسلام مژده ولايتمداري جهان شمول را به مشتاقان توسعه فرهنگ و داد در هر عصر و مصر و نسلي ارائه نموده است: قاب قوسينِ دو ابروي تو، اي رفرف سوار عالمي را مي زند بر هم به آن تير و كمان اي خداوند حَرَم، اي محرم اسرار غيب تا به كي باشد حَرَم، در دست اين نامحرمان باز شد بَيْتُ الصَمَد، بَيْتُ الصَنَم يالَلاسف كاسر الأصنام كو، شاها توي دست همان [ديوان آية الله حاج شيخ محمد حسين اصفهاني(قدس‌سرّه)، ص 169.] 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی ☘️☘️☘️