eitaa logo
کانال صوتی راهی به سوی بهشت۱
2.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
514 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 لقای الهی 🔹 جریان لقای خدا كه است، عبارت از آن است كه انسان ضمن اینكه پرده ‌دار است و پرده ‌دری نمی‌كند، پشت پرده را ببیند. اگر معنای این است كه پرده‌ دری نكند و پرده ‌داری بكند لكن پشت پرده را هم ببیند، این نه بیراهه می‌رود و نه راه كسی را می ‌بندد، چون وقتی به لقای خدا بار یافت نه تنها می‌ داند كه خدا او را می ‌بیند، بلكه او هم خدای خود را با چشم جان مشاهده می ‌كند اولاً و می ‌بیند كه خدای سبحان او را می ‌نگرد ثانیاً و می ‌بیند كه خدای سبحان قادر مطلق است ثالثاً و می ‌بیند كه خدای سبحان می‌تواند در عین حال پرده ‌دری بكند و آبروی او را بریزد رابعاً و می ‌بیند كه در عین حال در تمام حالات خدا پرده ‌داری دارد و می‌ كند خامساً. به پیر میكده گفتم كه چیست راه نجات ٭٭٭ بخواست جام می و گفت راز پوشیدن[1] 🔹 معنای لقای خدا اختصاصی به بعد از مرگ ندارد. از ذات اقدس الهی امیر المؤمنین (سلام الله علیه) سؤال كردند كه چرا شما علاقه ‌مند لقای خدایید؟ این قدر که مشتاق دیدن خدا و لقای خدایید برای چیست؟ فرمود او بهترین را نسبت به من كرد، یقین می‌دانم وقتی به حضور او باریابم من را هم عزیز می ‌دارد. كاری از این بهتر نبود كه خدا نسبت به ما كرد و آن این است كه راه ملائكه را به ما نشان داد، دین ملائكه را برای ما انتخاب كرد، دین انبیا و مرسلین را برای ما انتخاب كرد. وقتی به حضرت عرض كردند «فَلِمَا ذَا أَحْبَبْتَ‏ لِقَاءَهُ قَالَ لَمَّا رَأَیتُهُ قَدِ اخْتَارَ لِی دِینَ مَلَائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ أَنْبِیائِهِ عَلِمْتُ أَنَّ الَّذِی أَكْرَمَنِی بِهَذَا لَیسَ ینْسَانِی فَأَحْبَبْتُ لِقَاءَهُ»؛[2] [فرمود] وقتی من دیدیم خدای سبحان همان راهی كه برای جبرئیل و میكائیل و سایر ملائكه انتخاب كرده است كه معرفت او و محبت او و پیروی از او و عدم تخطی از دستور او، همان راه كه برای ملائكه انتخاب كرد برای من انتخاب كرد؛ همان راهی را كه برای آدم صفی و نوح نجیب و موسای كلیم و عیسای مسیح و سایر انبیا مخصوصاً وجود مبارك خاتم (علیهم آلاف التحیة و الثناء) انتخاب كرد، همان راه را برای من برگزید، می ‌دانم وقتی به حضور او بار یابم مرا محترم می ‌شمارد؛ لذا من اویم. چرا من مشتاق لقای او نباشم؟ من برای او كاری نكردم، او بهترین محبت را نسبت به من كرد، از این بهتر كه دیگر ممكن نبود! [1]. دیوان حافظ، غزل393. [2]. التوحید (للصدوق)، ص288. 📚 دیدار ـ جوانان مؤتلفه اسلامی با حضرت استاد تاریخ: 1385/12/17 🆔 t.me/esratvtelegram
هدایت شده از پرسمان اعتقادی
🤔 ❔ذکر روزهای هفته (فلان روز هفته ۱۰۰ بار یارب العالمین ، یا ۱۰۰ بار یاقاضی الحاجات و..) آیا مستند دارد؟ از یک روحانی اهل مطالعه ای شنیدم که ندارد. اگر سند ندارد چرا این قدر گسترده در مساجد و مراکز مختلف، نصب و ترویج میشود؟! حتی بنده در دو مدرسه ابتدایی دیدم که این اذکار هفته را بر روی دیوار نصب کرده اند و دانش آموزان را هر روز توصیه به خواندن ذکر آن روز می کنند ❗️❗️ 💠💠 👌از جمله مستحبات موکدی که مورد تاکید آیات و روایات فروانی قرار گرفته است ، شدن به ذکر خداوند است ‌. ❕خداوند می فرماید ؛ « اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد ، خدا را ياد كنيد و صبح و شام او را تسبيح گوييد» 💠احزاب 41 ❕در حدیث قدسی آمده است که خداوند به موسی نبی عرضه داشت ؛ « من را در هیچ حالتی ترک مکن چرا که ترک ذکر من قساوت قلب می آورد » 📚الکافی ج2 ص497 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « هرکس ذکر خدا را زیاد بگوید ، خداوند او را دوست می دارد و برای چنین کسی دو برائت نامه قرار می دهد ، برائت از آتش دوزخ و برائت از نفاق» 📚وسائل الشیعه ج7 ص154 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « در هر ساعت از ساعات شبانه روز به مقداری که توان دارید زیاد ذکر خداوند را بگویید » 📚الکافی ج8 ص7 ❕اذکاری که گفتنش در روزهای هفته مورد توصیه قرار می گیرد که به ترتیب از شنبه تا جمعه یا رب العالمین ، یاذالجلال و الاکرام ، یا قاضی الحاجات ، یا ارحم الراحمین ، یا حی یا قیوم ، لا اله الا الله الملک الحق المبین ، اللهم صل علی محمد و آل محمد می باشد ، به جز صلوات که بالخصوص گفتنش در روز در روایات سفارش شده است ( الخصال ج2 ص394 - ثواب الاعمال ص156 ) سایر اذکار بالخصوص روایتی ندارد اما به صورت کلی داخل در ذکر خداوند است و پاداش دارد و گفتن آن مانعی ندارد . 👌مشغله روزمره زندگی سبب افراد از ذکر الهی می گردد ، رسم مذکور بر گفتن اذکاری در طول هفته ، سبب تنبه و توجه بیشتر به ذکر خداوند می گردد ، لذا عرف اذکار مذکور را قبول کرده است و این اذکار مخالفتی با شرع نیز ندارد ، بلکه چنان که گذشت موافق شرع نیز می باشد . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
داستان واقعی از ❌ خاطره‌ای تکان دهنده از جشن تکلیف دختر ۹ ساله ! 👇👇 🍃 در سال 1362 قرار شد برای ما، در مدرسه جشن تکلیف بگیرند. مدیر خوب مدرسه ما که خودش علاقه زیادی به بچه‌ها داشت و تنها معلمي بود كه سر وقت در مدرسه با بچه‌ها نماز مي خواند، به کلاس ما آمد و گفت: «بچه‌ها برای دوشنبه‌ي هفته‌ي آینده جشن تکلیف داریم؛ وسائل جشن تكليف خودتان را آماده کنید و به همراه مادران خود به مدرسه بیاورید.» 🍃 من همان جا غصه‌دار شدم چون در خانه ما به اين چيزها بها داده نمي‌شد و خبري از نماز نبود. 🍃 روزهای بعد، بچه‌ها یکی‌یکی وسایل خودشان را شاد و خرم با مادرانشان به مدرسه مي‌آوردند. مدیر مدرسه مرا خواست و گفت: «چرا وسایل خود را نیاورده ای؟» من گریه‌کنان از دفتر بیرون آمدم. 🍃 فردا مدیر مرا به دفتر برد و گفت: «دخترم! این چادر نماز و سجاده و عطر را مادرت برای تو آورده.» ولی من می‌دانستم در خانه ما از این کارها خبری نیست. 🍃 بالأخره روز جشن تکلیف فرا رسید و حاج آقای بسیار خوش‌کلامی برای ما سخنرانی ‌کرد و گفت: «بچه‌ها به خانه که رفتید در اولین نمازتان در خانه، از خداي خود هر چه بخواهید خداي مهربان به شما می‌دهد. آن روز خیلی به ما خوش گذشت. 🍃 به خانه آمدم شب هنگام نماز مغرب، سجاده‌ام را پهن کردم تا نماز بخوانم، مادرم نگاهي به سجاده كرد و با حالتي خاص اصلاً به من توجهی نکرد. 🍃 من كه تازه به سن تكليف رسيده بودم انتظار داشتم مورد توجه قرار گيرم كه اين‌گونه نشد. اما وقتی پدرم به خانه آمد و سجاده و چادر نماز من را ديد، عصبانی شد، سجاده مرا به گوشه‌ای انداخت و گفت: برو سر درسات، این کارها یعنی چه؟! 🍃 بغضم ترکید و از چشمانم اشک جاری شد و با ناراحتی و گریه به اتاقم رفتم. آن شب شام هم نخوردم و در همان حال، خوابم برد. 🍃 اذان صبح از حسینیه‌ای که نزدیک خانه ما بود به گوش می‌رسید، با شنیدن صدای اذان، دوباره گریه‌ام گرفت، ناگهان صدای درب اتاقم مرا متوجه خود كرد. 🍃 پدر و مادرم هر دو مرا صدا می‌کردند، درب اتاق را باز کردم دیدم هر دو گریه کرده‌اند، با نگراني پرسيدم: چه شده؟! كه يك‌دفعه هر دو مرا در آغوش گرفتند و گفتند دیشب ظاهراً هر دو یک خواب مشترک دیده‌ایم.! 🍃 خواب ديديم ما را به طرف پرتگاه جهنم می‌برند، می‌گفتند شما در دنیا نماز نخوانده‌اید و هيچ عمل خيري نداريد و مرتب از نخواندن نماز از ما با عصبانيت سؤال مي‌كردند و ما هم گریه می‌کردیم، جیغ می‌زدیم و هر چه تلاش می‌کردیم فایده‌ای نداشت، تا به پرتگاه آتش رسیدیم. 🍃 خیلی وحشت كرده بوديم. ناگهان صدایی به گوشمان رسيد كه گفته شد: «دست نگه دارید، دست نگه داريد، دیشب در خانه‌ی این‌ها سجاده نماز پهن شده، به حرمت سجاده، دست نگه دارید.» 🍃 آن شب پدر و مادرم توبه کردند و به مدت چند سال قضای نمازها و روزه‌های خود را بجا آوردند و در يك فضای معنوی خاصی فرو رفتند و خداوند هم آن‌ها را مورد عنايت قرار داد. این روند ادامه داشت، تا در سال 74 هر دو به مکه رفتند و بعد از برگشت از حج تمتع، در فاصله چهل روز هر دو از دنیا رفتند و عاقبت به خیر شدند. 🍃 اولین سال که معلم شدم و به كلاس درس رفتم، تلاش كردم تا آن مدیرم که آن سجاده را به من داده بود پیدا کنم. خیلی پرس و جو کردم تا فهمیدم در یک مدرسه، سال آخر خدمت را می‌گذراند. 🍃 وقتی رفتم و مدرسه را در شهرستان کیار استان چهار محال و بختیاری پیدا کردم، دیدم پارچه‌ای مشکی به دیوار مدرسه نصب شده و درگذشت مدیر خوبم را تسلیت گفته‌اند. 🍃 یک هفته‌ای می‌شد که به رحمت خدا رفته بود. خدا او را که باعث انقلابی زیبا در زندگی ما شد بیامرزد. 🍃 حال من مانده‌ام و سجاده آن عزیز که زندگی خانوادگی ما را منقلب کرد. حالا من به تأسي از آن مدير نمونه، مؤمن و متعهد، سالهاست معلم كلاس سوم ابتدايي هستم و در جشن تكليف دانش آموزان، ياد مدير متعهد خود را گرامي مي‌دارم و هر سال که می‌گذرد برکت را به واسطه‌ی نماز اول وقت در زندگی خود احساس می‌کنم. خواهر کوچک شما ـ التماس دعا 📚 کتاب پر پرواز ص 122
✨﷽✨ 🌴می‌گویند که دو برادر بودند پس از مرگ پدر یکی جای پدر به زرگری نشسته دیگری تا از وسوسه نفس شیطانی به دور ماند از مردم کناره گرفته و غار نشین گردید. روزی قافله‌ای از جلو غار گذشته و چون به شهر برادر می‌رفتند، برادر غارنشین غربالی پر از آب کرده به قافله سالار می‌دهد تا در شهر به برادرش برساند. منظورش این بود که از ریاضت و دوری از خلایق به این مقام رسیده که غربال سوراخ سوراخ را پر از آب می‌تواند کرد بی آنکه بریزد. 🐪چون قافله سالار به شهر و بازار محل کسب برادر می‌رسد و امانتی را می‌دهد، برادر آن را نخ بسته و از سقف دکان آویزان می‌کند و در عوض گلوله آتشی از کوره در آورده میان پنبه گذاشته و به قافله سالار می‌دهد تا آن را در جواب به برادرش بدهد. چون برادر غارنشین برادر کاسب خود را کمتر از خود نمی‌بیند عزم دیدارش کرده و به شهر و دکان وی می‌رود. در گوشه دکان چشم به برادر داشت و دید که برادر زرگرش دستبندی از طلا را روی دست زنی امتحان می‌کند،‌ دیدن این منظره همان و دگرگون شدن حالت نفسانی همان و در همین لحظه آبی که در غربال بود از سوراخ غربال رد شده و از سقف دکان به زمین می‌ریزد. ✨چون زرگر این را می‌بیند می‌گوید: «ای برادر اگر به دکان نشستی و هنگام کسب و کار و دیدن زنان آب از غربالت نریخت زاهد می‌باشی، وگرنه دور از اجتماع و عدم دسترس همه زاهد هستند!» الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج
✨﷽✨ 💠 نماز و نياز 💠 ✍آنجا كه كار و تلاش بيشتر است نياز به نماز بيشتر است. انسان معمولا در شب‌ها خواب است و فعّاليتى ندارد، از اين رو از عشاء تا صبح نمازى واجب نيست ولى نياز معنوى انسان در روز بيشتر است هوس ها، طاغوت ها، جلوه ها، حيله‌ها و تمام پرتگاه‌ها در روز جلوه ديگرى دارند و لذا اوّل روز و آخر روز بايد نماز خوانده شود وبراى وسط روز سفارش ويژه آمده است: (اقم الصلوة طرفى النهار) دو طرف روز (صبح و شب) نماز به پا دار. (حافظوا على الصلوات و الصلوة الوسطى) نسبت به تمام نمازها به خصوص نماز ظهر حفاظت كنيد. و مثل منافقين گرمى هوا را بهانه ترك جماعت قرار ندهيد. و از آنجا كه روزهاى جمعه و عيد ايّام فراغت است و معمولا فساد در ايّام فراغت بيشتر به سراغ انسان مى آيد، سفارش به نماز جمعه و نماز عيد شده است. شايد بخاطر لطافت و ظرافت بيشترى كه روح دختر دارد و غبار و فساد در روح هاى لطيف زودتر منعكس مى شود، نماز دختران از ۹ سالگى شروع مى شود. و هرگاه مشكل اضافه اى براى انسان پيش آمد سفارش به نماز بيشترى شده است. للّه للّه (واستعينوا بالصبر والصلوة) به هرحال شايد بتوان گفت برنامه ريزى نماز مناسبت كامل با نيازها وزمان‌ها و ظرافت هاى روحى وروانى دارد. (واللّه العالم) 📚کتاب ۱۱۴ نکته درباره نماز، محسن قرائتی ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
هدایت شده از غفاری
13.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نگاه کنید افتخار کنید ب چادری بودن....
💠 مصونیت 🔹 فرمود: ﴿إِنَّ الَّذِینَ یؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ﴾[1] ایذای خدا به اوست، احكام اوست، شریعت اوست و مانند آن، ایذای رسول خدا هم به اطاعت نكردن دستورات اوست و هم به بدرفتاری به پیشگاه آن حضرت و گرامی نداشتن آن حضرت و توهین به آن حضرت که فرض دارد؛ فرمود اینها از رحمت خدا در دنیا و آخرت دورند و ذات اقدس الهی برای آنها آماده كرده است. یك وقت است می ‌گوییم رحمت به آنها نمی ‌رسد، خب این فقدان كمال است، یك وقت می‌گوییم گذشته از اینكه از رحمت دورند، به عذاب هم نزدیك ‌اند؛ لذا این دو جمله كاملاً از هم جدا و جداگانه ذكر شد، این درباره ایذای خدا و ایذای پیامبر یعنی احكام خدا و مسئله رسالت. 🔹 به همین مناسبت كه مسئله ایذاء مطرح است فرمود: ﴿یا أَیهَا الْنَّبِی﴾ به همسرانت، به دخترانت، به زن‌های با ایمان بگو كه و را حفظ بكنند، برای اینكه درست است كه دیگران حقّ ایذاء ندارند، ولی ما هم موظفیم طرزی زندگی كنیم كه مورد اذیت قرار نگیریم! به عرضتان رسید كه اوباش اول یك اصطلاح حدیثی بود، بعد وارد مسئله كلام شد، بعد وارد مسائل سیاسی و اجتماعی شد. می ‌گوییم اراذل و اوباش، این اوباش جمع وَبْش یا وَبَش است آن چرك روی ناخن و سفیدی روی ناخن را می‌ گویند وَبْش، اوباش یعنی چرك‌ های روی ناخن در احادیث دارد كه اوباش فلان‌اند[2] این مرحله دوم، از مرحله كلام به مرحله مسائل سیاسی و اجتماعی رسیده كه می ‌گویند اراذل و اوباش جمع شدند این كار را كردند، فرمودند این اوباش ممكن است كه جلوی زن‌ هایی كه حجابشان را حفظ نكردند بگیرند و باعث اذیت و آزار آنها بشوند، برای اینكه زن ‌های عفیف مورد اذیت و آزار اینها قرار نگیرند و به اصطلاح پیدا كنند اینها حجابشان را حفظ كنند فرمود: ﴿قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ﴾ اینها ﴿یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلاَبِیبِهِنَّ﴾[3] جِلباب حالا یا چادر است یا آن پوشش بزرگ كه فرمود اینها قدری بیشتر و بزرگ‌ تر این جِلباب را بگیرند سر را بپوشاند، «جَید» گردن را بپوشاند، «جَیب» گریبان را بپوشاند تا شناخته نشوند؛ یعنی كسی نتواند اینها را ببیند، همین علامت عفّت اینهاست، همین علامت حجاب اینهاست، همین باعث می‌شود كه اوباش به دنبال اینها راه نیفتند. 🔹 قرآن هم دستورات دارد، هم دستورات دارد و هم دستورات دارد. اگر فرمود: ﴿یعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ﴾ مشخص است، اگر فرمود: ﴿یزَكِّیهِمْ﴾[4] هم مشخص است. مسئله تعلیم كه حكم فقهی را بیان می‌كند در صدر این آیه هست. در سوره مباركه «مؤمنون» گذشت كه فرمود هم زن‌ ها جلوی چشمشان را بگیرند هم مردها جلوی چشمشان را بگیرند; آیه سوره مباركه «نور» این بود ﴿قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكَی لَهُمْ﴾،[5] اگر فرمود ﴿یزَكِّیهِمْ﴾ راه تزكیه همین است! یك وقت فرمود نگاه به نامحرم حرام است این می‌ شود ﴿یعَلِّمُهُم﴾، گاهی می‌فرماید خودتان را تطهیر كنید طاهر كنید این می‌ شود ﴿أَزْكَی لَهُمْ﴾. [1]. سوره احزاب، آیه57. [2]. دلائل الامامة، ص253; الغارات، ج2، ص273. [3]. سوره احزاب، آیه59. [4]. سوره بقره، آیه129. [5]. سوره نور، آیه30. 📚 سوره مبارکه احزاب ـ جلسه 26 تاریخ: 1392/02/29 🆔 t.me/esratvtelegram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃💝🍃 🎀 🎀 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌ 🎥 داستان دعوای یک زن وشوهر 🔴 🌿 @bualii 🌿 🌻👈کانالهای دیگر استاد حاج بابا 👇👇😊🌻 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼𖣔༅═┅─ @hajbaba11 @hamkhab @donyavii @gazaaa ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼𖣔༅═┅─