هدایت شده از شکوفه های بهشتی
🏴 خطبه توحیدی
▪️ خطبه «فدکیه» یک درس عمیق علمی می خواهد، اینکه با مطالعه حلّ نمی شود! خطبه چند سطری دارد که «لا من شیء خلق الأشیاء»، مرحوم کلینی (رضوان الله تعالی علیه) با اینکه در کافی کم صحبت است و فقط حدیث نقل می کند، در آن جا چند جمله ای دارد؛ می گوید اگر تمام جن و انس جمع بشوند و در بین اینها پیغمبر نباشد، هیچ کس نمی تواند به اندازه علی «بأبی و أمی» که پدرم و مادرم فدای او باد سخنرانی کند، بعد این خطبه را با آن عظمت شرح می دهد. آن نکته حساس این خطبه را کلینی در همین جلد اوّل کافی بیان می کند که چرا من می گویم اگر همه جمع بشوند «لَیسَ فِیهَا لِسَانُ نَبِی» نمی توانند مثل علی حرف بزنند،[1] شرح می دهد که در این خطبه چه خبر است، مگر حضرت چه گفته است؟ آن راز و آن شبهه ثنویه را نقل می کند، می گوید این شبهه ثنویه یک غده بدخیمی بود که دامن گیر همه متفکران بود و حضرت امیر حلّ کرد.
▫️ همان جمله ای که مرحوم کلینی می گوید مشکل اساسی را آن حلّ میکند و حلّ اساسی مشکل این جمله است، 25 سال قبل از اینکه علی بن ابیطالب (سلام الله علیه) این خطبه را ایراد کند، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) این جمله را در آغاز خطبه «فدکیه» ایراد کرد. حواستان جمع باشد! اینها مثل کفایه نیست که با یک روز دو روز درس حلّ بشود. می گویید نه! جلد اوّل اصول کافی را بخوانید و تطبیق بدهید که چرا کلینی می گوید اگر همه جمع بشوند ـ همه جن و انس ـ همه جن و انس جمع بشوند و در بین اینها پیغمبر نباشد نمی توانند مثل این جمله علی (سلام الله علیه) حرف بزنند!
▫️ مرحوم صدر المتألهین در شرح اصول کافی این قسمت را که شرح می کند بر حرف کلینی صحّه می گذارد و می گوید کلینی درست گفته است؛ منتها کمبودی دارد و آن این است که ایشان گفته اگر در بین جمعیت پیغمبر نباشد نمی توانند، باید قید بیاورد که اگر پیغمبر اولواالعزم نباشد! چون از پیغمبر غیر اولواالعزم هم کار علی ساخته نیست.[2] این یعنی چه؟! اینها با بنای عقلا و فهم عرف حلّ می شود؟! اینها همین طور غریب است! مظلوم است! متروک است! این خطبه «فدکیه» باید درسی بشود، رسمی بشود، استاد تدریس بکند، شما فضلا یاد بگیرید، خلاصه اش را آن مقداری که قابل انتقال به حوزه های عمومی است، در منابر در غیر منابر، در روزنامه ها برای مردم منتقل بکنید این می شود #فاطمه!
▪️ جناب شهریار را خدا رحمت کند! شاعر اهل بیت است، شاعر آیینی است، مورد علاقه است و برای اوطلب مغفرت می کنیم؛ اما او باید بداند که این جمله ای که گفته است بازگشت اساسی اش به فاطمه است نه علی (سلام الله علیهما)! اینکه فرمود:
به جز از علی که آرد پسری ابو العجائب ٭٭٭ که علم کند به عالم شهدای کربلا را[3]
درست است که اینها فرزندان علی هستند؛ اما از علی نبود، چون علی همسر دیگری داشت که محمد بن حنفیه آورد. درست است علی پدر است، اما چنین مادری می خواهد. باید می گفت «به جز از علی و فاطمه در عالم کیست که علم کند به عالم شهدای کربلا را». به جز از علی که آرد پسری ابو العجائب، حق این است که «به جز از فاطمه که آرد پسری ابو العجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را».
[1]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص136.
[2]. شرح أصول الكافی (صدرا)، ج4، ص47.
[3]. گزیده غزلیات (شهریار)، غزل شماره2.
#فاطمیه
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 درس اخلاق
تاریخ: 1397/11/04
🆔 t.me/esratvtelegram
🏴 خطبه توحیدی
▪️ خطبه «فدکیه» یک درس عمیق علمی می خواهد، اینکه با مطالعه حلّ نمی شود! خطبه چند سطری دارد که «لا من شیء خلق الأشیاء»، مرحوم کلینی (رضوان الله تعالی علیه) با اینکه در کافی کم صحبت است و فقط حدیث نقل می کند، در آن جا چند جمله ای دارد؛ می گوید اگر تمام جن و انس جمع بشوند و در بین اینها پیغمبر نباشد، هیچ کس نمی تواند به اندازه علی «بأبی و أمی» که پدرم و مادرم فدای او باد سخنرانی کند، بعد این خطبه را با آن عظمت شرح می دهد. آن نکته حساس این خطبه را کلینی در همین جلد اوّل کافی بیان می کند که چرا من می گویم اگر همه جمع بشوند «لَیسَ فِیهَا لِسَانُ نَبِی» نمی توانند مثل علی حرف بزنند،[1] شرح می دهد که در این خطبه چه خبر است، مگر حضرت چه گفته است؟ آن راز و آن شبهه ثنویه را نقل می کند، می گوید این شبهه ثنویه یک غده بدخیمی بود که دامن گیر همه متفکران بود و حضرت امیر حلّ کرد.
▫️ همان جمله ای که مرحوم کلینی می گوید مشکل اساسی را آن حلّ میکند و حلّ اساسی مشکل این جمله است، 25 سال قبل از اینکه علی بن ابیطالب (سلام الله علیه) این خطبه را ایراد کند، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) این جمله را در آغاز خطبه «فدکیه» ایراد کرد. حواستان جمع باشد! اینها مثل کفایه نیست که با یک روز دو روز درس حلّ بشود. می گویید نه! جلد اوّل اصول کافی را بخوانید و تطبیق بدهید که چرا کلینی می گوید اگر همه جمع بشوند ـ همه جن و انس ـ همه جن و انس جمع بشوند و در بین اینها پیغمبر نباشد نمی توانند مثل این جمله علی (سلام الله علیه) حرف بزنند!
▫️ مرحوم صدر المتألهین در شرح اصول کافی این قسمت را که شرح می کند بر حرف کلینی صحّه می گذارد و می گوید کلینی درست گفته است؛ منتها کمبودی دارد و آن این است که ایشان گفته اگر در بین جمعیت پیغمبر نباشد نمی توانند، باید قید بیاورد که اگر پیغمبر اولواالعزم نباشد! چون از پیغمبر غیر اولواالعزم هم کار علی ساخته نیست.[2] این یعنی چه؟! اینها با بنای عقلا و فهم عرف حلّ می شود؟! اینها همین طور غریب است! مظلوم است! متروک است! این خطبه «فدکیه» باید درسی بشود، رسمی بشود، استاد تدریس بکند، شما فضلا یاد بگیرید، خلاصه اش را آن مقداری که قابل انتقال به حوزه های عمومی است، در منابر در غیر منابر، در روزنامه ها برای مردم منتقل بکنید این می شود #فاطمه!
▪️ جناب شهریار را خدا رحمت کند! شاعر اهل بیت است، شاعر آیینی است، مورد علاقه است و برای اوطلب مغفرت می کنیم؛ اما او باید بداند که این جمله ای که گفته است بازگشت اساسی اش به فاطمه است نه علی (سلام الله علیهما)! اینکه فرمود:
به جز از علی که آرد پسری ابو العجائب ٭٭٭ که علم کند به عالم شهدای کربلا را[3]
درست است که اینها فرزندان علی هستند؛ اما از علی نبود، چون علی همسر دیگری داشت که محمد بن حنفیه آورد. درست است علی پدر است، اما چنین مادری می خواهد. باید می گفت «به جز از علی و فاطمه در عالم کیست که علم کند به عالم شهدای کربلا را». به جز از علی که آرد پسری ابو العجائب، حق این است که «به جز از فاطمه که آرد پسری ابو العجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را».
[1]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص136.
[2]. شرح أصول الكافی (صدرا)، ج4، ص47.
[3]. گزیده غزلیات (شهریار)، غزل شماره2.
#فاطمیه
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 درس اخلاق
تاریخ: 1397/11/04
🆔 t.me/esratvtelegram
هدایت شده از عجیب ترین های جهان
در جزیره اوکیناوای ژاپن بیش از ۴۵ نفربالای ۱۰۰ سال سن دارند، این جزیره به عنوان سالم ترین نقطه روی زمین شناخته شده است.
🌀 #دنیای_عجایب
🌍 @Ajaeb_jahan
💧باز باران با ترانه
دارد از مادر نشانه..💧
💧بوی باران..
بوی اشک مادرانه💧
💧 پر ز ناله
کودکی با مادری پهلو شکسته💧
💧سمت خانه..
کوچه ها و تازیانه💧
💧گریه های کودکانه
حمله ی نامرد پَستی وحشیانه💧
💧تازیانه تازیانه. .
پس چرا مادر، چرا گم کرده راه آشیانه.💧
💧باز باران.
دانه دانه ،حیـدرانه💧
💧بی صدا و مخفیانه
آه ، از غسل شبانه💧
💧زینبــانه
لرزه افتاده به شانه
پشت تابوتی روانه💧
💧بـــــاز بـــاران
باز باران . . .💧
🌼ایام فاطمیه را تسلیت عرض میکنم
مجله پرسمان بهمن 1388 - شماره 85
بصیرت چیست؟
19
بصیرت به چه معناست و راه دست یابی و حفظ آن کدام است؟
بصیرت یا بینش، نوعی دید درونی است که با دید چشم ظاهری، متفاوت است و اصلاً با چشم یا اندام های ظاهری بدن، قابل دریافت نیست. بصیرت، قوّه و نیرویی قلبی است که به مدد نور الهی، پدید آمده، حقیقت و باطن امور را - چنان که هست - در می یابد. با دید بصیرت، انسان، درست را از نادرست و حق را از باطل، به آسانی تشخیص می دهد.
اهل بصیرت با امداد نیروی قدسی که به آنها عطا شده، می شنوند؛ می اندیشند؛ نگاه می کنند؛ می بینند و از عبرت ها، بهره می گیرند و آن گاه راه های روشنی را می پیمایند و بدین ترتیب، از افتادن در پرتگاه ها و لغزش گاه ها در امان می مانند.1 در واقع، بصیرت و بینش، نوری درونی است که شخص با آن نور، در میان مردم، زندگی می کند؛ چنان که قرآن کریم فرموده است: «وجَعَلنا لَهُ نُوراً یمشِی بِهِ فِی النّاسِ».2 انسان به سیر بصیرت، راه را از بی راهه و حقیقت را از امر غیرحقیقی، باز می شناسد و نیز درگرفتن اطلاعات و داده ها، درست گزینی می کند و نیز در ارائة نظر و رأی، درست گویی می کند و به فرمودة امام علی علیه السلام، آن که بصیرت و بینش نداشته باشد، رأی او، نادرست و بی ارزش است.3
بصیرت، نوعی به کارگیری عقل در مسیر هدایت انسان و استفاده از روشن گری آن است. قرآن کریم با ترغیب به بینا کردن دل ها با نور عقل، آنهایی را که از این نیرو استفاده نمی کنند، کوران واقعی معرفی می کند. خداوند می فرماید: آیا در زمین سیر نمی کنند؛ تا صاحب دل هایی گردند که بدان تعقل کنند و گوش هایی که بدان بشنوند؟ پس همانا چشم ها کور نمی شوند؛ بلکه دل هایی که در سینه ها جای دارند، کور می شوند.4
چه بی فایده است دیدة سر، هنگامی که دیدة دل، نابینا باشد. امام علی علیه السلام در این باره فرموده است: «هرگاه دیدة بصیرت، کور باشد، نگاه چشم، سودی ندهد».5
آن کس که دیدة بصیرت دارد، نگاه هایش به سوی خوبی ها کشانده شده، از بدی ها دور داشته می شود. دارندة بصیرت و بینش درونی، پیش از آن که در پی عیب های دیگران باشد، عیب های خود را می جوید و می بیند و از گناهان و خطاهای خود، دست می شوید. او می داند که دیدة کور داشتن، بهتر از دل کور داشتن است، بنابراین، دیده بر نارواها بسته، گوش را از شنیدنی های ناروا و پا را از رفتن به جایگاه های ناپسند و دست را از انجام کارهای ناشایسته و دل را از خطور گناه و اندیشه را از هر چه غیر خداست، پاک می کند.
کسانی که با دیدة بصیرت به عالم و عالمیان می نگرند، از هر عاملی که موجب نابینایی دیدة بصیرت و کوری آن می گردد، پرهیز می کنند. اینان از غفلت ها و عوامل ایجاد غفلت، دوری می ورزند؛ زیرا امام علیعلیه السلام فرموده است: «دوام یافتن غفلت، موجب کوری بصیرت می گردد».6
کسی که بصیرت الهی نصیبش شده است، محبت دنیا را از دلش خارج می سازد. امام علیعلیه السلام فرموده است: «به خاطر دنیادوستی، قلب ها از نور بصیرت، کور گشته اند».7
پی نوشت ها:
1. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 9، ص 158.
2. انعام، آیة 122.
3. غررالحکم و دررالکلم، ح 6548.
4. حج، آیة 46.
5. غررالحکم و دررالکلم، ح 9972.
6. همان، ح 5146.
7. همان، ح 4878.
کلمات کليدي:
بصیرت بینش نور دیدة بصیرت امام علیعلیه السلام دید چشم ظاهری
عنوان بعدعنوان قبل
جدیدترین مجلات
سخن جامعهسلام بچه هافرهنگ زیارت
پربازدیدترین مجلات
پیام زنگلبرگمبلغان
پربحث ترین ها
پیام زنپرسمانمبلغان
حقوق مادی و معنوی اين پايگاه متعلق به مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی است و نشر غیرمجاز محتوای آن پیگرد قانونی دارد.
میزبانی شده توسط مرکز داده نور
وبلاگ
یادداشت مدیر
صفحه اصلی
تماس با ما
درباره ما
پایگاه های ما
دیگر پایگاهها
بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء با تسلیت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بیان داشت: وجود مبارک حضرت زهرا(س) بعد از غصب فدک وقتی وارد مسجد شدند این خطبه نورانی را ارائه کردند؛ این خطبه یک بخش علمی عمیق دارد که آن چند سطر اوّل است؛ بعد معارف توحیدی را تشریح و اوصاف الهی را تبیین میکنند، بعد وحی و نبوت، عظمت و رهآورد قرآن کریم را بازگو میکنند؛ بعد نتیجه انقلاب اسلامی که به وسیله پدر بزرگوارش(ص) صورت پذیرفت را شرح میدهد؛ بعد جریان فدک را مطرح میکنند و با این کار هم خلیفه وقت را استیضاح میکنند و هم از مردم مهاجر و انصار گِله میکنند ضمن اینکه گفتمانی هم با وجود مبارک امیرالمؤمنین(ع) دارند. این خطبه از بابرکتترین و ذخیرهمندترین معارف دینی ماست.
او خاطرنشان کرد: در آغاز این خطبه حضرت به یک شبهه علمی پاسخ می دهند و آن شبهه این است که از دیرزمان ثنویها و غیر ثنویها و مادیین مطرح می کردند که اگر خدایی هست و خالقی هست جهان را از چه چیزی خلق کرد؟! اگر جهان را از «من شیء» خلق کرد، پس معلوم میشود قبلاً اشیایی بود و احتیاجی به خدا نداشت و خدا این اشیا را جمع کرد و از اینها آسمان و زمین و انسان و غیر انسان ساخت و اگر «من لا شیء» خلق کرد، «لا شیء» که عدم است و نمیشود عدم را جمع کرد و با آن آسمان ساخت زمین ساخت. شیء هم که از دو طرف نقیض بیرون نیست؛ یا شیء است یا «لا شیء». وجود مبارک فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به این شبهه پاسخ داد. در آغاز این خطبه آمده است که خدای سبحان «خلق الأشیاء لا من شیء»؛ حضرت میفرماید نقیض «من شیء»، «من لا شیء» نیست، نقیض «من شیء»، «لا من شیء» است. این بحثهای عمیق فلسفی در خطبه چند سطری آن حضرت است.
آیت الله جوادی آملی تصریح کرد: حضرت در ادامه خطبه وقتی که نوبت به خودش رسید وارد بحث فدک شد؛ وجود مبارک حضرت خودش را چگونه معرفی میکند که من چه کسی هستم و اوصاف من چیست و حرف من چیست! فرمود: مردم! من فاطمه هستم. این یعنی چه؟ فرمود: «ثُمَّ قَالَتْ أَیهَا النَّاسُ اعْلَمُوا أَنِّی فَاطِمَهُ»؛ مثل اینکه وجود مبارک ابی عبدالله روز عاشورا خودش را معرفی کرد که «أنا حسین بن علی»، من پسر پیغمبر هستم. حضرت فرمود این همه فضایلی که پیغمبر درباره فاطمه گفت و همه شما شنیدید، آن فاطمه من هستم. اگر شنیدید پیغمبر فرمود فاطمه بضعه من است، من هستم؛ اگر فرمود رضای فاطمه رضای من است، آن فاطمه من هستم! غضب فاطمه غضب من است، آن فاطمه من هستم! «مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی» من هستم! شما هم که مرا می شناسید. شما شنیدید که فاطمه صدیقه است، عابده است، زاهده است، «خیر نساء العالمین» است، «أَقُولُ عَوْداً وَ بَدْواً وَ لَا أَقُولُ مَا أَقُولُ غَلَطاً وَ لَا أَفْعَلُ مَا أَفْعَلُ شَطَطاً»؛ این چهار مطلب را همه شما گوش بدهید، حرف اوّل و آخر من این است: نه در گفتار من قصور و تقصیر است، نه در رفتار من قصور و تقصیر است و هر چه میگویم معصومانه میگویم و هیچ اشتباه نمیکنم. این به معنی عصمت است.
او ابراز داشت: وقتی زنهای مدینه آمدند خدمت حضرت، حضرت فرمود من از دنیای شما بیزار هستم، از شوهران شما بیزار هستم، از شما بیزار هستم، دین را، قرآن را، عترت را، سفارش پیغمبر را، همه را شما تنها گذاشتید!
مرجع تقلید شیعیان در بخش پایانی فرمایشات خود به ذکر مصیبت حضرت فاطمه زهرا(س) پرداخت و بیان داشت: حالا چگونه حضرت از مسجد آمده؟ آن دومی چه وقت با حضرت برخورد کرده؟ گفتند چرا حسن(ع) زیاد گریه میکند؟ فرمود در آن کوچه تنها حسن(ع) نزد من بود، آنجا که سیلی خوردم! حسن(ع) را نمیشود آرام کرد! این پسر هر وقت یادش می آید که من سیلی خوردم گریه می کند! اینکه میبینید بچههای دیگر این قدر شیون نمیکنند برای اینکه در آن کوچه نبودند تا وضع مرا ببینند! در جریان در و دیوار گفت: «سل صدرها خزانه الأسرار» از میخ دَر بپرس، آن صحنهای بود که همه باخبر بودند.
او ادامه داد: حضرت یک وصیت شفاهی و قولی دارد و یک وصیت کتبی. تمام این بیاناتی را که به امیرالمؤمنین(ع) فرمود؛ یک وصیتنامه کتبی هم حضرت زیر بالشت او دید، بعد آن را مطالعه کرد، دید باز همان حرفهایی که زبانی فرمود همان حرفها را نوشته؛ یا علی شب مرا غسل بده! شب کفن کن! شب دفن کن! راضی نیستم آنهایی که آسیبی به دین رساندند در مراسم من شرکت کنند. این وصیت آن حضرت بود. این را هم گفت و هم نوشت. وقتی به آن وضع رسید، فرشتهها صدا دادند یا علی! حسنین را از روی سینه مادر بردار! آن ندای ملکوتی آمد: «إرفعهما عن صدرها فإنهما ابکیا و الله ملائکه السماء»؛ حسنین را آرام از روی سینه مادر بردار! اینها فرشته آسمان را به گریه درآوردند. «السلام علیک یا أبا عبدالله»! هیچ اجازه ندادند دختر حسین(ع) روی سینه پدرش قرار بگیرد. خود حضرت فرمود خون چشمم را گرفته، من که تو را نمیشناسم هر کس هستی بدان «لَقَدِ ارْتَقَیتَ مُرْت
َقًی عَظِیماً»؛ جای بسیار بلندی نشستی، «طَالَمَا قَبَّلَهُ رَسُولُ الله»؛ اینجا را پیغمبر مکرّر میبوسید.
«السَّلَامُ عَلَی الْحُسَینِ وَ عَلَی عَلِی بْنِ الْحُسَینِ وَ عَلَی أَوْلَادِ الْحُسَینِ وَ عَلَی أَصْحَابِ الْحُسَین»! «السلام علیکِ یا فاطمه الزهراء یا بنت رسول الله صلوات الله علی اوّلکم و علی آخرکم و علی ظاهرکم و علی باطنکم و علی شاهدکم و علی غائبکم و رحمه الله و برکاته».
وَ مٰا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ اَلنَّفْسَ لَأَمّٰارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاّٰ مٰا رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ (53)