eitaa logo
رهجو
940 دنبال‌کننده
231 عکس
22 ویدیو
72 فایل
🔸لطفا اهل علم وارد شوند. 💢 در کانال (رهجو) در صدد هستیم مسائل حوزوی از قبیل ادبیات، فقه، اصول، رجال و... را مورد کنکاش و بررسی قرار دهیم. کپی مطالب بدون ذکر منبع شرعا جایز نیست. 📌 ارتباط : @sib213
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸صارت کالخیال... ▪️رُوِّینَا عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ علیهما السلام: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَسَرَّ إِلَی فَاطِمَةَ علیها السلام أَنَّهَا أُولَی مَنْ یَلْحَقُ بِهِ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ فَلَمَّا قُبِضَ وَ نَالَهَا مِنَ الْقَوْمِ مَا نَالَهَا لَزِمَتِ الْفِرَاشَ وَ نَحَلَ جِسْمُهَا وَ ذَابَ لَحْمُهَا وَ صَارَتْ کَالْخَیَالِ 🔹امام جعفر صادق از پدرش علیهما السلام روایت کرده که رسول خدا صلّی الله علیه و آله به صورت مخفیانه به فاطمه علیها السلام خبر داد که نخستین کسی خواهد بود که از میان اهل بیتش به او خواهد پیوست، پس آن گاه که رسول خدا وفات یافت و آنچه را که در تاریخ ذکر شده به وسیله قوم بر فاطمه روا داشته شد، در بستر قرار گرفت و جسمش نحیف و گوشت بدنش آب شد و از فرط ضعف و لاغری به سانِ خیال(شبحی) گشت. 📚 بحارالانوار، جلد ۷۸، صفحه ۲۸۱ @rahjoo_213
✅تجویز نقل به معنا توسط اهل بیت علیهم السلام چه نکته ای دارد؟ ✅آیا تجویز نقل به معنا از نکته ای خاص پرده برداری می کند؟ ✅ وقتی صاحب سخن، خود اجازه میدهد کلامش نقل به معنا شود، این تجویز به عنوان یک فعل چه معنایی با خود حمل میکند؟ 🔸برای پاسخ به سؤال فوق باید بگوییم، مطالعه ی نصوص نشان می دهد روایات نقل به معنا به دو نوع قابل تقسیم هستند: 🔹نوع اول: روایاتی که بر تجویز نقل به معنا دلالت میکند و در آنها عجز راوی از نقل لفظی و عدم امکان این امر لحاظ شده است. 🔹ممکن است نکته ی این نوع از احادیثِ تجویز، آن باشد که نبی مکرم یا امام علیه السلام نمی خواهند راه نقل روایت بسته شود، به همین دلیل نقل به معنا به دلیل اضطرار و جلوگیری از نابود شدن احادیث جایز دانسته شده است؛ وجوب نقل لفظی باعث ایجاد مشقت برای راویان حدیث می شد؛ امری که خود باعث می شود نقل صحیح و صادقانه ی حدیث بسیار کمرنگ شود. وجود چنین نتیجه ی معقولی می تواند نتیجه ی معکوس حساسیت نبی یا امام بر نقل حدیث باشد؛ در نتیجه ایشان به دلیل حفظ حجم بیشتری از نصوص، نقل به معنا را جایز شمرده اند. 👈در مقابل این تحلیل تنها یک مانع وجود دارد؛ اگر پای اضطرار و تزاحم حفظی در میان بود، باید اشاره و یا تأکیدی بر نقل لفظی در این روایات به چشم می خورد؛ باید بیان می شد تا جایی که ممکن است از شیوه ی نقل لفظی استفاده شود. این درحالی است که جز اشاره ای که در روایت داود بن فرقد، نسبت به تفصیل، بین عمد و غیر آن شده است، هیچ روایتی را نمی یابیم که در آن بر نقل لفظی تأکید شده باشد، حتی روایتی که بر نقل لفظی تأکید کند و آن را مقید به وُسع و طاقت کند نیز دیده نمی شود. در صورت اهمیتِ نقل لفظی، حداقل باید شاهد این شکل از بیان بودیم که اگر می توانید بدون زیاده و نقیصه احادیث را نقل کنید، بدون زیاده و نقیصه نقل کنید و اگر نمی توانید به شرط قصد معنای روایت، اشکالی بر شما نیست، اما هیچ یک از اینها را مشاهده نمی کنیم؛ امری که خود کاشف از آن است که نبی مکرم و اهل بیت عصمت، برای جواز نقل به معنا قائل به قید اضطرار نبوده اند. 🔹نوع دوم:روایاتی هستند مانند صحیحه ی محمدبن مسلم. این روایات نقل به معنا را مطلق و بدون قید جایز دانسته اند؛ احادیث مذکور نقل به معنا را محدود به حد خاصی ندانسته، حتی اگر راوی شخصی مثل محمد بن مسلم نیز باشد باز هم نقل به معنا برایش جایز است. ❓سؤال این بود که تجویز صاحب سخن برای نقل معنوی سخنانش، بدون آنکه اصراری نسبت به نقل لفظی داشته باشد، چه معنا و نکته ای دارد؟ 👈👈جواب آن است که چنین متکلمی حتی در صورتی که سخنانش نقل به معنا شوند، ترس از بین رفتن نکات مهم سخنش را ندارد؛ به عبارت دیگر تمام نکاتی که با نقل به معنا فوت می شوند، مقصود اصلی صاحب سخن نیستند و او سنت خود را بر پایه ی چنین نکاتی بنا نمی کند؛ زیرا در صورتی که بخواهد سنت خود را بر پایه ی چنین نکاتی بنا کند و در همین حال نقل به معنا را به صورت مطلق جایز بداند موجب فوت شدن مصلحت خواهد شد و امری غیر عقلایی به شمار خواهد آمد. @rahjoo_213
✅ آیت الله بهجت(ره): 🔸خدا کند انسان از اول کار، آخر آنرا ببیند، اگر، افراد را نشناسد و اغراضشان را نداند، ناخودآگاه همه چیز را بر باد میدهد، کسانیکه در مشروطه از مرحوم آخوند [محمدکاظم خراسانی] امضا گرفتند، واسطه انگلیس بودند که با ظاهر آراسته اینکار را کردند! 📚درمحضر بهجت۳/۳۰۳ 🔸محرمات تنها زنا و قمار و شرب خمر نیست از ما انتظار نمیرود که شرب خمر و زنا کنیم، گاهی یک امضای بی‌جا که مقدمات آنرا دیگران فراهم میکنند موجب از بین رفتن اعراض و نفوس میشودبه مراتب از آن بالاتر است! 📚زمزم عرفان، ص۱۹۲ 🔹هنگامیکه آخوند[خراسانی] از پله های اتاق مطالعه شخصی، به پایین می آمد تا به مجلس درس برود و تمام فکرش در جمع‌آوری درس بود، اساسنامه مشروطیت را به ایشان دادند تا امضا کند.ایشان هم دید ظاهر قانون اساسی و مجلس قانون گذاری و وکلا و نمایندگان موردوثوق و منتخب مردم و همه موافق اسلام و دین است و همه احکام و قوانین جاری مملکت، بر طبق قرآن و اسلام!و... است!، بی درنگ در همان جا امضا کرد! خدا میداند یک امضا از روی غفلت و فریب خوردن چقدر آثار زیانبار دارد! 📚زمزم عرفان، ص۱۹٣ (2) @rahjoo_213
✳️اصولی که از سوی اصحاب ائمه (ع) و بدون واسطه نوشته شده، نقل به الفاظ بوده!!! 🔸ممکن است کسی بحث را از مرتبۀ «جوامع» روایی متأخّر، به «اصول» اولیه و متقدم منتقل کند و بگوید اصولی که از سوی اصحاب ائمه (ع) و بدون واسطه نوشته شده، نقل به الفاظ بوده و ایشان عین عبارات اهل بیت (ع) را به صاحبان و مؤلفان جوامع حدیثی مانند مرحوم کلینی، صدوق و شیخ طوسی (رضوان الله علیهم) که در اوایل قرن چهارم تدوین گشتند، منتقل کرده اند! 1️⃣ پاسخ اول: 🔹هیچ کجا به طور تحقیقی و استدلالی اثبات نشده که همۀ اصحاب ائمه (ع)، قلم و کاغذ در دست داشتند و هر چه که ایشان می فرمودند را به طور کامل می نوشتند! بله، احتمال دارد که برخی از ایشان، فرمایشات اهل بیت (ع) را مکتوب کرده باشند، اما اینکه چه تعداد از آنها این کار را می کردند، به طور خاص کدام یک از این اصحاب، شنیده های خود را مکتوب کرده اند، آیا همۀ مطالب را نوشته اند یا برخی از آنها را، و سؤالاتی از این قبیل، در هاله ای از ابهام است! حتی تعداد و اسامی همۀ صاحبان این اصول نیز به طور واضح و دقیق در دست نیست، تا چه برسد به اینکه یقین کنیم در نقل به الفاظ بودنِ تمام آنها! (ر.ک: آیت لله جعفر سبحانی، کلیات فی علم الرجال، ص 498؛ دکتر مجید معارف، تاریخ عمومی حدیث با رویکرد تحلیلی، ص 241 – 252؛ سید محمد کاظم طباطبایی، تاریخ حدیث شیعه، ص 206 - 214). 🔆به بیان دیگر، ما می دانیم که برخی از اصحاب، اهل کتابت احادیث بوده اند، اما اینکه چگونه و با چه کیفیتی می نوشته اند و اینکه در همان لحظه می نوشتند یا در منزل یا چند روز و چند ما بعد، روشن نیست و این برای اهل علم یک شبهۀ مصداقیِ غیر قابل حلّ است! شما می توانید کتاب های رجالی و تاریخی و تراجم را ببینید؛ در هیچ یک از آنها تصریح نشده به اینکه مثلاً زراره یا محمد بن مسلم یا یونس بن عبدالرحمن یا دیگران، به محض اینکه خدمت اهل بیت (ع) می رسیدند، بلافاصله قلم و کاغذ در می آوردند و هر آنچه می شنیدند را عیناً جمله به جمله و کلمه به کلمه مکتوب می کردند! 👈مضاف بر اینکه بین اصحاب اصول تا تدوین نخستین جوامع بزرگ و معتبر مثل کافی، حدوداً 200 سال فاصله افتاده و مشخص نیست که در این تقریباً دو قرن، این اصول چه سرنوشتی پیدا کرده، چه تغییراتی در آنها پدید آمده و باز معلوم نیست که مرحوم کلینی و صدوق و شیخ، نسخه های اصلی و بدون تغییرِ آن اصول را دیده اند یا نسخه هایی که در آنها دخل و تصرّف شده، به دست ایشان رسیده است؟! 2️⃣ پاسخ دوم: 🔹فرضاً بپذیریم که اصول اولیه، توسط راویان طبقۀ اول، نقل به الفاظ شده، باز هم در نتیجه تفاوتی نمی کند؛ زیرا در طبقات و واسطه های بعدی، همان الفاظ، نقل به معنا شده و در نهایت عین عبارات معصومین (ع) در این میان از بین رفته، و محتوا و برداشت ناقلان اخبار به دست ما رسیده است. به دیگر سخن، اگر حتی یک نفر هم در سلسلۀ راویان، نقل به معنا کرده باشد، باز هم عین الفاظ و عبارات معصوم از دسترس ما خارج شده است، حال فرقی نمی کند که این یک نفر، راوی اول بوده باشد یا راوی وسط و یا راوی آخر! @rahjoo_213
🔸چنان به تفکیک و تحلیل کلمات نبی و اهل‌بیت پرداختیم که گویا اشاره‌های ابن سینا یا نصوص ابن عربی یا کفایه‌ی آخوند یا التقریر و التحریر ابن امیر الحاج را تحلیل می‌کنیم. 🔹 چه کسی گفته است که اهل بیت با مردم چنین سخن می‌گویند؟! کمال ایشان دلالتی بر لزوم استفاده‌ از این روش‌های بیانی ندارد. 🔹 خود را فیلسوفی فرض کنید که یکی از انسان‌های عادی و جاهل نسبت به مسأله‌ای فلسفی از شما سؤال پرسیده است، آیا با استفاده از روشی که در آن از تعابیر دقیق و الفاظ پیچیده به کار می‌رود پاسخ او را می‌دهید؟ یا روشی را به کار می‌گیرید که در آن از بسط و ایجاز، تشبیه و تمثیل و قصه استفاده می‌شود؛ همان روشی که در کتب فلسفی روشی متروک محسوب می‌شود. 🔹ما روش متقدمین از علما را در مطالعه‌ی نصوص، نزدیک‌تر به حق می‌دانیم؛ آن‌ها در تفسیر احادیث، روح معنوی نص را بیشتر لمس می‌کردند؛ آن‌ها وقت خویش را در نکات دقیق و جزئی که در زمان‌های متأخر از صدور پدید آمده‌اند، صرف نمی‌کردند؛ نکاتی جزئی که از بسیاری از آن‌ها با نام عمق، متانت در برداشت، دقت، ژرف‌نگری یاد می‌شود. برخی از این دقت‌ها نقش جدی و بزرگی در از بین بردن ذوق و دیدگاه ما نسبت به شعر و ادب عربی و نصوصی که دارای گرایش بلاغی هستند، داشته‌اند. 🔹 این همان مقصود ماست که گفتیم باید بین عمق تفکر و دقت در تعبیر یا اغلاق آن، تفاوت قائل شد. 📚 کتاب «الحدیث الشریف، حدود المرجعیة و دوائر الاحتجاج» اثر حیدر حب‌الله @rahjoo_213
✳️علامه شعرانی: استنباط احکام شرعی مبتنی بر خصوصیات الفاظ و چینش جملات، مبتنی بر این پیش فرض است که تمام این خصوصیات منتسب به معصوم باشد، نه منتسب به راویان، و با توجه به شیوع نقل به معنا چنین استنباط‌هایی مخدوش است. 🔹يقول العلامة الشعراني في تعليقته على شرح أصول الكافي للمازندراني: «ونظير ذلك ما نرى من نقل العلماء أقوال غيرهم لا بألفاظهم، ونقل الناس ما سمعوه من الوعّاظ والناطقين، ورسالة بعضهم إلى بعض شفاهاً، فيحتجّ من الروايات بما يمكن ضبطه ونقله، وهو أصل المعنى المعقود له الجملة، لا الدقائق التي تستنبط بفكر العلماء ومن خصوصيّات الألفاظ.... 🔹ومثله رواية «البيِّعان بالخيار ما لم يفترقا» كما مرّ، فإذا بدّل «ما لم يفترقا» بقوله: «ما داما في المجلس»، فقد حفظ المعنى، لكن يدلّ الافتراق على التباعد ولو خطوة، ولا يدلّ عليه قوله: ما داما في المجلس، إذ يمكن التباعد خطوة مع كونهما في المجلس، وحينئذ فنقول: أمثال هذه ليست بحجّة؛ إذ كما نعلم يقيناً أنّهم رووا الأحاديث بالمعنى، نعلم أيضاً أنّ الناس لا يقدرون على حفظ هذه الدقائق، بل لا يتفطّنون لها حتى يحفظوها، 👈 فما هو شائع بين بعض فقهائنا المتأخّرين، 👈خصوصاً بين من تأخّر عن الشيخ المحقّق الأنصاري قدّس سره، من استنباط الأحكام من هذه الدقائق المستنبطة من ألفاظ الروايات بتدقيقاتهم، غير مبتنٍ على أساس متين.. 📚 التعليقة على شرح أصول الكافي للمازندراني 214:2، الهامش: 1 @rahjoo_213
✅مساجد مصور ▪️عنْ عَمْرِو بْنِ جُمَيْعٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ الصَّلَاةِ فِي الْمَسَاجِدِ الْمُصَوَّرَةِ فَقَالَ أَكْرَهُ ذَلِكَ وَ لَكِنْ لَا يَضُرُّكُمْ ذَلِكَ الْيَوْمَ وَ لَوْ قَدْ قَامَ الْعَدْلُ رَأَيْتُمْ كَيْفَ يُصْنَعُ فِي ذَلِك‏. 🔸از امام باقر (ع) در مورد مساجدى که داراى نقاشى و تصوير است، سؤال نمودم. امام (ع) فرمود: من اين کار را خوش ندارم ولى اين امر امروزه به شما ضررى نمي­زند، اگر عدل برپا بود، مي­ديديد که در اين زمينه چگونه عمل مي­شد. 📚کافی، ج3، ص369 @rahjoo_213
✳️اختلافات در منطق ارسطویی(3) 🔸و في أن تعريف الجنس هل هو حدّ له أم رسم؟ فالشيخ و الإمام الرازي و شارح المطالع جعلوه حدا له، و صاحب المطالع و المشهور جعلوه رسما، و من هذا الاختلاف ينبعث الترديد في تقويم الجنس المنطقي أو الطبيعي أو العقلي (المصدر) و العجب أن بعض قدماء المنطقيين لم يفرقوا بين الجنس و الفصل، و الأعجب توهم جماعة منهم عند سماع: إن كل جنس معقول في جواب ما هو: أن كل منقول في جواب ما هو جنس، و لذلك أنكروا الحد التام، و قد تعرض الشيخ كلا الوهمين (راجع الإشارات). كما و ذهب جمع منهم إلى أن كل ذاتي أعم يكون دالا على الماهية كالحساس بالنسبة إلى الإنسان، ورد الشيخ عليهم بأنه فصل الجنس و ليس بدال على الماهية إلّا بالالتزام، و الدلالة الالتزامية مهجورة في الحدود التامة دون غيرها، و قد عرفت أنه كان مختلفا فيه بين المحقق و الشيخ و صاحب المحاكمات. @rahjoo_213
os87089.mp3
4.38M
✅نقل به معنا یا نقل به لفظ ؟ 🔸سلسله جلسات استاد علیدوست 🔹جلسه اول 💢بررسی ادله ی قائلین نقل به لفظ ❌❌❌نشر این مطلب لزوماً به معناي تأييد نيست، بلکه برای مطالعه بیشتر دوستان اهل علم می باشد. @rahjoo_213
🔅با سلام و احترام خدمت اعضای محترم و همراهان گرامی 🔸مطالب کانال در راستای مباحث علمی، تهذیبی می باشد. 🔹 انتقادات و پیشنهادات خود را با ما در میان بگذارید. 🔹درخواستی که از عزیزان داریم تبلیغ کانال و معرفی آن به دوستانتان می باشد. از همراهی شما صمیمانه سپاسگذاریم🌺 ▪️ارتباط: @sib213 @rahjoo_213
📚معرفی کتاب 🔸تدوين السنة الشريفة، اثر سيد محمدرضا حسینى جلالى 👈 پژوهشى است كه جواز و اباحه تدوين و كتابت روايات پيامبر(ص) و بررسى ادله مثبتين و منكرين آن از ابتدا تا انتهاى قرن اول هجرى را مورد بررسى قرار داده است. اين كتاب به زبان عربى به همراه مقدمه نویسنده به تاريخ 1412ق منتشر شده است. https://wikinoor.ir/%D8%AA%D8%AF%D9%88%D9%8A%D9%86_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%86%D8%A9_%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%B1%D9%8A%D9%81%D8%A9 @rahjoo_213