eitaa logo
🪴* رهنمای طریق *🪴
5هزار دنبال‌کننده
69هزار عکس
63.3هزار ویدیو
530 فایل
دراین کانال ازآخرین اخبار و تحلیل های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و مذهبی مطلع شوید ارتباط با مدیر کانال ۰۹۱۱۲۱۲۲۰۹۹ و @reza_1355
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 رفتارهای مشکوک مدیرانِ نئولیبرالِ استحاله طلب، تحت پوشش کرونا 🔺حجت الاسلام احمد پناهیان :کسینجر صریحا میگوید ویروس کرونا در خدمت ایجاد است؛ یعنی در خدمت حاکمیت استکبار؛ کسانیکه نمیخواهند قبول کنند این جنگ بیولوژیکی است، مشکل از نفهمیدنشان است. 🔺ابتدای سال رهبرانقلاب به ستاد کل نیروهای مسلح دستور دادند با توجه محتمل بودن ، با هماهنگی وزارت بهداشت وارد عرصه مبارزه با این ویروس شوند. اما این فرمان نادیده گرفته شد و همه ی امور به دست ستاد ملی مبارزه با کرونا افتاد. 🔺بنا بود کل نیروهای مسلح در زمینه پزشکی و بهداشت با وزارت بهداشت مشورت کند، اما در زمینه جنگ بیولوژیک و و کند. دولت و رییس جمهور که به هیچ عنوان حاضر نیستتند بپذیردند این یک جنگ بیولوژیک است و معتقدند ۷۰ درصد از مردم میگیرند! 🔺رییس جمهور میگوید این یک بیماری جهانی است و باید آن را بپذیریم و ای نیست! این چه حرفی است؟ یعنی تسلیم شویم؟! اگر هم کسی نظر متفاوتی با وزارت بهداشت داشته باشد، چرا نباید حرفش به جایی برسد؟! 🔺چرا ما باید انقدر با سازمان بهداشت جهانی داشته باشیم، و در عین حال بیشترین تلفات را هم بدهیم؟ مراسمات اربعین و ایام ٢٨ صفر تعطیل شد، آیا اوضاعمان بهتر شد؟ در عراق مراسمات چند میلیونی در عاشورا و اربعین برگزار شد؛ علائمش هم سفید شد. 🔺جواب این سوالها را باید بدهید و مردم را قانع کنید. اگر نمیتوانید، کار را دست بسپارید. البته ما به تأکید رهبر معظم انقلاب و شیوه نامه ستاد کرونا همه ماسک میزنیم، این هم چون رهبرانقلاب است خیلی هم مهم است. 🔺چین رسما اعلام کرد به کمک توانسته کرونا را کنترل کند، نه با ؛ چرا ما اصرار داریم وضعیت را طبق برنامه بهداشت جهانی پیش ببریم؟ در حالیکه سابقه و عقبه آن را بخوبی میشناسیم؟
🪴* رهنمای طریق *🪴
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 احترام ژنرال آمریکائی به #سرلشگر_خلبان #شهید_والامقام #عباس_بابایی #قسمت_اول #شهید_بابا
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 به ساعتم نگاه کردم، وقت بود. با خود گفتم، کاش در اینجا نبودم و می‌توانستم را بخوانم. انتظارم برای آمدن طولانی شد. گفتم که هیچ کار مهمی بالاتر از نیست، همین جا را می‌خوانم. تا تمام شود، او نخواهد آمد. به گوشه‌ای از رفتم و را که همراه داشتم به انداختم و مشغول شدم. در حال خواندن بودم که متوجه شدم وارد اتاق شده است. با خود گفتم چه کنم؟ را ادامه بدهم یا ؟ بالاخره گفتم، را ادامه می‌دهم، هر چه بخواهد همان خواهد شد. سرانجام را تمام کردم و در حالی که بر روی صندلی می‌نشستم از معذرت ‌خواهی کردم. پس از چند لحظه نگاه به من کرد و گفت: چه می‌کردی؟ گفتم: می‌کردم. گفت: بیشتر توضیح بده. گفتم: در دین ما بر این است که در ساعت‌های از باید با به بپردازیم و در این ساعات آن فرا رسیده بود، من هم از نبودن شما در استفاده کردم و این را انجام دادم. با توضیحات من سری تکان داد و گفت: همه این مطالبی که در تو آمده مثل این که راجع به همین کارهاست. این طور نیست؟ پاسخ دادم: آری همین‌طور است. او لبخندی زد. از نوع نگاهش پیدا بود که از و من به و فرهنگ و نباختنم در برابر جامعه آمریکا خوشش آمده است. با چهره‌ای خود نویس را از جیبش بیرون آورد و را کرد. سپس با حالتی از جا برخاست و دستش را به سوی من دراز کرد و گفت: به شما می‌گویم. شما قبول شدید. برای شما آرزوی دارم. من هم متقابلاً از او کردم. احترام گذاشتم و از خارج شدم. آن روز به اولین محل که رسیدم به پاس این بزرگی که به من کرده بود، دو رکعت خواندم . 🌹 🌹 🕊 🥀🌹*