✅ کرامت و طی الآرض
#امام_موسی_کاظم علیه السلام در خروج از زندان
امام حسن عسکری علیه السلام در این باره فرموده است:
جدم، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام سه روز پیش از شهادتش، زندان بان خود - مسیب - را طلبید و اظهار نمود: من امشب به مدینهٔ جدم، رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم می روم تا با فرزندم علی تجدید عهد و میثاق نمایم و آثار امامت را تحویل امام بعد از خودم دهم.
مسیب عرض کرد: ای مولای من؛ شما در میان این غل و زنجیر و آن همه مأمورین اطراف زندان، چگونه قصد چنین کاری را داری؟ و من چگونه زنجیرها و دربهای زندان را باز کنم، در حالی که کلید قفلها نزد من نیست؟!
امام علیه السلام فرمود: ای مسیب؛ ایمان و اعتقاد تو نسبت به خداوند متعال و همچنین نسبت به ما اهل بیت عصمت و طهارت سست است. و سپس حضرت افزود: همین که مقدار یک سوم از شب سپری گردید، منتظر باش که چگونه خارج خواهم شد.
مسیب گوید: من آن شب را سعی کردم که بیدار بمانم و متوجه حرکات امام موسی کاظم علیه السلام باشم؛ ولی خسته شدم و خواب چشمانم را فرا گرفت؛ و لحظه ای در حال نشسته، خوابم برد. ناگهان متوجه شدم که حضرت با پای مبارکش مرا حرکت میدهد، پس سریع از جای خود برخاستم؛ و هر چه نگاه کردم اثری از دیوار و ساختمان و زندان ندیدم، بلکه خود را به همراه حضرت در زمینی همواره مشاهده نمودم. و چون گمان کردم که آن حضرت مرا نیز به همراه خود از آن ساختمانها بیرون آورده است، گفتم: یا ابن رسول الله؛ مرا نیز از شر این ظالم نجات بده.
حضرت اظهار نمود: آیا می ترسی تو را به جهت من از بین ببرند و بکشند؟ و سپس افزود: ای مسیب؛ در همین حالی که هستی، آرام باش، من پس از مدتی کوتاه باز می گردم.
مسیب با تعجب سؤال کرد: یا ابن رسول الله؛ غل و زنجیری که بر دست و پای شما بود، چگونه گشودی؟!
امام علیه السلام فرمود: خداوند متعال به جهت ما اهل بیت، آهن را برای حضرت داود علیه السلام ملایم و نرم کرد؛ و این کار برای ما نیز بسیار سهل و ساده است.
آن گاه حضرت از نظرم ناپدید گشت و با ناپدید شدنش دیوارها و ساختمان زندان با همان حالت قبل نمایان گردید و چون ساعتی گذشت ناگهان دیدم دیوارها و ساختمان زندان به حرکت در آمد و در همین حالت، مولا و سرورم حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را دیدم که به زندان بازگشته است و همانند قبل غل و زنجیر بر دست و پای مبارک حضرت بسته می باشد. از دیدن این معجزه، بسیار تعجب کردم و به سجده افتادم.
بعد از آن امام علیه السلام به من فرمود: ای مسیب؛ برخیز و بنشین و ایمان خود را تقویت و کامل گردان، و سپس افزود: من سه روز دیگر از این دنیا و محنت های آن خلاص خواهم شد و به سوی خداوند متعال و مهربان رهسپار میگردم.
من به گریه افتادم. حضرت فرمود: گریه مکن و بدان که پسرم علی ابن موسی الرضا پس از من، امام توست.
📚عیون اخبارالرضا: ج۱، ص ۱۰۰
هدایة الکبری: ص ۲۵۶
عیون المعجزات: ص ۱۰۷
مناقب ابن شهر آشوب: ج ۴، ص ۳۰۳
بحار الانوار: ج ۴۸، ص ۲۲۴
#کرامت
#امام_موسي_كاظم ‹ع›
#امام_علی_ابن_موسی_الرضا ‹ع›
@rahpouyan_salamat