eitaa logo
رهپویان سلامت
205 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.7هزار ویدیو
27 فایل
﷽ #امام_باقر_عليه_السلام: اگر به شرق و غرب عالم برويد، به علم صحيح دست نمی‌يابيد؛ مگر آنچه از نزد ما اهل بيت صادر شده باشد. 📚كافي ج۱ ص۳۹۹ ✅فوروارد ❌کپی
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ کرامت و طی الآرض علیه السلام در خروج از زندان امام حسن عسکری علیه‏ السلام در این باره فرموده است: جدم، حضرت موسی بن جعفر علیه‏ السلام سه روز پیش از شهادتش، زندان بان خود - مسیب - را طلبید و اظهار نمود: من امشب به مدینهٔ جدم، رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم می‏ روم تا با فرزندم علی تجدید عهد و میثاق نمایم و آثار امامت را تحویل امام بعد از خودم دهم. مسیب عرض کرد: ای مولای من؛ شما در میان این غل و زنجیر و آن همه مأمورین اطراف زندان، چگونه قصد چنین کاری را داری؟ و من چگونه زنجیرها و درب‏های زندان را باز کنم، در حالی که کلید قفل‏ها نزد من نیست؟! امام علیه‏ السلام فرمود: ای مسیب؛ ایمان و اعتقاد تو نسبت به خداوند متعال و همچنین نسبت به ما اهل بیت عصمت و طهارت سست است. و سپس حضرت افزود: همین که مقدار یک سوم از شب سپری گردید، منتظر باش که چگونه خارج خواهم شد. مسیب گوید: من آن شب را سعی کردم که بیدار بمانم و متوجه حرکات امام موسی کاظم علیه‏ السلام باشم؛ ولی خسته شدم و خواب چشمانم را فرا گرفت؛ و لحظه ای در حال نشسته، خوابم برد. ناگهان متوجه شدم که حضرت با پای مبارکش مرا حرکت می‏دهد، پس سریع از جای خود برخاستم؛ و هر چه نگاه کردم اثری از دیوار و ساختمان و زندان ندیدم، بلکه خود را به همراه حضرت در زمینی همواره مشاهده نمودم. و چون گمان کردم که آن حضرت مرا نیز به همراه خود از آن ساختمان‏ها بیرون آورده است، گفتم: یا ابن رسول الله؛ مرا نیز از شر این ظالم نجات بده. حضرت اظهار نمود: آیا می‏ ترسی تو را به جهت من از بین ببرند و بکشند؟ و سپس افزود: ای مسیب؛ در همین حالی که هستی، آرام باش، من پس از مدتی کوتاه باز می‏ گردم. مسیب با تعجب سؤال کرد: یا ابن رسول الله؛ غل و زنجیری که بر دست و پای شما بود، چگونه گشودی؟! امام علیه‏ السلام فرمود: خداوند متعال به جهت ما اهل بیت، آهن را برای حضرت داود علیه‏ السلام ملایم و نرم کرد؛ و این کار برای ما نیز بسیار سهل و ساده است. آن گاه حضرت از نظرم ناپدید گشت و با ناپدید شدنش دیوارها و ساختمان زندان با همان حالت قبل نمایان گردید و چون ساعتی گذشت ناگهان دیدم دیوارها و ساختمان زندان به حرکت در آمد و در همین حالت، مولا و سرورم حضرت موسی بن جعفر علیه‏ السلام را دیدم که به زندان بازگشته است و همانند قبل غل و زنجیر بر دست و پای مبارک حضرت بسته می‏ باشد. از دیدن این معجزه، بسیار تعجب کردم و به سجده افتادم. بعد از آن امام علیه‏ السلام به من فرمود: ای مسیب؛ برخیز و بنشین و ایمان خود را تقویت و کامل گردان، و سپس افزود: من سه روز دیگر از این دنیا و محنت‏ های آن خلاص خواهم شد و به سوی خداوند متعال و مهربان رهسپار می‏گردم. من به گریه افتادم. حضرت فرمود: گریه مکن و بدان که پسرم علی ابن موسی الرضا پس از من، امام توست. 📚عیون اخبارالرضا: ج۱، ص ۱۰۰ هدایة الکبری: ص ۲۵۶ عیون المعجزات: ص ۱۰۷ مناقب ابن شهر آشوب: ج ۴، ص ۳۰۳ بحار الانوار: ج ۴۸، ص ۲۲۴ ‹ع› ‹ع› @rahpouyan_salamat