eitaa logo
رهپویان سلامت
205 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.7هزار ویدیو
27 فایل
﷽ #امام_باقر_عليه_السلام: اگر به شرق و غرب عالم برويد، به علم صحيح دست نمی‌يابيد؛ مگر آنچه از نزد ما اهل بيت صادر شده باشد. 📚كافي ج۱ ص۳۹۹ ✅فوروارد ❌کپی
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸🍃🌸🍃 ✅ صلوات الله علیه فرمودند: ✨هرکس علی ابن ابیطالب علیه السلام را نشر دهد، مادامیکه از آن نوشته اثری باقیست ملائکة الله برای او استغفار می کنند.✨ 🔹روزی با جمعی از به آمدند، در حالیکه طلا و جواهر و اشیاء گرانبها به همراه داشتند. 🔹راهب‌‌‌‌ رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند و سوال کرد " ی نبی و او چه کسی است؟" پس جمعیت حاضر، ابوبکر را نشان دادند. پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟ ابوبکر گفت: نامم "عتیق" است راهب پرسید نام دیگرت چیست؟ابوبکر گفت نام دیگرم "صدیق" است. راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟ ابو بکر گفت "نه هرگز" 🔹پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست. 🔸ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟ راهب پاسخ داد من به همراه جمعی از مسیحیان از روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها به همراه آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سوال بپرسیم؛ پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او می بخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات ما را پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم. 🔸ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس، راهب گفت باید به من امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی، پس سوالاتت را بپرس. 🔹راهب سه سوالش را مطرح کرد: ۱)ما هو الشئ الذی لیس لله؟ چه چیزاست که از آن خدا نیست؟ ۲)ما هو شئ لیس عندالله؟ چه چیز است که در نزد خدا نیست؟ ۳)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟ آن چیست که خدا آن را نمیداند؟ 🔸پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس بدنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد و جمعیت گفتند چه سوالی است که میپرسی؟خدا همه چیز دارد و همه چیز را میداند. راهب ناامید گشته قصد بازگشت به روم کرد. 🔸ابوبکر گفت: ای دشمن خدا اگر عهد بر امان دادنت نبسته بودم زمین را به خونت رنگین می کردم . 🔹 که شاهد ماجرا بود بسرعت خود را به امام علی (ع) رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند. پس امام علی ع بهمراه پسرانش امام حسن (ع) و امام حسین (ع)میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند. 🔸ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد، پس هر سوالی داری از علی (ع) بپرس! 🔹راهب رو به کرده و پرسید نامت چیست؟ 💠امام فرمودند: نامم نزد " " نزد " " نزد پدرم " " و نزد مادرم " " است. 🔹پس راهب گفت ، نسبتت با نبی (ص) چیست؟ 💠امام فرمودند: او و من است و نیز او هستم. 🔹پس راهب گفت: به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی. پس به سوالاتم پاسخ بده و دوباره سوالاتش را مطرح کرد. 💠امام علی علیه‌السلام پاسخ دادند: فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا فلیس من الله ظلم لأحد و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک ۱)آنچه خدا ندارد، زن و فرزند است. ۲)آنچه نزد خدا نیست، ظلم است ۳) آنچه خدا نمیداند، شریک و همتا برای خود است. 🔹پس راهب با شنیدن این پاسخها ، امام علی علیه‌السلام را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت: 🌷 "أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة"🌷 ✳️به درستی که نامت در تورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است. پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری، سپس تمام هدایا را به امام علی علیه‌السلام تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد. 📚کتاب الإحتجاج طبرسی ✨ ✨ 🍇 @rahpouyan_salamat 🍃🌸🍃🌸🍃