eitaa logo
انجوی نژاد. رهپویان وصال شیراز
17.8هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
92 فایل
تنها کانال رسمی حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد و کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز ادمین کانال: @rahpouyan_vesal 📩 تلگرام : https://t.me/rahpouyancom ‎📩اینستاگرام: https://www.instagram.com/rahpouyan_vesal
مشاهده در ایتا
دانلود
16.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ 30- بارقه... . الله اکبر... کورسوی امیدش رو به خاموشی بود. کلمات را بی توجه و طبق عادت ادا می کرد. به زمین نگاه می کرد. آسمان برایش غریبه بود. مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ... دستانش بی رمق و لرزان بالا آمد. این بار دلش بود که می گفت. بدن نحیفش را به نمایش آسمان گذاشت: هذا مَقامُ الْعائِذِ بِكَ مِنَ اَلْنار... تردید و نگرانی آسمان را فرا گرفته بود. به چه امید نجات از آتش را می طلبد!!؟؟ آخرین جمله قنوت بود: تمام امیدش را در دل و تمام التماسش را در نگاه جمع کرد و این بار به آسمان نگریست و نالید: الهی الحقنی ... آسمان زمزمه کرد: حالا شد!!! و خداااا خندید 😊 ... همین! 16 آذر 1399 @seyyedanjavi
16.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ 30- بارقه... . الله اکبر... کورسوی امیدش رو به خاموشی بود. کلمات را بی توجه و طبق عادت ادا می کرد. به زمین نگاه می کرد. آسمان برایش غریبه بود. مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ... دستانش بی رمق و لرزان بالا آمد. این بار دلش بود که می گفت. بدن نحیفش را به نمایش آسمان گذاشت: هذا مَقامُ الْعائِذِ بِكَ مِنَ اَلْنار... تردید و نگرانی آسمان را فرا گرفته بود. به چه امید نجات از آتش را می طلبد!!؟؟ آخرین جمله قنوت بود: تمام امیدش را در دل و تمام التماسش را در نگاه جمع کرد و این بار به آسمان نگریست و نالید: الهی الحقنی ... آسمان زمزمه کرد: حالا شد!!! و خداااا خندید 😊 ... همین! 16 آذر 1399 @seyyedanjavi