eitaa logo
ره پویان ولایت
347 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
8.8هزار ویدیو
454 فایل
محتوای فرهنگی سیاسی هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
● آبروداری ! شخصى در حضور پيامبر اکرم «صلى الله عليه و آله» از ديگرى بدگويى كرد. از ميان جمع، مردى جواب او را داد و از آن شخص غایب، اعاده حیثیت کرد. پيامبر (ص) فرمودند: هركه از آبروى برادر خود دفاع كند، اين كارش مانع و حجابى ميان او و آتش جهنم باشد. نَالَ رَجُلٌ مِنْ عِرْضِ رَجُلٍ عِنْدَ النَّبِيِّ ص فَرَدَّ رَجُلٌ مِنَ الْقَوْمِ عَلَيْهِ، فَقَالَ النَّبِيُّ ص: مَنْ رَدَّ عَنْ عِرْضِ أَخِيهِ كَانَ لَهُ حِجَاباً مِنْ نَارٍ 📚 امالي طوسی، ص 115
☘🌹نبین ، نگو ، نشنو ، نپرس ☘🌹 ✨ اول : نَبین ۱- عیب مردم را نبین. ۲- مسائل جزئی در زندگیِ خانوادگی را نبین. ۳- کارهای خوب خودت را که برای دیگران انجام میدهی نبین. ۴- گاهی باید وانمود کنی که ندیدی ✨ دوم : نگو ۱- هر آن چه را که شنیدی نگو ۲- به کسی که حرفت در او تأثیر ندارد چیزی نگو. ۳- سخنی را که دلی را می آزارد نگو ۴-هر سخنِ راستی را هرجا و به همه کس نگو ۵- هر کار خیری را که در حق دیگران کردی نگو ۶- رازهای زندگی خود را نگو حتی به نزدیکترین افراد ✨ سوم : نَشنو ۱- هر سخنی ارزش شنیدن ندارد، نشنو ۲- وقتی دو نفر آهسته سخن می گویند سعی کُن نشنوی ۳- غیبت را نشنو ۴- گاهی وانمود کن که نشنیدی ✨چهارم : نَپرس ۱- آنچه را که به تو مربوط نیست، نپرس ۲- آنچه را که شخص از گفتنش شرم دارد، نپرس ۳- آنچه را که باعث آزار شخصی می شود، نپرس ۴- آن پرسشی را که در آن فایده ای نیست نپرس ۵- آنچه را که موجب اختلاف و نزاع میشود نپرس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 ارتباط جالب حق الناس و شهادت 🔸دکتر ناصر رفیعی ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔹
🔴 تلنگر ✍ اﮔﺮ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ "ﻏﯿﺒﺖ" ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ، ﺑﺎﻧﮑﻬﺎ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺣﺴﺎﺑﻤﺎﻥ ﺑرداشته ﻭ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻏﯿﺒﺖ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ، ﻭﺍﺭﯾﺰ ﮐﻨﻨﺪ. ﺑﺪﻭﻥ ﺷﮏ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺣﻔﻆ ﺍﻣﻮﺍﻟﻤﺎﻥ ﺳﺎﮐﺖ ﻣﯽﺷﻮﯾﻢ. ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻓﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻓﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﯼ ﺑﺎﻗﯽ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵﺗﺮ ﻭ ﻋﺰﯾﺰﺗﺮﻧﺪ؟ جواب با شما. نگذارید گوشهایتان گواه چیزی باشد که چشمهایتان ندیده، نگذارید زبانتان چیزی را بگوید که قلبتان باور نکرده. "صادقانه زندگی کنید" ما موجودات خاکی نیستیم که به بهشت می‌رویم. ما موجودات بهشتی هستیم که از خاک سر برآورده ایم.
"شهید حسن شاطری" در لبنان با بودجه اندک رفت کارخونه ساخت و همه رو به کار گرفت.🏭🏗 مهندسان اونجا میگفتن: " سه شیفت مهندس عوض میشد اما او هنوز داشت کار میکرد.⚙ ما اصلاً عادت نداشتیم به اینجور کارکردن..!" 😯 بعد از مدتها یکی بهش میگه: "فیش حقوقی تو نگاه کن ببین حق مأموریت بهت میدن؟" 📃💵 گفته بود: " اصلاً نگاه نکردم تا حالا.."
✨﷽✨ 🌼روضه های که قبول نشدن ✍ مرحوم سید علی اکبر کوثری روضه خوان امام خمینی (ره )میگه بعد از اتمام جلسه اومدم از دربمسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟ گفتم: دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم. میگه هر چه اصرار کرده توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟ چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟ میگه پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش باعجله رفتم تا رسیدیم. حسینیه ی کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند. سر خم کردم و وارد حسینیه ی کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم السلام علیک یاابا عبدالله... دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان... دعایی کردم و اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری ؛ رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت ، با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم... شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا به خواب رفتم. وجود نازنین حضرت زهرا، صدیقه ی کبری در عالم رویا بالای سرم آمدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم به من فرمود؛ آسید علی اکبر مجالس روضه ی امروز قبول نیست. گفتم چرا خانوم جان فرمود؛ نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم، و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه ی محله خواندی.... آسید علی اکبر ما از تو گله و خورده ای داریم! گفتم جانم خانوم، بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟ خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند اون چای من با دست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟ میگه از خواب بیدار شدم و از ان روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس بااخلاص و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت و برای همه ی گرفتاری ها و مخارجم کافی بود. بنازم به بزم محبت که در آن گدایی و شاهی برابر نشیند... 📚منبع؛ برگرفته از خاطرات مرحوم کوثری
شده بود کار هر روز سید از اون چهار راه می رفت. فقط به خاطر اون نوجوانی که هر روز روزنامه مجاهدین خلق را می گرفت دستش و بلند می گفت: خیانت های بهشتی، خیانت های بهشتی، و بهشتی می گفت :چه نوجوان با همتی، چقدر در مسیر خود جدی است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به دنبال خودتان بگردید؛ و خودتان را پیدا کنید...!