eitaa logo
ره پویان ولایت
345 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
8.8هزار ویدیو
454 فایل
محتوای فرهنگی سیاسی هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
جلوتر رفتیم و پیکر بچه ها را از خاک بیرون کشیدیم. باید به عقب می بردیمشان. شهدا 12 نفر بودند. هر یک را به وضع فجیعی شهید کرده بودند. یکی را توی حلقش گل فرو کرده بودند و آهسته آهسته خفه شدنش را به تماشا نشسته بودند میله داغی را از کف پای یکی فرو کرده و از رانش درآورده بودند. وقتی پیکرش را در آغوش گرفتم، هنوز میله توی پایش بود. بعضی ها را در توری های نازک پیچیده و خفه کرده بودند، عده ای را هم سر بریده بودند. با دیدن این شهدا یاد شهدای صدر اسلام افتادم و به یاد شهدای کربلا اشک ریختم. در جبهه شوش شهدای زیادی دیدم، اما 2 نفر از آن ها همیشه مقابل چشمان من هستند. اولی شهید رستمی بود. توی سنگر نشسته بود کنارم و داشتیم باهم درد و دل می کردیم. ناگهان خمپاره ای خورد پشت تپه. چندتا ترکش از پتویی که جلوی در سنگر آویزان بود آمد داخل. به من نخورد و مستقیم نشست روی پیشانی رستمی. شهید دوم حسن احمدی بود که 60 سال سن داشت. وقتی خمپاره خورد، چهره اش نورانی بود. آرام زیر لب گفت: «السلام علیک یا اباعبدالله» و رفت.
(۲) ✨ فتح المبیــــــن ... @rahpoyane
(۳) ✨ فتح المبیــــــن ... 🌹@rahpoyane
(۴) ✨ فتح المبیــــــن ... @rahpoyane
💠 فتح المبین 💠
📚 «جشن حنابندان» 📌کتاب «جشن حنابندان» اثر محمدحسین قدمی شامل ۲ گزارش از دو عملیات در مناطق جنوب و غرب کشور است که نویسنده این گزارش‌ها را از میان خاطرات رزمندگان «لشکر ۲۷ محمد رسول الله» گردآوری کرده است. گزارش اول کتاب در طول عملیات کربلای ۵ نوشته شده و گزارش دوم آن که مربوط به عملیات بیت المقدس ۴ و در مناطق غربی کشور و بخشی از خاک عراق است، به سفارش شهید سید مرتضی آوینی و برای مجموعه‌ روایت فتح نوشته شده است. خاطرات مورد استفاده‌ نویسنده در این کتاب، اغلب کوتاه و با زبانی ساده و صمیمی بیان شده است به طوری که خواننده از خواندن آن خسته نمی‌شود. خاطرات رزمندگان در شب‌های قبل از عملیات و شوخی‌ها و حالات و روابطی که تنها و تنها در آن موقعیت‌ها اتفاق می‌افتاد به خوبی در این گزارش‌ها به تصویر کشیده شده است. @rahpoyane
♦️شهید سید موسی نامجو 🔖 تاریخ شهادت : ۱۳۶۰/۰۷/۰۷ 🌹محل شهادت: کهریزک @rahpoyane
🔘در عملیات گلوله‌ای به نخاع گردن برخورد می‌کند. او یقین می‌کند که فلج شده نمی‌توانست دست و پایش را تکان دهد، اما با خدای خوبش حرف می‌زند. 🤲می‌گوید: خدایا من این بدن را برای خدمت به مردم می‌خواهم، قسم می‌دهم به حق حضرت زهرا (س) که مرا محافظت کنی تا فلج نشوم. 😳حس او برمی‌گردد! در بیمارستان به معجزه خدا مشهور می‌شود! خدا از ابراهیم محافظت کرد و ابراهیم هم به قولش عمل نمود. 🔹إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ ( این آیات بزرگ الهی سوگند) که هر کس مراقب و حافظی دارد. طارق/۴ 📚خدای خوب ابراهیم 🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊
صلابت یک پدر در کنار پیکر پسر شهید ، چهارم فروردین 61 طی عملیات در سن بیست سالگی در فکه به شهادت رسید. او در زمان شهادت ، دانشجوی علوم پزشکی دانشگاه اصفهان بود.
نمایشگاه مجازی 👇👇👇👇👇👇👇