eitaa logo
ره پویان ولایت
317 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
9هزار ویدیو
463 فایل
محتوای فرهنگی سیاسی هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕ما دنبال جای گرم و نرم بودیم، سعید در سرمای کردستان می‌خواند سعید اما نه تنها برای پدر و مادر و خانواده‌اش که برای رفقا و بچه‌های جنگ هم یک آدم عجیب و تکرارناشدنی بوده است. یکی از همرزمانش در خاطراتش با او گفته است: ✍️ 🔅«یک بار که با هم بودیم، هوا بی‌نهایت بود. من قرار بود به همه سنگرها سر بزنم تا کسی خوابش نبرد. خدا خدا می‌کردم که زمان زود بگذرد و من از سرمای هوا به جایی گرم پناه ببرم. توی همین سرزدن به سنگرها بود که متوجه شدم یک نفر دولا شده است. اول ترسیدم، 😳 گفتم شاید دشمن است اما وقتی جلوتر رفتم متوجه شدم سعید پشت یکی از همین سنگرها و در آن هوای سرد مشغول خواندن است. با خودم گفتم من دنبال یک جای گرم و نرم هستم، آن وقت این پسر ایستاده و دارد اینجا می‌خواند.😔 🌹