eitaa logo
سایت راه راه
76 دنبال‌کننده
383 عکس
19 ویدیو
0 فایل
کانال سایت طنز و کاریکاتور راه راه
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 کرونالیوود 🔘 افسانه‌های ویروسی ✍ ⏰ زمان لازم برای مطالعه ۱۸۱ ثانیه | معادل زمان لازم برای معاینه‌ی فیلِ تارزان توسط دامپزشک🐘😃 متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/004305 در زمان شیوع کرونا، مردعنکبوتی یا همان اسپایدرمن، نزد دکتر خود رفت و تست کرونا داد. دکتر به او گفت که تا آمدن نتیجه‎ی تست، خود را در منزل قرنطینه کند و بیرون نرود. این نکته را هم تاکید کرد که تا اطلاع بعدی از تنیدن تار خودداری کند که ممکن است هم خود و هم دیگران آلوده شوند. اما مردعنکبوتی که حوصله‌اش در خانه سررفته بود و آرام و قرار نداشت و دوست داشت از در و دیوار بالا برود، به تارزان زنگ زد. با او هماهنگ کرد و برای تفریح به سمت جنگل روانه شد. بعد از یک روز خوشگذرانی با تارزان و رفقایش و فیل‌سواری و شنا کردن، چندتا ماچ آبدار از فیلِ مخصوص تارزان کرد و عازم شهر و خانه‌‎ی خود شد. صبح روز بعد وقتی از خواب بیدار شد و تلویزیون را روشن کرد، با صحنه عجیبی مواجه شد. تارزان با حیوانات جنگل به شهر حمله کرده بود. بعد از بازگشت مردعنکبوتی، حیوانات جنگل کرونا گرفته بودند و فیل مخصوص تارزان بر اثر همین کرونا مرده بود. تارزان نیز بعد از فهمیدن ماجرا برای انتقام به شهر هجوم آورده بود. او در مقابل فیلش به دنبال نامزد مردعنکبوتی می‎گشت تا او را مبتلا به کرونا کند. مرد عنکبوتی با دیدن این صحنه از تلویزیون بلافاصله با پزشک خود تماس گرفت و ماجرا را توضیح داد. دکتر بعد از کمی بد و بیراه، به او گفت چشمت کور می‎خواستی به حرفم گوش کنی. آن عنکبوت از تو بیشتر می‎فهمد. حالا خودت می‌دانی و تارزان … و زارت تلفن را قطع کرد. مردعنکبوتی که حالش کم‎کم داشت بد می‌شد، تصمیم گرفت به دستورات پزشک توجه کند و خودش را قرطینه کند. سپس با بتمن تماس گرفت و ماجرا را گفت و از او خواست برای دفاع از نامزدش در برابر تارزان کمکش کند. بتمن نیز پذیرفت و به نبرد با تارزان رفت. بعد از یک مبارزه‎ی سخت، تارزان را کت‌بسته تحویل بیمارستان داد تا مداوا شود. عده‌ای از حیوانات نیز فرار کردند و عده‌ای به دامپزشکی تحویل داده شدند. اما از آنجایی که خفاش منبع ویروس کرونا اعلام شده، بتمن که خودش منبع ویروس بود باعث شد نامزد مردعنکبوتی کرونا بگیرد. مردعنکبوتی از شنیدن این خبر بسیار آشفته شد و برای انتقام از بتمن به مردآهنی زنگ زد. مردآهنی می‎دانست نقطه ضعف بتمن، جوکر است. از این رو او را با خود همراه کرد. بتمن که دید اوضاع وخیم است با چند قهرمان تماس گرفت اما از شانسِ پیاده‎اش، همه خودشان را قرنطینه کرده بودند. فقط پلنگ صورتی قبول کرد که او را کمک کند. بتمن که چاره‌ای نداشت با پلنگ صورتی نقشه‌ای کشیدند تا مقابل جوکر و مردآهنی بایستند. جوکر و مردآهنی به کمک هم به داخل مخفی‎گاه بتمن نفوذ کردند. اتاق بتمن در دل صخره و با ارتفاع قرار داشت. پایین اتاق اهرمی قرار داشت. جوکر به سمت اهرم رفت اما پس از درنگی رو به مردآهنی کرد و گفت: «بیا این اهرمو بکش من دستکش دستم نکردم از شانسمون دست می‎زنیم کرونا می‎گیریم.» مردآهنی با الکل اهرم را ضدعفونی کرد و آن را کشید. ناگهان کلی خفاش از بالای اتاق بتمن به پرواز درآمد و محوطه برای لحظاتی از صدای خفاش مملو شد. بتمن و پلنگ صورتی که در اتاق نبودند از پشت به جوکر و مردآهنی نزدیک شدند و در یک حرکت غافلگیرکننده نقشه خود را عملی کردند. نقشه حل مشکلات از کانال «مذاکره» بود. پلنگ صورتی سر صحبت را باز کرد. پس از کلی بحث و جدل به این نتیجه رسیدند که کدورت‌ها را کنار بگذارند و با رعایت نکات بهداشتی و در خانه ماندن به جلوگیری از شیوع کرونا کمک کنند. آنها پس از گرفتن این تصمیم با کینگ کونگ تماس گرفتند و برای تعطیلات به سمت جنگل‌های آمازون سفر کردند 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 مذاکره با مگس 🔘 برنامه ریزی برای ایام قرنطینه ✍ ⏰ زمان لازم برای مطالعه ۱۱۵ ثانیه | معادل زمان لازم برای دور کردن یک مگس سمج از محل مورد نظر😅 متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/140359 هفته پیش که قرنطینه بهم فشار آورد، تصمیم گرفتم به سبک یه آدم موفق زندگی کنم. چون از فیزیک خوشم نمی‌اومد انیشتین رو انتخاب کردم که سخت باشه و موفق‌تر بشم. انیشتین هم که میدونید، روزی ۱۳ساعت می‌خوابیده. خب من چیم از انیشتین کمتره؟ آباریکلا. خوابم کمتره که اونم کاری نداره که. یه کاری میکنم تو همین سال۹۹، جایزه نوبلو ببرم بالای سرم.  خلاصه آقا ما ساعت یک ظهر داشتیم پُر قدرت، به هدف‌های بعدی و بزرگتری برای برنامه روزانه خودمون می‌رسیدیم‌‌ که یه مگس نامرد اومد و اَد روی دماغ‌مون نشست. منم نه می‌تونستم از خشونت استفاده کنم چون سازمان حشرات متحد ازم شکایت می‌کرد و جایزه نوبلم میپرید. نه می‌تونستم برنامه روزی ۱۳ساعت خواب خودم رو کنسل کنم که باز جایزه‌م می‌پرید. گفتم بذار با همین صدای ظریفم باهاش مذاکره کنم. گفتم: آقای مگس! لطفاً بذار من برنامه خودمو انجام بدم. اونم گفت: خب مشکلی نداره. شما هم ساکت باش بذار من برنامه خودمو بخورم. دیدم اینطوری نمیشه گفتم: میرم به سازمان حشرات متحد شکایت می کنما. گفت: هه! اتفاقاً همین پریروز توی طویله‌ی اصغر آقا صحبت از روی ماه شما بود. منم همون جا به همه گفتم می‌خوام بیام سر وقتت. هرکی هم بخواد جلوم وایسه میرم رو دماغ اصغر آقا میشینم و اونقدر با موهای دماغش ور میرم که همه ما رو با اسپری کشتار جمعی بکشه. به همه هم فیلم اسپری رو تو تلویزیون اصغر آقا نشون دادم. تازه میکروبا رو هم که حق وتو دارن سوار بالام کردم فیلمِ «شوینده دستشویی۳» رو نشون‌شون دادم. خلاصه به هرکی میخوای شکایت کن. صدات به جایی نمیرسه. داشتم می‌گفتم که: برو حشره. من تنهایی اندازه ۲۵۰۰ نسل تو و اجدادت سن و تمدن دارم. تو رو یه خودکار به سمتت پرت کنم ضربه مغزی ملایم میشی. دیدم پرواز کرد و گفت: حالا که اینطوره تحریم تحریم تا روز قیامت. بدبخت میدونی من اگه نباشم اون کثیفی‌های صورتت کپک میزنه از همون نقطه می‌پوسی زامبی میشی. فیلم زامبی رو ندیدی؟ آخرشم رفت اون طرف خونه سر یه چیزی از خودش پذیرایی میکرد! خلاصه دو سه ساعت خوابِ با عشق ما رو با طول دادن همین مذاکرات هدر داد و تهشم هیچی به هیچی و رفت. حالا آقای ملایی این مگسه رو می‌تونستم تحمل کنم، ولی اون بخش مغزم که هی می‌گفت: راست میگه ها. نکنه زامبی بشیم. نکنه در غذای مگس غوطه‌وَر بمونیم و بمیریم. نکنه سازمان حشرات متحد علیه‌مون قطعنامه صادر کنه و بقیه مگسا به ما به بگن ببین خاطر یه دقیقه چقدر خودشو غذای مگس کرده. اون بخش مغزمو اصلا دیگه نمی‌تونستم تحمل کنم. نمیدونم کجا جای مغز گوسفند تو کله پاچه‌ی ما مغز خر ریخته بودن که گوشش به هیچ استدلال و منطقی بدهکار نبود. یعنی این بخش مغز ما به بخش تحتانی مغز خر گفته بود استاد. منم با خودم حساب کردم و دیدم با وجود این بخش مغز، انیشتین که هیچ، چارلی چاپلینم نمیتونم بشم. پا شدم و در راستای حفاظت از حریم هوایی اتاقم یه دمپایی شهاب۳ زدم تو سر آقا مگسه و صورتمو ۲۰ ثانیه با آب و صابون شستم که مگسایی دیگه هوس نکنن بیان طرفم. آقا چشمتون روز بد نبینه. دیگه خوابم نبرد. یعنی برنامه مدون و جامع صد روزه من برای گرفتن جایزه نوبل عین مگس پرید و رفت هوا. البته ما که دست‌بردار نیستیم و بازم به تلاش ادامه میدیم تا بالاخره یه روز هم بال مگس بچرخه و هم چرخه خواب ما درست بشه. با تدبیر و امید دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره. ما بریم به برنامه جامع اقدام مشترک خوابمون برسیم شما هم به زندگیتون. 📍سایت و مجله راه راه| @rahrahtanz_ir
%D8%AF%D9%87%D9%82%D8%A7%D9%86%20%D9%81%D8%AF%D8%A7%DA%A9%D8%A7%D8%B1%20%D9%88%20%DA%A9%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%A7.mp3
3.08M
📻 🔹 قصه امشب: دهقان فداکار و کرونا ✍️ نویسنده: محمدحسین صادقی 🎙 گوینده: نرگس داشادیان 📚 قصه های شب راه راه را هر شب اینجا بشنوید!
📻 🔹 قصه امشب: دهقان فداکار و کرونا ✍️ نویسنده: محمدحسین صادقی 🎙 گوینده: نرگس داشادیان 📚 قصه های شب راه راه را هر شب اینجا بشنوید!
💢 پیمانکار عوض می‌شود 🔘 نگاهی به فرایند تعیین و افزایش دستمزد سالانه کارگران ✍ ⏰ زمان لازم برای مطالعه ۱۴۸ ثانیه | معادل زمان لازم برای تعیین نرخ دعوا وسط افزایش دستمزد یا برعکس متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/641724 همین اول باید بگویم که تعیین افزایش حقوق کارگران همینطور الابختکی و دیمی نیست و کار خیلی پیچیده و سخت و تخصصی و دشوار و اینهایی است. مثلاً گرفتن نرخ تورم از بانک مرکزی و مرکز آمار و کشیدن یک سبدخانوار برای خانوار! فقط یک قلم از این فرایند است. بقیه اش هم اینهاست: ۱) پاییز که خود را به رخ خیابان‌های شهر می کشد و برگ‌هایش را با سخاوت تمام به… ببخشید!! همان اول پاییز که می شود، اعضای شوراهای کارگری و صنفی، اول می روند آتلیه و یک عکس با دستهای مشت کرده و ابروهای درهم گره خورده اخذ می کنند و تک تک یا یکجا، درباره دستمزد سال بعد، نطق های آتشین می کنند. ۲) بعضی از همین اعضاء، به صورت خودجوش، با دیگر نمایندگان و خصوصاً «افراد تأثیرگذار»، لابی (:صحبت، گفتگو، مذاکره، تبادل نظر؛ از فرهنگ قدرت، ج ۲، ص ۱) می کنند تا اگر ممکن باشد توفیق خدمت در ستاد عالی دستمزد را داشته باشند و بتوانند با جدیت و قاطعانه از حقوق کارگران زحمتکش گامی برداشته، پس آنگاه افق های نویی را درنوردند. ۳) حدود آذرماه که می شود، کانون عالی کارگران و شوراهای کار عالی، به صورت جداگانه یا سواگانه، جلسات عالی کارشناسی را تشکیل می دهند و پیشنهاد می کنند که دستمزد کارگران در سال جدید، با «دویست و شصت و هفتاددرصد» افزایش همراه باشد و می روند پذیرایی می شوند. ۴) وسط های دی ماه، دُمَل کارگری این اعضاء می ترکد و با قاطعیت اعلام می کنند که به هیچ عنوان و به هیچ وجه نمی توانند یک ریال از «صددرصد» افزایش حقوق کارگران، عقب نشینی کنند و می روند پذیرایی می شوند. همزمان اعضای انجمن کارفرمایان با لبخند به استقبال آقا/خانم معاون و مدیرکل وزارتی می روند تا آنها را در بازدید از شرکت معظم شکاف و شرکاء، همراهی کنند. ۵) در بهمن ماه، جلسات ستادعالی دستمزد تشکیل می شود. این ستاد، متشکل از نماینده کانون عالی کارفرمایان، نماینده کانون عالی شوراهای کار، نماینده کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران ایران، نماینده مجمع عالی نمایندگان کارگران، معاون وزیر کار و تعدادی کارشناس است که می روند پذیرایی می شوند. ۶) در جلسات ستاد عالی دستمزد، نمایندگان کارگری بر افزایش ۷۰ درصدی حقوق و دستمزد پای می فشرند و افزایش کمتر از شصت درصد را توهین به قشر کارگران تلقی می نمایند. درپایان، پنجاه درصد افزایش حقوق را منطقی می دانند و می روند پذیرایی می شوند. ۷) روزهای میانی اسفندماه، معاون کار وزیر عالی کار و دبیر عالی ستاد عالی دستمزد، پیشنهاد چهل درصدی کارگران و لبخند کارفرمایان را به جلسه شورای عالی کار می برد. شورای عالی کار در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و با حضور وزیر کار که ریاست شورا را به عهده دارد، دو نفر از افراد آگاه و مطلع و دانا و باتجربه و متبحر به پیشنهاد وزیر کار و یک نفر از شورای عالی صنایع، سه نفر از نمایندگان عالی کارفرمایان و سه نفر از نمایندگان عالی کارگران، تشکیل می شود. در این جلسه، کارفرمایان پیشنهاد افزایش ۵درصدی را با یک شوت کات دار زیر پای وزیر می رسانند و او هم با یک پاس کوتاه به یکی از آن افراد آگاه، فرد مذکور هم پیشنهاد را با یک درصد اضافه، یعنی ۶درصد، وارد هجده قدم نمایندگان کارگران می کند. بعد همگی می روند پذیرایی می شوند. ۸) سخنگوی کارگران اعلام می کند که اگر کمتر باشد، خودش را پرت می کند و همگی می روند پذیرایی می شوند. ۹) ۲۸ اسفند، با پرسش عید کجا میری؟ همگی می روند پذیرایی می شوند. ۱۰) روز ششم فروردین، یک نفر از ادامه جلسات شورای عالی کار در روز شانزدهم فروردین خبر می دهد و کسی برای پذیرایی نمی رود. ۱۱) اواخر فروردین یا اوایل خرداد، همان ده تا دوازده درصد هرسال، به حقوق کارگران اضافه می شود و مدیرکل حوزه وزارتی کنار فاکتور پذیرایی جلسات می نویسد: بفرموده مقام عالی وزارت، حتماً پیمانکار پذیرایی عوض شود. 📍سایت و مجله راه راه| @rahrahtanz_ir
📻 🔹 قصه امشب: لاک پشت و لک لک ها ✍️ نویسنده: مهدی سلیمان نژاد 🎙 گوینده: نرگس داشادیان 📚 قصه های شب راه راه را هر شب اینجا بشنوید!
لاکپشت و لک لک ها.mp3
6.07M
📻 🔹 قصه امشب: لاک پشت و لک لک ها ✍️ نویسنده: مهدی سلیمان نژاد 🎙 گوینده: نرگس داشادیان 📚 قصه های شب راه راه را هر شب اینجا بشنوید!
💢 ها نکن لامصب 🔘 با مسئول پشت شیشه ✍ ⏰ زمان لازم برای مطالعه ۱۰۰ ثانیه | معادل زمان لازم برای پاک کردن های خود از روی شیشه با آستین متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/844764 +سلام آقای مسئول؛ ممنون که تو این وضعیت اجازه دادید باهاتون مصاحبه کنیم. -سلام، حالشو ببر ولی سریع تمومش کن، انقدر هم نفس نکش، لک شد شیشه! یکمم برو عقب‌تر میگن کرونا از شیشه ام رد میشه. +بله بله؛ خب بفرمایید بنظر شما چرخ اقتصاد مهمتره یا سلامت مردم؟ -معلومه که سلامت مردم، ولی چرخ اقتصادم نباید پنچر بشه. تعریف از خود نباشه ولی من کلا اقتصاد برام خیلی مهمه. تو همون صدا و سیما ام گفتم میخوام چنون رونق اقتصادی‌ای ایجاد کنم اصلا اوووف! +بله یادمه. تو شرایطی که فعلا کرونا ریشه کن نشده بنظرتون چه زیرساختایی لازمه تا هم سلامت مردم تأمین بشه هم چرخ اقتصاد بچرخه؟ -درسته که اولویت با سلامتی مردمه ولی نمیشه که زیرساختای مملکت رو واسه یه ذره ویروس عوض کرد. ما از مراکز مختلف هم خواستیم بطور مداوم آب بیارن که مردم دست و روشون رو بشورن. +یه مشکل جدی دیگه وسایل نقلیه عمومی هستن که کلا فاصله‌گذاری اجتماعی رو شسته برده. -ببینید اولویت با سلامتی مردمه ولی نمیشه که اتوبوس با گازوئیل لیتری ۳ تومن، ۴۰-۵۰ تا مسافر بزنه کلا. باید قشنگ پر کنه که بصرفه. +بنزین مگه لیتری ۳ تومن نبود؟ -نمیدونم والا من خودم امروز صبح فهمیدم. البته ناگفته نماند من خودمم عین مردم همین مشکل رو دارم. لیموزین مگه چقد می‌تونه فاصله‌گذاری کنه بین من و راننده. هی میترسم برگرده تو صورتم ها کنه. +فقط فاصله تو مترو و اتوبوس یه دو متری کمتر از لیموزین شماستا. -ببین درسته که اولویت با سلامت مردمه ولی نمیشه که نفری یه لیموزین داد به مردم، شما ببین چه ترافیکی میشه. الانم دیگه کم کم برو، انقد ها کردی این شیشه هه داره نازک میشه میترسم ویروس ازش رد شه. 📍سایت و مجله راه راه| @rahrahtanz_ir
چوپان دروغگو و کرونا.mp3
4.7M
📻 🔹 قصه امشب: چوپان دروغگو و کرونا ✍️ نویسنده: محمدحسین صادقی 🎙 گوینده: نرگس داشادیان 📚 قصه های شب راه راه را هر شب اینجا بشنوید!
📻 🔹 قصه امشب: چوپان دروغگو و کرونا ✍️ نویسنده: محمدحسین صادقی 🎙 گوینده: نرگس داشادیان 📚 قصه های شب راه راه را هر شب اینجا بشنوید! 👇 👇
💢 در گیرودار تکه‌ای هلو 🔘 گزارش جلسه آخر شورای عالی کار ✍ ⏰ زمان لازم برای مطالعه ۴۹ ثانیه | معادل زمان لازم برای درآوردن تکه هلو از ته قوطی رانی متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/127702 جلسه شورای عالی کار برای تعیین حقوق کارگران در سال ۹۹ با توزیع رانی آغاز شد و سپس نمایندگان هر کدام از دستگاه های مرتبط به ایراد سخنرانی پرداختند. رئیس سازمان استاندارد در عنواناتی اظهار کرد: با توجه به شعار سال یعنی جهش تولید می بایست برای این جهش یافتن کاری کرد. با توجه به گرانی مواد تولید، باید لااقل حقوق کارگران کمتر بیشتر شود تا این جهش باعث ضرردهی کارفرما نشود. نماینده کارفرما پس از تلاش برای بیرون کشیدن قطعه هلو از حلقوم قوطی رانی گفت: دقیقا! وزیر صنعت معدن و تجارت پس از مشاهده سخنان فوق با بالاکشیدن ماسک خود درخواست توزیع رانی بیشتر در جلسه را داشت. وزیر اقتصاد با اشاره به نرخ تورم ۴۲ درصدی گفت: این آمارها همه به مثابه کشک بوده و چیزی به کارفرما و کارگر نمی رساند. وزیر کار و رفاه اجتماعی نیز با درست کردن جای عینک خودش همه اظهارات واپسین را تایید کرد و قطعه ای کیک بر دهان گذاشت. نماینده کارگران هنگامی که از خرید باکس های رانی تازه باز می گشت با جای خالی امضای خود رو به رو شد و غش کرد. وی پس از خیس شدن صورتش با آب به هوش آمد ضمن اعتراض به میزان افزایش حقوق گفت: نمی خواستم برام رانی باز کنین لااقل آب قند می آوردین نامردا! در آخر؛ جلسه با سلام و صلوات به پایان رسید و هر کدام از وزرا و نمایندگان به قرنطینه های خود رجوع کردند و نماینده کارگران همچنان به افق‌های دوردست خیره مانده بود. 📍سایت و مجله راه راه| @rahrahtanz_ir
💢 دوپینگ با قرص قبلی 🔘 نگاهی به سریال طنز شبکه سه سیما ✍️ ⏰ زمان لازم برای مطالعه 1 دقیقه و نیم | معادل زمان لازم برای تشخیص دوپینگ توسط مسئولان المپیک توکیو متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/033739 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
📻 🔹 قصه امشب: آقا گرگه ✍️ نویسنده: محمد محمدی 🎙 گوینده: زهرا مدبر 📚 قصه های شب راه راه را هر شب اینجا بشنوید!
آقا گرگه.mp3
6.21M
📻 🔹 قصه امشب: آقا گرگه ✍️ نویسنده: محمد محمدی 🎙 گوینده: زهرا مدبر 📚 قصه های شب راه راه را هر شب اینجا بشنوید!
💢 اسمشو چی بذاریم 🔘 اولین نشست موثر شورای امنیت درباره کرونا ✍ ⏰ زمان لازم برای مطالعه ۵۹ ثانیه | معادل زمان لازم برای یک جلسه کامل آنلاین شورای امنیت متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس:https://b2n.ir/970371 آنچه بعد از مدت‌ها در اولین نشست شورای امنیت در مورد کرونا گذشت گوترش: این دِ نیم آو گاد. بالاخره تمام دوستان تونستن بسته اینترنتی بگیرن تا اولین جلسه مجازی سازمان ملل در مورد کرونا تشکیل بشه. گزارشی از تلفات این ویروس به دستمون رسیده که نشون میده اگر دیر بجمبیم باید برای کرات دیگه قطعنامه صادر کنیم. سفیر آمریکا: به نظر ایالات متحده، اگر چین شیوع «ویروس ووهان» رو زودتر اطلاع داده بود الان بیست هزار کشته تو ناف آمریکا نداشتیم. چون دیر فهمیدیم زیاد مُردیم ژانگ جون: آقای گوترش یه چیزی بهش میگماا! چطور میشه رو بچه آمریکایی اسم چینی گذاشت! گوترش: ساکت لطفا؛ دنیا داره به ما نگاه می کنه الان باید یه حرکتی بزنیم سفیر بلژیک: ما خیلی وقت بود منتظر این جلسه بودیم امیدوارم کل کلهای بی ریای دوستان به راه حل ختم بشه سفیر آمریکا: ببند بابا سفیر بریتانیا: من بسته م داره تموم میشه زودتر جمعش کنین سفیر آمریکا: الان دنیا چشمش به هر کدوم از ماهاست! موثرین راه برای مهار این ویروس اینه بررسی کنیم ببینیم اصلا این ویروس چینی از کجا اومده! ژانگ جون: جونِ ژانگ احیانا ته بررسی ها دستت به جیب سوراخ ایالات متحده رسید، قربون دستت اون ماسک های دزدی رو هم برگردون به صاحابش   گوترش: نگفتین، بالاخره اسمشو چی بذاریم! سفیر فرانسه: شکر میون کلامتون، من بالاخره نفهمیدم ژانگ جون درسته یا جونِ ژانگ! گوترش: تصویب شد سفیر روسیه: چی تصویب شد؟ گوترس: نشد؟ سیفیر بریتانیا: دوستان ظاهرا یه چیزی تصویب شد من صداتونو ندارم بعدا برام پیامک کنین چی بوده 📍سایت و مجله راه راه| @rahrahtanz_ir
💢 جامعه مستضعفان 🔘 توزیع سبد کالا در میان هنرمندان ✍ ⏰ زمان لازم برای مطالعه ۶۶ ثانیه | معادل زمان لازم برای پایین آمدن از برج سلبریتی‌ها با آسانسور متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/785524  یک عده آدم دلواپس هستند که فقط دوست دارند انتقاد کنند و نان آن‌ها در انتقاد کردن است. به گزارش خبرگزاری بی طرف، دیروز بود که خبری امیدوارکننده در جامعه پخش شد که یک مسئول وظیفه شناس در اقدامی پسندیده برای خود خود مردم که رسانه‌های مواجب بگیر آن‌ها را سلبریتی می‌نامند سبد کالا ارسال کرده است تا در این روزهای سخت و بحرانی کرونا فشاری به آن‌ها وارد نشود و شرمنده زن و فرزندانشان، که در آمریکا در سلامت و امنیت کامل زندگی می‌کنند، نشوند. در پی این اقدام عده‌ای کاسب کرونا که تا دیروز انتقاد می‌کردند چرا کشور قرنطینه نمی‌شود و افراد نیازمند تامین مالی نمی‌شوند تا لازم نباشند از خانه بیرون بروند حال به این مسئول حمله می‌کنند که چرا به این نمایندگان مردم سبد کالا عرصه کرده‌اند! این افراد بدون منطق توقع دارند که این قشر زحمتکش که فعالیتشان قبل از کار در معدن سخت ترین کار دنیا است در حدی که حتی برای خانه نشینی ماهی ۶۰۰ میلیون تومان سختی کار دریافت می‌کنند حال بدون هیچ حمایتی در خانه بمانند. ان شاالله در گام‌های بعدی سایر اقشار مستضعف نیز مانند پزشکان، خوانندگان، مجریان و … شامل این بسته حمایتی شوند. 📍سایت و مجله راه راه| @rahrahtanz_ir
💢 هرکی به گلستان دست بزنه خارهاش نیشش می‌زنه 🔘 معرفی کتاب ✍ ⏰ زمان لازم برای مطالعه ۴۰ ثانیه | معادل زمان لازم برای تبدیل خار به گل از راه محبت متن کامل را اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/575353 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
📻 🔹 قصه امشب: بزبزقندی ✍️ نویسنده: سید مهدی موسوی 🎙 گوینده: نرگس داشادیان 🖌کارتونیست: داوود افرازی 📚 قصه های شب راه راه را هر شب اینجا بشنوید!
بزبزقندی.mp3
9.08M
📻 🔹 قصه امشب: بزبزقندی ✍️ نویسنده: سید مهدی موسوی 🎙 گوینده: نرگس داشادیان 📚 قصه های شب راه راه را هر شب اینجا بشنوید!
🔴 دزدان دریایی کرونائیب صد و شانزدهمین شماره راه‌راه در روزنامه وطن امروز رسید! آن‌چه در این شماره می خوانید: 🔺اختلاس فقط یک عدد است 🔺تندروهای مذهبی این‌جا، اسلامگرایان معتدل اون‌جا 🔺یک کف دست 🔺هالوماسکین 🔺کاریکاتورها و استریپ‌های جذاب و دیدنی 📣 تو روزهایی که دزدان دریایی کرونائیب در حال دزدی ماسک هستن و کارگردانای هالیوود در حال سوژه‌یابی، راه‌راه بخونین و دقایقی ز غوغای جهان فارغ بشید... این ضمیمه طنز رو می‌تونید از پیشخوان سایت راه‌راه هم دانلود کنید و بخوانید😁👇 b2n.ir/695657
💢 ترجیحا این کتاب را نخوانید 🔘 نگاهی به کتاب طنز «ترجیحا مجرد با روابط عمومی بالا» ✍ ⏰ زمان لازم برای مطالعه ۴۰ ثانیه | معادل زمان لازم برای خرید اینترنتی همین کتاب متن کامل را اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/206153 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
📻 🔹 قصه امشب: سیندرلا و پری مهربون ✍️ نویسنده: محمد محمدی 🎙 گوینده: زهرا مدبر 📚 قصه های شب راه راه را هر شب اینجا بشنوید!
سیندرلا و پری مهربون.mp3
7.04M
📻 🔹 قصه امشب: سیندرلا و پری مهربون ✍️ نویسنده: محمد محمدی 🎙 گوینده: زهرا مدبر 📚 قصه های شب راه راه را هر شب اینجا بشنوید!
💢 یک کفِ دست 🔘 داستان تکراری دستمزد کارگران و تورم ✍ ⏰ زمان لازم برای مطالعه ۳۳ ثانیه | معادل زمان لازم برای محاسبه تورم با ماشین حساب خراب متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/826799  امان از این خرافات، امان! یعنی از صدتا کرونا و سارس و خوک بدتر است این خرافات! طرف همه‌‏اش هجده – نوزده سال کارگری کرده، آن‌وقت خودش را صاحب‌نظر می‏داند که بله! باید حقوق کارگر به تناسب تورم بالا برود. آخر برادر من! خواهر من! عزیز من! ای زحمتکش! ای گرداننده چرخ صنعت! ای رأی‌دهنده! ای آمده در استادیوم! ای اشک‏‌درچشم‏!! هرچی که زیاد شد که نباید دستمزد شما هم با آن زیاد شود که! آخر این چه خرافاتی است که دارید؟ این چه توقع شش هزارساله‌‏ای است؟! به قول اصلان در سریال آرایشگاه زیبا:«آدم باید منطق داشته باشد». اگر قرار بود دستمزد کارگر، متناسب با بالا رفتن قیمت‏ها یا تورم یا گرانی یا بیکاری یا تدبیر یا وعده یا پوستر، بالا برود؛ این‌همه سال دبیر کل محبوب و محجوب و مأخوذبه‌حیای خانه کارگر ایران، که اتفاقاً نماینده مجلس شورا هم بوده‌‏اند و هستند فعلاً؛ حتماً یک تذکری، نطق پیش از دستوری، پس از دستوری، بین مریضی، سرپایی‏ای، چیزی می‏کردند و حقتان را کف دستتان… چیز… کف دستشان… نه… کف دستمان… خلاصه که ول کنید این خرافات را. چه خبر از بارندگی‌‏ها؟! 📍سایت و مجله راه راه| @rahrahtanz_ir
💢 اختلاس فقط یک عدد است 🔘 پیوست نامه‌ی جمعی از فعالان سینمایی برای آزادی محمد امامی ✍ ⏰ زمان لازم برای مطالعه ۴۴ ثانیه | معادل زمان لازم برای محاسبه آخرین اختلاس روز با ماشین حساب مهندسی متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/789611 ریاست محترم قوه قضاییه، سلام علیکم احتراما امضای نامه درخواست آزادی جناب محمدامامی توسط ما هنرمندان و سینما دوستان، انتقادات برخی مردم و البته کینه‌توزان را برانگیخت. لذا لازم دانستیم در نامه‌ای کوتاه به این انتقادات پاسخ دهیم. دوستان اعتراض کرده بودند‌ که چرا برای آزادی موقت یک مختلس اقتصادی نامه زده‌ایم. اولا که اختلاس فقط یک عدد است و به قول معروف اختلاس را کی کرده و کی گرفته؟ دوما اتهام فساد اقتصادی به ایشان خنده دار است. ایشان نهایتش یک مختلس فرهنگی هستند. چرا که از صندوق ذخیره‌ی فرهنگیان اختلاس کرده‌اند. واگرنه برای ایشان کاری نداشت که مثلا از صندوق بازنشستگان پول بردارند. این یعنی حتی هنگام ارتکاب جرم هم دغدغه‌ی این فرد فرهنگ بوده است. یا دوستان حتی چشم دیدن القابی که برای ایشان به کار بردیم هم ندارند. مگر ما چه گفتیم؟ گفتیم خلاق است و موفق. مگر نیست؟ خدا شاهد است به ذهن کدام مختلسی می‌رسید که پول فرهنگیان را هم می‌شود خورد و با پول معلم جماعت هم میشود فیلم ساخت!؟ این اگر خلاقیت نیست پس چیست؟ موفق هم که قطعا بوده‌اند که اگر نبودند؛ الان نه ایشان در زندان بود و نه چنین نامه‌ای نوشته می‌شد. حال من از منتقدین عزیز می‌پرسم؛ آیا یک چهره‌ی تا این حد فرهنگی، سزاوار است که در زندان بماند و خدای‌ ناکرده کرونا بگیرد؟ وجدان بیدار آدمی را چه شده است؟ 📍سایت و مجله راه راه| @rahrahtanz_ir
📻 🔹 قصه امشب: کلاغ مشکی ✍️ نویسنده: ناصر جوادی 🎙 گوینده: نرگس داشادیان 🖌کارتونیست: داوود افرازی 📚 قصه های شب راه راه را هر شب اینجا بشنوید!
کلاغ مشکی.mp3
8.96M
📻 🔹 قصه امشب: کلاغ مشکی ✍️ نویسنده: ناصر جوادی 🎙 گوینده: نرگس داشادیان 📚 قصه های شب راه راه را هر شب اینجا بشنوید!
📻 🔹 قصه امشب: مهمان ناخوانده ✍️ نویسنده: محمدرضا رضایی 🎙 گوینده: زهرا مدبر 🖌کارتونیست: داوود افرازی 📚 قصه های شب راه راه را هر شب اینجا بشنوید!
مهمان های ناخوانده.mp3
5.73M
📻 🔹 قصه امشب: مهمان ناخوانده ✍️ نویسنده: محمدرضا رضایی 🎙 گوینده: زهرا مدبر 🖌کارتونیست: داوود افرازی 📚 قصه های شب راه راه را هر شب اینجا بشنوید!
💢 تندروهای مذهبی اینجا ، سنت گرایان معتدل اونجا 🔘 یک روز معمولی در اتاق خبر شبکه منوتو ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۴۰ ثانیه | معادل زمان لازم برای رساندن کاغذ خبر به دست گوینده خبر😁 متن کامل را اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/663686 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir