eitaa logo
سایت راه راه
76 دنبال‌کننده
383 عکس
19 ویدیو
0 فایل
کانال سایت طنز و کاریکاتور راه راه
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 فن مذاکره 🔘 در باب کرامات خواجه دیپلمات ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 36 ثانیه | معادل زمان لازم برای یادگیری فنون مذاکره بدون problem. متن کامل را از اینجا بخوانید👇 آدرس: https://b2n.ir/084023 📍سایت و مجله راه راه @rahrahtanz_ir
💢 تن‌تاک اسکارلت و مدال ویل ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 100 ثانیه | معادل زمان لازم برای توبه کردن اسکارلت از نوشیدن چای زیادی! متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/346690 ۳۲ سال پیش در سپیده‌دم چنین روزی؛ «ویلیام» هنگام خروج از خانه‌اش در شهر دالاس ایالت تگزاس، یک‌جور در را کوبید که انگار ملک صاحب‌خانه ارث بابایش است. «جو» همسایه بغلی ویل‌اینا، او را به خویشتنداری دعوت کرد و گفت: «آدم باش مرد. آدم که با یه سوءتفاهم زن و شوهری، رم نمی‌کنه». «اسکارلت» همسر ویل نیز، پشت توری در آمد و گفت: «اوه… هانی! من شبا هر غلطی هم بکنم، روزا به تو فکر می‌کنم. شب داری میای چیپس و ماست موسیرم بگیر. دوستت دارم» ساعت هشت صبح؛ ویل به محل کارش در خلیج فارس رسید. اما ماجرای رقص اسکارلت و جو در مهمانی دیشب همچنان توی مخش بود و هی با خودش تکرار می‌کرد: « چرا باید اسکارلت برای رقص کفش تن‌تاک بپوشه؟ چرا باید با آبروم بازی کنه؟» و در نوشیدن چای(!) زیاده‌روی می‌کرد. یک ندایی توی ویل گفت: «تو اهل پر افسرده‌ترین کشور دنیا هستی. اینکه بزنی یک چیزی را پودر کنی، رفتاری طبیعی است و کلا راحت باش». «ندا» داشت همین‌جور جوّ می‌داد که ناگهان هواپیمایی توی رادار آمد که ارتفاع و سرعت و قیافه‌اش به نظامی‌ها نمی‌خورد. ویل با خودش گفت کی‌به‌کیه و با شلیک یک موشک، ۲۹۶ مسافر هواپیما را ریخت توی دریا. بعدها دولت امریکا؛ ویل را گردن نگرفت و اعلام کرد که سپاه پاسداران فیلم را تقطیع کرده و باعث برداشت بد بقیه شده است. اصلا ویل همیشه عادت داشته در آن ساعت آن دکمه را فشار دهد و حتی برای نشان دادن شدت طبیعی بودن عمل وی، یک نشان لیاقت هم از سوی بوشِ وقت به وی اهدا شد. چراکه در امریکا همه‌ی حرکات معمولی با مدال مورد تقدیر قرار می‌گیرند و اصلا مدل‌شان است. بعدها دولت امریکا که می‌گفت جرمی مرتکب نشده، همین‌جوری صلواتی حاضر شد بخاطر کار نکرده‌ی ویلیام راجرز، فرمانده نیروی دریایی‌اش غرامت هم بدهد. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 غلط زیادی ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 80 ثانیه | معادل زمان لازم برای پذیرش اشتباه سهوی آمریکا! متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/180535 تاریخ آمریکا پر است از اشتباهات کوچکی که برای هرکسی ممکن است پیش بیاید. شلیک موشک به هواپیمای مسافربری ایران در ۱۲ تیرماه ۶۷ یکی از این اشتباهات بود. هرچند کشورهای جهان معمولا گذشت و انصاف ندارند و آمریکا را به خاطر اینکه دستش خورده و یک‌جایی را اشتباهی منفجر کرده قضاوت نادرست می‌کنند، اما آمریکا به همه ثابت کرده که باید از اشتباهات سرخورده نشد و به عامل آن مدال افتخار داد. ذیلاً به چندتا از این غلطها زیادی – ببخشید، اشتباهات لپی- اشاره می‌کنیم. بمباران اتمی ژاپن: زمانی که دانشمندان متعهد آمریکایی برای خدمت به بشریت در حال اختراع دستگاه هسته گیر آلبالو و گیلاس بودند، یک اشتباه محاسباتی موجب شد محصول نهایی بمب هسته ای از آب در بیاید و چاره ای نبود جز آنکه آن را دور بیندازند. لذا آن را در دورترین جایی که بلد بودند- یعنی ژاپن- انداختند. هرچند بعداً با خرید یک دستگاه تلفن پاناسونیک برای کاخ سفید قضیه را از دل ژاپنی ها درآوردند، اما ظاهرا تلفن هم خوب کار نمی کرد چون نیروهای نظامی‌شان را هرگز از ژاپن خارج نکردند. جنگ ویتنام: در دهه‌های شصت و هفتاد میلادی، هواپیماهای آمریکایی برای کمک به حفظ محیط زیست ویتنام، اقدام به سمپاشی جنگل های آن کشور با «عامل نارنجی» کردند. هرچند اشتباهاً نیم میلیون نفر قاطی علفها کشته شدند و همین تعداد هم بعدها با نقایص مادرزادی به دنیا آمدند اما عوضش جنگل‌های ویتنام در برابر هرجور آفتی ایمن شد. البته اینکه خود درختها هم از بین رفت بی تاثیر نبود. ورود غیرمجاز به آبهای سرزمینی ایران: دی ماه سال ۱۳۹۴ تفنگداران آمریکایی حین گشت زنی در آبهای خلیج فارس، به دلایلی که بی‌ادبی می شود بگوییم، ناچار شدند فوراً کج کنند به طرف نزدیکترین خشکی، و اینگونه شد که وارد حریم دریایی ایران شدند. هرچند آن بیچاره‌ها تقصیری نداشتند و فقط می‌خواستند… حالا بگذریم، ولی ایرانی ها که معلوم بود هیچوقت وسط دریا دستشویی‌شان نگرفته انقدر آن‌ها را معطل کردند و مته به خشخاش گذاشتند که زبان‌بسته‌ها عاقبت شلوارشان را خیس کردند. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 مستر بین ایرانی 🔘 استندآپ کمدی در ایران ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 150 ثانیه | معادل زمان لازم برای تشخیص شومن از استندآپ کمدین. متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/315934  قبل‌ترها که هنوز اینترنت انقدر فراگیر نبود و فضای مجازی اصلا تعریف نشده بود و ته تفریح ملت فیلم دیدن بود، نه فیلم بارگزاری کردن؛ زمانی که دیده شدن و چهره شدن خارج از چهارچوب تلویزیون یک‌پا ماموریت غیرممکن به حساب می‌آمد؛ آن روزها که سی‌دی پلیر روی بورس بود و نوارهای ویدئو روزبه‌روز کم اقبال‌تر می‌شدند و جایشان را به دیسک‌های نوری یا همان سی‌دی خودمان می‌دادند؛ یک سی دی بود که حسابی دست به دست می‌شد و جا باز می‌کرد در کیف سی‌دی‌ها. مردی بود ایستاده پشت یک میکروفون ثابت پایه بلند و جوک می‌گفت و لطیفه تعریف می‌کرد و تقلید صدا انجام می‌داد و حتی می‌خواند. روی سی دی را که می‌خواندی با خط نه چندان خوشی نوشته بود مستربین ایرانی که بعدها اسم واقعی‌اش هم مشخص شد؛ حمید ماهی‌صفت. حمیدرضا ماهی‌صفت متولد ۲۰ بهمن ماه سال ۱۳۳۸ در شیراز است. با کودکی و نوجوانی و جوانی و آنچه گذشت تا به اینجا رسید کار نداریم و تنها سعی می‌کنیم دراین مطلب سبک اجرای‌هایش را تحلیل کنیم. شومن یا استندآپ بسیاری حمید ماهی‌صفت را پدر استندآپ ایران می‌دانند. آیا واقعا اجرای ماهی‌صفت اجرای استندآپ کمدی بود؟ از نظر لغوی اگر بررسی کنیم بله. اون ایستاده یعنی استندآپ؛ و مخاطبش را می‌خنداند یعنی کمدی. اما چیزی که ما امروزه به‌عنوان استندآپ می‌شناسیم و در ایران از بعد از مسابقه خنداننده‌شو شبکه نسیم با آن آشنا شدیم، با کاری که ماهی‌صفت انجام می‌داد تفاوت اساسی دارد. امروزه در استندآپ کسی جوک تعریف نمی‌کند. حتی تعریف مستقیم یک لطیفه که مثلا “یک روز ملانصرالدین فلان کار را کرد…” ضعف در اجرا هم محسوب می‌شود. در استندآپ کمدی، کمدین خودش یا یک فرد را در یک موقعیت قرار می‌دهد و موقعیت را جلو می‌برد تا به یک اتفاق غیرمنتظره خنده دار یا اصطلاحا “ضربه” برساند. نکته دیگر اینکه ازآنجا که هر لطیفه موقعیت منحصربه‌فرد خود را دارد، در یک اجرای مبتنی بر لطیفه، شما ممکن است ده‌ها لطیفه تعریف کنید؛ اما در اجرای امروزی، استندآپ کمدین می‌تواند کل اجرایش را در چهارچوب یک اتفاق و موقعیت پیش ببرد و لابلای آن شوخی‌هایش را جای بدهد. لذا کاری که ماهی‌صفت انجام می‌دهد را امروزه بیشتر به شومنی یا صحنه گردانی تعبیر می‌کنند. حال با این توضیحات آیا باید ماهی‌صفت را پدراستندآپ کمدی ایران بدانیم یا خیر؟ به‌نظر من بله. هرچه باشد او کسی بود که اولین بار نشانمان داد می‌شود یک نفر بدون گروه و ابزار و ادا و نمایش، خیلی شیک و اتوکشیده تنها با یک میکروفون برود بالای سن و خیلی خودمانی با حرف‌هایش مردم را بخنداند. جوک‌های قومیتی تا همین چند سال پیش چرخ جوک و لطیفه بر جوک‌های قومیتی می‌چرخید. لطیفه‌هایی که به هریک از اقوام کشورمان رذیلتی را نسبت می‌داد و حاصلش لبخندی بود که البته تلخند بود و بر طبل تفرقه می‌کوبید. بنا به آسیب‌شناسی و تاریخ‌پژوهی آن لطایف نداریم. هدف کماکان تحلیل اجراهای حمید ماهی‌صفت یا به قول برخی مسترسین یا همان مستربین ایرانی‌ست. مهمترین رویکرد در لطیفه‌هایی که ماهی‌صفت تعریف می‌کرد قومیتی بودن آن بود. ماهی‌صفت روبروی جمعیتی که از سراسر ایران آمده بودند می‌ایستاد، بعد مثلا می‌پرسید: اینجا اصفهانی داریم؟ ” بعد اصفهانی‌های سالن دست می‌زدند و ماهی‌صفت برای دقایقی کلی جوک از خساست اصفهانی‌ها می‌گفت و بعد می‌رفت سراغ قوم بعدی. نکته‌ی شاید عجیب این است که مخاطبان از این کار استقبال می‌کردند. درواقع پول می‌دادند که ببینند یک نفر چطور علیه‌شان جوک تعریف می‌کند. این درحالی‌ست که تقریبا همیشه _و سالیان اخیر بیشتر_ تعریف کردن لطیفه‌های قومی کار پسندیده‌ای نبوده است. به‌ویژه درمقابل افراد آن قومیت. پس چرا از اجراهای ماهی‌صفت استقبال می‌شد و به قول معروف به کسی برنمی‌خورد؟ یک لطیفه‌ی روانشناختی هست که می‌گوید “اگر شما ناراحتید؛ یکی از راه‌ها برای اینکه خوشحال باشید این است که بغل دستی شما هم ناراحت باشد”. مثلا  اگر تیم محبوبتان از رقابت‌های جام جهانی حذف شود ناراحت می‌شوید، ولی اگر تیم محبوب برادرتان هم حذف شود، کمی خوشحال می‌شوید که تنها غمگین این رقابت نیستید. به نظر نویسنده یکی از دلایل این اسقبال و بهتر بگوییم برنخوردن، این بود که ماهی‌صفت با همه شوخی می‌کرد نه یک قومیت خاص. اگر طی اجرای ماهی‌صفت بقیه به جوک‌های قومیت شما می‌خندیدند، نوبت شما هم می‌رسید به قوم آنها بخندید. ادامه👇👇👇
البته ماهی‌صفت در تعریف این لطایف زیرکی‌هایی هم به خرج می‌داد. مثلا وقتی می‌خواست جوک لری بگوید قبل و حین اجرا کلی از لرها و سادگی و صفا و صمیمیتشان تعریف می‌کرد و کلی به افتخارشان تشویق درخواست می‌کرد. این نکته را هم نمیتوانم کتمان کنم که شانسی که ماهی‌صفت در دوران اوج خودش داشت این بود که شبکه‌های مجازی وجود نداشت. احتمالا اگر کسی الان بخواهد کار او را تقلید کند و لطیفه‌ای قومیتی تعریف کند با هجمه‌ی بسیاری از سوی مردم مواجه می‌شود. تنوع در اجرا اما یکی از وجه‌های مهم در موفقیت و جذابیت اجراهای ماهی‌صفت تنوع در اجرا و شیوه ی متفاوت لطیفه‌گویی او بود. ماهی‌صفت وقتی لطیفه تعریف می‌کرد مثل جوک گفتن ما نبود که صرفا متن لطیفه را به بیان تبدیل می‌کنیم. او لطیفه‌ها را اجرا می‌کرد. به هرقومیتی که می‌رسید لهجه آن قوم را می‌گرفت. اگر شخصیت لطیفه، دختر بچه بود صدای دختر بچه در می‌آورد. اگر زن بود صدای زن. اگر قلدر بود لحن یک قلدر را اجرا می‌کرد. این چیزی بود که لطیفه‌گویی او را از همه‌ی ما متفاوت می‌کرد. کار دیگری که او در اجراهایش انجام می‌داد تنوع بود. ماهی‌صفت معمولا کل اجرایش را به لطیفه‌گویی اختصاص نمی‌داد. بین اجرایش می‌خواند. صدای خواننده‌های مطرح و حتی غیرمجاز را تقلید می‌کرد. موسیقی فیلم‌های هندی را با تقلید صدای زن و مرد می‌خواند. حتی گاهی خارج از چهارچوب خندادن، برای مخاطب حرف می‌زد و نکات اخلاقی و دینی می‌گفت و از احادیث و روایات درمورد خنده حرف می‌زد (حتی چندهزار جلد کتاب آموزش نماز را خرید و بین دانش آموزان توزیع کرد). مجموع همه اینها یک انسان بذله گو، خلاق، توانا، شیک و شوخ  را به رخ مخاطب می‌کشید. در بحث موفقیت یک جمله معروف هست که می‌گوید: “درکارها بهترین باش و اگر نمیتوانی بهترین باشی،اولین باش”. درمورد بهترین کمدین بودن یا نبودن ماهی‌صفت قضاوتی نمی‌کنیم چرا که نیازداریم به بررسی و مقایسه آثار بقیه کمدین‌ها که از عهده این متن خارج است؛ اما درمورد اولین بودن او تقریبا با اطمینان می‌شود اظهارنظر کرد که لااقل در اذهان عمومی او اولین استندآپ کمدین ایران و به حق پدر استندآپ کمدی ایران است. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 باغ ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 50 ثانیه | معادل زمان لازم برای تعارف سیگار به گل میمون! متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/308776 کنارهم درخت و سبزه و گل چه زیبا وچه سرسبز و معطّر به کار من نمی آیند امّا برو ای دل برو یک جای بهتر صدایم زد درخت سرو با ناز کجا آقا؟ تو که ما را ندیدی؟ از آن سو کوکبی با عشوه می‌گفت: تو اصلا اسم کوکب را شنیدی؟ گل میمون کنار گوش من گفت داداش سیگار داری یا نداری؟ خوشم آمد از او بسیار امّا همان بهتر بماند در خماری! صدایی آشنا نام مرا برد ببرد از من قرار و طاقت و هوش دوباره گوش خود را تیز کردم خودش بود آن بت سیمین بناگوش به خود گفتم برو دردت دوا کن قد و بالا و رقصیدن به تو چه؟ رها کن سروها و بیدها را برو دنبال کار خود تربچه! از اینجا اسلو موشن بایدش خواند: دویدم من دویدم در پی آن رسیدم! جانمی! آلوست آلو! سیاه وسبز! یوهوو! کو نمکدان؟ 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 رفیق خوب ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 70 ثانیه | معادل زمان لازم برای تشکر از خدمات بی‌سابقه آقای طبری! متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/669115 محبوب دل متهمانی طبری جان مدیون تو هر مفسد و جانی طبری جان جانانه نهادی به ره خدمت خود جان به به چه تلاشی چه توانی طبری جان بودی تو پی خدمت این خلق و نبودی یک لحظه پی سود کلانی طبری جان یک عمر دعاگوی تو باشد به همه حال مجرم که گرفته‌ست امانی طبری جان حاشا که نبوده ست به دوران حیاتت با رشوه سر خوان تو نانی طبری جان هرکس که رهیده ست ز میزان عدالت از لطف تو دیده ست نشانی طبری جان تامین شده از دار قضا آب و غذایت میراث تو در حد جهانی طبری جان دوران تو تاریخ جدید طبری شد باشرح جدیدی ز مبانی طبری جان البته که در معصیت ظلم شریکی خیری چو به ظالم برسانی، طبری جان خوب است که غافل نشود گله‌ و چوپان از عاقبت گرگ چرانی طبری جان روزی تبری می شکند گردن ناحق ای کاش رسد وقت فلانی طبری جان 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 سرور عصر جدید آمریکا ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 60 ثانیه | معادل زمان لازم برای ساخت پرچم نسوز آمریکایی! متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/084527 قلدر و زشت و پلید آمریکا بدتر از شمر و یزید آمریکا چه شعار خفنی! با اینحال سرور عصر جدید آمریکا _با دگردیسی و واقع بینی: کدخدا، ریش‌سفید آمریکا_ دولت مهر به‌سختی دادم پالسهایی که ندید آمریکا فقط این مرگ بر آمریکا را از من انگار شنید آمریکا پرچمش را اگر آتش زده‌ایم بهترش را که خرید آمریکا فرصت عرض ارادت حالاست شده بیمار کووید آمریکا اعتراض پوپولیستی به کنار قدرتش هست مفید آمریکا باج اگر کم بدهیم عیب از ماست کرده تحریم شدید آمریکا به طبیعت همه تعظیم کنیم گربه‌ی چشم سفید آمریکا علف سبز و بهاریست یکی هردو را خوب جوید آمریکا گفتگو کرد و به کشور زده است قفل با شاه‌کلید آمریکا لااقل در خوشی و آزادی می‌دهد وعده وعید آمریکا انقلاب آمده صادر بشویم همگی دربروید آمریکا هرکه را رفت، در آغوش گرفت چه به ما داشت امید آمریکا! 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 شترسواری دولا دولا هم می‌شه 🔘 مسابقه بیست سوالی ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 30 ثانیه | معادل زمان لازم برای بردن یک عدد فوتبال دستی در مسابقه !متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/386470 بدون مقدمه می‌ریم سر اصل مطلب. شرکت کننده محترم، شما توسط سوال هایی که می پرسید به جواب مسابقه میرسین. زمان‌تون از همین الان شروع شد:   +جان داره؟ _بله +کرونا نیست؟ خیر… ولی مثل کرونا ویرانگر بوده. + پرایده؟ _خیر…گفتم جانداره. + تو جیب جا میشه؟ _خیر… مگه جیبتون گنجایش ۱،۸۴ در ۹۰ کیلو رو داشته باشه! +آها… شتره؟ _شتر نیست ولی یه زمانی دولا دولا بهش سواری دادن!! +برنامه جامع اقدام مشترکه؟ _خیر … مگه نگفتم جان داره! +ببخشید.چند روزه ذهنم درگیر قرارداد ویلموتسه…هوش و حواس برام نمونده. _احسنت! باریکلا! بلندتر بگین. +گفتم هوش و حواس برام نمونده! _جمله قبلی تون منظورمه. + من یادم نمیاد ویلموتس تو بازی با عراق بچه ها رو ۳_۵_۲چینده بود یا ۴_۴_۲ … اونوقت انتظار داری جمله قبلی یادم باشه! _بگذریم… شما برنده یک عدد فوتبال دستی شدین! مبارکتون باشه. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 قانون جذب 🔘 باور محدودکننده را از بین ببرید. ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 70 ثانیه | معادل زمان لازم برای درک قوانین هستی بجز ایران! !متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/606993 کارشناس سایت: خلاصه جلسه قبل این شد که: قانون جذب یک قانون ثانویه است؛ یعنی بعد از قانون ارتعاش، وارد عمل می‌شود. در یک کلام، باید باور محدودکننده را از بین ببرید و با خواسته‌ات هم ارتعاش شوی تا به آن چیز برسی. بریم سراغ سوالات شما… ۱٫ من معلمم، چه‌جوری می‌تونم ثروت خوبی کسب کنم؟ ج کارشناس: سوال خوبی بود، شما الان وقتی حقوقتون با دلار جهانگیری هنوز به ۱۰۰۰ دلار نرسیده، باید تصویرسازی کنی، یا بهتره بگم نقش بازی کنی. اگه یه آقازاده بودی چی‌کار می‌کردی؟ اگر رفقای شما کل لواسانات را به نام شما می‌کردند چی‌کار می‌کردی؟ همینا رو حقیقی و یا مجازی (در ذهنتون) بازی کنید تا بهش برسید. ۲٫ در برخورد با همسرم تو این هفت سال ازدواج اصلا موفق نبودم. راضی بودم اما نه زیاد. قانون جذب می‌تونه کاری کنه؟ ج کارشناس: خیلی سوال خوبی بود. شما باید این هفت سال رو سال‌های رونق بدونید. همین که به میزان قابل توجهی رضایتمندی شما از هم هست خوبه. امسال هم سال گشایش شماست. جمله تأکیدی :«چنان رونقی در زندگی مون هست که روزبه‌روز بیشتر می‌شه» رو بیشتر تکرار کنید. ۳٫ من شاغل رسمی مسئول خرید، تو وزارتخونه… هستم. ارتعاش مثبت زیادی می‌فرستم اما پول بزرگی وارد زندگیم نشده تا حالا. چی‌کار کنم؟ ج کارشناس: شاغلِ عزیز، من مطمئنم که شما تو این ایجاد چندین هزار شغل جدید، شاغل شدین. قانون جذب اصلا همینه. تو سنگ اثر می‌کنه. مثلا به مسئول محترم می‌گه که تو یه کاره‌ی این مملکت هستی و پاشو یه کاری کن. این‌همه هم شغل ایجاد می‌شه. اما جواب سوال شما… تا خواسته‌ت تو ذهنت بزرگه، پس هم فرکانس نیستی و نمی‌رسی. مثلا تو داری به اختلاس صد هزار میلیاردی فکر می‌کنی، اما تلاشت در حد اختلاس از بودجه خرید آفتابه برای وزارتخونه‌س. شما باید روی باورهات بیشتر کار کنی. ۴٫ اگر روش مرگ ما تعیین شده‌س، پس دیگه چطوری این قانون جذب موثره؟ ج کارشناس: یه جوری می‌فرمایید این، انگار درخته. این به چوب لباسی می‌گن. اما جواب سوال شما… حداقل قانون جذب چون متافیزیکه، می‌تونه قوانین فیزیک رو دور بزنه. مثلا شما می‌تونی ثابت کنی که با سلاح کمری، بیضوی شلیک کردی. همه هم می‌پذیرن؛ البته یادتون نره، قبلا زیرِ میز، پول چایی بچه‌ها رو داده باشید. ۵٫ مگه نمی‌فرمایید هر اتفاقی می‌افته برامون، اثر خودمونه؟ دلار ۲۰ هزارتومنی اثر کدوم ارتعاش ماس؟ ج کارشناس: سؤال بجایی بود. یادتونه که گفتم هر رنگی یه ارتعاشی داره. رنگ بنفش هم بیشترین طول موج رو داره و تپه‌های فرکانسیِ اون چند لاندا بلندتره. برای پر کردن این تپه‌ها، همون چند میلیون آرا، بس بود. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 فرهنگ اصطلاحات (2) ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 45 ثانیه | معادل زمان لازم برای فهمیدن منظور حرف دیگران. متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/350375 عیدی‌هاتو بده من نگه دارم: [عِ بِ دِ مَ نِ گَ رَ] اختلاس سنتی. تو تَرکم: [تَ کَ] دلم باز می‌خواد./ یه نخ از پاکت خودت آتیش کن، بهم بده. حالا تشریف داشتید: [تَ] آژانس دم دره، زیاد منتظرش نذارید. جبران می‌کنم لطفتو: [جُ کُ نَ لُ فِ تُ] خرش از پل رد شده./ فراموشی مطلق./ (مترادف: تمام شعارهای قبل از انتخابات.) آره، داشتم می‌گفتم: [رِ تَ گُ تَ] لطفا با جفت پا روی حرفم نپرید./ یادم رفته باید بیشتر فکر کنم. امضای کری تضمین است: [اِ یِ کِ تَ اَ] دیدم بهش می‌گم./ در خرابه، لطفا زنگ بزنید./ زرشک. (مترادف با: شتر در خواب بیند پنبه‌دانه) کی اینو گذاشته بود اینجا: [نُ گُ تِ] اجازه بدید خودم شکسته‌های این وسیله رو جمع می‌کنم. (مترادف با: هیچی نشده.) خودت بمال: [دِ بِ] خودکفایی در علم پزشکی. یه کم انتقادپذیر باش: [یِ کَ اِ تِ پَ] در برابر فحش‌های ما سکوت کن. متوجهید: [مُ تِ وَ جْ جِ] می‌دونم نفهمیدی، اما اینو می‌گم تا بیشتر دقت کنی. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir