کمی سرد شدم ، خودم رامحکم بغل کردم و چشم هایم راروی هم گذاشتم.😑
برای ی لحظه خواب دیدم. وقتی بیدار شدم و نگاهم به ساعت افتاد ، متوجه شدم کمتراز پنج دقیقه خوابم برده بود؛ اما تصویر آن خواب آن قدر واضح بود که انگارجلوی چشمم در حال تکراربود ؛ آن تصویر این بود : «بالای یک تپه که چند تا درخت کوتاه بود ، یک دفعه صدای انفجار آمد💥 و یک سیب سرخ ازآن بالا غلت خورد به سمت پایین».🍎
کمی خودم راروی صندلی بالا کشیدم و به جاده نگاه کردم. 🚌
تصور می کردم زمان جنگ، چند شهید درست ازهمین مسیر به جبهه
اعزام می شدند . سرک کشیدم و نگاهی به هم سفرها کردم ؛ یا خواب😴 بودند یامشغول حرف زدن.
جیب پیراهنم را چک کردم ، یک تکه کاغذ پیداکردم . ازمادرم که صندلی کناری من بود ، خودکارگرفتم و بالای کاغذ نوشتم:📝
یکی از برنامه هایم بعداز برگشت ازسفر، مطالعه زندگی شهید دین شعاری باید باشد.
به خودم گفتم:« حتما لحظه ای که خوابش را می بینم ، لحظه شهادت این شهیده»
📚 #رفیق_مثل_رسول
@rahro313
اگہ یه روز خواستی
تعریفی برای شھید پیدا ڪنی...؛
بگو شھید یعنی باران[🌧]
حُسنِ باران این است ڪہ⇣
زمینی است ولی[🍃]
آسمانی شده است
و به امدادِ زمین مےآید...!
@rahro313
🔹تقدیم به مدافعان حرم
گفتم کجا، گفتا دمشق - گفتم چرا، گفتا که عشق
گفتم وَ کِی، گفتا که حال - گفتم بمان، گفتا محال
گفتم مرو، گفتا که لا - برپاست آنجا کربلا
باید ولی یاری کنم - زینب علمداری کنم
گفتم چه داری با حسین - گفتا وفای عهد و دِین
گفتم حرامی بسته راه - گفتا که زینب بیپناه
گفتم که راه چاره چیست - گفتا فقط آزادگیست
گفتم مرو خوبم ز دست - گفتا که زینب بیکَس است
گفتم خطر دارد بسی - گفتا چرا دلواپسی
گفتم که جان باید دهی - گفتا که دارم آگهی
گفتم چرا پس میروی - گفتا به برهانی قوی
گفتم چه آن برهان توست - گفتا همان عهد نخست
گفتم که منظورت چه است - گفتا، ازل، عهد الست
زان دم که گفتیمش بلی - شد سهم شیعه کربلا
او آفرید از اینهمه - ما را به عشق فاطمه
در آن سحرگاه خیال - از ابر عشق و شور و حال
بارید باران از جنون - شد خاک شیعه گِل ز خون
گفتم که یعنی شیعه چیست - گفتا به زهرا واله گیست
گفتم تو را در سینه چیست – گفتا که شور عاشقیست
گفتم که این شور از کجاست - گفتا ز عشق کربلاست
گفتم چه باشد کربلا - گفتا همه عشق و ولا
گفتم چه داری آرزو- گفتا به خون گیرم وضو
گفتم کجا یاس را-گفتا شدن عباس را.....🌱
@rahro313
رهروان شهدا
🔹تقدیم به مدافعان حرم گفتم کجا، گفتا دمشق - گفتم چرا، گفتا که عشق گفتم وَ کِی، گفتا که حال - گفتم
ادامه
گفتم دگر دیدی چه پس – گفتا خدا طور و قبس
دیم ولا را در بلا - دیدم به پا صد کربلا
دیدم به چشم خود خدا - بر نیزهها رأسی جدا
گفتم چه آوردی نشان - گفتا مزاری بینشان
گفتم که ما را چاره چیست - گفت او که تنها عاشقیست
گفتم سعادت در کجاست - گفتا که تنها کربلاست
گفتم همه درد است و رنج - گفتا که یوسف را ترنج
گفتم بدانجا راه، چون؟ - گفتا که تنها راهِ خون
چون همت آن سردار عشق - باید شدن بر دار عشق
چون پانهی در را ه خون - از تن چو گردد سر نگون
زان پس شوی چون عین لا - آندم رسی در کربلا
آنجا خدابینی بهعین - بر نیزهها رأس حسین
گفتم بگو با ما ز یار – گفتا که باید انتظار
گفتم که از او کو خبر - گفتا تحمل تا سحر
گفتم ظهورش کو نشان - گفتا که آشوب جهان
گفتم یمن، گفتا که آه - تنها غریب و بیپناه
گفتم وصیت داریاش - گفتا یمن را یاریاش
گفتم وصیت کن تو بیش - گفتا خراسانی بهپیش
گفتم بگو اسرار نو ر - گفتا که او دارد ظهور
گفتم وَ کِی؟ گفت عنقریب - بگرفته عالم بوی سیب
@rahro313
══════✙💠🔹💠🔹💠✙═════
♨️تلنگـــرشهـــداااایے♨️
ما هم شهید مے شویم !
وقتے در قتلگاه دنیا ...
لذت گناهانش را
حراممان مے کنیم ...
و به جرم حزب اللهے بودن هم ،
سرزنش مے شویم !
جهاد اکبر ... بیش از ...
جهاد اصغر ... شهید دارد ...
شهیدانے از جنس ذوب شدن هاے
چندین ساله ... ذره ذره ...
و امان از قتلگاه مجازے ...
چه خوب هایے آمدند و غرق شدند ...
و آن هم ، ذره ذره ...
اینجا ؛ هم میتواند سکوے پرش باشد
و هم مرداب شیطان ...
بنگر که چگونه ایے ؟
مراقب دل هایمان باشیم ...
✨عاشـــــق شویم ؛ عاشق خـــــدا✨
@rahro313
همسر شهید همت می گوید:"اخلاقم طوری بود که اگر میدیدم کسی خلاف شرع می گوید،با او جر و بحث میکردم . "
یک روز بهم گفت: "باید با منطق حرف بزنی"
بهش گفتم:
"ولی آدم رو مسخره می کنن."
گفت:
"می دونی ما در قبال تمام کسانی که راه کج میرن مسئولیم؟حق نداریم باهاشون برخورد تند کنیم؛از کجا معلوم که ما توی انحراف اینا نقش نداشته باشیم ؟ "
وقتی بهش گفتم:
"آخه تو کجایی که مقصر باشی؟"
گفت:
"چه فرقی میکنه؟ من نوعی، با برخورد نادرستم،سهل انگاریم،کوتاهیم ..همه اینا باعث انحراف میشه ....🌿"
#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
@rahro313
معراج را میدانی کجاست؟!
جایی برای پیدا کردن خودت
جایی برای کم کردن گناهانت
جایی برای قول و قرار
جایی برای عهد و پیمان
جایی که علی اکبرهایی رفتن و
علی اصغر برگشتن و آنجاهستند
پس #معراج_الشهدا رایافتی؟
@rahro313
😯اعتصاب😕
یک روز آمد و پرسید: «باباجان! خمس اموالت رو دادی؟!»
تعجب کردم؛ با خودم گفتم: «پسرِ دوازده _ سیزده ساله رو چه به این حرفها؟!» با اینکه پایبندی خاصی به مسائل شرعی داشتم، حرفش را به شوخی گرفتم و گفتم: «نه پسرم، ندادم؛ امسال رو ندادم».
از فردای آن روز دیگر لب به غذا نزد و دو روز به بهانههای مختلف، اعتصاب غذا کرد. وقتی خوب پاپیچش شدم، فهمیدم به خاطر همان بحث خمس بوده!
شهید مهدی کبیرزاده
کتــاب دسته یک، ص141
🍂🍂🌷🍂🌷🍂🌷🍂🍂🌷🍂 🍂
امــام زمـــان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
... هر کس بدون دستور ما در مال ما تصرف کند مرتکب گناه شده است و هر کـس ذرهای از مـال ما را بخورد پس گویا آتش در شکم اوست
بحـــــــــــــــارالانـــــــوار، ج53، ص 183
@rahro313
😯اعتصاب😕
یک روز آمد و پرسید: «باباجان! خمس اموالت رو دادی؟!»
تعجب کردم؛ با خودم گفتم: «پسرِ دوازده _ سیزده ساله رو چه به این حرفها؟!» با اینکه پایبندی خاصی به مسائل شرعی داشتم، حرفش را به شوخی گرفتم و گفتم: «نه پسرم، ندادم؛ امسال رو ندادم».
از فردای آن روز دیگر لب به غذا نزد و دو روز به بهانههای مختلف، اعتصاب غذا کرد. وقتی خوب پاپیچش شدم، فهمیدم به خاطر همان بحث خمس بوده!
*شهید مهدی کبیرزاده* «کتــاب دسته یک، ص141»
امــام زمـــان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
... هر کس بدون دستور ما در مال ما تصرف کند مرتکب گناه شده است و هر کـس ذرهای از مـال ما را بخورد پس گویا آتش در شکم اوست.
«بحـــــــــــــــارالانـــــــوار، ج53، ص 183»
@rahro313
اگر از گناه مطهری...
"رجایی"هست که..
"بهشتی"شوی...
اگر با "هنرِ"شهادت آشنایی...
"مُفتح"درهای بهشت خواهی شد...
اگربا"همت"تقوا پیشه کنی...
"صیاد"دلها می گردی...
اگر با"آوینی"همراه شوی...
شهید"اهل قلم"خواهی شد....🕊
#اللهم_ارزقنا_شهادت_فی_سبیلک
@rahro313
#عاشقانه_شهدا
همسرش می گفت چِشاش خیلی خوشگل بود...👁
امابا این چشمها تو زندگی یه نگاه حرام نکرده بود...🙈
می گفت من بهش می گفتم:ابراهیم!
این چشای خوشگل برا من نمیمونه....حالا ببین!😔
وقتی جنازشو آوردن دیدم چشماش نیست...😭
انگار خدا اون چشای خوشگل و"پاک" رو فقط
می خواست واسه خودش انحصاری…!
#همسر_شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
@rahro313