eitaa logo
رهروان شهدا
1.2هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
177 ویدیو
5 فایل
خورشید اینجا .... عشق اینجا....گنج اینجاست... زیارتگاه کربلای پنج اینجاست.... این خاک گلگون تکیه ای از آسمان است....
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 چشم  دلگرم به لبخند  و چشم مادر خیره به  شوق پدر شد و بار دیگر  پا به عرصه هستی گذاشت. . 🍃پسرشاگرد خوبی بود وپدرهم معلم خوبی که راه ورسم مردانگی رابه اوآموخت. . 🍃 محمدرضا شیفته ی مردانگی  و غیرت شد . رد پای آموخته هایش، سبب شد تا سِیلی از را شیفته مرام و خوشرویی خود کند،ردپایی که عطر در جای جای خاکش به مشام میرسد و مشام هارا نوازش میکند. . 🍃در گفت و گوهایش با مادر گفته بود. «قول میدهم مادر که  شوم آخر» سر را فدای  عمه سادات کرد و قول او برای همیشه ماندگار و یادگار شد. غیرتش باعث شد جانش را  کند تا مبادا نگاه چپ حرامی ها سوی حرم عقیله بنی هاشم باشد. . 🍃چه  پر کشید و جام شهادت را سر کشید. رفت اما تجربه و مردانگی خود را به یادگار گذاشت تا سرمشق شیر مردانی باشد که  به وصال‌ِ  دارند و آرزوی نوشیدن جام در .... @rahro313
 بسم الله . نمی دونم لایق بودم که چشم در چشمانم  کردی و برای آخرین بار فرزندانت را به من سپردی و گفتی فاطمه را با  زینب گونه و محمد را با  علی وار بزرگ کنم . نمی دانم حکمت این کار را در چه می دیدی که این بار هم جدا از دوستانت باید مزاری در قطعه ای از دیارت در ، درّه مرابیک ، برایت فراهم میکردیم. . دوستانت وقتی خبر شهادتت را شنیدند ، همه  فراق در چشمان شان حلقه بست، چرا که تو بالبخندت دل هر انسان آزاده ای را سوزاندی و گفتی من ثابت کردم که " انی سلم لمن سالکم" تو  اشک هایت را گرفتی و توحیدی شدی ! و برای این کار از عزیزترین هایت فاطمه وزهرا و محمد مهدی گذشتی نه به این خاطر که تو وابسته نبودی ... نه! تو  عزیزانت بودی و عاشق برای معشوقش به هر آب و آتش می زند که او در راحتی و آرامش باشد‌. پس تو رفتی اما افتخاری بر پیشانی عزیزانت شدی که فردای قیامت همه با عزت در پیشگاه حق تعالی سر، بلند کنیم و بگوییم هر کدام از ما تکلیفی به دوش داشتیم ... لحظه ای که یزیدیان زمان در پی تکرار  و جسارتی دیگر به خیمه ی بی بی زینب بودند ... ما با تمام توان و هستی مان ایستادیم و گوش به فرمان  زمان و نائب برحق  (عج) سید علی، گوش به فرمان شدیم و اجازه تکرار عاشورا را ندادیم! قلم به دست گرفتم که تا سحر مانده... من و نگاه تو و ذوق های درمانده ... صدای خنده ،تو قاب عکس هست ... جلوی قاب شما چشم های تر مانده... دلنوشته ی همسر  @rahro313
7.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بچه ها معبر شهادت چیه ؟ 🎙به روایت:حاج حسین یکتا @rahro313
🍃دخترک کنار باغچه نشسته بود و قصه می‌گفت نرگس ها چشم شده بودند و او را به دقت می‌نگریستند، گنجشکک روی زمین نشسته بود تماما گوش شده بود و تک تک حرف های دخترک را به ذهن می‌سپرد. سرو سایه انداخته بود روی سرش که آفتاب کمتر او را بیازارد . 🍃صدای دخترک بلند نبود اما به گوش رسید که از انتظارش گفت، از اینکه شاید پدر راه خانه را گم کرده و سرگردان است، قرار است برگردد منتها از تا اینجا راه زیاد است، گم شده... کاش راه را پیدا کند که کاسه صبرش لبریز از انتظار شده . 🍃آسمان شنید و بغض کرد، دلش باریدن گرفت، نرگس ریخت و شکست و دخترک همچنان از سخن میگفت از بابا . . 🍃قلم نیز بغض کرد، از حسرت نهال* و انتظاری که پایان نداشت از روح آسمانی که جسمش در زمین سکنی گزید بهر تسلای دل همسر و فرزندانش و آه حسرت کشید از حرفی که روی کاغذ میرفت و حق مطلب را ادا نمی‌کرد . 🍃رزم‌آورانی که میروند و مشق جنگ میکنند، با ره آسمان می‌پیمایند و زمینینان را نظاره گرند اینها قصه ایست به تأسی از واقعیت قصه هر بار تکرار میشود اما تکراری نه!♡ . 🍃انتظار دختری برای پدر، آرمانی که به ختم می‌شود، عقیده ای که را خط مقدم انقلاب و بداند، هرگز تکراری نمیشود بلکه هربار دل من و تو را تکان میدهد . 🍃دل را صیقل دهیم تا آیینه عشق شود و منعکس‌کننده نور حق تا نشانی خانه یار را گم نکند و بلد راه شود بلد راه عاشقی ، راهی که پایان ندارد. مسیری که منتهی به است و مهدی و امثال آن روشنایی همین مسیر را گرفتند که در نور خلاصه شدند . *نهال: اسم دختر شهید♡ ✍نویسنده : . . 📅تاریخ تولد : ۲۸ آبان ۱۳۶۴ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ آذر ۱۳۹۴‌.خانطومان 🥀مزار شهید : زیبا شهر قرچک، گلزار شهدای بی بی زبیده @rahro313