حضرت فاطمه سلام الله علیها ... حَنِّطني وغَسِّلني وكَفِّنّي بِاللَّيلِ، وصَلِّ عَلَيَّ وَادفِنِّي بِاللَّيلِ، ولا تُعلِم أحَداً، وأَستَودِعُكَ اللّهَ وأَقرَأُ عَلى وُلدِيَ السَّلامَ إلى يَومِ القِيامَةِ. مرا شبانه حنوط كن، غسل بده و كفن نما و بر من نماز بخوان، و شبانه دفنم كن، و كسى را باخبر مساز. تو را به خداوند مىسپارم، و بر فرزندانم تا روز قيامت سلام مىدهم.
بحار الأنوار : ج 43 ص 214 ح 44 نقلاً
پیامبر اکرم (ص):
*ملعون ملعون* من یظلم بعدی فاطمة ابنتی ویغصبها حقها ویقتلها ... مورد نفرین است، مورد لعنت است هر کس پس از من به فاطمه دخترم ستم کند و حقش را غصب نماید و او را بکشد.
بحارالانوار ج۴۳ ص۵۸
#فاطمیه
#حضرت_زهرا (س)
@rahro313
امروز جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۶۱
پنج روز است که در #محاصره هستیم. آب و غذا و مهمات نداریم. شمار بچه های #کانال_کمیل بسیار کم است و بسیاری شهید و یا زخمی شدند. باقی از هم از عطش فراوان توانی برایشان نمانده است.
امیدواری دادن های ابراهیم بهترین رزق این چند روز برای بچه ها بود.. ابراهیم می گفت : اگر همگی هم شهید شویم تنها نیستیم، مطمئن باشید مادرمان #حضرت_زهرا سلام الله علیها می آید و به ما سر می زند.
در همین حال رزمنده ای فریاد زد : مادر بخدا قسم اگر گردان کمیل در مدینه بود هرگز نمی گذاشتند به تو سیلی بزنند.
نوای مادر مادر در کانال طنین انداز شده بود...😭 کماندو های عراقی به کانال رسیدند و شروع کردند به #قتل_عام بچه های باقی مانده کمیل و حنظله
بچه های کمیل و حنظله همراه با راهپیمایی ۲۲ بهمن در شهرهای مختلف ایران داشتند حماسه دیگری رقم می زدند.
ابراهیم باقی رزمندگان را به عقب راند و خود در برابر کماندوها مقاومت می کرد که ناگهان نوایی بلند شد :
ابراهیم شهید شد...😭😭😭
#شهید_ابراهیم_هادی
#سالروز_شهادت🌷
@rahro313
از زبان دوست #شهید_علی_خلیلی:
.
علی بستری شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت. پزشکان می گفتند بعید به نظر می رسد که زنده بماند،اگر هم زنده بماند قدرت تکلم خود را از دست می دهد و قطع نخاع خواهد شد.
علی یک هفته در کما بود و پنج ماه روی تخت ماند،اما با تمام سختیها بلند شد.دست علی توان نوشتن هم نداشت.عوارض زیاد بود
.
بعد از مدتی که کمی سرپا شد،آمد هیئت.اربعین سال ۱۳۹۲ هم رهسپار #کربلا شد.در یکی از شبها در خواب #سیدالشهدا را دیده بود و به آقا گفته بود که آقا! نمیخواهید ما را بخرید؟
آقا فرموده بودند:
«مادرت تو را پیش ما به امانت گذاشته است،ما نمی توانیم.»علی که به خانه برگشته بود به مادرش گفته بود چرا من را سپردی به#امام_حسین (ع).دل بکن من بروم
.
بعد از آن، وضعیت جسمانی علی مجدد به هم ریخت.چسبندگی رودهها او را دوباره راهی تخت و بیمارستان کرد.علی دو ماه در بیمارستان بود و بعد به خانه منتقل شد.۴۰شب #زیارت_عاشوراگرفت و دوست داشت #ایام_فاطمیه خودش را برساند به هیئت عزاداری خانم #حضرت_زهرا (س) که دیگر قسمتش نشد.علی سوم فروردین ۱۳۹۳ به دنبال جراحت های وارده به #شهادت رسید
@rahro313
حضرت فاطمه سلام الله علیها ... حَنِّطني وغَسِّلني وكَفِّنّي بِاللَّيلِ، وصَلِّ عَلَيَّ وَادفِنِّي بِاللَّيلِ، ولا تُعلِم أحَداً، وأَستَودِعُكَ اللّهَ وأَقرَأُ عَلى وُلدِيَ السَّلامَ إلى يَومِ القِيامَةِ. مرا شبانه حنوط كن، غسل بده و كفن نما و بر من نماز بخوان، و شبانه دفنم كن، و كسى را باخبر مساز. تو را به خداوند مىسپارم، و بر فرزندانم تا روز قيامت سلام مىدهم.
بحار الأنوار : ج 43 ص 214 ح 44 نقلاً
پیامبر اکرم (ص):
*ملعون ملعون* من یظلم بعدی فاطمة ابنتی ویغصبها حقها ویقتلها ... مورد نفرین است، مورد لعنت است هر کس پس از من به فاطمه دخترم ستم کند و حقش را غصب نماید و او را بکشد.
بحارالانوار ج۴۳ ص۵۸
#فاطمیه
#حضرت_زهرا (س)
@rahro313
امروز جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۶۱
پنج روز است که در #محاصره هستیم. آب و غذا و مهمات نداریم. شمار بچه های #کانال_کمیل بسیار کم است و بسیاری شهید و یا زخمی شدند. باقی از هم از عطش فراوان توانی برایشان نمانده است.
امیدواری دادن های ابراهیم بهترین رزق این چند روز برای بچه ها بود.. ابراهیم می گفت : اگر همگی هم شهید شویم تنها نیستیم، مطمئن باشید مادرمان #حضرت_زهرا سلام الله علیها می آید و به ما سر می زند.
در همین حال رزمنده ای فریاد زد : مادر بخدا قسم اگر گردان کمیل در مدینه بود هرگز نمی گذاشتند به تو سیلی بزنند.
نوای مادر مادر در کانال طنین انداز شده بود...😭 کماندو های عراقی به کانال رسیدند و شروع کردند به #قتل_عام بچه های باقی مانده کمیل و حنظله
بچه های کمیل و حنظله همراه با راهپیمایی ۲۲ بهمن در شهرهای مختلف ایران داشتند حماسه دیگری رقم می زدند.
ابراهیم باقی رزمندگان را به عقب راند و خود در برابر کماندوها مقاومت می کرد که ناگهان نوایی بلند شد :
ابراهیم شهید شد...😭😭😭
#شهید_ابراهیم_هادی
#سالروز_شهادت🌷
@rahro313
✨ ا ﷽ ا ✨
🥀 #سبک_زندگی_شهدا 🕊
#داستان_انگشتر_و_عنایت
#حضرت_زهرا_به_سید_علمدار
🌸سید به غسل جمعه بسیار اهمیت میداد.و سعی میکرد هیچ موقع غسل جمعه را ترک نکند.
🌸یک روز جمعه به همراه با دوستش به حمام عمومی میروند.
🌸سید چند انگشتر داشت. یکی از آنها از همه زیباتر بود.که ظاهرا انگشتر هدیه ازدواج سید بود.
🌸خلاصه با دوستش آب بازی میکردند.
که یکدفعه دوستش لگن آب سردی به طرف سید پاشید.
سید جا خالی داد.اما اتفاق بدی افتاد.😳
🌸سید با چهره رنگ پریده به دنبال انگشتر ( که هدیه همسرش بود )میگشت.
ولی شدت آب بقدری بود که انگشتری که سید به آن علاقه داشت .آب آن را به چاه برده بود.دیگر کاری نمیشد کرد.😔
با مسئول حمام هم صحبت کردیم ولی بی فایده بود.
🌸دوستش به شوخی به سید میگوید این به دلیل دلبستگی تو بود.😍
تو نباید به مال دنیا دل ببندی.
🌸سید گفت.راست میگویی.ولی این هدیه همسرم بود.خانمی که ذریه #حضرت_زهرا س است.
اگر بفهمد که اوایل زندگیمان هدیه اش را گم کرده ام..بد میشود.😔
🌸خلاصه سید خیلی ناراحت بود.
دو روز از اون اتفاق گذشته بود.
🌸دوستش با کمال تعجب بعد از اون اتفاق، نگاه به انگشان سید میکند.
میبیند😳 دقیقا همان انگشتری را در دستان سید میبیتد که آب در چاه انداخته بود.
دقیقا همان انگشتر بود. انگشتری که به چاه فاضلاب حمام رفته بود.و هیچ راهی هم برای پیدا کردن مجدد آن نبود.
🌸ولی الان همان انگشتر در دستان سید بود.🤔
🌸دوستش سید رو قسم میدهد که این انگشتر را چطوری پیدا کرده⁉️
🌸ولی سید ساکت بود.
ولی این چیزی نبود که دوستش به این سادگی از آن بگذرد.
🌸دوستش سید را قسم به حق مادرش #حضرت_زهرا میدهد.
🌸سید مکثی میکند.و به دوستش میگوید تا زنده هستم جایی نقل نکن.حتی اگر توانستی بعد از من هم به کسی چیزی نگو.
چون تو را به خرافه گویی و ... متهم میکنند.
سید میگوید👇👇👇
🌸من آن شبی که با هم بودیم با ناراحتی به خانه رفتم.و مراقب بودم همسرم دستم را نبیند.
🌸قبل از خواب به مادرم ( حضرت زهرا س ) متوسل شدم.
گفتم: مادر جان بیا و آبروی مرا بخر.😔
🌸طبق معمول سوره واقعه را خواندم و خوابیدم.
نیمه های شب برای نماز شب بلند شدم
مفاتیح من بالای سرم بود.مسواک و انگشتر دیگرم را روی آن گذاشته بودم.
🌸موقع برخواستن مفاتیح را برداشتم و به بیرون اتاق رفتم . وضو گرفتم و آماده نماز شب شدم.
قبل از نماز به سمت مفاتیح رفتم.تا اون یکی انگشترم را در دست کنم.
🌸یکباره و با تعجب دیدم که دوتا انگشتر روی مفاتیح است.
🌸وقتی با تعجب دیدم انگشتری که در چاه حمام گم شده بود . دقیق روی مفاتیح قرار داشت.
دقیقا با همان نگیتی که گوشه اش پریده بود.😍😄
نمیدونی چه حالی داشتم🙏🏻
@rahro313
گمنامی یعنی چه ؟؟
🔹 گمنامی یعنی مثل حاج احمد متوسلیان، بیست سال نامعلوم باشی...
🔹 گمنامی یعنی مثل باکری جنازه ات برنگردد...
🔹 گمنامی یعنی روزنامه نویس احمقی به شهدای مظلوم ما بگوید :«یاران دیکتاتور!!!»
🔹 گمنامی یعنی بدن نیمه جان بچه های هویزه، که زیر شنی تانکها له شدند و آخ شان هم ضبط نشد ...
🔹 گمنامی یعنی بدن های نازنینی که درکوه های کردستان منجمد شدند ...
🔹 گمنامی یعنی شبانه به فقرا نان و خرما بدهی، اما نفرین و ناسزا تحویلت دهند ...
🔹 گمنامی یعنی اشک های ممتد امام در قبول قطعنامه ، و گریه های تلخ بچه ها در روز پذیرش آتش بس ...
🔹 گمنامی یعنی مزاری بی نشان ❗️
🔹 گمنامی راز عجیبی است ... ❗️
و همه شیعیان و شهیدان گمنام ، گمنامی را از مادرشان #حضرت_زهرا (س) به ارث برده اند...
@rahro313