یکی از دوستان حسین آقا که لحظه شهادت کنارش بوده، نحوه شهادت حسین را برایمان گفت.
نیروها در محاصره قرار گرفته بودند. از فرماندهی با حسین تماس میگیرند که عقبنشینی کنند. حسین میگوید اگر عقبنشینی کنیم، نیمی از نیروها به شهادت میرسند. و با این استدلال اجازه میگیرد که مقاومت کند. با این تدبیر، ۶۰ تا ۷۰ نفر از نیروها را از محل خارج میکند تا بعد از آن با جمعآوری ادوات او و ۲ نیروی دیگرش هم به آنها ملحق شود.
آن ۲ نفر مجروح شدند و حسینآقا از شدت انفجار به دیوار برخورد کرد. شاهرگ گردن حسین بریده شد و دست چپ و پهلوی چپ... آنقدر که کلیهاش هم بیرون ریخته بود.
شد همانی که آرزویش را داشت و در وصیتنامهاش به مادرش گفته بود تا دعا کند. نوشته بود «دعا کن شهید شوم، شهادتم هم طوری باشد که بدنم پارهتر از بدن اباعبدالله الحسین باشد.» از پهلوی شکسته حضرت زهرا، دست بریده قمر بنی هاشم و گردن علیاصغر علیه السلام هم نشانه داشت. ۲۶ فروردین در شهر حلب سوریه...
#شهید_محمد_حسین_حمزه
@rahro313