بِسمِ رب الشهدا
.
.
🌿 و چه زیبا گفت سید مرتضیِ آوینی :
اگر شهید نباشد
خورشید طلوع نمیکند
و زمستان سپری نمیشود.
اگر شهید نباشد
چشمههای اشک میخشکد؛
قلبها سنگ میشود و دیگر نمیشکند؛
و سرنوشت انسان
به شب تاریکِ شقاوت و زمستان سردِ قساوت انتها میگیرد؛
و امیدِ صبح و انتظارِ بهار، در سراب یأس گم میشود.
اگر شهید نباشد
یاد خورشید در غروب غرب فراموش میگردد
و شیطان، جاودانه کره زمین را تسخیر میکند.
@rahro313
بسم رب الشهدا
زندگی خادمی بیش از آنکه خدمت باشد نوعی لذت است.
شبیه لذت تجربه ی یک زندگی در دنیایی جدید
که آدم هایش کمی عجیب و غریب اند.
وقتی برای اولین بار وارد جمعشان شدم آنچنان من را به گرمی به آغوش کشیدند که تا دقایقی خیره فقط نگاهشان میکردم. مبادا از دوستان دوران دبستان بودند و من فراموششان کردم!
اما حقیقت آن بود که هیچ خاطره ی مشترکی وجود نداشت.
پس دلیل این همه صمیمیت چیست؟
تو گویی خدا عشق و محبتی ازلی را در دل هایمان نهاده که نه محتاج زمان و نه لنگ مکان.
آری خادمی نوعی لذت است.
لذت محبت های بی منت و دوستی های بی تکلف.
و بگذار صادقانه بگویم. آری من تمام سالم را به عشق لمس دوباره ی این صمیمیت و لذت می گذرانم
#لذت_زندگی_به_سبک_شهیدان
@rahro313
#خاطراتشهدا
ساده پوش بود دو تا پیراهن بیشتر نداشت.
گاهی اوقات ما اعتراض میکردیم و میگفتیم: خب! یه دست لباس نو بگیر اینا خیلی کهنه شده...
میگفت: دلیلی نداره❗️
همین که تمیز و مرتب باشه،خوبه، هنوز قابل استفاده است...
#شهیدمجیدپازوکی
#یادشهداباذکرصلوات
@rahro313
رفیقشھیدداشتنبہقربونصدقہرفتنو سرمزارچیکچیکسلفےگرفتننیس...
اگہخیلےاهلرفاقتے
پاشوبرودوخطازمرامشو
قابکنبزنکنجدلت:|🚶🏻♂!
#بدون_تعارف
#شهیدانه
@rahro313
شهید علی شفیعی
اوایل ازدواجمان بود!
یڪ #شب، از صداے دلنشین #قرآن بیدار شدم.
نور ڪم سویے به چشمم خورد؛از خودم پرسیدم:
این #نور از ڪجاست ؟
بعد از مدتے متوجه شدم آن نور،
از چراغ قوه اے است که علی #روشن ڪرده بود تا #نماز شب بخواند...!
چراغ بزرگترے را روشن نڪرده بود ڪه مبادا من از #خواب بیدار شوم.
راوے:همسر شهید
پ ن : شهید علی شفیعی در کنار پدر همسرش پدر شهید محمدکاظم ڪیانے
@rahro313
•┈┈••✾•بسم رب الشهدا•✾••┈┈•
دیوار خانه خراب شده بود و نیمه کاره مانده بود .
گفتم : میخواهی مرا با چند بچه قد و نیم قد تنها بگذاری توی این خانه ی بی در و پیکر و بروی ؟
خندید و گفت :
خودت رو ناراحت نکن بهت قول میدم که حتی یک گربه روی پشت بام این خونه نیاد .
نتوانست آرامم كند و به همين علت با قیافه در هم رفت.
اما با مهربانی گفت :
من از همون اول بچگی ، و از همون جوانی که تو روستا بودم هیچ وقت نه روی پشت بام کسی رفتم ، نه از دیوار کسی بالا رفتم ، و نه به زن و ناموس کسی نگاه کردم .
الان هم میگم که تو اگه با سر و روی باز هم بخوای بری بیرون ، اصلا کسی طرفت نگاه هم نمی کنه ، خیالت هم راحت باشه که هیچ جنبنده ای توی این خونه مزاحم شما نمیشه چون من مزاحم کسی نشدم
.
برگرفته از کتاب خاک های نرم کوشک
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
#شهید_برونسی
@rahro313
#کلامشهدا
+بهشگفٺم:
«چرایه طورلباس نمےپوشے
ڪھدرشأنوموقعیت
اجٺماعیتباشه؟
یھڪمبیشٺرخرج خودتڪن.
چراهمشلباساےسادھ وارزونمےپوشے؟
توڪه وضعت خوبه».
-گفت:
«توبگوچراباید
یه چیزایي داشتہ باشمڪه
بعضیا حسرٺداشتناوناروبخـورن؟ چرابایدزرقوبرقدنیاچشمام
روڪورڪنه؟
دوسټدارم
مثل بقیه مردمزندگےڪنم».
#شهیدهاعظمشفاهي♥️🕊
@rahro313
یه آقایے بود ڪه
توے آخرین مداحیش گفت:
[یعنے قسمت میشه
منم شهید بشم تو سوریه؟]
دقیقا بعد از اون مداحے
رفت سوریه و شهید شد. 🙃
#شهیدحسینمعزغلامے
@rahro313
خداشھادتراهمیشھبھآدمهاییداده
کھدرکارسختکوشبودهاند🌻|
#شهیدمحمودرضابیضائی…
@rahro313
رمزقدرتمادرسلاحنیست ؛
بلکھدرعقیدھبرایمقابلھبادشمناست✌️🏿🍃'!
#سیدحسننصراللّٰھ
@rahro313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دخترانباباییترن...
چندوقتیهستڪهدرگیرعڪستشدم
باباهرچهمیبینماینگونهنبودی...
.
┄┄┅┅✿🍃❀🌸❀🍃✿┅┅┄┄
@rahro313
یاد پوتینهای بخیر که مشکی بودند
اما از پس خود ذره ای تیرگی و
تاریکی بر جای نگذاشتند...
@rahro313