eitaa logo
🌹رهروان مهدویت🌹
512 دنبال‌کننده
29.2هزار عکس
24.2هزار ویدیو
154 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️متن شبهه: 👇👇👇 مگر مي شود با اين وفاداريش نجس باشد؟ - در قرآن و روايات از سگ سخني به ميان نيامده است!؟ - قرآن با نام بردن از سگ اصحاب کهف، از اين حيوان تمجيد کرده است! - حضرت علي(ع) مردم را به يادگيري ده خصلت ارزنده سگ و به کار بستن اين خصائص در زندگي توصيه فرموده‌اند! ✅پاسخ شبهه: 👇👇👇 🔹 منابع دین ما 4تاست که عبارت است از: قرآن، روایات، عقل و اجماع. در این میان قرآن کريم مانند قانون اساسی است که در احکام فقهي معمولا به کليات بسنده کرده است و تبيين و تفسير آن را به پيامبر اکرم و امامان معصوم (ع) سپرده است، «وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْکَ الذِّکْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ؛ اي پيامبر ما ذکر بر تو نازل کرديم تا براي مردم آنچه را بر ايشان نازل شد (نحل/44) 👈در روایات متعدد با صراحت نجاست سگ بیان شده است. مثلا: ♦️سَأَل أَبَا عَبْدِاللَّهِ (ع) ... قُلْتُ لَهُ: الْکَلْبُ؟ قَالَ: لَا. قُلْتُ: أَلَيْسَ هُوَ سَبُعٌ؟ قَالَ: لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ ؟ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ.»(وسائل/ج1/ص226) ♦️در روایت دیگر آمده: راوي حکم سگ را از امام صادق (ع) سؤال کرد، حضرت فرمود: پليد و نجس است، از اضافه آبي که آشاميده نبايد وضو گرفته شود، آن آب را بريز و (ظرف) را بار اول با خاک و سپس با آب بشوى.» (وسائل/ ج1/ص415) ♦️نکته ❇️نجاست عبارت است از چيزي که به کار بردن آن در نماز و طواف و تغذيه، جایز نیست. ♦️نکته مهم ❇️ هرچند در اسلام سگ حيواني نجس است، امّا اين سبب نشده تا حقوق او به عنوان يک حيوان، نقض شود. 👈 البته رعايت حقوق سگ هم به اين نيست که به آن دست بزني، و او را مونس و هم بازي خود قراردهي! بلکه با رسيدگي به آب و غذايش و آزار نرساندن به او، حقوقش را رعايت کرده اي. (چه بسا وارد کردن سگ به زندگی و او به انتخاب سبک زندگی انسانی، باشد) ♦️پيشوايان و بزرگان مذهبي ما، با اينکه عقيده به نجاست سگ دارند، امّا ظلم به اين حيوان را روا ندانسته، حق و حقوقي براي آن قائل شده اند. با مطالعه در آثار دانشمندان اسلامي اين مساله به روشني قابل درک است. 👈👈در کتب فقهي آمده است: اگر شخصى، به مقدار وضو گرفتن آب داشته باشد، و بترسد که اگر با آن وضو بگيرد، خودش یا سگش دچار تشنگى شود، بر او واجب است که تيمم کند و آب را براي نوشيدن سگ نگهدارد. 👈 «وکذا الحيوان اذا کان کذلک وان کان کلبا»(جواهرالکلام/ج5/ص114) ♦️حتی صاحب جواهر، میگوید اگر تنها برای یکی از گوسفند یا سگ آب و غذا وجود دارد، اولویت با سگ است: 👈«قد يقال باولوية الکلب لامکان ذبح الشاة بخلاف الکلب»(جواهرالکلام/ج36/ص437) ✅در متون روايي ما، روايات فراواني هستند که توجه به حقوق سگ را ـ به عنوان يک حيوان ـ تأييد مي کنند. در بعضي از روايات از اذيت و آزار سگ منع شده، در دسته اي ديگر به اطعام و سيراب‌کردن سگ توجه شده است. علاوه بر اين رواياتي هستند که قاتل سگ را ملزم به پرداخت ديه مي‌کند. ♦️نگهداري سگ براي امور عقلایی مانند نگهباني و شکار، استفاده پليس و نيروهاي امداد اشکالی ندارد، اما نگهداری بدون مورد آن کراهت شدیدی دارد. 👈در بعضي از روايات آمده است که خانه اي که در آن سگ است، ملائکه وارد نميشوند و نماز خواندن در چنين خانه اي مکروه باشد.(الفقیه/ج1/ص246) ✍ حجت‌الاسلام دکتر قربانی مقدم کانال رسمی پاسخ به شبهات و شایعات 👇👇👇👇👇 @mobahesegroup
❌ سوال غلط، جواب ندارد ✅ پاسخ سوال غلط، درست کردن سوال است؛ را درست طرح کردن و پرسیدن. 🔖 شخصی که می‌پرسد: «چرا خداوند، من را به به دنیا آورده و اگر دستورات او را اجرا نکنم، به اجبار هم به جهنم می‌برد؟!» ✍🏻 در واقع سوالش غلط است؛ اگر این شخص، غرق در لذت و شادی هم بود، باز هم می‌گفت:«که چرا خداوند، من را به اجبار، به این دنیا آورده، تا آنقدر صفا کنم؟» آری، اجبار خدا، سوال او نیست؛ بلکه مسئله حال نکردن و لذت نبردن خود آن شخص است. ✍🏻 ، از نظر روانشناسان و فلاسفه، احساس رسیدن به آنچه که دوست دارد می‌باشد؛ لذت ملائمت با نفس، همان عشق، علاقه و محبت می‌شود. شخص، از چیزی لذت می‌برد که آن را دوست دارد؛ پس اصل ماجرا، است. ✍🏻 طرح سوال درست این است که: « چرا من عاشق نیستم؟» سوال واقعی شخص این است که: «چرا بهره‌ام از وجود کم است؟» «چرا از این عالم به میزانی که باید بهره ندارم؟» ✍🏻 خداوند، به آدم داده است؛ در حالی که هیچ نبود و عدم محض بود. همه لذت، صفا، عشق، کمال به وجود برمی‌گردد؛ در حالی که هر نقص، درد، مصیبت، شر به برمی‌گردد. هر چه آدم بهره‌اش از وجود بیشتر باشد، احساس می‌کند، غنی‌تر و شاداب‌تر است. ✍🏻 آدم، از لذت می‌برد نه از نداری. برای دارا شدن، باید سعه وجودی پیدا کنی؛ باید مراتب وجودیت را رشد دهی. پ‌.ن: وجود یعنی بودن و هستی عدم یعنی نبودن و نیستی 🎤 حجت الاسلام امینی خواه، برگرفته از جلسات« ایمان درمانی»