🔘سیمای کلی دوران ظهور
🔅روایات از حركتی یاد میكند كه در #سوریه توسط #عثمان_سفیانی كه از هواداران #رومیان و هم پیمان با #یهود است بر پا شده و وی سوریه و #اردن را یكپارچه در قلمرو حكومت خویش درمیآورد.
🔅#خروج #سفیانی امری #حتمی است كه از آغاز تا انجام آن پانزده ماه به طول میانجامد. شش ماه آن را به #جنگ و كشتار پرداخته و با به تصرف درآوردن پنج منطقه، نه ماه كامل بر آن مناطق فرمانروایی میكند.
🔅طبق گفته روایات، آن مناطق پنجگانه، علاوه بر سوریه و اردن، احتمالاً #لبنان را نیز دربر میگیرد.
این وحدت نامیمونی است كه توسط سفیانی در كشور #شام به وجود میآید، زیرا كه هدف آن ایجاد یك خط دفاعی (عربی) از #اسرائیل و پایگاهی برای رویاروئی با ایرانیان و زمینهسازان حكومت #حضرت مهدی(ع) میباشد.
🔅از این رو سفیانی اقدام به اشغال و تصرف #عراق نموده و نیروهای وی وارد عراق میگردند.
او تعداد یكصد و سی هزار نیرو را به #كوفه اعزام مینماید و آنها در محلی بهنام #روحاء و #فاروق فرود میآیند، آنگاه شصت هزار تن از آنان روانه كوفه شده و در محل مقبره #حضرت_هود(ع) در #نخیله منزل میكنند و گویا من سفیانی (و یا همراه و یار او) را میبینم كه در كوفه و در زمینهای پهناور و سرسبز شما رحل اقامت افكنده و منادی او بانگ برمیآورد كه هر فردی سر #شیعه علی را بیاورد هزار درهم به او داده میشود، در این هنگام است كه همسایه به همسایهاش حملهور شده و میگوید این شخص از زمره آنان است.
#مهدی_کورانی
📚#پیشگوییها_و_آخرالزمان
📫خرید از:
یاران شاپ:https://b2n.ir/081824
کتابراه: https://b2n.ir/086905
طاقچه: https://b2n.ir/566717
فراکتاب:https://b2n.ir/225663
@mouood_org
#مهدویتدرقرآن ۴۰
🔅آیه ای از سوره ق
📖وَ اسْتَمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ/
يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ.[آیات۴۱تا۴۲/سوره ق]
🔸گوش فرا ده ومنتظر روزی باش که منادی از مکان نزدیک ندا می دهد روزی که همگان صیحه ی رستاخیز را به حق می شنوند. آن روز روز خروج است.
🔹علی بن ابراهیم در تفسیرش که منسوب به امام صادق (علیه السلام) است گوید امام فرمودند:
«منادی صیحه ی حضرت قائم ونام پدرش (علیه السلام) را ندا می کند واینکه خداوند فرموده. (روزیکه آن صیحه را به حق بشنوند آن هنگام روز خروج است) منظور صیحه از سوی آسمان بنام قائم (علیه السلام) است وآن روز #خروج و#ظهور است.»
📚تفسیر علی بن ابراهیم قمی، جلد ۲، ص ۳۲۷