eitaa logo
🌹رهروان مهدویت🌹
512 دنبال‌کننده
29.2هزار عکس
24.2هزار ویدیو
154 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 🔸کلاه فروشی روزی از جنگلی می‌گذشت. تصمیم گرفت زیر درخت مدتی استراحت کند. لذا کلاه‌ها را کنار گذاشت و خوابید. 🔸وقتی بیدار شد متوجه شد که کلاه‌ها نیست. بالای سرش را نگاه کرد، تعدادی میمون را دید که کلاه‌ها را برداشته‌اند. 🔸فکر کرد که چگونه کلاه‌ها را پس بگیرد. در حال فکر کردن سرش را خاراند و دید که میمون‌ها همین کار را کردند. او کلاه را ازسرش برداشت و دید که میمون‌ها هم از او تقلید کردند. 🔸به فکرش رسید که کلاه خود را روی زمین پرت کند. لذا این کار را کرد. میمون‌ها هم کلاه ها را به طرف زمین پرت کردند. او همه کلاه‌ها را جمع کرد و روانه شهر شد. 🔹سالهای بعد نوه او هم کلاه فروش شد. پدربزرگ این داستان را برای نوه‌اش تعریف کرد و تاکید کرد که اگر چنین وضعی برایش پیش آمد چگونه برخورد کند. 🔹یک روز که او از همان جنگل گذشت در زیر درختی استراحت کرد و همان قضیه برایش اتفاق افتاد. 🔹او شروع به خاراندن سرش کرد. میمون‌ها هم همان کار را کردند. او کلاهش را برداشت، میمون‌ها هم این کار را کردند. نهایتا کلاهش را بر روی زمین انداخت. ولی میمون‌ها این کار را نکردند. 🔹یکی از میمون‌ها از درخت پایین آمد و کلاه را از روی زمین برداشت و در گوشی محکمی به او زد و گفت: فکر می‌کنی فقط تو پدر بزرگ داری؟! ☑️ @Masaf
💠 🔻راز موفقیت همسرداری ملانصرالدین 🔸ملانصرالدین را گفتند: چگونه چهل بهار بدون مرافعه و جدال با عیال سر کردی؟ 🔹او در پاسخ جماعت گفت: ما با هم عهدی بستیم و آن اینکه اگر من آتش خشمم زبانه کشید، او برای انجام یک امری نیکو به جای جدل به مطبخ رود تا کشتی طوفان زده من به ساحل آرامش و سکون برسد و اگر رگ غضب او متورم شد، من به طویله روم و کمی ستوران را رسیدگی کنم و وارد بیت نشوم تا عیال خونش از جوش بیافتد! 🔹و اینک من، شکر خدا، چهل سال است که بیشتر عمر را در طویله زندگی می‌کنم ... ✅ @Masaf