#حضرت_زینب_س_اربعین
عزیزم کجایی که خواهر رسید
فراق من و تو به آخر رسید
مرا مثل سابق صدا کن حسین
بیا حاجتم را روا کن حسین
پس از تو ندارم دگر سایه بان
پس از رفتنت، قامتم شد کمان
شده خواب راحت برایم حرام
امان از شلوغی و از ازدحام
همان کس که سیلی به سجاد زد
قدم به قدم بر سرم داد زد
مرا در کنار خودت خاک کن
بیا اشک چشم مرا پاک کن
دعا بود کارم ولیکن حسین
مرا خارجی خواند دشمن حسین
امان از غم و غصه ی بی حساب
امان از رسیدن به بزم شراب
اگرچه به سختی تکان می خورم
نیفتاده از روی سر چادرم
تمام تنم از کبودی پر است
دلم از نگاه یهودی پر است
بیا خاطرات مرا زنده کن
کمی مثل سابق فقط خنده کن
پس از تو دگر گریه شد کار من
گواهش همین دیده ی تار من
چهل شب شنیدم فقط از رباب
علی لایی لایی، علی جان بخواب
چه ها دیده ام من درین اربعین
شدم بعد عمری خرابه نشین
بپرس از هر آن روضه در این مسیر
ولی از رقیه سراغی نگیر
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
🔹
🥀🥀🥀🥀
سلام برمهدی صاحب الزمان
🥀
به سوی یار از ندارها سلام میرسد
خوشیم این سلامها به آن امام میرسد
شدیم بی نصیب از نظارهی رخش ولی
نگاه لطف او به ما علی الدوام میرسد
عطای یار و منعِ بخششاش یکیست باطناً
صلاح ماست هر دوتاش...، هر کدام میرسد
بریده میشود نخِ توسل اهالیاش
به پای سفرهای که لقمهی حرام میرسد
از این طرف گناه ما فقط به سوی او رسید
از آن طرف همیشه لطف و احترام میرسد
همین که بر دعا دو دست خود بلند میکند
به قلب ما همان دقیقه التیام میرسد
دلِ شکسته! از غریبیِ عقیله صبر کن
میآید آن امام و وقت انتقام میرسد
::
فدای دختر علی که با قد خمیدهاش
محلهی یهودیانِ شهر شام میرسد
چقدر کارِ این بزرگزاده سخت میشود
در آن زمان که کاروان به ازدحام میرسد
گرسنهاند کودکان و رو به کس نمیزنند
اگرچه بوی نان تازه بر مشام میرسد
✍ #محمدجواد_شیرازی
🥀🥀🥀🥀