eitaa logo
رهـــروانــ🇮🇷ــ و✌️یــت
1.8هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
14.3هزار ویدیو
1.2هزار فایل
این کانال درجهت روشنگری و بصیرت افزایی سیاسی؛اجتماعی واطلاع رسانی می باشد. نظرات انتقادات و پیشنهادات خود را بااین آیدی در میان بگذارید سپاسگزارم https://eitaa.com/Besmeallah110 @rahrovanevelayat2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔎دلالت‌های ده‌گانه انتخابات اخیر در سپهرسیاسی کشور 🔻خروجی انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی، یک تجربه سیاسی بزرگ در تنگنای شناختی_تبیینی نظام بود و دلالت های مثکثری در پی داشت که برخی از لایه‌های معنایی‌اش را از نظر می‌گذرانیم؛ 1⃣ دوقطبی چپ و راست کلاسیک که گاهی اخلاق و عقلانیت را قربانی هیجان و رقابت می‌کردند، خاموش یا کم رمق بود ولی رقابت و تنوع ناشی از خوانش‌های متفاوت از کارآمدی و انقلابی‌گری هم وجود داشت و تنور انتخابات را داغ نگه داشت. 2⃣ در شلوغی و آنارشی لیست ها و ناشناس بودن خیلی از افراد، ترکیبی از اسامی لیست ها به مجلس راه یافتند و فرو افتاد که حاکی از رشد سیاسی و بلوغ انتخابات بود. 3⃣ و کارآمدی و میزان صداقت و صراحت چهره ها از و رویاها و تبلیغات فریبنده، تعیین کننده‌تر بود و گذشته نقد(بد یا خوب) بر آینده نسیه غلبه داشت و رای موافق یا مخالف را مشخص می‌کرد. 4⃣ سیاست هم تاحدودی به یک ثبات و اهمیت و رسید و از سایه اقتصاد و... خارج شد. در واقع کم رمقی واقعی یا ذهنی و روایی اقتصاد جامعه، سیاست را از رونق نینداخت هرچند زخم هایی برداشته بود ولی تبدیل شدن سیاست به یک متغیر مستقل هم یک رشد اجتماعی غیرقابل اغماض است. 5⃣ جرقه در سیاست زده شد و اندیشکده های مردم نهاد و موسسات خودجوش از پیج ها و سلبریتی ها و سکوهای مجازی در و غربال و راستی آزمایی لیست ها در شهرها و استان های تعیین کننده سبقت گرفت. 6⃣ همانگونه که از عصر رسانه‌های جمعی و رسمی(ذهنیت‌ساز) به دوره و غیررسمی(عینیت‌ پرداز) گذر کرده ایم، عرصه سیاست هم به حوزه عمومی نزدیک‌تر شد و شناخت ها و تشخیص ها و اعتمادهای گزینشی متکثر مردم‌نهاد، از عنصر تبلیغات و کلیشه پیشکسوتی و رانت و عقبه تعیین کننده، پیشی گرفت. 7⃣ هرچند که پس‌مانده و عملیات روانی سنگین بیگانه در کاهش تبلور یا عدم افزایش جمهوریت نسبت به دوره قبلی مجلس موثر بود، اما اراده و تشخیص و ارتکاز عمومی بر پیش‌بینی های مسموم بیگانه غلبه یافت(هر متن ‌و پیام و کنش سیاسی را از حیث کم و کیف، علی القاعده در زمینه و نسبت با شرایطش باید تحلیل نمود). 8⃣ چهره های و تازه‌ای به عرصه حکمرانی معرفی شدند و به مجلس راه یافتند که یک در سطح کارگزاران می تواند تعبیر شود و سوخت و ساز جوانگرایی در ساخت اجتماعی را باید به فال نیک گرفت. 9⃣ در برخی حوزه ها و استان ها، از حالت جریانی و حزبی به مدل گفتمانی و ادبیات دانشی_انضمامی تغییر وضعیت داد و یک طلیعه نخبگانی در سپهر سیاسی کشور فارغ از ارزش‌گذاری آن گفتمان می تواند تلقی شود. 🔟 نهایتا اینکه "حرکت عمومی" به عنوان ایده "حکمرانی مردم‌پایه"در اندیشه رهبرانقلاب، فناوری "حلقه های میانی" را به عنوان نسخه بدیل جامعه شبکه‌ای و آلترناتیو جامعه مدنی با ماموریت "توان بخشی معرفتی"،گفتگوی خلاق و زیست جدی و بدون پارازیت در حوزه عمومی برای جلب مشارکت ساری و سیال سیاسی و اجتماعی نیاز دارد. ✍علیرضامحمدلو @rahrovanevelayat2
🔎ضرورت رای استراتژیک و ائتلاف جریان انقلاب 🔻برخی اوقات که در بازی های ورزشی، تیم رقیب را دست کم گرفتیم و نتیجه را به شکل ناباورانه از کف دادیم، تعبیر کارشناسی این بوده که "با دست خودمان کار را سخت کردیم". اما چرا در جریان انتخابات و در حالی که عقبه ما شهادت آیت الله رییسی بود و عقبه رقیب، تیم و جریان ورشکسته جناب روحانی، در شرایطی اضطراب آور نسبت به نتیجه به سر می بریم و مساله و وحدت بعنوان رمز پیروزی و انقدر سخت می شود؟ 1⃣ توان تولید اجماع/اقناع: وقتی هنوز صحنه را نمی بینیم و هستیم و با فرمول های فضایی ریاضی شکاف ها را تشدید و تفسیر می کنیم یعنی توان تولید اجماع را از دست می‌دهیم و خیال رقیب را بخاطر خودزنی ها و تکثر آگاهانه ولی دچار اختلالمان راحت می‌کنیم. 2⃣ توان توزیع ماموریت/تیم: وقتی توان و انرژی تیم ما صرف از درون جبهه می شود و بدون توجه به صحنه متفاوت ملی، جریان اختلافات مجلس را تعمیم و تکرار می کنیم یعنی به بلوغ تقسیم ماموریت در جبهه انقلاب نرسیده ایم و همچنان عرصه قدرت را بدون یکدیگر تدبیر و تصویر می‌کنیم. 3⃣ توان جلب مشارکت/مردم: وقتی بدون توجه به ۳۰ درصد مرددین جامعه در اصل رای دادن و بیش از ۲۵ درصد در انتخاب کاندیدای نهایی، معطوف به دوقطبی سازی رادیکال درون جبهه خودی قلم می زنیم و قدم برمیداریم یعنی توان جلب مشارکت هم نداریم.(وقتی بعد از ، درصد بالایی از مرددین و رای شناور را شاهد هستیم یعنی تبیین کافی و دقیق و نقطه زن صورت نگرفته و نوع تبلیغات کاندیداها تا به امروز ثمربخشی لازم را در پی نداشته است). 🔻؟ 1⃣ژنرال های جبهه و بدون توجه به ، صحنه را بازبینی کنند و بازتاملی در توفیقات خلق اجماع و آسیب های تکثر داشته باشند و سردرگمی و تکثر گزینه ها را مدیریت کنند. 2⃣ستادها و محترم نیز در خلق فضای "این یا آن فرقی نمی کند" همت گمارند و دیگری خود را جریان اصلاحات و اعتدال به نمایندگی فرد مشخص/پزشکیان قرار دهند و علیه همدیگر عبارت پردازی و نکرده و میتینگ ها و کارناوال های میدانی شان را در راستای وحدت گفتمانی جهت بدهند. 3⃣ جریان انقلاب نیز تلاش خود را در جبهه قرار داده و به جای دوقطبی کاذب و شکست آفرین جلیلی_قالیباف، دوگانه ظفربخش یا نزدیک به پیروزی و صواب رییسی_روحانی را با فکت های روشن و ریکاوری خاطرات دهه نود بازنمایی کنند. 🔻هرچند که امید چندانی به عقلانیت و اتحاد مشاورین و نزدیکان هیجان زده و عصبانی دوطرف تا به امروز مشاهده نشده اما امیدواریم که بدنه اجتماعی و فعال و مومن جریان انقلاب بتواند این سردرگمی را به یک نقطه روشن و امیدآفرین در و اپوزیسیون‌های دهه هفتاد ختم نماید. ✍علیرضامحمدلو
🔎پنج عامل و ده نکته درباره نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ 🔻بنظرم، پنج ساحت تعیین کننده در اخیر وجود داشت که نتیجه متفاوتی را رقم زد؛ ۱. سیاست ورزی بدون راهبر و میاندار فصل الخطاب ۲. سیاست ورزی بریده از فرهنگ و جامعه پردازی ۳. سیاست ورزی فاقد شبکه موثر مردمی ۴. سیاست ورزی بدون رسانه‌ روایت ساز ۵. سیاست ورزی در خلاء راهبرد انتخاباتی ترکیبی و مبتنی بر پیش‌بینی وضعیت های متکثر 🔻ذیل همین پنج ساحت، نکاتی تکمیلی را پیرامون نتیجه رخ داده تقدیم می‌کنم که بنوعی شرح و بسط محورهای مطرح شده هم می تواند تلقی شود؛ 1⃣ وقتی سیاست ورزی تکنیکال و شب امتحانی از تدریجی و استراتژیک سبقت می‌گیرد نتیجه این می شود که یک فرد غریبه از مقام اجرا با انتخاب مردم ولو با رای ضعیف و شکننده با حربه عملیات روانی و فعال سازی گسل های متنوع سیاسی_اجتماعی به کرسی می‌نشیند. 2⃣ در تفسیر و تکمیل بند اول اینکه وقتی بجای جامعه شناسی فرهنگ از جامعه شناسی سیاست جهت فهم بی‌تفاوتی یا کیفیت طعم دار و غافلگیرکننده بخشی از آراء انتخابات بهره می‌گیریم و تعصبات قومی با چاشنی حزبی را بدون در نظر گرفتن ذهن و ترور شده(بیشتر در اخبار رسانه های معاند یا مخالف و گاها در برخی از سریال های و بعضا در فیلم و سریال های خارجی و داخلی در طول زمان)، علت العلل ماجرا معرفی می‌کنیم یعنی در شناخت صحنه و زمینه دچار اختلال محاسباتی هستیم. 3⃣ در تکمیل بند قبلی وقتی خط اتصال فراگیر به و ارتباط چهره به چهره و از نزدیک با مردم را به نقطه مبهم سیاست و لحظه معلق انتخابات تقلیل می‌دهیم و به زبان ساده، مردم را دیر تحویل می‌گیریم، نتیجه عکس یا حداقلی هم درو می‌کنیم. 4⃣ وقتی حریف قومیتی، مذهبی و جنسیتی را جهت افزایش سبد رایش فعال می کند و ما نیز گسل درون گفتمانی را جهت کاهش آراء خود به او هدیه می‌دهیم، نتیجه ای جز پیچیده شدن ماجرا و در نهایت شکست در صحنه انتخابات منطقی نخواهد بود. 5⃣ وقتی در مقابل توان مالی و قدرت رسانه ‌ای رقیب، آلترناتیو و شبکه مردم سازی را دیر و خیلی دیر و بسیار پراکنده و بدون محتوای قوی و موثر و نقطه زن، استارت می‌زنیم طبیعتا در جذب آراء خاموش و مردد و سرگردان جا می‌مانیم. 6⃣ وقتی آنها روی ضعیف ترین گزینه شان به سرعت اجماع می‌کنند و ما روی بهترین گزینه هایمان هم تحلیل و اجماع راهبردی تا آخرین لحظه نداریم، فرصت عملیات جهت جلب و جذب لایه های دور جامعه و را از دست می‌دهیم و براحتی و با اختلاف اندکی قافله را میبازیم. 7⃣ آنگاه که با و بازی در زمین "آشناها" مشغول تخریب همدیگر می‌شویم و با خیال راحت و غفلت از میدان، پاس گل های کلیدی ایسم دار و لج درآور و رادیکال علیه خودی همراه با فرصت تنفس و دورخیز به رقیب می‌دهیم، نتیجه ای جز تردید و دلسردی و رای منفی به کاندیداهای خودی و ایجاد محیط امن با سپر اخلاق به کاندیدای مقابل اتفاق نمی‌افتد. 8⃣ وقتی رقیب با نمادپردازی و مصادره تم دیانت از شما پا به رقابت می‌گذارد و دست در سبد آراء شما می‌کند، گفتمان سازی و اتخاذ رفتار و منش اخلاقی خنثی بدون ایجاد و تاکتیک تبیین واقعیت رقیب و حواشی فکری و تیمی او یک روش ضعیف و کم بهره از جلب نظرات مردد و مخاطب سرگردان خواهد بود. 9⃣ مهمترین نکته اینکه ایرانی در طول این سه دهه ترور گردید و علیه جامعه بکار گرفته شد. سه مقوله بنیادی ، و که دربرگیری حداکثری در فهم و پذیرش عمومی داشتند و به تعبیر منطقی، قیاساتها معها بودند را در طول جنگ شناختی، ترور یا تفسیر وارونه نموده؛ از اولی به تعبیر کردند، دومی را به نام ابتذال و از ما ستاندند و سومی را با تعبیر مچ گیری و و شخصیت ستیزی از اثر انداختند. 🔟 وقتی اتاق های فکر ما به جای تدبیر و منطقه ای جهت مردم سازی در طول سالها و تغییر ریختار سیاسی و بافتار اجتماعی استان ها به نفع جبهه انقلاب، در فکر محاسبات و احتمالات ریاضی پیچیده و مکانیکی شب انتخاباتی بودند که کدام کاندیدا به نفع دیگری و در کدام مرحله باید کنار برود، نتیجه‌ای جز این عاید ما نخواهد شد. 🔻نتیجه اینکه در مانیفست جریان انقلاب که متکی به برای تدبیر عرصه های قدرت تعریف نمی‌شود، بایستی امر اجتماعی بر امر سیاسی مقدم شده و ذهنیت‌های رسوب یافته و شبهات ته نشین شده را در طول زمان مرتفع نمود تا اسیر قطبیدگی های فرهنگی_سیاسی و اجتماعی نشویم. 🔻۱.گفتمان سازی، ۲.شبکه سازی و ۳.شخصیت سازی برای جریان سازی و جامعه سازی یک ضرورت اجتناب ناپذیر برای جبهه انقلاب می تواند توصیف شود تا از تکرار تشتت و شکست جلوگیری نماید. ✍علیرضامحمدلو