🔎سه لایه جنگ شناختی و تحلیل تغییرات اجتماعی
🔹شاید این سوال برای شما هم پیش آمده باشد که تغییرات اجتماعی چگونه اتفاق میافتد. چگونه ذهنیت مردم جامعه عوض میشود و با تغییر نسلی، یک نگاه و #شناخت_وارونه و از واقعیت ها و تاریخ و جغرافیا پیدا میکنند. باید اذعان نمود که در ساحت های مختلف به عوامل مختلف بستگی دارد و به اصطلاح، چندعاملی و(multifactorial) است.
اما اگر از زاویه دید #علوم_شناختی و جنگ های سایبری بخواهیم نگاهی به تغییرات نرم اجتماعی داشته باشیم، چنین فرایند سه گانهای را می توان متصور بود:
1⃣ لایه اطلاعات(information): این سطح از جنگ شناختی با تکیه بر بمباران خبری، شایعات و فضاسازی و با هدف #تسخیر_افکارعمومی(public opinion) شکل میگیرد. در واقع دامنه و پهنای داده ها افزایش پیدا میکند و عمق دادهها در سطح پایینی قرار میگیرد و با تلاش در #فضاسازی، وضعیت شناختی جامعه هدف را مختل یا وارونه می کند و در حالت ناپایدار و هیجانی قرار میدهد.(نفوذ در جریان مطبوعات و شبکه های اجتماعی و خبری)
2⃣ لایه ذهنیتها(common sense): این سطح از جنگ شناختی، مربوط به اطلاعات سطحی جامعه نیست. بلکه متوجه اطلاعات پایدار و به اصطلاح #ارتکازات و عقل عرفی جامعه میشود. در جامعه شناسی از این سطح با عنوان شعور مشترک(common sense) یاد میشود. در روانشناسی نیز مفهوم #طرحواره با این واژه قرابت دارد که به دادهها و اطلاعات درونیسازی شده و رسوبیافته در ذهن اطلاق میشود. جنگ شناختی در این سطح با هدف فرهنگ سازی و #تغییر_عادتها و الگوی های شناختی جامعه هدف سر و کار دارد.(نفوذ در جریان فرهنگ و هویت و فیلم سازی و سبک زندگی)
3⃣ لایه معرفتها(knowledge): ایستگاه مبنایی جنگ شناختی، الگوهای بنیادین و معرفتشناسی جامعه هدف است. مثلا #اتاقهای_فکر و اندیشکده ها و دانشگاههای یک جامعه را بلخاظ پارادایمی، از عقلگرایی به تجربه گرایی و از هستیشناسی به زبانشناسی تنزل میدهند. یا از طریق تکنولوژی و تلویزیون و رسانه و با غلبه تصویر به تعبیر مارشال مک لوهان، #معرفتشناسی_عقلگریز را بر جامعه مسلط میکنند.(نفوذ در جریان تولید باور و علم و دانش)
🔸اهداف لایههای شناختی
▫️در لایه اول، مامور جنگ شناختی به دنبال #فضاسازی است و در لایه دوم جنگ شناختی در پی #فرهنگسازی است و لایه سوم نیز با هدف #معرفتسازی یا #ایدئولوژی_سازی و خلق واقعیت طراحی و تدوین و راهبری میشود.
🔸ابزار لایههای شناختی
▫️لایه اول، #خبرپایه است و با مطبوعات و شبکه های اجتماعی، دستکاری و مهندسی میشود. لایه دوم #فرهنگپایه بوده و بتدریج از طریق فیلم و سریال و سبک زندگی، ذهنیت جامعه هدف و ناخودآگاه اجتماعی و به تعبیری دیگر (common sense)، تغییر پیدا میکند.
▫️لایه سوم نیز #معرفتپایه بوده و بتدریج در ساحت تخصصی، از عقل گرایی و محوریت وحی به سمت تجربه گرایی و شبه علمها و نامعرفتها تغییر وضعیت میدهد. در سطح عمومی نیز معرفت شبکهای و دادهبنیاد و #اطلاعاتسرگردان و پرتکرار و تعمیم یافته مجازی، اعتبار پیدا می کند و جایگزین معرفت و باورهای مستدل و معقول(باور صادق موجه) میشود.
✍علیرضامحمدلو، مدرس رسانه و پژوهشگر علوم اجتماعی
#جنگ_شناختی
#سوادرسانه
#علوم_شناختی
@rahrovanevelayat2
🔎رفتارشناسی زیگزاگی پزشکیان در انتخابات
🔻اساسا مباحث شناختی را در #سه_دسته کلان می توان بررسی و جانمایی کرد.
۱. اطلاعات(Information): این دست از شناخت ها حاوی عدد و رقم و کدها و داده هاست که جهت آنالیز و ارزیابی یا معدل گیری از میزان بهره وری شخصی یا نهادی و بعضا جوسازی و #فضاسازی مورد استفاده قرار میگیرد./ #کارنامه و آمار چه میگوید؟
۲. ذهنیت ها(common sense): این نوع از شناخت، معلومات همه فهم و عامیانه بوده و ارتکازات و مشهورات و مقبولات فرهنگی و اعتقادی را شامل میشود که به طرق مختلف(استدلالی و آموزشی، تربیتی و فرهنگی یا تاریخی و جامعه شناختی) در ذهن افراد نشسته و مستقر شده است. این نوع از معلومات در راستای #فرهنگ_سازی و جریان سازی مورد استفاده قرار می گیرد./ #مردم چگونه/به چه می اندیشند؟
۳. معرفت ها(knowledge): این نوع از معلومات جنبه معرفت شناسانه و بنیادین دارند و برای #سیاستگذاری و فضای نخبگانی و گفتمان سازی دانشی بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد./ #برنامه چه داریم؟
🔻حیرت گفتمانی و دست خالی از برنامه و کارنامه
جریان اصلاحات با نمایندگی آقای پزشکیان برای اتخاذ فیگور انتخاباتی دچار یک سرگردانی و آنارشیسم گفتمانی بود(کنش در چارچوب نظام یا برعکس یا...). نه از حیث معلومات نوع اول یعنی اطاعات و عدد و رقم یا به تعبیری #کارنامه، حرفی برای گفتن داشت و نه گفتمان اصلاحات و اعتدال، توان #برنامه ریزی را برای الان و آینده مردم ایران در چنته میدید. در شرایط فقدان کارنامه(اطلاعات) و برنامه(دانش و گفتمان) و با توجه به جامعه شناسی انتخاباتهای اخیر و عدم اقبال مردم به جریان اعتدال و اصلاحات، تصمیم بر این گرفت که نوع دوم مباحث شناختی را دست گرفته و فقط با مقبولات مردم و ارتکازات جامعه سخن بگوید./توجه به فرهنگ و ذائقه عمومی جامعه
🔻روکش پوپولیستی(عوام فریبی) بر آنارشیسم گفتمانی(فقدان برنامه)
🔸موضع انتقادی و دست گذاشتن روی زخم های برساخته در دو سه سال گذشته و تاکید و تکرار کلیدواژه #سفره مردم توام با القای حرکت در ریل قوانین و ارجاع به بدنه کارشناسی(صراحت و افتخار به نادانایی در مباحث) و احترام به رهبری معظم و همچنین #سپر_آیات و روایات در پاسخ به سوالات، یک بسته عوام فریبانه و پوپولیستی ساخت که بدون حتی یک خط برنامه مدون و یا کارنامه مشخص در حل مساله های جامعه بتواند چهار مناظره چهارساعته(و پنجمی هم در پیش) و چندین برنامه کارشناسی را با اتکا به رویکرد نوع دومی پیش ببرد.
🔸در واقع یک #مدل_رفتاری_زیگزاگی را در پیش گرفت و هم از اصولگرا بودنش و اعتقاد به حق و عدالت و ولایت گفت و هم چهره مذهبی اش را به رخ کشید و هم موضع انتقادی کلان و اصلاح طلبانه اش را در میتینگ ها و فضای میدانی دنبال کرد.
🔻بازی در زمین رای رقیب!
🔸وارد مشاجره و مناظره تن به تن نشد و رقبای اصلی اش را تحریک نکرد و از کنار رقبای فرعی هم با سکوت و بایکوت عبور کرد. در واقع با این سبک و سیاق هم سعی کرد که سبد رای اصلاحطلبانه اش را پر کند(توسل به میتینگ ها و جلسات کارشناسی) و هم با سبد رای طرف مقابلش بازی کرده(فیگور مذهبی_مردمی) و بخشی از آراء سرگردان و نه چندان محکم را جابجا کند.(علی رغم اینکه شخصیت کاریزما و جذاب آنچنانی با عبارات ویژه هم ندارد)
🔻استراتژی و چه باید کرد؟
🔸با این اوصاف بنظر می رسد که #نزدیک_شدن کاندیداهای انقلابی بهمدیگر در روی صحنه علاوه بر پشت صحنه(ضمن نقادی جدی و گفتمانی پزشکیان از حیث بی برنامگی و تیم ائتلافی اعتدالی رفوزه) ضروری بنظر می رسد تا از #تلقی_شکاف به وجود آمده، بهره برداری منفی صورت نگیرد.
🔸این آرایش موجود و نوع نظرسنجی ها از میزان رای های منفی کاندیداها حاکی است که کاندیدای دوم جبهه انقلاب در صورت انصراف یکی به نفع دیگری، استحکام و مغناطیس کافی در #جلب_حداکثری_آراء را نشان نمیدهد.
✍علیرضامحمدلو