eitaa logo
رهـــروانــ🇮🇷ــ و✌️یــت
1.6هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
14.8هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 انتقام از تروریسم؛ معامله انقلابی یا ملاحظه دیپلماتیک 🔻 پل اسمیت از محققان برجسته موسسه دفاع ملی آمریکا می گوید: در جنگ، کشتن عنصر اساسی نیست، بلکه عنصر اساسی مجبور کردن دشمن به رفتار موافق اراده ماست. 1⃣ با شهادت محسن فخری زاده که از دانشمندان رده بالای صنعت دفاعی و هسته ای کشور بودند و به خیل یاران شهیدش پیوستند، ماجرای ترور تمام نشده و دو مخاطب دیگر نیز بایستی دچار یا شوند. 2⃣ مسئولین و تصمیم گیران نظام که بایستی دچار اشتباه محاسباتی شده و سیاست را مقدم دانسته و امنیت را اشتباه ترجمه کنند و افکار عمومی که تحت تاثیر اقدام اشتباه توام با وحشت مسئولین و تحریف روایی رسانه ها، دچار شوند و هیجان ترس تصمیم سازان‌را همراهی نمایند. 3⃣ می توان چنین گفت که این ترور دانشمند صنعت دفاعی و هسته ای باعث بن بست مذاکرات ایران و آمریکا می شود چون از دست چدنی رونمایی شد یا برعکس می توان این ترور را کاتالیزوری برای سرعت بخشی به مذاکرات با آمریکای دوران گذار از ترامپ به بایدن روایت نمود تا مدنظر اصلاح طلبان را تامین کند. 4⃣ چه قائل به مرگ مولف در تفسیر فکت ها و وقایع باشیم چه مبتنی بر ظهور رفتاری ماجرا عملیات فهم را رقم بزنیم، باید اذعان داشت آنچه که تمام کننده روایت ما از واقعیت هاست، سیستم عامل حاکم بر ذهن و جهان بینی ماست که یا با شجاعت گره خورده یا باترس آمیخته.. 5⃣ به تعبیر رهبر انقلاب "ترسوها نباید حرف از عقلانیت بزنند" که دستگاه محاسباتی شان مختل شده و توانایی ادراک و تصمیم گیری منطقی در موقعیت بحران را ندارند و طبیعتا حساسیت افکار عمومی را نیز جهت توجیه تصمیم مبتنی بر ترسشان نسبت به اصل و عمق ماجرا به حداقل خواهند رساند. 6⃣ ترور شخصیت های شاخص نظامی و علمی کاشت یا تزریق طرز فکر و هیجانی است برای محک جدید نظام جهت حرکت متقابل در قبال حساسیت ها و مرزهای ایدئولوژیک و اولویت های فکری اش و بدون شک امتداد رسانه ای خواهد داشت تا نتایج سیاسی و دیپلماتیک را برداشت نماید. 7⃣چه بسا به دلیل ترس از جنگ در اواخر دوره ترامپیسم و به بهانه گذر از تئوری مرد احمق، سکوت و مصلحت پیشه کنند و تیغ انتقام را غلاف نمایند که اشتباه استراتژیک و غلبه ترس بر دستگاه محاسباتی یعنی همین. کلاوزویتس نویسنده کتاب ماهیت جنگ می گوید: "اگر ما بتوانیم بر مغز دشمن تاثیر بگذاریم، دیگر محبور نخواهیم بود بر بازوهایش ضربه بزنیم". ✅ پیشنهاد انقلابی به مسئولین انقلابی در ساحت اطلاعاتی و عملیاتی این است که مراقب مردم ایران باشید که به بهای خون سلیمانی ها بدست آمده است و قرار نیست به بهانه های دیپلماتیک و جناحی برخی لیبرال مسلکان به خطر بیفتد... رهروان ولایت بستان آباد 🇮🇷 https://eitaa.com/rahrovanevelayat2
یک کنشگر و فعال رسانه ای در شرایطی که به جدی ترین انتخاب سیاسی کشور نزدیک و نزدیک تر می شویم، نقش رسانه ها در ریکاوری حافظه ملت و بیدارنگهداشتن چشمان مردم بسیار حیاتی بنظر می رسد. خیلی نمی توان شفاف سرود ولی در پس واژه ها و کلیاتی بر آن شدم تا ده ویژگی یک رسانه کنشگر را بازتعریف یا مرور نماییم و ان شاالله که سایه کنایه ها، سنگین تر از مصادیق و تاریخی که بر ما گذشت نباشند. ۱.زیر سایه گام برداشته و قلم می زند. وقتی افراط و تندوری از مبانی عبور می کند یا ترس و تفریط از آرمان ها چشم می بندد، تیغ عدالت از نیام در می آید و جیغ رسانه کنشگر نیز بلند می شود. ۲.آنتی پوپولیسم است. یعنی وقتی مدیران جامعه قصد خام کردن مردم را دارند و با الفاظ کف بازاری بجای حل مساله بر طبل شعار می کوبند، شلاق را بر پوست کلفت مدعیان بی عمل فرود می آورد.(از توصیه به جوانی تا سوپرمن هایی که طبق مدعا، ایران را برایمان نگهداشتند!) ۳.در غرق نمی شود. وقتی همه ساکتند و در موقعیتی که ابهام و تناقض و تردید، جامعه را فراگرفته، و فساد برخی مدیران غوغا می کند و عده ای بر فقر و جهل و دوقطبی سوار می شوند و معدودی نیز سواری می دهند، در این میدان غبارآلود، صدای مردم می شوند و خارج از قاعده بازی، مفسد را رسوا می کنند. ۴.رادیکالیسم را برنمی تابد. وقتی جامعه از نقد تهی شده و روشنفکران و دولتمردان در یک صف قرار می گیرند، رسانه ی کنشگر، دست تبانی را رو می کند و چون مشتی بر صورت دولتی و سبک اعلی حضرتی فرود می آید. ۵.با صنعت فرهنگ و هژمونی، بیگانه است. وقتی قدرت از کانال فرهنگ، خیز بر می دارد تا جامعه را در نوردد و با ساخت رضایت فانتزی، فرهنگ توده ای رقم می زند، کنشگر رسانه ای افشا می کند و در خامی و خماری جا نمی ماند.خلاف موج شنا کرده و تلویزیون و سینما و ورزش و سرگرمی و را با میزان خودآگاهی و بیداری ملت سبک_سنگین کرده و حساسیت نشان می دهد. ۶. و هرج و مرج است. همانطور که نظم مکانیکی و موافق طلبی بی روح را بر نمی تابد با بهم ریختگی و دیالکتیک بی نهایت نیز مخالف است. با فرد یا جناحی که ثبات معقول اجتماعی را به چالش بکشد میانه ای نداشته و با هرگونه نافی امنیت جامعه نیز دست به یقه می شود. ۷.فیک نیوزها را پاتوق دشمن می داند. بدون تعارف، افکار عمومی و آرامش خیال مردم را خط قرمز خود دانسته و نسبت به شعور اجتماعی غیور است و زین جهت هرگونه و نوع پیشرفته شان که دیپ فیک نام گرفته را طرح و پازل دشمن تعریف می کند. ۸. است. یعنی از طرف دیگران مهندسی نمی شود و اهل بده بستان نیست و سر اخبار و حقیقت معامله نمی کند. استقلال یک کنشگر رسانه ای مهمترین سرمایه اوست که فروشی هم نیست حتی به قیمت گزافی چون جان و آبرو به نفع اهالی زر و زور و تزویر غش نمی کند. ۹. آرمان فراموش نشدنی است. در نسبت با تولیدات رسانه ای فریب نمی خورد و ساده اندیش نیست. منابع تجاری و منافع سیاسیِ همراه متن های رسانه ای را درک می کند. یعنی هوشمندانه مصرف می کند و زیرمتن (لایه های دوم و سوم هدف) و فرامتن( تاریخ و جغرافیای و زمان و مکان ) هر متنی را واکاوی و رهگیری می کند. ۱۰.حقیقت را رسانش می کند. همزمان که عقلانیت چاشنی کارش بوده، هراسی نیز به جهت زبان گویا و قلم سرخش ندارد. را به چالش می کشد و وانمودها، مجازها و برساخته های اهالی سیاست و تجار را در ریل حقیقت، وزن کشی می نماید. نسبت هر شخص و جناحی را با حقیقت می سنجد و بی تعارف، اعتباریات را برملا می کند. [کارشناس رهروان ولایت بستان آباد ✍ ] 🇮🇷 @rahrovanevelayat2
🔴 | مقصد بعدی کیست؟‼️ 🔻داستان خانم کاترین شکدوم و ماجرای لجن پراکنی های فیک بر روی لباس سبز مقدس سردار جوانی نهایتاً با یک مصاحبه به پایان رسید و نهایتا تشت رسوايي شوالیه های مجازی که حیات شان در اسیدپاشی بر سیمای حقیقت و سپاه است از پشت بام افتاد 🔻 اما چند نکته در این خصوص: 1⃣ انتخاب سردار جوانی به عنوان سیبل و خال سیاه توسط یک اسنایپر توئیتری نشان داد دشمن در شناسایی، رصد و تخریب اتاق فکر و مرکز فرماندهی جهاد تبیین هوشمندانه عمل کرده است و این بُغض عنودان گواه و تاییدی است بر صراطی که اداره سیاسی سپاه در حال پیمودن آن است. 2⃣ ابلیسک های مزدور مجازی به سبک جدکبیرشان شیطان! با دام شهوت به دنبال اغواء و ترور افکارعمومی هستند. در جنگ اراده ها برای ترور شخصیت چهره های انقلابی و باورپذیری آن مین هایی با نام صیغه کاشته اند. مراقب باشیم 3⃣ پینوکیوهای فضای مجازی از گوبلز آلمانی آموخته اند برای اثربخشی بیشتر، دروغ ها را بزرگ و با جزئیات مطرح کنند. دروغ وقتی با ذکر جزئیات جعلی باشد تکذیب آن دشوارتر است. 🔹در جلسات این چندروز ، زبان بدن و کامنت برخی مخاطبین در واکنش به تکذیب ها شهادت میداد که این داستان دروغین، حتی به دیوار ذهن برخی عزیزان (که انتظار نبود!) هم رحم نکرده و آنها را هم از ترکش جنگ ادراکی بی نصیب نگذاشته!. 4⃣ دشمن با راهبرد رسانه ای گاهی چنان در این تونل مخوف می‌دمد که هیچ کس جرات مخالفت نکند و "سکوت" مقدس و مقدم باشد بر هر تکذیب و هر روشنگری. در جهاد تبیین بایست به جنگ نابرابر با بوق و کرنای شیپورهای حریف برویم 5⃣ این داستان تلخ با تکذیب طرفین پایان شیرینی داشت ولی دکان فضای مجازی پر است از داستان هایی از این قماش. دروغ هایی که گاهی سالها موجب قضاوت های نابجا و نادرست می‌شود و چقدر سخت است آنانکه نادانسته در فضای مجازی آبروی مومن را به بازی می‌گیرند و "یَحسبُون اَنَّهم یُحسنونَ صُنعا" 🌸 به پایان آمد این داستان ولی این حکایت تلخ همچنان باقیست!؛ مقصد دیگر ترور کیست؟! 🖌 @rahrovanevelayat2
از تبار قاسم...: عاشورا، مارپیچ سکوت اُموی و پلورالیزم مدل های حمایتی قال الامام الحسین (ع): «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون» «مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان می‌چرخد و تا وقتی زندگی‌هاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک می‌شوند.» چرا امام زمان عاشورا و زمین کربلا تنها ماند؟ اینکه جامعه سال۶۱ دچار انحطاط گفتمانی و شیب تند فساد شده بود، برای تحلیل کفایت نمی کند. مردم چگونه پذیرای تفکر اموی سلطه طلب، فسادمحور، دیکتاتور و میمون باز شده بودند؟ پروپاگاندای معاویه و سه اتفاق مهم یزید وارثِ فاسِد سلطه اُمَوی معاویه بود و پروپاگاندای ۲۰ساله معاویه توانسته بود سه اتفاق مهم را برای ساخت و مهندسی واقعیت های اجتماعی رقم بزند. اینکه انگاره های اعتقادی_سیاسی مردم را دچار تشکیک و تغییر کرده بود و امامت از سیاست و خلافت جدا شده بود. اینکه سطح ایمانی_اخلاقی مردم را بشدت تنزل داده بود و ذائقه عمومی به فساد و سکوت عادت کرده بود. در مرحله نیز کنشگری منفعلانه، راحت طلبانه و مدل حمایت دیپلماتیک را تبدیل به یک امر بین الاذهانی کرده بود. مدل های شش گانه حمایت اگر بخواهیم فرهنگ عمومی را که ذیل حاصل از نظام سلطه اموی رنگ و بوی انفعال و گرفته بود، تحلیل نماییم، سوژه مطالعاتی و درک فرهنگی مان را به مدل های متکثر حمایت در صحنه عاشورا و حرکت انقلابی امام حسین(ع) متمرکز می کنیم. حمایت منفعلانه: حمایتی کم خاصیت که صرفا به دعا و راز و نیاز خلاصه شده بود و اثری از شجاعت و دیانت مقتدارنه در آن دیده نمی شد. را به نفع ترک کرده و با نام زهد و عبادت، معنویت فانتزی در پیش گرفته بودند. این طیف بزرگترین افتخارشان دعا برای جان امام حسین بود و حتی گفتمان امام را نیز چه بسا قبول نداشتند. حمایت گزینشی: همان بندگان دلسوز و بزدلی که فقط اسب و شمشیرشان را برای امام پیش کشیدند و در دل نیز با امام بودند، اما جانشان و عملکردشان بتمامه در گرو دستگاه فکری و عقیدتی امام تعریف نشده بود. حمایت مشروط: افرادی بودند که در طول زندگی برای تک تک رفتار مثبت خود، چرتکه می انداختند و خیلی دیپلماتیک و برد_برد، دین و زندگی را مصرف می کردند. همین طیف و قشر دیپلمات تا آخرین روزها نیز با امام بودند ولی با بلند شدن بوی مرگ و شهادت، را در پیش گرفتند. حمایت مستشارانه: صاحبان این فکر با امام بودند و ضدسلطه نیز فعالیت هایی داشتند ولی در با امام دچار اختلاف بودند. پیشنهاد یمن و جنگ های چریکی و پارتیزانی هم دادند و اما فراموش کرده یا دچار شده بودند و فلسفه جهاد که ذیل منطق امامت باعث قرب الهی می شد را از یاد برده بودند. حمایت متاخرانه: تیپولوژی این دسته نیز مثل قبلی ها و حتی بیشتر از مستشاران از جهاتی به یاران امام نزدیک بود. این ها دل در گرو امام داشتند و ایمان و عملکردشان نیز کم و بیش معدل خوبی داشت، اما در و حرکت در معیت ولایت را هنوز نتوانسته بودند به عنوان یک ضرورت اولیه و همیشه همراه، درک نمایند. روزی عبادت، روزی خانواده و روزی مباحث و احکام دیگر را بر ولایت ترجیح دادند و در نهایت نیز کمی دیر یا خیلی دیر به معرکه نصرت شتافتند. حمایت کنشگرانه مومنانه: این طیف که ایمان و معرفت و عمل را بر محور ولایت گره زده بودند و به یک وحدت بینشی_کنشی_گرایشی با مکتب امام رسیده بودند و با تمام وجود و در سراسر زندگی، ذیل گفتمان امام و انقلاب حرکت کرده بودند و در آخرین کنشگری مومنانه نیز با غلبه بر مارپیچ سکوت حاکم و پاشنه آشیل های انفسی و آفاقی چون تردید و تاخیر و حسابگری و...به امام زمان خویش نائل شدند. ۴ واقعه عاشورا علیرضامحمدلو @rahrovanevelayat2
🔎هشتگ سازی، واکاوی راهبردی و آسیب شناسی بدون مقدمه تاملاتی در باب پیامدسنجی هشتگ سازی تقدیم می‌کنم: 1⃣روانشناسی هشتگ سازی و تولیدخشم: محور کنترل افکارعمومی در عصر امپراطوری رسانه، است. هشتگ سازی نیز بعنوان ابتکار سایبری، در خدمت جلب توجه و تمرکز به یک موضوع و از مسائل هم عرض یا موازی به کار می‌رود. سوای از اقتصاد توجه و حواس پرتی، طبق اذعان مطالعات ارتباطی و فرهنگی، معماری و طراحی توییتر بر مبنای صورت گرفته و اینستاگرام برمبنای خودنمایی و شهوت است. هرچقدر کاراکترها کوتاه می‌شود، فرکانس استدلال پایین می‌آید و هیجان افزایش می‌یابد. 2⃣جامعه شناسی هشتگ سازی: از آنجایی که هشتگ به یک زبان نو در عصر اطلاعات و جامعه شبکه ای تبدیل شده، این فقره اگر در خدمت نظام حاکم باشد، زبان انسجام و تولید و تخلیه انتقادات و پیشنهادات است، اما اگر علیه نظام حاکم باشد، و تولید گسل و تهدید با ایجاد کمپین های اپوزیسیونی به شمار خواهد رفت. فارغ از این ماجرا، هشتگ سازی توان فرقه سازی و جامعه را هم فراهم می‌کند. 3⃣هشتگ سازی، سیاست و دمکراسی کنترل شده: ادعای دولت های مدرن امروزی، سیاست ورزی دمکراتیک است. نقش و مشارکت مردم در پیشبرد ارزان و سریع اهداف دولتی و حاکمیتی پررنگ شده است. فضای سایبر را هم بدلیل حضور پررنگ مردمی‌اش، ذیل توسعه دمکراسی تعریف می‌کنند. اما نکته اینجاست که هشتگ سازی با ژست دمکراتیک، معادلات بازی را تغییر می‌دهد و یک را رقم ‌می‌زند. وقتی بیش از یک سوم اکانت های توییتر جعلی باشد بطوری که صدای CNN و دویچه وله آلمانی و...هم درمی‌آید، یعنی هشتگ سازی با لشگر رباتیک، صرفا یک و صدای مردم است نه یک ! 4⃣هشتگ سازی و مارپیچ سکوت: وقتی با اکانت های جعلی به یک موضوع ضریب داده و صورت می‌گیرد، اتفاق پیچیده ای بنام (وحشت از مخالفت با فضای مجازی) رقم می خورد. دلیل این رویداد رسانه‌ای آنجاست که بصورت کاملا رباتیک، ۵۰۰ میلیون هشتگ با نام مهسا امینی در راستای اکثریت سازی و ساخته می‌شود که حتی شبکه سعودی‌نشنال هم مسئولیت ساختگی آن را متوجه توییتر می‌کند. در صدد تحقق مارپیچ سکوت، تحمیل عقیده و سرکوب هرگونه مخالفت با گفتمان هشتگی است. 5⃣هشتگ سازی و فلسفه: موضوع و مساله مرکزی فلسفه از ارسطو تا به امروز، واقعیت و هستی شناسی است. ژان بودریار اندیشمند فرانسوی، تکنولوژی را عاملی برای تغییر مناسبات هستی شناختی تعریف می‌کند. فراواقعیتی که بودریار از آن سخن گفت، مصداق امروزی اش را در همین هشتگ سازی می‌توان‌ یافت. موقعیتی که واقعیت، نه بازنمایی که می‌شود. او وقتی واقعیت جنگ خلیج فارس را دستپخت CNN بدون شلیک حتی یک گلوله می‌داند، در قبال حادواقعیتی که توییتر با مدد و محقق می‌کند، چه خواهد گفت!؟ 6⃣هشتگ سازی و خطای استراتژیک: فراموش نکنیم که راهبردها در پی حل مسائل و واقعیت های میدانی با نگاه به آینده نوشته می‌شوند. وقتی که واقعیت توسط هشتگ سازی، و خلق شد، طبیعتا برای اتاق های فکر و تصمیم سازان و دولتمردان کشورها، و اختلال راهبردی رخ خواهد داد. تصویرسازی و داده‌کاوی وقتی مهندسی می‌شود، پردازش و عقلانیت استراتژیک را هم دچار خطا و گمراهی خواهد کرد. تصمیمات غلط برای آینده‌ مطلوب به دلیل داده ها و تصاویر غلطی است که از وضعیت موجود، رصد می‌شود. 7⃣ژئوپلیتیک هشتگ سازی: وقتی رسانه با توسل به هشتگ سازی، تصویری فیک و ناامن از وضعیت جامعه به صحنه ملی و بین‌المللی منعکس می‌کند، ریسک سرمایه‌گذاری را بالابرده و را از بازارهای کشور به دنبال خواهد داشت. از طرفی همراهی و اجماع جامعه جهانی برای و تهدید علیه کشور را نیز می‌تواند در پی داشته باشد. شرکای استراتژیک منطقه ای و جهانی هم چه بسا همکاری‌های سیاسی و اقتصادی و نظامی را به حالت تعلیق درآورند و برخی محورهای ایدئولوژیک نیز دچار و ناامیدی خواهند شد. 8⃣هشتگ سازی و ابتذال فرهنگ: نبض جامعه دیروز ما، فرهنگ بود و فرهنگ هم مقوله ای معرفت پایه به شمار می‌رفت. مکانیزم رشد و تعالی اش، کتاب و منبر و دیالوگ و انتقال معرفت و تثبیت عقلانیت بود. نبض جامعه شبکه ای و پلتفرمی امروز، است. افکار عمومی یک پله نازل از فرهنگ است و شاید فرهنگ در موقعیت و ، تعریف نامناسبی نباشد. افکار عمومی هم برخلاف فرهنگ که معرفت پایه بود، است. هشتگ‌ها بصورت ویروسی، افکارعمومی را مسموم می‌کنند و با افزایش هیجانات، عقلانیت را کاهش داده و فرهنگ را به و سرگردانی نزدیک‌تر می‌کنند. ✍علیرضامحمدلو، مدرس رسانه و پژوهشگر علوم اجتماعی @rahrovanevelayat2
🔎الگوریتم اغتشاشات؛ از تروریسم تا لُمپنیسم 1⃣تروریسم عریان و بازی با مرگ: وقتی دست اغتشاش‌ و پشت صحنه قضایا از اکثریت خالی می شود، با خشونت و ترور بجای کشته سازی های فیک، جبران مآفات می کند تا بازی مرگ همچنان ادامه داشته باشد. جنبش به اصطلاح بی‌سر صهیونیستی_آمریکایی برای تنفسی دوباره، به خون و احساسات و وحشت و نفرت احتیاج دارد. این بار نه یک دختر که یه کودک را هدف و بهانه می‌سازد. این فرمت اوباشی، چیزی جز و انتقام از مردم نمی تواند باشد. 2⃣صحنه سازی و مسمومیت جریان خبری: فاز ترور که در ۲ یا ۳ نقطه از کشور صورت گرفت، در گام دوم نیاز به و تولید گمانه دارند. پرفورمنس(آرایش هنری صحنه) و انگاره سازی را رسانه های مواجب بگیر و بنگاه های خبرپراکنی به وقیحانه ترین حالت ممکن رقم می‌زنند. حساب توییتری رادیو اسرائیل می‌نویسد: کیان پیرفلک بدست رژیم بچه کش آخوندی کشته شد. دروغی بزرگ و انگاره‌ای عاری از روایت که بدلیل ، قدرت مانور پیدا می‌کند. 3⃣پرسه زنان فریب خورده و سرگردان مجازی: راجرز جامعه شناس، اعضای جامعه ای را که از یک پدیده(شامل خبر تازه هم می‌شود) پیروی می کنند به پنج قسمت تقسیم می کند: ۱.نوآورها(واردکنندگان) ۲.زودپذیرها،۳.اکثریت زود ۴.اکثریت دیر ۵.دیرپذیرها ▫️پرسه زنان مجازی، از دسته زودپذیرهایی هستند که جریان انتقال پدیده و خبر محسوب می‌شوند که اگر نباشند، این پدیده به ذهن و زبان ، نمی‌رسد. 4⃣اِلیت های خاموش و بی تفاوت: وقتی جامعه دچار مسمومیت اولیه می‌شود، قبل از شکل‌گیری مدیریت بحران و سرخط شدن کمیته های اضطرار، خواص و روشنفکران جامعه، شانه به شانه رسانه های همسو در خط مقدم تبیین و روایت سازی جهت خنثی سازی مسمومیت، بایستی فعال شوند. اگر و تریبون داران و اِلیت های جامعه، خاموش باشند، جامعه را نیز مبتلا به می‌کنند. همینجاست که پیام منفی زودپذیرها به ، منتقل می شود و فضا به نفع جریان معاند تغییر می‌کند. 5⃣لمپن‌های کف میدان و شعبان بی‌مخ‌ها: وقتی که فضا ملتهب شد و اختلال پیام صورت گرفت و احساسات منفی و صورت گرفت، گروه اراذل با پوشش رسانه ای و جمعیت سازی برای خونخواهی، برای خانواده مقتول ایجاد کرده و با تحریک احساسات، چهل روز جدید را استارت می‌زنند. متاسفانه مادر کیان پیرفلک نیز در تله اکانت های معاند و همسو با پیج هایی چون رادیو فردا، اسراییل فارسی، بی‌بی سی فارسی و من و تو و...که فالو دارد، شعارهای ساختارشکنانه جمعیت مثلا عزادار را با اتل متل های وقیحانه، لیدری می‌کند. ✍علیرضامحمدلو، تحلیگر رسانه و علوم اجتماعی @rahrovanevelayat2