#یک_قاچ_کتاب📚📚📚
جابر حیران است. میداند حسین(ع) نزدیک اوست اما نه چشم دیدن دارد و نه پای رفتن. بار دیگر میگوید: حبیب لایجیب حبیبه؟ سکوت در صحرا میپیچد. صدایی به گوش نمیرسد. جابر دیگر رمق ایستادن ندارد. درجا مینشیند و خاک بر سرش میریزد و خودش پاسخ سؤالش را میدهد: «چه تمنای جواب داری ای انصاری؟ که حسین(ع) در خون خود آغشته است و بین سر و بدنش جدایی افتاده!»
📚اربعین طوبی
🖋 سید محسن امامیان
#یک_لقمه_کتاب
#مربی
#الگوی_موفق
#هویت_زن
#بانو_تراز
#سلامتی
🧕🧕🧕🧕🧕
https://eitaa.com/rahrovanhazratkhadej