موسسه رهروان مهدویت بروجرد
بشتابید بشتابید🏃♂🏃♂🏃♂ یک فرصت استثنایی👌👌 🌺هفته عفاف وحجاب بهترین فرصت برای خرید محصولات حجاب
زمان فروش
فقط هفته حجاب
با تخفیف ویژه به قیمت عمده فروشی
صبح ها از ساعت ۱۰ الی ۱
بعدازظهرها از ساعت ۶ الی ۸
🔴 بارونِ تخفیفه 🌦🛍
-- کجا؟😯
انتشارات آیین فطرت😌، ناشر آثار استاد محسن عباسی ولدی
-- به چه مناسبت؟🤔
سالگرد ازدواج مولا و بانو😍
-- چقدر تخفیف میدن؟
۲۰ تا ۶۰ درصد😃
‼️بستۀ ویژۀ مجردا و بستۀ ویژۀ همسرا هم دارن که بجز تخفیف، یه کتابم باهاش هدیه میدن🎁
-- تا کی؟🤩
فقط تا آخر همین هفته⏳
❤️ کد تخفیف اینجاست👇
•┈┈┈┈┈┈••✾☔️✾••┈┈┈┈┈┈•
https://ketabefetrat.com/تخفیف-بارون
•┈┈┈┈┈┈••✾☂✾••┈┈┈┈┈┈•
🍃 یار دلسوز من
گاهی آدم قشنگ حس میکند دنیا برایش به آخر رسیده.
هر طرف که میرود، به دیوار میخورد.
صدای قهقهۀ دنیا را هم خوب میشنود.
ایستاده و به حیرتِ آدم از ته دل میخندد.
دوست داری در میان قهقهههای دنیا
کاری کنی که دلش آتش بگیرد
امّا زورت نمیرسد، باید بایستی و آتش بگیری.
این روزها قصّۀ دنیا برای من همین طور ورق میخورد.
صدای قهقهۀ دنیا گوشم را کر کرده.
آقا! وقتی میبینم زورم به دنیا نمیرسد، بدجور دلم میگیرد.
نه این که فکر کنی فقط برای تو دهنی زدن به دنیا دنبال پاسخ این سؤالم
امّا خودت هم میدانی که هیچ چیزی به اندازۀ جواب تو
نمیتواند دل دنیا را آتش بزند؟
آقا! با من دوست میشوی؟
بگو دوست میشوی
تا از دیوارهای تو در تویی که دنیا دورم کشیده رها شوم
بگو دوست میشوی
تا آتشی که دنیا به دلم زده، خاموش شود
بگو دوست میشوی
تا هوس دست انداختن من از سر دنیا برود.
میدانم که اگر نخواهی با من دوست شوی، به زبان نمیآوری
چون میدانی که اگر بگویی با من دوست نمیشوی
صدای قهقهۀ دنیا چنان سر به فلک میگذارد که مرا خواهد کشت.
تو دلسوزتر از این حرفهایی!
شبت بخیر دلسوز من!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
یعنی امروز همه فروشندگان رعایت حجاب اسلامی رو نموده بودند ؟ که ما حتی گزارش یک بدحجابی نداشتیم !!!!!
یعنی میشه گفت که ما دغدغه حجاب رو نداریم و از دیدن بدحجاب وبی حجاب ناراحت نمیشویم که بخواهیم با دادن یک گزارش ؛ با آن مبارزه کنیم؟!
نکنه ما تبدیل به آدم هایی شدیم که فقط غر میزنیم اما در هنگام عمل سکوت می کنیم ؟!
یقینا این بی تفاوتی وسکوت ما در برابر اشاعه بی حجابی است که باعث شده مسئولین هم کاری با متخلفین نداشته و جامعه به سمت بی حجابی و فساد کشیده شود 😭
باید به بخش اما کن واصناف نیروی انتظامی بگوییم که شما راحت بخوابید که ما مردم روحیه مطالبه گری و مبارزه با بی حجابی و بدحجابی را از دست داده ایم و به زندگی کردن در کنار آنها خو گرفته ایم تا جایی که حوصله نوشتن یک گزارش وتحویل آن به موسسه رهروان مهدویت را هم نداریم
فردا منتظر ارائه گزارش های شما از فرو شندگان بدحجاب و با ذکر محل کارشان وساعت حضورشان ؛ هستیم
@rahrovanmahdaviyat
دوستان پرسیده بودند گزارش چی ؟
لطفا متن زیر رو که چند روز پیش در کانال گذاشته شده بود رو بخونید👇👇👇
عزیزان ان شاء الله این هفته اگر از راه صحیح وقانونی جلوی مظاهر
بی حجابی درفروشگاهها گرفته شود امیداست که بتوانیم برای همیشه با این پدیده شوم مبارزه نماییم
@rahrovanmahdaviyat
#شهید_برونسی
✅ با خیال راحت بخورید...
همسر ایشان: نخستین فرزندمان هفتماهه بود که به شهر مشهد مقدس آمدیم. ابتدا خود آقای برونسی آمده بودند و بعد هم نامهای برای پدر نوشتند که اگر دوست دارید دخترخانمتان را بفرستید به مشهد، اگر هم دوست ندارید من حرفی ندارم، فقط فرزندمان را نزد من بفرستید. من حتی اگر کلاهم نیز در آن روستا بر سر نیزه بیفتد نمیآیم آن را بردارم! چون تقسیم اراضی صورت گرفته و اشکال شرعی دارد و عوایدش حرام است. ...
ابتدا که ایشان آمدند مشهد، در یک کارگاه ماستبندی و مغازه لبنیاتی مشغول کار شدند و روزی پنج تومان به او حقوق میدادند. ... یک هفته بعد از آنکه ما آمده بودیم مشهد، آقای برونسی روزی آمد و گفت که من دیگر نمیروم در آن لبنیاتی کار کنم. گفتم به چه دلیل؟ آنجا که نزدیک خانه است و از این حرفها. جواب داد صاحب آنجا هر وقت میخواهد شیر به مردم بفروشد، از قبل مقادیر زیادی آب به شیرها اضافه کرده است.
آن آبهای اضافه را خود من باید با شیرها مخلوط کنم. بعد هم شیرهای ناخالص و تا حدی تقلبی را من باید پای ترازو ببرم. حالا از من و شما گذشته، ما هیچی! این بچه چه تقصیری دارد![؟] اگر او الان نان حرام بخورد، فردا میخواهد چه موجودی بار بیاید؟ بدین ترتیب شهید برونسی از آن لبنیاتی بیرون آمدند و بلافاصله در یک مغازه سبزیفروشی ... مشغول کار شدند ولی دوباره چند روز بعد دیدم که آمده و میگوید اینجا هم دیگر سر کار نمیروم.
یک سری بیل و کلنگ و وسایل مربوط به بنایی خریده و با خود به خانه آورده بود. گفتم با اینها میخواهی چهکار کنی؟ گفت از فردا میخواهم با این وسائل سر گذر بایستم تا برای کسانی که کار بنّایی دارند کار کنم. سبزیهایی که صاحبکارم در آن سبزیفروشی به دست مردم میدهد پر از گِل و زائدات است و پولی که مردم میپردازند صرف هزینه سنگینیِ افزوده و غیرواقعی به این سبزیها میشود. بنابراین هر نانی که از آنجا در بیاید دارای اشکال شرعی است. ...
آن زمان من سن و سال کمی داشتم و گاهی که بین من و همسرم حرفی سخنی رد و بدل میشد، میپرسیدم ما این همه راه را از روستا هم آمدهایم و شما مدام شغلت را عوض میکنی، حالا مردم روستا و فامیلها آیا به ما نمیخندند؟ آیا نمیگویند این آقا عبدالحسین، ملکی را که از ناحیه تقسیم اراضی سهم قانونی خودش محسوب میشده قبول نکرده و رفته سر گذر ایستاده و میخواهد کار بنایی کند؟
ایشان در پاسخم گفت این حرفها و سخنها هیچ عیبی ندارد، بلکه درآوردن نان حرام با عیب و اشکال همراه است. این بچه اگر با نان آمیخته با حرام بزرگ شود، خدا میداند که فردا چگونه بار میآید و در جامعه چگونه ظاهر میشود. ولی در مقابل اصلاً ننگ نیست که من سر گذر جویای کار باشم و نان سالم و حلال دربیاورم. خلاصه، چند روزی رفته بود سر گذر که ایشان را بردند سر کار ...
روزی را به خاطر دارم که ایشان از صبح رفتند سر کار بنّایی. غروب که شد، دیدم در بازگشت، اسباببازیهایی برای بچهها خریدهاند، از آن طرف هم پاکتهایی مملو از موز و چند نوع میوه دیگر خریده بود و با افتخار و غرور میگفت نگاه کن! من امروز خیلی خوشحالم، چرا که هرچه از اینها بخورید کاملاً حلال و طیب و طاهر است.
خب من که او را کاملاً میشناختم و میزان تقیدات شرعیاش را میدانستم، با تعجب میپرسیدم درآمد شما که همیشه حلال است، مگر درآمد امروزتان چه فرقی با دیگر روزها دارد؟ میگفت: «امروز با همیشه فرق دارد، چون آنقدر عرق ریختهام که هرچه حساب کنید نانمان حلال و پاک و سالم است؛ با خیال [راحت] از اینها ... بخورید، هیچ غشی در آن نیست، خیلی برای این نان زحمت کشیدهام، من همینطور کارها را دوست دارم».
📚شاهد یاران - شماره ۹۴ و ۹۵
#رزق_حلال
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
پیام از حوزه بسیج خواهران حضرت زینب شهرک اندیشه
@rahrovanmahdaviyat