eitaa logo
رهروان شهدا🕊 قرارگاه ام الائمه س شرودان
194 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
7.2هزار ویدیو
316 فایل
اللهم ارزقنا شهاده فی سبیلک اینجا آغاز راهی است بی پایان برای همه ما اِمـٰام‌زمـٰانَـم . .💚 مـرا با دور شدن ازخودٺ امتحان نڪن من ‌بھ ‌بهانھ ے ‌درکناࢪِتو بودن نفَس مۍڪشم!💚 ♥️↝السلام‌علیڪ‌یابقیھ‌اللہ❤ @rahrovanshohadarahhagh
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️حکایات و حکمتها ⭕️نپرداختن بدهی دیگران ✍️حاج ميرزا حسين نورى صاحب «مستدرك الوسائل» از دارالسلام نورى حكايت مى ‌كند: از عالم زاهد سيد هاشم حائرى كه مبلغ يك صد دينار كه معادل ده قران عجمى بود از يك نفر يهودى به عنوان قرض گرفتم كه پس از بيست روز به او برگرداندم، نصف آن را پرداختم و براى پرداخت بقيه آن او را نديدم جستجو كردم، گفتند: به بغداد رفته. شبى قيامت را در خواب ديدم، مرا در موقف حساب حاضر كردند، خداوند مهربان به فضلش مرا اذن رفتن به بهشت داد. چون قصد عبور از صراط كردم، زفير و شهيق جهنم مرا بر صراط نگاه داشت و راه عبورم را بست، ناگاه طلبكار يهودى چون شعله ‌اى از جهنم خارج شد و راه بر من گرفت و گفت: بقيه طلب مرا بده و برو. من تضرع كردم و به او گفتم: من در جستجويت بودم تا بقيه طلبت را بپردازم ولى تو را نيافتم. گفت: راست گفتى ولى تا طلب مرا ندهى از صراط حق عبور ندارى. گريه كردم و گفتم: من كه در اينجا چيزى ندارم كه به تو بدهم. يهودى گفت: پس بجاى طلبم بگذار انگشت خود را بر يك عضو تو بگذارم. به اين برنامه راضى شدم تا از شرش خلاص شوم، چون انگشت بر سينه‌ ام گذاشت از شدت سوزش آن از خواب پريدم! 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامى، ج 13 نوشته استاد حسین انصاریان 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🌷کانال رهروان شهدا🌷 🆔ʝơıŋ➘ |❥ @rahrovanshohadarahhagh
⚡️حکایات و حکمتها ⭕️از دين جديد به نان و نوایی رسید! ✍️امام صادق عليه السلام مى فرمايد: شخصى به تنگدستى مبتلا شد، هر چه فعاليت كرد، موفق به اصلاح معاش مادى خود به نحوى كه مى خواست نشد، شيطان او را وسوسه كرد تا پايه گذار دينى شود و از اين راه به نان و نوايى برسد. دينى را از پيش خود اختراع كرد و مردم ساده دل و عوام را به آن دعوت كرد و بيش از آنچه كه مى خواست به نان و نوا رسيد، پس از مدتى پشيمان شد و تصميم به توبه گرفت، پيش خود گفت: آنان كه به من ايمان آوردند، بايد همه را جمع كنم و اعلام نمايم كه من در تمام برنامه هايم دروغ گفتم. همه را جمع كرد و به آن ها اعلام نمود، ملت در جوابش گفتند: نه، دين تو دين صحيحى است، ولى خود تو در آيينت دچار شك و وسوسه شده اى! چون اين وضع را ديد، زنجير غل دارى تهيه كرد و به گردن انداخت و پيش خود گفت: از گردنم بر نمى دارم تا خداى مهربان مرا بيامرزد. 🔴به پيامبر زمانش خطاب رسيد كه به او بگو: به عزتم قسم اگر توبه ات تا قطع شدن تمام اعضايت ادامه پيدا كنند قبول نخواهم كرد مگر كسانى كه به آيين تو مرده اند. زنده كنى و آن ها را از اين گمراهى برهانى!! 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامى، ج 13 نوشته استاد حسین انصاریان 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🌷کانال رهروان شهدا🌷 🆔ʝơıŋ➘ |❥ @rahrovanshohadarahhagh
⚡️حکایات و حکمتها ⭕️آنچه گفتند به درد شما نمى‏‌خورد، عمل خالص كن! ✍️آيت اللّه بروجردى، يكى از اعاظم علماى شيعه و فقهاى بزرگ مذهب بود، شخصيّت ممتاز علمى و عملى ايشان باعث گشت كه در زمان وى، حوزه علميه قم از چنان عظمتى برخوردار شود كه صداى دانش و مذهب شيعه به بسيارى از كشورها برسد. نقل مى كنند: يك روز عدّه اى از علماى بلاد در محضر آيت اللّه بروجردى جمع بودند، در برابر ايشان صحبت از خدمات ارزنده آن جناب به ميان آمد و هركسى گوشه اى از برنامه هاى پراهميّت ايشان را اعم از پربار كردن فقه، عظمت دادن به حوزه، چاپ كتب علمى، تأسيس دار التّقريب، ساختن مساجد و مدارس، فرستادن مبلغ به ممالك خارجى، گوشزد مى كرد و آن جناب با دقت به آن مسائل گوش مى دادند، تنها پيرمرد عالمى كه اكثر حضار او را نمى شناختند و معلوم بود از گوشه اى از كشور به ديدن آن جناب آمده ساكت بود. آيت اللّه بروجردى به او فرمودند: شما هم چيزى بگو، ناگهان پيرمرد با حالى پر از خضوع و انكسار عرضه داشت: أَخْلِصِ الْعَمَلَ فَإِنَّ النَّاقِدَ بَصيرٌ. حضرت آيت اللّه، آنچه گفتند به درد شما نمى خورد، عمل خالص كن كه زرگرى كه بناست اعمال را محك بزند، بيدار بيدار است. 🔴نوشته اند بهت مجلس را گرفت و به پهناى صورت، اشك از دو ديدگان حضرت آيت اللّه بروجردى سرازير شد . 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامى، ج 13 نوشته استاد حسین انصاریان 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🌷کانال رهروان شهدا🌷 🆔ʝơıŋ➘ |❥ @rahrovanshohadarahhagh
⚡️حکایات و حکمتها ⭕️سفری پرسود و استخاره بد! مردی در مدینه به خدمت حضرت صادق(ص) آمد و عرض کرد: یابن ‌رسول‌الله! می خواهم به مسافرتی بروم و به‌ نظرم رسید از شما تقاضا کنم تا برایم استخاره کنید؛ امام استخاره کردند و به او فرمودند: خوب نیست. مرد خداحافظی کرد و رفت؛ به استخارهٔ امام ششم گوش نداد و به مسافرت رفت، سه یا چهار ماه بعد برگشت، خدمت حضرت آمد و عرض کرد: یابن ‌رسول‌الله! چند ماه پیش برای من یک استخاره کردید و بد آمد. فرمودند: بله، الآن هم می‌گویم آن استخاره بد است. گفت: یابن ‌رسول‌الله! استخاره کردم که یک سفر تجارتی بروم و شما فرمودید بد است، ولی من به این استخارهٔ شما گوش ندادم و به این سفر رفتم، در این سفر با دادوستدی که انجام دادم، نزدیک ده‌هزار درهم سود کردم، چرا استخاره‌تان بد آمد؟ امام(ع) فرمودند: در این سفر چندماهه که رفتی، یادت می‌آید که یکبار نماز صبحت قضا شد و بلند نشدی در وقتش نماز بخوانی؟ عرض کرد: بله! فرمودند: سود تجارتت در این سفر حدود ده‌هزار درهم بود؟ عرض کرد: بله! 🔴فرمودند: هرچه در کرهٔ زمین است، در راه خدا صدقه بدهی، جبران آن دو رکعت نماز قضا شده را نمی‌کند. این تعطیل یا بازنشستگی است. 📚سخنرانی استاد انصاریان در شیراز حرم شاهچراغ - ذی القعده 1438 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🌷کانال رهروان شهدا🌷 🆔ʝơıŋ➘ |❥ @rahrovanshohadarahhagh
⚡️حکایات و حکمتها ⭕️آمرزش والدین با اعمال نیک فرزندان ✍️عیسى بن مریم (علیه السلام) به قبرى عبور کرد که صاحبش در عذاب بود ، سپس سال بعد به آن قبر عبور کرد در حالى که صاحبش دچار عذاب نبود ، به پروردگار گفت : سال اوّل از این قبر عبور کردم صاحبش در عذاب بود ، و سال بعد در عذاب نبود . خدا به او وحى فرمود : اى روح الله ! از او فرزندى شایسته به سنّ رشد رسید که جاده اى را اصلاح کرد ، و یتیمى را پناه داد ، پس به خاطر عمل فرزندش او را آمرزیدم. 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامی نوشته استاد حسین انصاریان 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🌷کانال رهروان شهدا🌷 🆔ʝơıŋ➘ |❥ @rahrovanshohadarahhagh
⚡️حکایات و حکمتها ⭕️صاحب خانه‌ای که نگذاشت دزد منزلش دست خالی بیرون رود! ✍️حکایت است که دزدى به خانه احمد خضرویه آمد، در خانه او چیز قابل توجهى براى سرقت نیافت ، خواست با دست خالى از خانه احمد بیرون رود، بزرگوارى و عطوفت احمد مانع شد که دزد با دست خالى از خانه بیرون رود ، ندا داد : اى دزد ! راضى نیستم با دست خالى از خانه ام بیرون روى ! دلوى از آب چاه برگیر و غسل توبه کن ، سپس وضو بساز و مشغول نماز و توبه و استغفار شو ، شاید وسیله اى فراهم گردد که با دست خالى از خانه من نروى . چون افق روشن صبح دمید ، بزرگى صد اشرفى به عنوان هدیه نزد شیخ آورد ، شیخ آن صد اشرفى را به دزد داد و گفت : این پاداش ظاهرى یک شب عبادت و اخلاص توست . 🔴 دزد را حالتى دست داد که از همه گناهان توبه کرد و روى به خدا کرد . شیخ را گفتا که من دزدى سقط * کرده بودم از جهالت ره غلط یک شبى کز بهر او کردم نماز * رستم از دزدى و گشتم بى نیاز تا بدانى تو که اندر دو جهان *** نیست کس را با خدا هرگز زیان 🌐 پایگاه عرفان 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🌷کانال رهروان شهدا🌷 🆔ʝơıŋ➘ |❥ @rahrovanshohadarahhagh
⚡️حکایات و حکمتها ⭕️حكايتى از اوضاع و احوال دنيا ✍️فيلسوف بزرگ، صدر المتألهين ملا صدراى شيرازى، گفتگوى دو رفيق را در زمينه برخوردشان به حال و وضع دنيا اين چنين نقل مى‌ كند: دوستى به يكى از دوستانش رسيد و از او پرسيد: حال و وضعت در اين دنيا چگونه است؟ جواب داد: خوب است، البته اگر از آفات و بليّاتش در امان بمانم، به غير از خير و خوشى و عافيت، اميد ديگرى از دنيا ندارم، اين حال من است، اكنون تو وضع خود را براى من بگو جواب داد: مى‌ خواهى چه باشد، حال كسى كه در اين خانه غربت گرفتار و فقير است، براى جلب منفعت، ضعيف و براى دفع ضرر، ناتوان و بى ‌قدرت است. پرسيد: چگونه در اين حالى؟ گفت: در اين دنيا در عذابيم، ولى در قيافه دارنده نعمت، دست بسته ‌ايم ولى در شكل موجود آزاد، مغروريم به صورت خوشبخت، آزاد محترميم در شكل برده پست، پنج حكومت بر ما حاكم است كه فشار اين پنج حكومت به سختى برگرده ماست، احكام خود را بر ما جارى مى كنند، بخواهيم يا نخواهيم. دوستش گفت: از اين پنج حاكم و حكومتشان مرا خبر ده، پاسخ داد: بشنو: اوّل: جهان و اين فلك گردان است كه ما در درون او هم چون اسير زندانى، محبوسيم. انجم و ستارگانش به طور دائم در حركتند، توقف و سكونى بر آنان نيست، گاهى شب را با ظلمت و تاريكى اش براى ما مى‌ آورند و زمانى روز را با نور و روشناييش، زمانى تابستان را با حرارتش و وقتى زمستان را با سرمايش، گاهى بادهاى تند و وزنده را پديدار مى ‌كنند و زمانى ابر و باران و برق جهنده را، وقتى صاعقه مهيب و زلزله ويران كننده و علل وحشت و گرفتگى ماه و خورشيد و زمانى قحطى و گرانى و دوره اى امراض كشنده حيوانات و وبا و زمانى جنگ و فتنه و بلا و وقتى غم و غصه دائمى كه از ضربه و ضرر و شر اين امور و اين همه تير بلا، راه نجاتى جز مرگ نيست!! دوّم: طبيعت و امورى كه ذاتى اوست، از حرارت گرسنگى و آتش تشنگى و سوز و شراره شهوات و آلام و امراض و كثرت حاجات كه انسانى نسبت به اين برنامه‌ ها، چاره اى جز جلب منفعت و دفع ضرر ندارد، برنامه‌ هايى كه يك چشم زدن به يك حالت نيست، به طور دائم نفس انسان در برخورد با اين مسائل در مشقت و رنج و بلا و عذاب و گرفتارى و ناراحتى است و راحت انسان از اين امور، جز به مرگ ميسر نخواهد بود! سوّم: قواعد عظيم و عجيب الهى است، از احكام و حدود و اوامر و نواهى و بشارت و انذار، تهديد و توبيخ، رنج رمضان و مشقت بدن در قيام به واجبات و مبارزه با نفس به وقت اداى واجبات مالى و رنج سفر حج و مشقت كشيدن در وقت مهاجرت و زخم برداشتن در ميدان جهاد با كفر و مسائل ديگر از قبيل: ترك لذات حرام و اجتناب از شهوات و محرمات. چهارم: روبرو شدن با حكومت ستمگران، آن زورگويانى كه خود را مالك رقاب مردم دانسته و بندگان حق را به زور به بردگى مى‌ برند كه اگر مطيع آنان بشوى، جز همّ و غم و رنج و مشقت و ضايع كردن عمر و از همه بدتر، غضب و انتقام و سخط حضرت حق را در پى ندارى و بين تو و طاعت حق حجابى بدتر از خدمت به دولت ستمگر نيست و اگر از اطاعت آنان، شانه خالى كنى ظاهر زندگيت تباه و جز ناراحتى محصولى برايت نيست و از طرفى هم انسان در دنيا به تعاون و تمدن و سياست و رياست محتاج است!! پنجم: نياز شديد به مواد و عناصر و اغذيه و اشربه و اطعمه و لباس و مسكن براى قوام بدن و اداره امور زندگى كه فراهم آوردنش در گرو كار طاقت فرسا و دويدن و عرق ريختن در شب و روز و ياد گرفتن صنعت و تجارت و كشاورزى و دامدارى و خريد و فروش و سر و كله زدن با مردم و گرفتار شدن به حرص و طمع براى جمع مال وحفظ آن از دستبرد رندان و آفات و عوارض است، اين است حال و احوال و وضع و اوضاع ما و اكثر مردم روزگار و خلاصه فرزندان اين دنياى تنگ و تاريك، آنان كه با اين همه آفات و بليّات و آلام و اسقام و امراض و رنج ها و اختلافات و نزاع ها و طوفان ها و حوادث، آرزوى ماندن و خوشى دارند، يا ايمان به خدا و آخرت ندارند، يا تصور مى كنند پس از مرگ خبرى نيست. در هر دو حالت، هم چون كفار مردمى پست و غافل از حقيقتند. و اما آنان كه به آخرت و معاد و عظمت جهان ديگر و شرف و سرور اهلش و لذّت نيك بختان و نعمت و ملكت عالم بعد توجه دارند، براى دلبستگى به دنيا و مغرور شدن به آن و آرزوى خلود، در اين مجلس و دويدن دنبال تكاثر و تفاخر و رياست چه عذرى دارند، بايد گفت: اينان در عقل دچار خلل و در ايمان و عقيده دچار فسادند و به فرموده قرآن [وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِكُونَ ]. و بيشترشان به خدا ايمان نمى ‌آورند مگر آن كه [براى او] شريك قرار مى‌ دهند . 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامی نوشته استاد حسین انصاریان @Montazeranezohour
⚡️حکایات و حکمتها ⭕️چگونه بايد روزه گرفت ✍️امام صادق عليه السلام فرمود : هرگاه روزه گرفتى بايد گوش و چشم و مو و پوستت روزه باشد ، اعضا و جوارح ديگر را نيز شمرد و فرمود روز روزه داشتنت مانند روز عادى و خوردنت نباشد 🔴فلسفه روزه هشام بن حكم فلسفه روزه را از حضرت صادق عليه السلام پرسيد ، حضرت فرمود : وجوب روزه براى ايجاد مساوات بين غنى و فقير است ، به اين معنا كه غنى تا شدت نبيند ، در گذرگاه رحمت نسبت به فقير قرار نمى گيرد ، اين غنى است كه هر چه بخواهد برايش فراهم است ، بايد مزه سختى را بچشد تا به عنايت خدا بين او و فقير فاصله كم شود ، رنج گرسنگى و تشنگى را به او مى چشاند تا بر ضعيف رقت آرد و بر گرسنه ترحم كند . 📚 برگرفته از کتاب داستانهای عبرت آموز استاد حسین انصاریان 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🌷کانال رهروان شهدا🌷 🆔ʝơıŋ➘ |❥ @rahrovanshohadarahhagh
⚡️حکایات و حکمت ها ⭕️ گذر عمر را دریابیم ✍از فرد حکیمی پرسيدند: شگفت‌انگيزترين رفتار انسان چيست؟ پاسخ داد: از كودكى خسته می‌شود، براى بزرگ شدن عجله می‌کند و سپس دلتنگ دوران كودكى خود می‌شود. ابتدا براى كسب مال و ثروت از سلامتى خود مايه می‌گذارد. سپس، براى باز پس گرفتن سلامتى از دست رفته پول خود را خرج می‌کند. طورى زندگى می‌کند كه انگار هرگز نخواهد مرد و بعد طورى می‌میرد كه انگار هرگز زندگى نكرده است! 🔴آنقدر به آرزوهای دور و محال فكر مى‌كند كه متوجه گذر عمر خود نيست.
⚡️حکایات و حکمتها ⭕️چرا راز خوشحال بودن را فراموش‌ کرده‌ایم؟ ✍️کودکان می‌خواهند زود بزرگ شوند، بزرگترها دوست دارند به دوران کودکی برگردند! 🔸شاغلان از شغلشان می‌نالند، بیکارها دنبال شغلند! 🔹فقرا حسرت ثروتمندان را می‌خورند، ثروتمندان از دغدغه می‌نالند! 🔸افراد مشهور از چشم مردم قایم می‌شوند، مردم عادی می‌خواهند مشهور شوند! 🔹سیاهپوستان دوست دارند سفیدپوست شوند، سفیدپوستان خود را برنزه می‌کنند! 🔸متاهل‌ها می‌خواهند طلاق بگیرند، مجردها دوست دارند ازدواج کنند! 🔹هیچکس نمی‌داند تنها فرمول خوشحالی این است: قدر داشته‌هایت را بدان و از آنها لذت ببر. @Montazeranezohour
⚡️حکایات و حکمت ها ✍ در خانه بزرگ دنیا چه نقشی داری؟ 🔹رفیقی می‌گفت: دنیا یک خانه بزرگ است و آدم‌ها هر کدام مانند یکی از وسایل خانه هستند. 🔸بعضی کارد هستند؛ تیز، برنده و بی‌رحم. بعضی کبریت هستند؛ آتش به پا می‌کنند. 🔹بعضی کتری هستند؛ زود جوش می‌آورند. بعضی تابلوی روی دیوار هستند؛ بود و نبودشان تاثیری در ماهیت خانه ندارد. 🔸بعضی قاشق چای‌خوری هستند؛ فقط کارشان برهم زدن است. بعضی رادیو هستند؛ فقط باید بهشان گوش کرد. 🔹بعضی تلویزیون هستند؛ بدجور نمایش اجرا می‌کنند. این‌ها را فقط باید نگاه کرد. بعضی قندان هستند؛ شیرین و دلچسب. 🔸بعضی قابلمه هستند؛ برایشان فرقی نمی‌کند محتوای درونشان چه باشد، فقط پر باشند کافیست. بعضی دیگر نمکدانند؛ شوخ و بامزه. 🔹بعضی یک بوفه شیک هستند؛ ظاهری لوکس و قیمتی دارند اما در باطن تکه‌چوبی بیش نیستند. بعضی سماور هستند؛ ظاهرشان آرام ولی درونشان غوغایی برپاست. 🔸بعضی یک توپ هستند؛ از خود اختیاری ندارند و به امر دیگران این‌طرف و آن‌طرف می‌روند. بعضی یک صندلی راحتی هستند؛ می‌شود روی آن لم داد ولی هرگز نمی‌توان به آن‌ها تکیه کرد. 🔹بعضی کلاه هستند؛ گاهی گذاشته و گاهی برداشته می‌شوند ولی در هر دو صورت فریبکارند. بعضی چکش هستند؛ کارشان کوبیدن و ضربه زدن و خرد کردن است. 🔻 و اما... 💢 بعضی ترازو هستند؛ عادل و منصف، حرف حق را می‌زنند، حتی اگر به ضررشان باشد.
⚡️حکایات و حکمت ها ✍ دلت که ابری شد، بدان آفتاب رحمت خدا پشت این ابرها می‌درخشد 🔹روزی پدری، پسرش را که از زندگی خسته و افسرده شده بود، در هوای ابری به پارک برد. 🔸لحظه‌لحظه ابرها روی هم انباشته شدند و هوا تاریک شد. 🔹پدر به پسر گفت: پسرم آسمان را خوب نگاه کن، هر چقدر ابرهای سیاه در روز روشن روی هم قرار بگیرند، هوا را می‌توانند تاریک سازند، ولی نور خورشید را نمی‌توانند محو و نابود کنند و روز روشن را چون شب سیاه و تاریک سازند. 🔸پس در سخت‌ترین شرایط که هوای دلت ابری می‌شود، یقین داشته باش که آفتاب رحمت خدا در پشت این ابرها می‌درخشد. ی جذاب را اینجا دنبال بفرمایید👇👇👇