eitaa logo
🎀کانون‌ رهروان‌زینبی‌🎀
4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
788 ویدیو
11 فایل
«ما باهم رشد می‌کنیم،معرفت کسب می‌کنیم و بهمون خوش ‌می‌گذره🌿💚.» #دوباررتبه‌ی‌اول‌کشور 📌آدرس :نادری نبش کرمی خراط‌طبقه ی۴ ⌚ساعات حضور: صبح:۹الی۱۲ | ظهر:۱۶الی۲۰ 📆روزهای حضور:شنبه تاپنجشنبه اتاق ارتباطات😁: https://eitaa.com/rahrovanzeynabiii . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله‌ الرحمن الرحیم "اولین موکب دخترانه ونوجوانانه ی استان خوزستان" سفرنامه ی کاروان رهروان زینبی'س' ____ خوب ما از محل اسکان در نجف راه افتادیم به سمت حرم میثم تمار‌؛ ما به حرم میثم تمار رسیدیم و بعد از زیارت سریع به خونه اقا امیرالمؤمنین رفتیم و بعد از زیارت به سمت مسجد کوفه حرکت کردیم ، بعد از یک ساعت زیارت ها و بجا اوردن اعمال به سمت مسجد سهله راهی شدیم ، و بعد از اقامه ی نماز مغرب و عشا و زیارت مقام ها یه جلسه ی حول محور حیا وچگونگی حضور قلب در زیارت و مجلس مرثیه به یاد خانم زینب سلام‌الله رو با استاد داشتیم . . . و بعد از بسم الله افتادیم در مسیر مشایه . . ‌ و حالا هر قدم به حرم نزدیک تر میشیدیم . ‌‌. تا نماز صبح حدود ۲۰۰ تا عمود طی شد و برای استراحت و اقامه ی نماز صبح در یک موکب اسکان پیدا کردیم. 🎀کانون فرهنگی رهروان زینبی https://eitaa.com/rahrovanzeinabi بفرست برای دوستات که اون ها هم در این سفر همراه ما باشند🌸💞
بسم الله‌ الرحمن الرحیم سفرنامه ی کاروان رهروان زینبی'س' اربعین ۱۴۰۴ | ________ از محل استراحت بیرون اومدیم و یاعلی علیه‌السلام گفتیم برای حرکت... اما حال و هوای دورِ آخر فرق داشت ... یه حال عجیبی بود شوق دیدار ، اضطرار رسیدن یا نرسیدن؟! خداحافظی با مشایه و دعا کردن که آی خدا جون این اخرین مشایه ما نباشه ... عمود به عمود ازدحام بیشتر میشد جمعیت متراکم تر میشد شلوغ تر بود و راه رفتن آروم تر .... مداحی ها دیگه شور نبود .... مداحی ها روضه شد‌... یه حال خوبی که انگار از دنیا و دغدغه هاش جدا بودی! شاید بقیه بهش بگن تراپی ولی روحت از دغدغه های دنیا جداست ، به تنها چیزی که فکر میکنی دیدن معشوقِ! آخ امام حسینِ قلبم (علیه‌السلام) ! رسیدیم به استراحت آخر؛ یه موکب فرش فروشی بود، باند و زدیم به شارژ و اجازه گرفتیم پیش باند بمونیم داخل مغازه؛ نگاه که میکردیم فرش های ایرانی و تولید ایرانی رو دیدیم و برای بار هزارم افتخار کردیم به ایرانی بودمون ! افتخار میکردیم که عکس شهیدامون رو میدیدم، و عهد بستیم که نزاریم لحظه ای میدون رو خالی کنیم! عمود بعدی ۱۴۰۷ بود ولی تاکید کردیم برای استراحت نیست و فقط برای تجمع هست. بسم الله گفتیم رفتیم و رفتیم تا رسیدیم به اولین ایست بازرسی حرم ! ایستادیم تا همه ی دخترا بیان و همه جمع بشن و حرکت کردیم به سمت محل اسکان ! الان دیگه رسیده بودیم کربلا ولی دل تو دلمون نبود که حرم رو ببینیم . . ‌. ببینیم قسمت آخر یعنی قسمت ششم سفرنامه چیا برای گفتن داره . . . https://eitaa.com/joinchat/322044081Ca63c481264