هدایت شده از بصیر
👈شـیخرجبـعلی خیاط(ره):
حاصل تمام دیداری که با اولیاء
الهی بدست آوردم این بود ڪه:
عـزت و آرامــش در دنـیا و آخرت
فقـط در ســایه #بنـــــدگــــــے خـدای
سبــــحان حاصـــــل مـــےشـــــود.
🌹🍃🌹🍃
⚪https://sapp.ir/basir.markazi
⚪https://eitaa.com/basirmarkazi
هدایت شده از مستضعفین تیوی
⭕️ و این بند بندگی ...
و این بار فقر و جهل ...
به سرتاسر جهان ...
به هر صورتیکه هست ...
نگون و گسسته باد
" #بهاران خجسته باد"
🔹 پینوشت: درک مردم از پدیدهای به نام انقلاب، بسیار فراتر از تغییر یک نظام سیاسی بود؛ رهایی از بند #بندگی و ستمِ هر #طاغوتی در هر رنگ و لباسی، محوریترین پیام شعارها، سرودها و دستنوشتههای مردمی در آستانهی انقلاب است.
#انقلاب_مردم
🎬 @Mostazafin_TV
💠 آیتالله یعقوبیقائنی:
🎙وقتی ایمانمان بیشتر شد، از #معصیت منزجر میشویم و طاعت و عبادت مطبوعمان میشود.
🎙آدم تبدار به ترشی مایل است،
چیزهای شیرین در دهنش تلخ است.
🎙آدم سالم غیر از #بندگی خدا از چیزی لذت نمیبرد، چون لذتی غیر از آن نیست!
🆔 @Ayatollah_yaghobi
📸 #پوستر
📸 #استوری
🏞 دنیا زمانی #ارزش دارد که انسان در آن #خدا را جستجو کند
در #جامعه_اسلامی همهی مردم باید به سوی #بندگی الهی حرکت کنند.
#جامعه_اسلامی
#حرکت_به_سوی_بندگی
#جستجوی_خدا
✍کانال نشر بیانات استاد تحریری
╔════════════════╗
🆔 @seratemostaghim_ir
╚═════════════
🌿🌾🌿
✍حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) :
✅بدانید هیچ چیزی مؤمن را به خدا نزدیک نمی کند، مگر آنکه
⇦ نماز شب
⇦ تسبیح و تهلیل گفتن
⇦ استغفار و گریه های نیمه شب
⇦ خواندن قرآن تا طلوع فجر
⇦ متصل نمودن نماز شب به نماز صبح،
💠 پس هر که چنین باشد او را بشارت می دهم به فراوانی روزی که بدون رنج و زحمت و زور بازو بدستش آید.
📚 ارشادالقلوب، ج۲، ص۱۷و۱۸
🌿🌾🌿
از #سید_عبدالکریم_کشمیری می پرسند :
" برای عموم طلبه ها شما چه توصیه ای
می کنید که به مقصدی که #امام_زمان (عج) می خواهند، برسند؟
می گوید :" #نماز_شب ، #تهجد ، #بندگی !"
📙 کتاب شیدا ، ص ۵۲
🌿🌾🌿
🔴اگر طالب اسرار ربوبی هستید،هیچ گاه در مجلسی که غفلت است وارد نشوید،
🔻چون خدای ناکرده گاهی فساد نفس به دو دقیقه اتفاق می افتد
🔻اما درست کردن آن،چه بسا سال ها برای انسان زحمت ایجاد کند.
🔹️عارف بالله شیخ حسنعلی نجابت
📖بیان حق ص۶۱،۶۰
https://eitaa.com/joinchat/3189833924C137e019f9a
🌿🌾🌿
#داستان
🌱روزی حضرت «داود (ع)» در مناجاتش از خداوند متعال خواست همنشین خودش را در بهشت ببیند.
خطاب رسید: «ای پیغمبر ما، فردا صبح از در دروازه بیرون برو، اولین کسی را که دیدی و به او برخورد کردی، او همنشین تو در بهشت است.»
روز بعد حضرت داود (ع) به اتّفاق پسرش «حضرت سلیمان (ع)» از شهر خارج شد. پیر مردی را دید که پشته هیزمی از کوه پائین آورده تا بفروشد.
پیر مرد که «متی» نام داشت، کنار دروازه ایستاده و فریاد زد:
«کیست که هیزمهای مرا بخرد.»
یک نفر پیدا شد و هیزمها را خرید.
حضرت «داود (ع) » پیش او رفت و سلام کرد و فرمود: «آیا ممکن است، امروز ما را مهمان کنی؟!»
پیرمرد فرمود: «مهمان حبیب خداست، بفرمائید.»
سپس پیر مرد، با پولی که از فروش هیزمها بدست آورده بود، مقداری گندم خرید. وقتی آنها به خانه رسیدند، پیر مرد گندم را آرد کرد و سه عدد نان پخت و نان ها را جلویِ مهمانش گذاشت.
وقتی شروع به خوردن کردند، پیرمرد، هر لقمه ای راکه به دهان می برد، ابتدا «بسم الله» و در انتها «الحمد للَّه» می فرمود.
وقتی که ناهار مختصر آنها به پایان رسید، دستش را به طرف آسمان بلند کرد و فرمود:
«خداوندا، هیزمی را که فروختم، درختش را تو کاشتی. آن را تو خشک کردی، نیروی کندن هیزم را تو به من دادی.مشتری را تو فرستادی که هیزم ها را بخرد و گندمی را که خوردیم، بذرش را تو کاشتی. وسایل آرد کردن و نان پختن را نیز به من دادی، در برابر این همه نعمت من چه کرده ام؟!»
پیر مرد این حرفها را می زد و گریه می کرد.
حضرت «داود (ع)» نگاه معنا داری به پسرش کرد. یعنی: همین است علت این که او با پیامبران محشور می شود.🌱
#شکر
#بندگی
🙏@tanxxGOD