" بهشت هر کس از این نقطه آغاز میشود"
✍شهید مطهری یکی از ثمرات استثنایی عبودیت را ، رسیدن به مقام ربوبیت ( تسلّط ) می داند.
🔹در یک کلام میگوید
حقیقت عبودیت چیزی جز ربوبیت نیست . چیزی جز رسیدن به مقام تسلّط نیست.
👈 و این تسلط اگر ادامه پیدا کند به انسان قدرت تصرّف می دهد . تصرف در عالم درون و بیرون.
(توضیحات بیشتر در کتاب آزادی بندگی)
✅من گمان میکنم بهشت هر کس از همین نقطه آغاز میشود. تسلط. تسلط بر جوارح .
زبان
دست
گوش
چشم
و ما چه قدر برای آرامش در زندگی به "تسلّط" بر اینها محتاجیم.
✅در تعامل با دیگران
✅در تربیت فرزند
✅در رابطه با همسر و اصلا
✅در رابطه ی با خودمان
چقدر محتاج این " تسلط" هستیم.
✅تسلط بر رفتارمان
✅تسلط بر گفتارمان
✅تسلط بر حالاتمان
❗️چه جاها که باید سخن میگفتیم دریغ کردیم ،
❗️چه جاها که باید سکوت میکردیم حرف زدیم .
❗️چه چیزها که نباید می گفتیم و باید چشم پوشی میکردیم فریاد زدیم.
👌همه ی اینها ناشی از "عدم تسلط" است .
✅انسانِ مسلّط کنترلش دست خودش هست، دست حوادث نیست .انسان مسلط در رویارویی با حوادث همیشه دستِ پُر است . تعادل روحی دارد . نه گرفتار افراط است نه گرفتار تفریط .
✅عبودیت خدا یک چنین انسانی می سازد . بهشت از همین نقطه آغاز میشود . تسلّط.
#انسانمسلّط #عبودیت #روزه
@maharatha313
✨﷽✨
داستان واقعی اثر رضایت پدر در عذاب قبر فرزند!
✍آیتالله آقا سیّد جمالالدّین گلپایگانی عارف بزرگی بودند. ایشان میفرمودند: در تخت فولاد اصفهان - که معروف به وادیالسّلام ثانی است، حالات عجیبي دارد و بزرگان و عرفای عظیم الشّأنی در آنجا دفن هستند - جوانی را آوردند. من در حال سیر بودم، گفتند: آقا! خواهش میکنیم شما تلقین بخوانید.
ايشان فرمودند: آن جوان ظاهر مذهبي داشت و خیلی از مؤمنین و متدّینین براي تشييع جنازه او آمده بودند. وقتی تلقین میخواندم، متوجّه شدم که وقتی گفتم: «أفَهِمتَ»، گفت: «لا»، متعجّب شدم! بعد دیدم که دو سه بچّه شیطان دور بدن او در قبر میچرخند و میرقصند! از اطرافيان پرسیدم: او چطور بود؟ گفتند: مؤمن. گفتم: پدر و مادرش هم هستند. گفتند: بله، ديدم مادر او خودش را میزد و پدرش هم گریه میکرد. پدر را کنار کشيدم و گفتم: قضیه این است.
گفت: من یک نارضایتی از او داشتم. گفتم چه؟ گفت: چون او در چنين زماني (زمان طاغوت) متدیّن بود، به مسجد و پای منبر میرفت و مطالعه داشت، احساس غرور او را گرفته بود و تا من یک چیزی میگفتم، به من میگفت: تو که بیسواد هستی! با گفتن این مطلب چند مرتبه به شدّت دلم شکست! ايشان ميفرمودند: به پدر آن جوان گفتم: از او راضی شو! او گفت: راضي هستم، گفتم: نه! به لسان جاری کنید که از او راضی هستید - معلوم است که گفتن، تأثير عجیبي دارد. پدر و مادرها هم توجّه کنند، به بچّههایشان بگویند که ما از شما راضی هستیم، خدا اینگونه میخواهد
وقتي میخواستند لحد را بچینند، ایشان فرمودند: نچینید! مجدّد خود آقا پاي خود را برهنه کردند و به درون قبر رفتند تا تلقین بخوانند. ايشان ميفرمايند: اين بار وقتی گفتم «أفَهِمتَ»، دیدم لبهایش به خنده باز شد و دیگر از آن بچّه شيطانها هم خبری نبود. بعد لحد را چیدند. من هنوز داخل قبر را میدیدم، دیدم وجود مقدّس اسداللهالغالب، علیبنابیطالب فرمودند: ملکان الهی! دیگر از اینجا به بعد با من است ...
💢لذا او جواني خوب، متدّین و اهل نماز بود كه در آن زمان فسق و فجور، گناهي نکرده بود امّا فقط با یک حرف خود (تو كه بیسواد هستی) به پدرش اعلان كرد كه من فضل دارم، دل پدر را شکاند و تمام شد! شوخی نگیریم. والله! اين مسئله اينقدر حسّاس، ظریف و مهم است.
📚گزیدهای از کتاب دو گوهر بهشتی آیت الله قرهی
#داستانهای_آموزنده
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌹
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#راه_خدا #ماه_رمضان #امام_زمان #لبیک_یا_خامنه_ای #روزه
@rahekhoda 🇮🇷