eitaa logo
رهیافتگان (تازه مسلمانان) وابسته به انجمن شهید انیلی
3.7هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
4.6هزار ویدیو
97 فایل
وابسته به انجمن شهید ادواردو انیلی مدیر انجمن: @rahyaftegan ارتباط ایتا: @Solmaz_n 🌸🌺🌸🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🍃🌼 🍃🌼✧✦•﷽‌ ✧✦• 🌼 🕌 ✳️بوعلی سینا می‌گوید، هر وقت مسئله‌ای برای من می‌شد و از حل آن عاجز می‌شدم وضو می‌گرفتم در مسجد جامع شهر دو رکعت نماز می‌خواندم،چون مساجد هر شهری مسجد جامع آن شهر است که نماز در او فضیلت بیشتری دارد، با خدایم راز و نیاز می‌کردم تا این مسئله برای من حل شود و حل می‌شد. ✳️شاگرد معروف بو علی سینا، به نام بهمنیار می‌گوید؛‌ روزی نشسته بودیم که بوعلی برای بیاید ، وقتی آمد و درس را شروع کرد از نگاهش به ما فهمید درس دیروز را نفهمیده‌ایم، چون کسی که حرف دیروز و درس دیروز را فهمید از چهره او پیداست، مستمعی که حرف گوینده را درک می‌کند گوینده متوجه می‌شود،بهمنیار خود صاحب تحصیل است و از حکمای بزرگ اسلامی، می‌گوید ابن سینا وقتی به چهره ما نگاه کرد فهمید درس را نفهمیدیم و کم کم به او رساندیم یا فهمید که ما دیشب را با جلسه گفت و شنود جوان‌پسند گذراندیم و مطالعه نکردیم . ✳️بوعلی متأثر شد، به ما گفت؛ عده‌ای در این شهر طناب‌ بازی‌اند، بالأخره مشغول بازی‌اند می‌کوشند در فن خود که بازی است متخصص شوند، شما که سرگرم فراگیری الهیات‌ و علوم الهی هستید، این تلاش و کوشش را ندارید این حرفها را ابن سینا با اشک چشم به ما گفت، در حالی که از چشمان شیخ الرئیس نازل می‌شد به ما گفت شما به اندازه یک طناب بازی برای درک معارف الهی ارزش قائل نیستید. ✳️درس آن روز به پایان رسید موقع نماز ظهر فرا رسید سینا جلو ایستاد و شاگردان نماز جماعت را به او اقتدا کردند . ✳️او با نداشتن استاد، کتابخانه و حوزه علمیه در همه این رشته‌ها نوآوری عجیب داشت که عده زیادی از اروپا را مجذوب خود کرد به هر تقدیر او خود می‌گوید، ما شاگرد نمازیم.. 🌈به نقل از آیت الله جوادی آملی 🌼 🍃🌼🌐 @rahyafte_com 🕊🍃🌼
🕊🍃🌼 🍃🌼✧✦•﷽‌ ✧✦• 🌼 🕌 ✳بوعلی سینا می‌گوید، هر وقت مسئله‌ای برای من می‌شد و از حل آن عاجز می‌شدم وضو می‌گرفتم در مسجد جامع شهر دو رکعت نماز می‌خواندم،چون مساجد هر شهری مسجد جامع آن شهر است که نماز در او فضیلت بیشتری دارد، با خدایم راز و نیاز می‌کردم تا این مسئله برای من حل شود و حل می‌شد. ✳شاگرد معروف بو علی سینا، به نام بهمنیار می‌گوید؛‌ روزی نشسته بودیم که بوعلی برای بیاید ، وقتی آمد و درس را شروع کرد از نگاهش به ما فهمید درس دیروز را نفهمیده‌ایم، چون کسی که حرف دیروز و درس دیروز را فهمید از چهره او پیداست، مستمعی که حرف گوینده را درک می‌کند گوینده متوجه می‌شود،بهمنیار خود صاحب تحصیل است و از حکمای بزرگ اسلامی، می‌گوید ابن سینا وقتی به چهره ما نگاه کرد فهمید درس را نفهمیدیم و کم کم به او رساندیم یا فهمید که ما دیشب را با جلسه گفت و شنود جوان‌پسند گذراندیم و مطالعه نکردیم . ✳بوعلی متأثر شد، به ما گفت؛ عده‌ای در این شهر طناب‌ بازی‌اند، بالأخره مشغول بازی‌اند می‌کوشند در فن خود که بازی است متخصص شوند، شما که سرگرم فراگیری الهیات‌ و علوم الهی هستید، این تلاش و کوشش را ندارید این حرفها را ابن سینا با اشک چشم به ما گفت، در حالی که از چشمان شیخ الرئیس نازل می‌شد به ما گفت شما به اندازه یک طناب بازی برای درک معارف الهی ارزش قائل نیستید. ✳درس آن روز به پایان رسید موقع نماز ظهر فرا رسید سینا جلو ایستاد و شاگردان نماز جماعت را به او اقتدا کردند . ✳او با نداشتن استاد، کتابخانه و حوزه علمیه در همه این رشته‌ها نوآوری عجیب داشت که عده زیادی از اروپا را مجذوب خود کرد به هر تقدیر او خود می‌گوید، ما شاگرد نمازیم.. 🌈به نقل از آیت الله جوادی آملی 🌼 🍃🌼🌐 @rahyafte_com 🕊🍃🌼