eitaa logo
رهیافتگان (تازه مسلمانان) وابسته به انجمن شهید انیلی
3.7هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
4.6هزار ویدیو
97 فایل
وابسته به انجمن شهید ادواردو انیلی مدیر انجمن: @rahyaftegan ارتباط ایتا: @Solmaz_n 🌸🌺🌸🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
⁠⁣🔊 ناشنیده‌ای از محمد صالح‌علا 📌برنامه‌ای می‌ساختم به اسم «تا هشت و نیم.» معمولاً وقتی برنامه‌ای می‌گیرد، مدیران شروع می‌کنند به دخالت. من هم در برنامه‌سازی خیلی خودخواهم. همه کارها را یا باید خودم بکنم یا زیر نظر خودم باشد. از دکور و متن تا مونتاژ و حتی جارو کشیدن. از بالا گفتند یک آقایی می‌آید، یک باکس بدهید به او. آقای نازنینی بود و گفت ما می‌خواهیم یک برنامه دوربین مخفی درست کنیم. من گفتم شدیداً مخالفم. گفتم کلاً با این‌کار مخالفم و در ایران به ضرس قاطع. من معتقدم یکی از ظالمانه‌ترین پدیده‌های دوره مدرن دوربین مخفی است. با مردم ایران نباید از این شوخی‌ها کرد. من دشمن دوربین مخفی هستم، با هر انگیزه‌ای که باشد و به هر دلیلی که باشد. دوربین مخفی کاری ضد اخلاقی است. اصلاً هر چیز مخفی‌ای ضد اخلاقی است. 📌هر کار کرد، گفتم نه. بالاخره این‌قدر فشار آوردند، که من گفتم باشد. گفتم اما پول نمی‌دهم و قرارداد نمی‌بندم. دوربین و عوامل می‌دهم، بروید و چند نمونه بسازید، تا خودم برای‌تان مونتاژ کنم. رفتند و چند روز بعد راش آوردند. یک پیکان را برداشته بودند و برده بودند در خیابان گاندی. میله‌ای که کاپوت را نگه می‌دارد برداشته بودند. یک نفر کاپوت را زده بود بالا و با دست نگه داشته بود. بعد مردم را صدا می‌کرد که بیایند و کاپوت را نگه دارند و آن بیچاره‌ها نگه می‌داشتند. بعد او می‌رفت پشت ماشین، آواز می‌خواند، تخمه می‌شکست، جدول حل می‌کرد، قدم می‌زد و آن بیچاره همان‌طور ایستاده بود و کاپوت را نگه داشته بود. چیزی که مرا زیر و رو کرد این بود: 📌به یک جوانی گفت بیا این را نگه دار. بعد هرچه ادا در آورد که او عکس‌العملی نشان بدهد، حرفی نزد. آخرش خودش مجبور شد برود به او بگوید تا کی این را نگه می‌داری؟ گفت شما از من خواستید نگه دارم. چرا نگه ندارم. گفت من اگر به تو بگویم تا فردا اینجا بمان و این را نگه دار، می‌مانی و نگه می‌داری؟ گفت آره، اما فقط من روزه‌ام. اگر یک آب یا چایی باشد که افطار کنم، تا هر وقت بخواهی نگه می‌دارم. 📌اینجا بود که اشکم در آمد. این را ساخته بودند که مرا بخنداند. مگر اشک‌هایم بند می‌آمد. اگر صالح‌علا نبودم و لات بودم،‌ دندان‌هایش را توی دهانش می‌ریختم. گفتم من اگر بمیرم، اجازه نمی‌دهم چنین چیزی در برنامه‌ام باشد. گفتم اگر زور داشتم، اصلاً اجازه نمی‌دادم در ایران یک چنین مسخره‌بازی‌هایی ساخته شود. 🔽 ناشنیده‌های را در شماره ششم مکتوب طنز بخوانید. 🔽 سه‌نقطه را آنلاین بخرید: https://adabbook.com/مجله-سه-نقطه-شماره-6 @rahyafte_com