🔹بامالو کانتریو نام مستعار #جادوگر و #ساحر آفریقایی اهل یکی از کشورهای واقع در منطقه غرب آفریقا است. وی به دنبال شغل آبا و اجدادی خود از کودکی تا سن پنجاه سالگی از راه رمالی و سحر و جادو گذران زندگی میکرده که پس از گذشت نیم قرن از عمرش به یکباره لطف الهی شامل حالش شده و به دین مبین #اسلام و مکتب حق اهل بیت (ع) میگراید. این گفتگو ابتدا به زبان محلی (لینگالا) تهیه شده و سپس به فرانسوی و در نهایت به زبان فارسی بازگردانده شده است.
🔸با سلام، ضمن معرفی ، شرح حالی از زندگی و گذشته خود برای مخاطبان بیان کنید.
🔹به نام خدایی که از خلق بی نیاز و خلق تماما محتاج او هستند. من بامالو کانتریو در سال 1969 یعنی دقیقا 50 سال پیش در یکی از روستاهای بسیار کوچک کشورم واقع در جنگل های بخش مرکزی متولد شدم...
🔸همه اینهایی که تعریف کردید را در قالب پنجاه سال گمراهی شما به کنار میگذاریم، برایمان از اسلام و تغییر نامتان به «منتظرالمهدی» بگویید.
🔹باید بگویم تحول عظیمی که در ابتدای نیم قرن دوم عمرم ایجاد شد با دیدن یک #خواب و به دنبال آن آشنایی با یک #کتاب ارزشمند #محقق گشت. یک شب تابستانی در عالم رویا خود را در وسط باغی سرسبز دیدم با حیرت اطرافم را نظاره میکردم، چند قدمی در آن باغ پیاده رفتم تا آنکه صدایی نظرم را به خود جلب کرد، نزدیک تر به صدا که شدم قفسی آهنین و بزرگ دیدم و با کمال تعجب تمام ابزار و ادوات، مجسمه ها و بت ها و حتی #جنینانی که اجیرم بودند را در آن قفس مشاهده کردم که بر دیواره ها چنگ انداخته، ناله و فریاد میکردند....
👈شرح کامل این مصاحبه را در سایت #رهیافته بخوانید
rahyafteha.ir/68702/
🌐 @rahyafte_com
🔹بامالو کانتریو نام مستعار #جادوگر و #ساحر آفریقایی اهل یکی از کشورهای واقع در منطقه غرب آفریقا است. وی به دنبال شغل آبا و اجدادی خود از کودکی تا سن پنجاه سالگی از راه رمالی و سحر و جادو گذران زندگی میکرده که پس از گذشت نیم قرن از عمرش به یکباره لطف الهی شامل حالش شده و به دین مبین #اسلام و مکتب حق اهل بیت (ع) میگراید. این گفتگو ابتدا به زبان محلی (لینگالا) تهیه شده و سپس به فرانسوی و در نهایت به زبان فارسی بازگردانده شده است....
🔸 برایمان از اسلام و تغییر نامتان به «منتظرالمهدی» بگویید.
🔹باید بگویم تحول عظیمی که در ابتدای نیم قرن دوم عمرم ایجاد شد با دیدن یک #خواب و به دنبال آن آشنایی با یک #کتاب ارزشمند #محقق گشت. یک شب تابستانی در عالم رویا خود را در وسط باغی سرسبز دیدم با حیرت اطرافم را نظاره میکردم، چند قدمی در آن باغ پیاده رفتم تا آنکه صدایی نظرم را به خود جلب کرد، نزدیک تر به صدا که شدم قفسی آهنین و بزرگ دیدم و با کمال تعجب تمام ابزار و ادوات، مجسمه ها و بت ها و حتی #جنینانی که اجیرم بودند را در آن قفس مشاهده کردم که بر دیواره ها چنگ انداخته، ناله و فریاد میکردند....
🔻شرح کامل این مصاحبه را در سایت #رهیافته بخوانید
rahyafteha.ir/68702/
🌐 @rahyafte_com