eitaa logo
انتشارات راه یار
994 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
554 ویدیو
25 فایل
انتشارات راه‌یار؛ نشر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی تهران،میدان انقلاب،خ ۱۶آذر، حسینیه هنر 02142795454 rahyarpub.ir بله: ble.ir/raheyarpub اینستاگرام: instagram.com/raheyarpub.ir باشگاه مخاطبان: ble.ir/join/NWFhMjk2N2 ارتباط با ما: @Rahyar97
مشاهده در ایتا
دانلود
یَوْمٌ فَرِحَتْ 🔸 در اینترنت عکسی را دیدم که در توضیحش نوشته بودند «به هلاکت رسیدن فرمانده ایرانی، مصطفی صدرزاده». مصطفای ما استخوانی در گلوی آنها بوده که با شهادتش این‌قدر خوشحال شدند. در زیارت عاشورا فرازی هست «وَ هذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ». نشان می‌دهد وجود مصطفی چقدر برای آنها خطر داشت و منتظر بودند شهید شود. مصطفی را خیلی خوب شناخته بودند که برای کشتنش جایزه هم گذاشته بودند. بعد از شهادتش سریع در شبکه‌های ماهواره‌ای تو بوق و کرنا کردند که یکی از فرماندهان ایرانی را کشته‌اند. 📖 از کتاب سرباز روز نهم: B2n.ir/d97675 raheyarpub.ir @Raheyar97 🔘 انتشارات راه‌یار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی ✅ @raheyarpub
📖 ⭕️ بارها از زبان مجید شنیدم «شهید چمران وقتی می‌خواست بره چذابه، با موتور می‌رفته محله پاچنار، از آنجا آدم‌های مشتی را می‌برده جبهه...» دوست داشت هرجا که تبلیغ می‌رود، همین مرام را پیاده کند. توی روستا تمام تلاشش این بود که همین آدم‌ها رابکشاند توی صف نماز جماعت. ضدنظام، معتاد، عرق‌خور و... پای منبرش که می‌نشستند، مخشان را با یک جمله کوتاه یا با یک بیت شعر می‌زد و آن‌ها آن‌ها می‌رفتند توی فکر. جمع شدن این قشر دور مجید دردسر هم داشت. چندنفر توی روستا زاویه پیدا کردند با او. همیشه چهارتا پیرمرد توی هر آبادی، ‌ این‌جور وقت‌ها می‌ترسند چندتا جوان، دین و مسجدشان را از دستشان دربیاورند. حرفشان این بود که :«روحانی آوردیم نماز بخونه برامون، حالا جوون‌هارو دور خودش جمع می‌کنه یا با مرد‌های توی قهوه‌خونه هم‌کلام میشه!» بخشی از کتاب اردیبهشت اتفاق افتاد برای آشنایی با سیره و رفتار شهید مجید سلمانیان این کتاب را تهیه بفرمایید: https://B2n.ir/x97969 raheyarpub.ir @Raheyar97 🔘 انتشارات راه‌یار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی ✅ @raheyarpub
📖 «الی بیت المقدس» ⭕ خبر رسید که اعضای اروپایی و آمریکایی رسیده اند به کشورهای مقصد و هرکدام شروع کرده اند به کنفرانس خبری و دیدار با فلسطینی‌ها و برنامه‌های از قبل مشخص شده. از ابتدای سفر راجع به تهدیدات اسرائیل در قبال کاروان، اخباری منتشر می‌شد. ایران که بودیم، شنیدیم که پا به پای حرکت کاروان، اسرائیل هم به نیروهاش آماده باش داده و تعداد نیروها و گشت‌هایش را زیاد کرده. آن روز هم کشورهای همسایه را تهدید کرده بود که هر کس بیاید سمت مرزها می‌کُشیم و خونش پای خودتان. ما که از جهان بی‌خبر بودیم و تنها رابط خبری مان تیم رسانه بود. اتفاقات روزهای آینده می‌توانست تحولی تاریخی در پرونده ی اشغال فلسطین باشد؛ آزادسازی فلسطین به دست مردمی از سراسر جهان. بخشی از کتاب «الی بیت المقدس»؛ کاروان جهانی الی بیت المقدس به روایت سید محمدمهدی یزدان پرست تهیه کتاب با 20درصد تخفیف؛ لطفا کلیک کنید: https://B2n.ir/e23470 raheyarpub.ir @Raheyar97 🔘 انتشارات راه‌یار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی ✅ @raheyarpub
📖 «یکی‌یکی اسم‌ها را می‌خواندند تا از گیت رد شویم. توی دلم مداحی نریمانی را می‌خواندم: «منم باید برم، آره برم سرم بره / نزارم هیچ حرومی طرف حرم بره... .» گاهی هم ذکر می‌گفتم؛ مخصوصاً «یا زینب». اسمم را صدا کردند تا وارد گیت شوم و تمام. گذرنامه‌ام را تحویل دادم تا پلیس گذرنامه مهر خروج از کشور را بکوبد. گذر را برد زیر نور قرمز اسکنر، مهر را آورد بالا که بکوبد توی گذرنامه؛ اما انگار چیزی گفت. گوش تیز کردم و سرم را بردم جلو. 🔹 آقای سجادی با شمام. 🔸 در خدمتم. 🔹 نمی‌تونی بری برادر. برگرد. آب دهانم را قورت دادم و سرم را تکان دادم. 🔹نمی‌تونم برم؟! برای چی؟! 🔸 ممنوع‌الخروجی. 🔹 من ممنوع‌الخروجم؟ من همۀ کارهام درسته آقا! ممنوع‌الخروجی برای چی؟ یه بار دیگه بزن.» 🛒 سفارش کتاب ممنوع الخروج با 15 درصد تخفیف: https://B2n.ir/j82938 rahyarpub.ir @Rahyar97 🔘 انتشارات راه‌یار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی ✅ @raheyarpub
🔰 🔺 ️خانم، من دیگه نمی‌تونم بیام مدرسه، باید برم خونه همسایه قالی بافی. گفتم: چرا؟ فاطمه سکوت کرد، از زن باباش می‌ترسید. رو کردم به زن‌بابای فاطمه و گفتم: چرا فاطمه رو می‌فرستی قالی‌بافی؟ گفت: جهاز می‌خواد، نمی تونیم جهازش رو تهیه کنیم! باباش کارگره و نمی‌تونیم خرج مدرسه‌ش رو بدیم؛ ها! فهمیدی، از این‌جا برو. بی توجه به حرفش همون‌جا در حیاط نشستم، گفتم من همین‌جا می‌شینم تا باباش بیاد... 📖 لینک خرید کتاب سلوی با 30 درصد تخفیف: https://B2n.ir/x35891 📚 صفحه خرید کتاب‌های پرورشی راه یار با 30 درصد تخفیف: https://B2n.ir/p41721 🌐 جهت سفارش عمده برای مدارس با شماره زیر تماس حاصل فرمایید: 09157650458 rahyarpub.ir @Rahyar97 🔘 انتشارات راه‌یار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی ✅ @Raheyarpub
🔰 ♦️ یکی از همسایه‌های قدیمی‌مان، زنی کاشانی بود به‌نام ایران‌خانوم که از همان روزهای اول زندگی مشترکمان، شاهد رفت‌وآمدهایم به کلاس‌ها بود. ♦️ یک‌روز که هوا سرد بود و برف شدیدی هم می‌آمد، وسط کوچه همدیگر را دیدیم. گفت: «صدیقه جون، ننه تو کِی معلم حَسابی می‌شی؟» گفتم:«ایران خانوم‌جان من الانم معلمم.» ♦️ گفت: «معلمی که تابستون می‌ره، موقعی که برف رو زمینه می‌ره، عید نوروزم می‌ره که دیگه معلم حَسابی نمی‌شه. معلم حَسابی اونه که سه ماه تابستون توی خونه باشه. عید سال نو هم بمونه خونه؛ نه مثل تو که داری تا زانو می‌ری تو برفا که درس بدی نَنه.» 📖 لینک خرید کتاب «معلم حَسابی» با 30 درصد تخفیف: https://B2n.ir/b66313 📚 صفحه خرید کتاب‌های پرورشی راه یار با 30 درصد تخفیف: https://B2n.ir/p41721 🌐 جهت سفارش عمده برای مدارس با شماره زیر تماس حاصل فرمایید: 09157650458 rahyarpub.ir @Rahyar97 🔘 انتشارات راه‌یار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی ✅ @Rahyarpub
🔰 🔻 فردای آن روز در نهضت بودم که گفتند یک نفر کراواتی با شما کار دارد. مثل کارخانه که کسی را با ریش و قیافه بسیجی راه نمی دادند، نهضت هم کسی را با کراوات راه نمی داد. هماهنگ کردم بیاید بالا. باز یک چمدان پول گذاشت روی میز. گفتم: «من آن را با شما حساب میکنم، آن هم به نرخ دولتی نه با نرخ بازار سیاه. اما دیروز که به کارخانه شما آمدم، حرفم چیز دیگری بود.» گفت: «بله بله. ما ۱۲۲ نفر بی سواد داریم و شما حتما باید بیایید در کارخانه کلاس تشکیل دهید.» 🔻 برای اینکه تولید کارخانه کم نشود، اول ۲۵ نفر از جوان ترها را ثبت نام کردیم تا به مرور برای همه کلاس برگزار کنیم. سرگرد دیگر با من دوست شده بود، جوری که در آن کارخانه که ما را حتی راه نمی دادند، مراسم سخنرانی آقای قرائتی را برگزار کردیم. از همه کارخانه‌های اطراف هم دعوت کردیم بیایند آنجا. آن سخنرانی آن قدر تأثیرگذار بود که باعث شد کارخانه های دیگر هم با نهضت همکاری کنند و توانستیم مبلغ زیادی برای کمک به جبهه ها جمع آوری کنیم. 🔹 حسن مؤمنیان؛ از کتاب «من به این آرم اعتماد دارم»؛ خاطرات آموزشیاران نهضت سوادآموزی خراسان(دهه شصت) 📖 لینک خرید کتاب «من به این آرم اعتماد دارم» 70000 هزارتومان با 30 درصد تخفیف 49000 هزارتومان: https://B2n.ir/r50042 📚 صفحه خرید کتاب‌های پرورشی راه یار با 30 درصد تخفیف: https://B2n.ir/p41721 🌐 جهت سفارش عمده برای مدارس با شماره زیر تماس حاصل فرمایید: 09157650458 rahyarpub.ir @Rahyar97 🔘 انتشارات راه‌یار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی ✅ @Rahyarpub