اینجا جواب نامهی عاشق تغافل است
بیهوده انتظار خبر میکشیم ما...
🍂
{ بیدل دهلوی }
آتش به پرنیان نکند، باد با چراغ
آنها که غصه با جگر آدمی کند
🍂
{ طالب آملی }
گر برون آرند
جانم را زِ خلوتگاهِ دل
نیست ممکن جانِ من،
کَز دل برون آرم تو را...
🍂
{ هلالی جغتای }
🍂
مرا به بیکسیِ اشک، گریه میآید
که در پیِ تو به امّیدِ نارسیدن رفت...
{ #بیدل_دهلوی }
بسوخت #حافظ و آن یار دلنواز نگفت:
که «مرهمی بفرستم
که خاطرش خَستم…»
☁️🍂
گفتم که به یاد یار خواهی آمد
یا خون شده در کنار خواهی آمد
نی زان اثری، نه زین نشان نظری
ای دل! تو کجا به کار خواهی آمد؟
☁️🍂
{ #حزین_لاهیجی }
🍂
با چشمِ تر
به یاد تو رفتیم زین جهان
چون طفل خردسال
که گریان به خواب شد...
{ #سلیم_تهرانی }
تو کمان کشیده و در کمین
که زنی به تیرم و من غمین
همهٔ غمام بُوَد از همین
که خدا نکرده خطا کنی...
🍂
{ #هاتف_اصفهانی }
🍂
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد؟
که سعیِ من و دل باطل بود...
{ #حافظ }
ز عقل ِمصلحت بین
بیشتر مغزم پریشان شد
مگر عشق از سرم بیرون برد
سودای عالم را...
🍂
{ #صائب_تبریزی }
باید بروم!
دلتنگ که شدی
گلدانِ کوچک پشت پنجره را ببوس!
من،
یک روز که خیلی دلتنگت بودم
دلم را همانجا
خاک کردم...
{ #معصومه_صابر }
📓تمام زندگی را زیر و رو کردم، نیستم!