با عشق #p174
نویسنده:زینب زارعی حبیب آبادی
ژانر: روانشناسی،عاشقانه،طنز،درام،اجتماعی
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷🌷 🌷🌷
🌷 🌷
- شما این دختر رو برای من جور کن تزکیه
نفس که چیزی نیست هر کاری بگید
انجام میدم.
مرد دیگر نتوانست خود را کنترل کند، به
زیور نگاه کرد همراه با زیور شروع به خندیدن کرد.
نیکان کلافه نگاهی به زیور و پدرش انداخت.
-بخند حاجی، حق داری بخندی، منم که
باید تا محرم شدن صبر کنم.
مرد خنده اش قطع شد.
_فردا بعد از اینکه از پارک برگشتی با
مادرت میری خونه ی کامران شناسنامه
خورشید و کامران رو میگیری.
یه محضر و آزمایشگاه و دکتر درست و
درمون گیر میاری، نیکان کوتاهی کنی،
پشت گوشت رو دیدی خورشید رو هم
می بینی.
پسر با تأسف سر تکان داد.
- حاجی، با ما به از این باش که با خلق
جهانی؛ دل عاشق رو تیمار می کنن
نه اینکه آتیش زیرش رو بیشتر کنن شما
نمی دونی اون خورشید گرد، یعنی
خورشید خانوم با دل بدبخت من چی کار
کرده اومده تو دلم اینقدر گرد و قلمبه اس
جا برای کسی نگذاشته.
زیور آرام شروع به خندیدن کرد.
_خدا نکشت بچه، خورشید چاق نیست
نمکیه
- کی گفته زن من چاقه؟! زن من فقط
استخون بندیش درشته
حاجی تو رو جدت زنگ بزن بگو تصمیمت
عوض شده.
_ بچه اومدیم صیغه کردید و آزمایش ها
مشکل داشت با دلی که به تو بسته شده
می خوای چی کار کنی؟
- حاجی یا خورشید یا هیچ کس دیگه،
عشقه، بازار حراجی باز نکردم که فکر این
باشم بعدش چی کار کنم.
_ بحث با من هیچ فایده ای نداره فقط
صبور باش، در ضمن اگر اشتباهی کنی...
پسر نگذاشت حرف پدر تمام شود.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
لينك كانال زاپاس
https://eitaa.com/joinchat/2839872205Cf36e7b9fc1
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
روزی یک یا دو پارت
هرگونه کپی برداری و گزارش کانال حرام شرعی است.🔥
با عرض پوزش پنجشنبه ها و روزهای تعطیل پارت گذاری انجام نمیشه