eitaa logo
شهدای استان بوشهر
182 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
325 ویدیو
4 فایل
پایگاه نشر آثار سرداران و دوهزار شهید استان بوشهر آدرس سایت http://raisali.ir آدرس کانال ایتا https://eitaa.com/raisali_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🎐 l 🔸انسان اگه آمادة شهادت شده باشه، خود شهادت می آید سراغش @raisali_ir
📔 | 📚 عنوان کتاب: بانوی قرن 🔻روایتی داستانی از مادر شهیدان حسن و عباس و امیر اسماعیل زاده ✍🏼 نویسنده: سعیده زراعتکار @raisali_ir
شهدای استان بوشهر
بسـم الله الرحمن الرحیم #قسمت_دهم🖊 📖قایق یک روز، نزدیکی های ظهر، یک لندرور خودی برای انتقال تعدادی
بــسم الله الرحمن الرحیم 🖊 📖بردار کهزاد ما فقط بیست و هفت نفر بودیم و برای اینکه دشمن متوجه کم بودن تعداد افراد ما نشود هماهنگ کرده بودیم که در هرکدام از محورهای راست و چپ، یک نفر برود و هر ۵۰ متر یک مقدار تیر اندازی کند گروه شناسایی از علیرضا ماهینی، ناصر میر سنجری و خانی تشکیل شده بود .یک شب که این گروه برای شناسایی محور الله و اکبر در آن منطقه رفته بودند، از طریق بی سیم به ما اطلاع دادند که عراقی‌ها از سمت سید حمد حمله کرده‌اند. بلافاصله همراه با تعدادی از بچه‌ها برای کمک به محور کناری حرکت کردیم. گروه شناسایی نیز چون متوجه آتش دشمن شدند، از بی‌سیم نیز پیام را دریافت کردندو خود را سریع به خط رساندند. آن شب ،درگیری خیلی طولانی شد. عراقی‌ها خود را به خاکریز رساندند و با بچه های پشت خاکریز درگیر شدند مسئول محور برادر کهزاد بود پس از آن که با نارنجک به درگیری با نیروهای عراقی پرداخت لحظاتی بعد به شهادت رسید. کهزاد از نیروهای قدیمی جنگهای نامنظم و مسئولی بسیار قوی و با شهامت بود. به هر حال بچه‌ها با تمام وجود با عراقی‌ها تا دندان مسلح ،درگیر شدند و با توکل به خدا استقامت نمودند و تیربارچی ها با تیربار آرپی جی زنها با آرپی‌جی و بقیه با نارنجک دستی و تفنگی از دشمن پذیرایی می کردند .علیرغم کمبودهایی که وجود داشت بچه ها در اوج درگیری ها شروع به تکبیر گفتن می‌کردند و از معصومین علیهم السلام کمک می طلبیدند که همین مسئله باعث تقویت روحی رزه و گشایش در کارها می شد .نکته جالب تر اینکه بچه‌های ما بیش از چند روز آموزش ندیده بودند، اما با این وجود به لطف خدا چنان ترس و وحشتی در دل عراقی‌ها ایجاد شده بود که هیچ کدام از آنها جرات  رویارویی با  بچه‌های ما را نداشتند. ... @raisali_ir
〖قࢪاࢪ شبـانـھ🌙 〗 بــسم ربــ الشہدا🦋 📝از ملت عزيز مي خواهم كه پشت جبهه با منافقين در ستيز باشيد و با آنها تا آخرين قطره خون مبارزه كنيد و از شما باز مي‌خواهم كه مسجدها را پر كنيد زيرا مسجدها سنگر اصلي انقلاب هستند. و در نماز جماعت شركت كنيد و نماز و واجبات را تا آخرين لحظه زندگي فراموش نكنيد كه علي(ع) براي دين ما شمشير مي زد و حسين(ع) براي اين دو،قرآن و نماز به شهادت رسيد. 🕊 🥀 🏛محل دفن:اهرم @raisali_ir
🦋•|بِسـْمِ رَبّ الشُہَدا والصـِدّیقیـنْ|•🦋
مثل فرشته اے اما همیشہ غمگینم...🕊 @raisali_ir
📔 | 📚 عنوان: هیچ‌چیز مثل همیشه نیست 🔻 خاطرات شهید امیر سیاوشی ✍🏼 نویسنده: الهه اخرتی @raisali_ir
شهدای استان بوشهر
بــسم الله الرحمن الرحیم #قسمت_یازدهم🖊 📖بردار کهزاد ما فقط بیست و هفت نفر بودیم و برای اینکه دشم
بــسم الله الرحمن الرحیم 🖊 📖رزمنده شانزده ساله نزدیکی‌های صبح درگیری تمام شد .نگهبانها در محل نگهبانی مانده و بقیه در حال وضو نماز بودند. یکی از بچه های ۱۶ ساله که در آن موقع نگهبان بود ،به علت خستگی به خواب می رود و یک لحظه احساس می‌کند که کسی دست به شانه او می زند و می گوید:《 عراقی!》 بی اختیار دست روی ماشه تیربار می‌برد و وقتی به خود می آید یک جسد عراقی روی خاک می بیند و بعد بررسی می کند که چه کسی بوده که وی را بیدار کرده است‌، اما کسی را نمی بیند .با جرأت می‌توانم بگویم که آنچه در این جنگ نابرابر ،همواره موجب دلگرمی بچه‌ها بود و باعث می‌شود که احساس خستگی نکند حضور آقا امام زمان عجل الله تعالی شریف  و امدادهای غیبی بود که به راحتی در هر لحظه و در جای‌جای جنگ می شد آن را لمس کرد .خود من روزی که وارد جبهه شدم، نسبت به خون به ویژه خون خود خیلی حساس بودم و در خون می دیدم یا خود دچار خونریزی میشدم ، بلافاصله حالم بد میشد. این مسئله آنقدر حاد بود که همیشه به خودم می‌گفتم  که نکند خدایی نکرده، من مجروح شوم و از من خون بریزدو آنقدر حالم بد شود که در روحیه بقیه نیروها اثر بدی داشته باشد .خالصانه از خدا خواستم که در این زمینه مرا یاری کند و بدون اینکه خودم متوجه باشند در تمامی مدتی که در جبهه بودم ،علیرغم اینکه بارها مجبور شدم و حتی به کمک بقیه مجروحین نیز می رفتم هرگز حالم بد نشد و تغییری در من به وجود نیامد. ... @raisali_ir