#شیراز دیگر شیراز همیشگی نیست؛ حالا دیگر #مشهد شده است برای خودش.
شادی روح شهدای تأمین #امنیت جمهوری اسلامی صلوات.
🆔️ @rajaaei_ir
18.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توضیحات #محمدرضا_شهبازی درباره علت کنارهگیری از برنامه #پاورقی (اعتراض به بازگشت #فتنه_گران به آنتن #صداوسیما)
آقای #محمدرضا_شهبازی، آنها که از سرِ بلاهت یا خیانت دارند دوباره به چند نفر از اهل #فتنه اجازه تولید و پخش برنامه در #رسانه_ملی میدهند، از استعفای اعتراضی شما از برنامه #پاورقی اگر خوشحال نشوند،ناراحت هم نمیشوند و برایشان مهم نیست؛ پس بمانید و در راه تبیین نفوذها و خیانتهای جریان #سلبریتی جهاد کنید.
کسانی که باید بروند، آنها هستند نه من و شما.
🆔️ @rajaaei_ir
📌حکمرانی رسانهای سلبریتیها
(در حاشیه کنارهگیری محمدرضا شهبازی از برنامه پاورقی و واکنش علی زکریایی به این کنارهگیری)
خیلی سال است که اهل هیئت و روضهام، ولی هیچوقت دلِ شنیدن روضهٔ باز نداشتهام. وقتی طاقت شنیدن روضهٔ باز ندارم، تکلیف دیدن روضهٔ مجسم که معلوم است. برای همین، هنوز هم که هنوز است دلم از دیدن همان یکی دو فیلم مات و شطرنجی شدهٔ لحظات شکنجه و شهادت شهیدان «#آرمان_علی_وردی» و «سید #روحالله_عجمیان» خون است. حال مثل منی را تصور کنید وقتی میشنود قرار است به کسانی که با سردمداران آن جریان همنوا شدند و به اعتبار سلبریتی بودنشان، در صفحهشان در حمایت از این فتنه گران چیزی گفتند یا نوشتند، اجازه تولید و پخش یک برنامهٔ تلویزیونی بدهند. چه باید کرد؟ راه مقابله با حکمرانی رسانهای سلبریتیها بر جامعهٔ اسلامی، مبارزهٔ هوشمندانهٔ انقلابیها در سه سطح مدیران رسانه، کنشگران فعال رسانه و مخاطبان رسانه است.
به نظرم دیگر دورهٔ سادهاندیشی و سادهلوحی در سطوح مدیریتی جمهوری اسلامی گذشته است. پذیرفتنی نیست که کسی یا کسانی با برچسب مخالفت یا زاویه داشتن با جمهوری اسلامی ایران در جایگاههای حساس نظام مشغول فعالیت باشند. از کلیدیترین و اثرگذارترین موقعیتهای هر نظام، #رسانه_ملی آن است. با هیچ توجیهی، حتی به بهانهٔ #جذب_حداکثری مخاطب برای رسانه و ایجاد یک رویکرد فراجناحی و ملی نمیتوان به حامیان اقدام کنندگان علیه #امنیت_ملی کشور اجازهٔ فعالیت در رسانه ملی را داد. ازاینرو، مدیران انقلابی رسانه ملی باید جلوی اختصاص آنتن رسانه را به چنین عناصری بگیرند؛ چراکه در غیر این صورت، یا باید در انقلابی بودن آنها شک کرد، یا در هوش و فراستشان.
ولی حقیقت آن است که ما در #گام_دوم_انقلاب اسلامی در همهٔ عرصهها در یک دورهٔ گذار به سر میبریم؛ ازجمله در عرصهٔ رسانه ملی. بیشک بسیاری از مدیران این رسانه دغدغههای انقلابی دارند، ولی نمیتوان انتظار داشت که درک همهٔ ما از انقلابی گری یکی باشد، همانگونه که نباید پنداشت همهٔ مدیران رسانه ملی انقلابیاند و «#نفوذ_در_رسانه_ملی» یک توهم توطئه است. در چنین شرایطی، اگر مدیران رسانه نتوانند یا نخواهند جلوی فعالیت عناصر نامطلوب سلبریتی را در رسانه ملی بگیرند، تهیهکنندگان و کارگردانان و مجریان و هنرمندان انقلابی باید با هوشمندی و شهامت، فعالانه در برابر این نفوذ ایستادگی کنند. این مبارزه گاهی #استعفا به نشانه اعتراض است و گاهی ماندن در فضای رسانه و ادامه دادن به تولید برنامههای انتقادی و روشنگرانه؛ حتی اگر بدانی ممکن است بعد از مدتی عذرت را بخواهند و از رسانه حذفت کنند. اینها راهبردهای مختلفی است که باید با مشورت و تأمل و البته با توکل و توسل بهترینش را پیدا کنیم؛ مهم، سیاست و جهت حرکت ما است که حتماً مبارزه با حکمرانی سلبریتیها بر جامعه است.
اما همهٔ بار مبارزه با #حکمرانی_رسانهای_سلبریتیها، بر دوش مدیران و کنشگران فعال رسانه نیست و مخاطبان رسانه ملی نیز دراینباره مسئولیت دارند. درست است که مدیران رسانه ملی با اختیاراتی که دارند میتوانند به کسانی برنامه بدهند و کسانی را حذف کنند، ولی این #حکمرانی_صناعی آنقدرها هم قدرت ندارد، وقتی #مردم بهعنوان #ذینفعان اصلی جامعه و رسانه ملی چیز دیگری بخواهند و طور دیگری عمل کنند. مطالبهگریهای صریح و شفاف از مسئولان رسانه ملی، حمایت از مبارزه فعالان رسانهای انقلابی در رسانه ملی، و تماشا نکردن برنامههای تولیدشده از سوی حامیان فتنه گران و حتی شبکۀ مربوط، فقط چند نمونه از کارهایی است که از عهدهٔ مردم انقلابی و منتقمان خون پاک شهدای مدافع امنیت برمیآید. بنابراین، مردم انقلابی هم میتوانند با رفتارهای هوشمندانه و کنشگری فعال خود، مدیران و کنشگران رسانه ملی را بهسوی مطلوبهای خودشان که همان مطلوبهای انقلاب اسلامی و رهبر معظم انقلاب است، جهتدهی کنند.
خلاصه آنکه، گذشته از ضرورت هوشمندی و اقدام متعهدانه مدیران رسانه ملی در مقابله با فعالیت دوبارهٔ هواداران #جریان_فتنه در رسانه پیش از #توبه و #اظهار_پشیمانی و تعهد کتبی رسمی آنها، فعالان رسانهای و مردم انقلابی نیز در این زمینه مسئولاند و نباید از مبارزه انقلابی خود خسته و ناامید شوند. با این نگاه، فعالان رسانهای و مخاطبان رسانه هم باید در حکمرانی کشور مشارکت جدی و فعال داشته باشند؛ هرچند این کنشگری در چارچوب ابزارهای حکمرانان و در مقیاس #حکمرانی_صناعی نیست. فعالیتهای ما مردم به دنبال ساختن یک #طبیعت_انقلابی برای جامعهٔ اسلامی است که در فضای آن، هیچیک از مدیران و فعالان رسانهای، #سازش با فتنه گران را امری طبیعی قلمداد نمیکند و این یعنی یک #حکمرانی_طبیعی.
برای حمایت از پویش مخالفت با حضور این سلبریتیها در رسانه، وارد شوید.
#مقاله_پنچ_پاراگرافی
#حکمرانی_رسانه
#حکمرانی_فرهنگی
🆔️ @rajaaei_ir
در مقاله کوتاه حکمرانی رسانهای سلبریتی ها در همین کانال تربیت و حکمرانی درباره جایگاه و امکان اثرگذاری فعال #مردم (بهعنوان ذینفعان اصلی جامعه) بر فرآیند #حکمرانی اشارهای داشتهام. #مطالبه_گری یکی از ابزارهای اصلی مردم برای این اثرگذاری است.
تا اینجا ظاهراً این مطالبهگری مردمی اثر داشته است:
رئیس #صداوسیما گفته: آقای #شهبازی و برنامه #پاورقی ادامه خواهد یافت.
#رشیدپور هم اعلام کرده: زمان مناسبتری به تلویزیون برمیگردم.
الحمدلله.
هرچند هنوز برای اطمینان از تحقق مطالبه زود است و نباید خوشدلانه پیگیری را رها کنیم.
🆔️ @rajaaei_ir
🟢«از همان جا که رسد درد همان جاست دوا»
✍️احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻بعضاً میبینیم که برخی از بزرگان و دلسوزان جامعه و معتقدان به ارزشهای اسلامی، بدون آنکه توصیف دقیق و واقعبینانهای از پدیدهی «بیحجابی مدرن» داشته باشند، خیلی قاطع میگویند: «اگر مشکل شغل، مسکن و ازدواج حل شود، معضل بیحجابی برچیده میشود.»!
🔻بیان چنین راهکاری برای حل معضل «بیحجابی» نشان میدهد که این عزیزان علیرغم دغدغههای مبارک و ارزشمندی که دارند، درک درستی از این واقعیت اجتماعی ندارند! به همین دلیل داروی تجویزی آنان، هیچ تأثیری در درمان این بیماری ندارد.
🔹این عزیزان، یا باوری به «مطالعات میدانی» ندارند و یا اطلاعی از آنها ندارند! وگر نه میدانستند که بر اساس آمارهای موجود اغلب بیحجابان در جامعه ما نه مشکل شغل دارند؛ نه مشکل مسکن دارند و نه مشکل ازدواج! بر اساس برخی از آمارها، بیش از هفتاد درصد از بیحجابان متأهلاند!
🔶نکته مهم و کلیدی آن است که:
«توصیف» و «تبیین» و «فهم علل و عوامل» یک پدیده، مقدمه «پیشبینی» و «کنترل» آن است. یعنی بدون داشتن فهمی واقعبینانه از آسیبهای اجتماعی، کنترل آنها و ارائه دستورالعمل برای «تضعیف» یا «زدودن» آنها، خاماندیشی است.
#حجاب
#علوم_انسانی
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از تربیت آینده |حمیدساجدیان
🔷🔷 یک دعوت و یک نکته
✅ دیروز از آموزش و پرورش تماس گرفتند. مرد میانسالی از پشت تلفن گفت:«فردا ساعت هشت، مقام عالی وزارت! در فلان ساختمان جلسهای با فعالان مردمی دیدار رهبری دارند، شما هم اگه میتونید تشریف بیارید.». تا جایی که من میدانستم، گروه شرکت کننده در دیدار حضرت آقا درخواستی برای دیدار با وزیر محترم در این مدت نداشتند و احتمالا درخواست جلسه از سوی وزیر صورت گرفته بود. احتمالا به زودی دعوتهایی از سوی معاونتهای آ.پ، شورای عالی انقلاب فرهنگی و ... هم صورت خواهد گرفت. اما لحن و لسان دعوت کننده جالب بود. گویا چه نشستهای که مقام عالی وزارت منّت گذاشته، جلوس فرموده و بارِ خاص دادهاند. حال که این توفیق بزرگ شامل حالتان شده، قدرش را بدانید و بشتابید. عرض کردم:«مقام عالی وزارت یعنی کی؟ یعنی وزیر؟!» تعجّب کرد و گفت:«بله». دیدم هنوز موازنه شکل نگرفته، عرض کردم: «میزبان برای مدعوین شهرستانی وسیله در نظر گرفته؟» بیشتر تعجّب کرد. با کمی مکث گفت: «این دفعه نه، شاید دفعات بعد». گفتم کمی دیر دعوت کردید اما اگر فرصت شد، ان شاءالله خدمت میرسم و خداحافظی کردیم. امروز برنامههای از پیش تعیین شده، توفیق این دیدار را از بنده گرفت اما دلیلی که باعث شد این یادداشت را بنویسم، نه خود این گفتگو که «بافتار» و دلالتهایش بر حکمرانی است.
🔹 «مقام عالی وزارت»، محصول زیست در جهانِ الگوی هرمی حکمرانی است. الگویی که اداره امور را به سلسله مراتبی از منصبها سپرده و در رأس این سلسله هم «مقام عالی» قرار دارد. در ابرانگاره این الگو، آدمها موضوعیت ندارند، بلکه جایگاهشان در این سلسله مهم است. طبیعی است که مستخدم این سلسله، ادب دعوت را نفهمد و افراد بیرون از این سلسله را هم به قاعده درون این سلسله مراتب دعوت کند. این الگو که محصول مدرنیته است، مدتهاست بانگ ناکارآمدیش در حل مسائل کشورها درآمده و تلاشها برای جایگزینی الگوهایی که بتواند در یک «تعامل» سازنده، سایر نیروها از جمله بخش مردمی را به میدان آورد، افزایش یافته است. «مردمیسازی» تنها شعار کشور ما نیست و ضرورتش در بسیاری از کشورها -البته با خاستگاه و خوانش خودشان- درک شده است.
🔹 اما یک از شروط اصلی برای «مردمیسازی» و رسیدن به «تعامل»، فهم جهانهای دیگر است. فعالان مردمی، جهانِ زیستۀ متفاوتی با «کارمندان دولتی» دارند. آنها با «ابلاغِ دستورِ مقامِ بالادست» پای کار نیامدهاند بلکه بر اساس جوشش درونی و مسئولیت مبتنی بر رشدشان پای به میدان گذاشتهاند. هماهنگی این گروه بر پایه «تفاهم و اقناع» است و نه «دستور و ابلاغ». در جایی که الگوی هرمی توان آوردن مردمیها را به جهان خود ندارد، بهتر است کمی تواضع کرده و با جهان زیسته آنها همراهی کند و در یک محیط «تفاهمپایه» به «تعامل» بپردازد. تا وقتی «مقام عالی وزارت»، بارِ خاص به فعالان مردمی میدهد، در بر همین پاشنه خواهد چرخید.
پ.ن: الحمدلله رویکرد مردمیسازی در این دولت مورد توجه است و وزیر محترم آ.پ هم همین رویه را دارند. آنچه بیان شد نقد اشخاص نیست بلکه ماهیت سازمان موجود است.
@HamidSajedian