eitaa logo
محمد حسین رجبی دوانی
4.6هزار دنبال‌کننده
95 عکس
37 ویدیو
2 فایل
تنها کانال رسمی استاد دکتر محمدحسین #رجبی_دوانی جهت ارسال سوال و نظرات: @admin_admin14
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦پس از ضربت چه شد... 📍در مطالب پیشین اشاره شد که امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه توسط لعنه الله در محراب عبادت هنگامی که در رکعت اول به سجده دوم می رفتند، ضربت خورد. آن حضرت سر مبارک خود را با عمامه خویش بست و به طور نشسته نماز را ادامه داد و علیه‌السلام به دستور پدر نماز جماعت را با مردم اقامه فرمود اما علیه‌السلام در هنگام اقامه نماز با این که نشسته بود در اثر درد و رنج ضربتی که به سر مطهرش وارد شده بود، به سمت راست و چپ متمایل می‌شد و همین که سلام نماز را داد بر زمین افتاد. 📍امام مجتبی علیه السلام سر مقدس پدر را در آغوش گرفت و جای جراحت را محکم بست. سپس حضرت را از محراب به میان مسجد آوردند و مردم هم گرد آن وجود مقدس جمع شدند با این که امام مجتبی علیه‌السلام جای ضربه را محکم بسته بود اما از آن خون می‌ریخت و رنگ رخسار علیه‌السلام از زردی به سفیدی مایل گردیده بود. 📍آن حضرت به آسمان نظر می افکند و تسبیح و تقدیس الهی را می‌گفت و می‌فرمود: الهی اسئلک مراقفه الانبیاء و الاوصیاء و الی درجات جنة المأوا... سپس بی‌هوش شد و در همان حال امام مجتبی علیه‌السلام گریه می‌کرد. امیرالمومنین علیه‌السلام از قطرات اشک فرزند که بر گونه مبارکش ریخت به هوش آمد، چشم گشود و فرمود: ای فرزند! چرا گریه و بی تابی میکنید؟ بدان که تو پس از من به زهر و برادرت حسین به تیغ ستم شهید خواهید شد و هر دو به جد و پدر و مادر خویش ملحق خواهید شد. 📍پس از این امیرمومنان علیه‌السلام به منزل آوردند و طبیبی برای معاینه و معالجه به خانه حضرت آمد. او حضرت را به این ترتیب معاینه کرد که شُش گوسفندی تازه ذبح شده را خواست و آن را در جای ضربتی که بر سر مطهر وارد شده بود فرو کرد و در آن دمید و بیرون آورد و دید که ذرات مغز مطهر امیرالمومنین به این شش چسپیده و آثار زهر در آن نمایان است. 📍وقتی طبیب چنین دید شهادت حضرت را قطعی دانست و اعلام کرد که هر وصیتی را که دارید انجام دهید. لذا امیرالمومنین علیه‌السلام وصیت معروف خود را نسبت به علیه‌السلام بیان داشتند. 📍در روز بیستم ماه رمضان حال امیرالمومنین علیه‌السلام به وخامت گذاشت و همان موقع حضرت فرزندان خود را فراخواند و آخرین نصیحت ها و سفارشات خود را فرمود و امامان بعد از خود را معرفی کرد و سپس بی‌هوش شد. چون به هوش آمد فرمود هم‌اینک پیغمبر خدا، عمویم و برادرم نزد من آمدند و گفتند زود بشتاب که ما مشتاق و منتظر تو هستیم. 📍آنگاه دیده‌های مبارک خود را گردانید و به اهل بیت خود نظر کرد و فرمود همه شما را خدا می سپارم، خدا همه را به راه حق و مستقیم بدارد و از شر دشمنان حفظ فرماید. خداوند خلیفه من بر شماست و خدا برای خلافت و نصرت کافی است. سپس فرمود: سلام بر شما باد ای فرشتگان خدا... لمثل هذا فلیعمل العاملون، ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون. 🔹آنگاه پیشانی مبارک علیه‌السلام عرق کرد، چشم‌های خود را برهم گذاشت، دست و پای مبارک خویش را به سوی قبله کشید و فرمود: أشهد أن لااله الا الله وحده لاشریک له، و اشهد أن محمدا عبده و رسوله... این را فرمود و روح مقدسشان به ملکوت پرواز کرد... 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦پس از شهادت امیرالمومنین علیه‌السلام و حکومت حضرت چگونه شد؟ 📍بعد از آنکه سلام‌الله‌علیه به شهادت رسید طبق وصیت آن وجود مقدس، علیه السلام پیکر نازنین امیرالمومنین علیه السلام را غسل داد و کفن کرد و همراه با فرزندان و معدود شیعیان آن وجود مقدس بر پیکر پاک امیرالمومنین علیه‌السلام نماز خوانده شد. 📍امیرالمومنین علیه‌السلام فرموده بود که شما جلوی تابوت من را راها کنید چرا که و آن را حمل خواهند کرد و حسن و حسین پایین تابوت را برگیرند و هر جا دیدید که جلوی تابوت به زمین آمد همان جا تابوت را فرود آورید. در آنجا سنگی خواهید دید که علامت قبری است که حضرت برای من حفر کرده. من را در آنجا دفن کنید. 📍به همین گونه عمل شد و پیکر مقدس امیرالمومنین علیه‌السلام درهمین منطقه‌ای که خوانده می‌شد و آن زمان بیرون از بود، دفن گردید و در سحرگاه امام مجتبی علیه‌السلام و عزیزان امیرالمومنین علیه‌السلام و شیعیانش به کوفه بازگشتند. 📍صبح روز بیست و یکم در کوفه این خبر پیچید که امیر‌المومنین علیه‌السلام به شهادت رسیده است. مردم منقلب حتی کسانی که خون ها به دل امیرالمومنین علیه‌السلام کرده بودند به سبب مظلومیت آن حضرت و فضایی که به وجود آمده بود، رو به سوی خانه علیه السلام و آوردند و به آن حضرت تسلیت گفتند و امام مجتبی علیه‌السلام را دعوت کردند که به مسجد بیاید و مردم در مسجد به آن حضرت تسلیت و تعزیت بگویند. 📍مردم امام مجتبی علیه‌السلام را همراهی کردند و بر فراز منبر پدر نشاندند و انبوه جمعیت هم در مسجد جامع گرد آمده بود. همین که امام مجتبی علیه السلام خواست بسم الله بگوید و سخنان خود را آغاز کند، بغض آن حضرت از شدت مصیبت وارده شهادت امیرالمومنین علیه‌السلام ترکید و گریست. مردم هم با امام مجتبی علیه‌السلام گریه کردند و هنگامی که حضرت آرام گرفت در سخنانی به تجلیل از مقام رفیع و بی بدیل امیرالمومنین علیه‌السلام و مظلومیت آن حضرت و کوتاهی مردم کوفه در حق وجود مقدس که منجر به شهادت وجود نازنینش گشت فرمودند. 📍وقتی امام مجتبی علیه السلام سخنان خود را به پایان رسانید خطاب به انبوه جمعیت حاضر گفت: مردم منتظر چه هستید ایشان فرزند رسول خدا و فرزند خلیفه شهید است که با شما سخن می‌گوید، شایسته ترین فرد برای خلافت. 🔸مردم در پی این سخنان به سوی امام مجتبی علیه‌السلام هجوم آوردند و در حالی که می گفتند: ای زاده رسول خدا! ما تو را بسیار دوست داریم و بهترین فرد برای خلافت هستی، با امام مجتبی علیه‌السلام به عنوان خلیفه جدید بیعت به عمل آمد و تمام قلمرو امیرالمومنین علیه‌السلام و عالم اسلام منهای و که از قلمرو حضرت جدا شده بود خلافت امام مجتبی علیه‌السلام را پذیرفتند. 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین 🚦 : وضعیت عایشه بعد از جنگ جمل چگونه شد؟ 📍 : بنا بر نقل‌های مسلم تاریخی به دستور امیرالمومنین علیه‌السلام به بازگردانده شد و حق خروج از مدینه و حتی خانه‌ای که پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم برای او تعیین کرده بود را نداشت و در حقیقت در طول دوران خلافت امیرالمومنین علیه‌السلام یعنی از جمادی‌الثانی سال ۳۶ که جنگ واقعه شد تا هنگام شهادت امیرالمومنین علیه‌السلام و به احتمال قوی تا پایان خلافت علیه‌السلام که در سال 41 هجری باشد او در حصر قرار داشت و هیچ موردی از او در این مدت در تاریخ ثبت نشده است. 📍جز اینکه وقتی خبر شهادت برادرش را شنید منقلب شد و در حق قاتلان او از جمله لعنت کرد و همچنین وقتی خبر شهادت امیرالمومنین علیه‌السلام را شنید اظهار خشنودی و سرور و خوشحالی کرد. 📍اما بعد از صلح امام حسن علیه السلام و مستولی شدن بر عالم اسلام، از این حصر بیرون می‌آید و در عرصه سیاسی حضور دارد. افرادی با او دیدار می‌کنند و او با آنها مطالبی را رد و بدل می‌کند، به معاویه نامه مینویسید، با معاویه در مدینه دیدار میکند و در برابر خلافت غاصبانه و جائرانه معاویه هیچ گونه مسئله و مخالفتی صورت نمی‌دهد. 📍جز انتقادی که به معاویه می‌کند به خاطر کشتن که معاویه چنین توجیه میکند مبنی بر اینکه هنگامی که تصمیم به قتل حجر گرفتم فرد خردمندی نزد من نبود. لذا هیچ مشکلی با معاویه ندارد و حتی بعد از آنکه معاویه بدعت بزرگی در اسلام می‌گذارد و فرزند نابکار خود را به عنوان ولیعهد معرفی می‌کند و کاری را مطرح می‌کند که هیچ یک از خلفای پیشین نکرده بودند و خلافت را تبدیل به سلطنت می‌کند، عایشه هیچ عکس العمل منفی‌ای نشان نمی‌دهد. 🔸بنا بر نقل در دوران حاکمیت در سال ۵۷ می‌میرد و در دفن می‌شود. 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت امام صادق علیه‌السلام۲ 🚦دوران سخت تر از دوران و 📍اما در سال ۱۳۶ در پی مرگ و روی کار آمدن که بعداً به معروف شد، دوران سختی برای امام صادق علیه السلام پدید آمد به این معنا که منصور عباسی به شدت بر اولاد پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم و علویان سخت گرفت. چرا که او میدانست امامت حق آن ذوات مقدس است و با علم براین مسئله بر امام صادق سلام الله علیه به عنوان بزرگ علویان و چهره برتر علمی و تقوایی آنان و همچنین بر نوادگان علیه السلام بسیار سخت گرفت. 📍 منصور امام صادق علیه السلام را در مضیقه فراوان گذاشت و بارها آن حضرت را به کوفه و بعداً شهر هاشمیه که بعنوان مرکز خلافت عباسیان پیش از بغداد بنا شده بود، احضار می کرد و امام را در تنگنا و فشار قرار می‌داد.با این حال امام در احضارها، مخفیانه با شیعیان و جویندگان دانش علیهم‌السلام ارتباط برقرار می کرد و آنها را از دریای بی کران معلومات خود بهره مند می‌فرمود تا اینکه امام را به باز گرداند و تحت مراقبت شدید قرار داد. 📍 به گفته و اعتقاد بسیاری از علمای ما، منصور لعنه‌الله از این عصر به بعد بر علیه امام صادق علیه‌السلام و خاندان پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم چنان خفقان سنگینی اعمال کرد که از نظر فشار و مشکلات و سختی ها می‌توان گفت که از دوران معاویه و یزید هم سخت تر بوده است. 📍لذا دیگر از آن جلسات علمی و ارتباطات امام صادق علیه‌السلام با مردم خبری نیست تا اینکه لعنه‌الله تصمیم به قتل گرفت و در چند نوبت اقدام به قتل امام نمود اما موفق نمی‌شد تا اینکه به حاکم مدینه فرمان قتل امام علیه‌السلام را صادر کرد و به قدری کینه و بغض نسبت به امام و امامت داشت که حتی به او فرمان داده بود بعد از اینکه امام از دنیا رفت، داخل خانه امام بریزند و وصیت نامه امام علیه‌السلام را بیابند و وصی آن حضرت که از منظر او جانشین آن امام همام خواهد بود را شناسایی و اعدام کنند. 🔸 این جنایات یعنی شهادت علیه‌السلام بنابر نقل معروف در ۲۵ شوال سال ۱۴۸ اتفاق افتاد و آن حضرت روح مقدسش به ملکوت اعلی پیوست. 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦پس از ضربت چه شد... 📍در مطالب پیشین اشاره شد که امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه توسط لعنه الله در محراب عبادت هنگامی که در رکعت اول به سجده دوم می رفتند، ضربت خورد. آن حضرت سر مبارک خود را با عمامه خویش بست و به طور نشسته نماز را ادامه داد و علیه‌السلام به دستور پدر نماز جماعت را با مردم اقامه فرمود اما علیه‌السلام در هنگام اقامه نماز با این که نشسته بود در اثر درد و رنج ضربتی که به سر مطهرش وارد شده بود، به سمت راست و چپ متمایل می‌شد و همین که سلام نماز را داد بر زمین افتاد. 📍امام مجتبی علیه السلام سر مقدس پدر را در آغوش گرفت و جای جراحت را محکم بست. سپس حضرت را از محراب به میان مسجد آوردند و مردم هم گرد آن وجود مقدس جمع شدند با این که امام مجتبی علیه‌السلام جای ضربه را محکم بسته بود اما از آن خون می‌ریخت و رنگ رخسار علیه‌السلام از زردی به سفیدی مایل گردیده بود. 📍آن حضرت به آسمان نظر می افکند و تسبیح و تقدیس الهی را می‌گفت و می‌فرمود: الهی اسئلک مراقفه الانبیاء و الاوصیاء و الی درجات جنة المأوا... سپس بی‌هوش شد و در همان حال امام مجتبی علیه‌السلام گریه می‌کرد. امیرالمومنین علیه‌السلام از قطرات اشک فرزند که بر گونه مبارکش ریخت به هوش آمد، چشم گشود و فرمود: ای فرزند! چرا گریه و بی تابی میکنید؟ بدان که تو پس از من به زهر و برادرت حسین به تیغ ستم شهید خواهید شد و هر دو به جد و پدر و مادر خویش ملحق خواهید شد. 📍پس از این امیرمومنان علیه‌السلام به منزل آوردند و طبیبی برای معاینه و معالجه به خانه حضرت آمد. او حضرت را به این ترتیب معاینه کرد که شُش گوسفندی تازه ذبح شده را خواست و آن را در جای ضربتی که بر سر مطهر وارد شده بود فرو کرد و در آن دمید و بیرون آورد و دید که ذرات مغز مطهر امیرالمومنین به این شش چسپیده و آثار زهر در آن نمایان است. 📍وقتی طبیب چنین دید شهادت حضرت را قطعی دانست و اعلام کرد که هر وصیتی را که دارید انجام دهید. لذا امیرالمومنین علیه‌السلام وصیت معروف خود را نسبت به علیه‌السلام بیان داشتند. 📍در روز بیستم ماه رمضان حال امیرالمومنین علیه‌السلام به وخامت گذاشت و همان موقع حضرت فرزندان خود را فراخواند و آخرین نصیحت ها و سفارشات خود را فرمود و امامان بعد از خود را معرفی کرد و سپس بی‌هوش شد. چون به هوش آمد فرمود هم‌اینک پیغمبر خدا، عمویم و برادرم نزد من آمدند و گفتند زود بشتاب که ما مشتاق و منتظر تو هستیم. 📍آنگاه دیده‌های مبارک خود را گردانید و به اهل بیت خود نظر کرد و فرمود همه شما را خدا می سپارم، خدا همه را به راه حق و مستقیم بدارد و از شر دشمنان حفظ فرماید. خداوند خلیفه من بر شماست و خدا برای خلافت و نصرت کافی است. سپس فرمود: سلام بر شما باد ای فرشتگان خدا... لمثل هذا فلیعمل العاملون، ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون. 🔹آنگاه پیشانی مبارک علیه‌السلام عرق کرد، چشم‌های خود را برهم گذاشت، دست و پای مبارک خویش را به سوی قبله کشید و فرمود: أشهد أن لااله الا الله وحده لاشریک له، و اشهد أن محمدا عبده و رسوله... این را فرمود و روح مقدسشان به ملکوت پرواز کرد... 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت امام صادق علیه‌السلام۲ 🚦دوران سخت تر از دوران و 📍اما در سال ۱۳۶ در پی مرگ و روی کار آمدن که بعداً به معروف شد، دوران سختی برای امام صادق علیه السلام پدید آمد به این معنا که منصور عباسی به شدت بر اولاد پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم و علویان سخت گرفت. چرا که او میدانست امامت حق آن ذوات مقدس است و با علم براین مسئله بر امام صادق سلام الله علیه به عنوان بزرگ علویان و چهره برتر علمی و تقوایی آنان و همچنین بر نوادگان علیه السلام بسیار سخت گرفت. 📍 منصور امام صادق علیه السلام را در مضیقه فراوان گذاشت و بارها آن حضرت را به کوفه و بعداً شهر هاشمیه که بعنوان مرکز خلافت عباسیان پیش از بغداد بنا شده بود، احضار می کرد و امام را در تنگنا و فشار قرار می‌داد.با این حال امام در احضارها، مخفیانه با شیعیان و جویندگان دانش علیهم‌السلام ارتباط برقرار می کرد و آنها را از دریای بی کران معلومات خود بهره مند می‌فرمود تا اینکه امام را به باز گرداند و تحت مراقبت شدید قرار داد. 📍 به گفته و اعتقاد بسیاری از علمای ما، منصور لعنه‌الله از این عصر به بعد بر علیه امام صادق علیه‌السلام و خاندان پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم چنان خفقان سنگینی اعمال کرد که از نظر فشار و مشکلات و سختی ها می‌توان گفت که از دوران معاویه و یزید هم سخت تر بوده است. 📍لذا دیگر از آن جلسات علمی و ارتباطات امام صادق علیه‌السلام با مردم خبری نیست تا اینکه لعنه‌الله تصمیم به قتل گرفت و در چند نوبت اقدام به قتل امام نمود اما موفق نمی‌شد تا اینکه به حاکم مدینه فرمان قتل امام علیه‌السلام را صادر کرد و به قدری کینه و بغض نسبت به امام و امامت داشت که حتی به او فرمان داده بود بعد از اینکه امام از دنیا رفت، داخل خانه امام بریزند و وصیت نامه امام علیه‌السلام را بیابند و وصی آن حضرت که از منظر او جانشین آن امام همام خواهد بود را شناسایی و اعدام کنند. 🔸 این جنایات یعنی شهادت علیه‌السلام بنابر نقل معروف در ۲۵ شوال سال ۱۴۸ اتفاق افتاد و آن حضرت روح مقدسش به ملکوت اعلی پیوست. 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت امام صادق علیه‌السلام۲ 🚦دوران سخت تر از دوران و 📍اما در سال ۱۳۶ در پی مرگ و روی کار آمدن که بعداً به معروف شد، دوران سختی برای امام صادق علیه السلام پدید آمد به این معنا که منصور عباسی به شدت بر اولاد پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم و علویان سخت گرفت. چرا که او میدانست امامت حق آن ذوات مقدس است و با علم براین مسئله بر امام صادق سلام الله علیه به عنوان بزرگ علویان و چهره برتر علمی و تقوایی آنان و همچنین بر نوادگان علیه السلام بسیار سخت گرفت. 📍 منصور امام صادق علیه السلام را در مضیقه فراوان گذاشت و بارها آن حضرت را به کوفه و بعداً شهر هاشمیه که بعنوان مرکز خلافت عباسیان پیش از بغداد بنا شده بود، احضار می کرد و امام را در تنگنا و فشار قرار می‌داد.با این حال امام در احضارها، مخفیانه با شیعیان و جویندگان دانش علیهم‌السلام ارتباط برقرار می کرد و آنها را از دریای بی کران معلومات خود بهره مند می‌فرمود تا اینکه امام را به باز گرداند و تحت مراقبت شدید قرار داد. 📍 به گفته و اعتقاد بسیاری از علمای ما، منصور لعنه‌الله از این عصر به بعد بر علیه امام صادق علیه‌السلام و خاندان پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم چنان خفقان سنگینی اعمال کرد که از نظر فشار و مشکلات و سختی ها می‌توان گفت که از دوران معاویه و یزید هم سخت تر بوده است. 📍لذا دیگر از آن جلسات علمی و ارتباطات امام صادق علیه‌السلام با مردم خبری نیست تا اینکه لعنه‌الله تصمیم به قتل گرفت و در چند نوبت اقدام به قتل امام نمود اما موفق نمی‌شد تا اینکه به حاکم مدینه فرمان قتل امام علیه‌السلام را صادر کرد و به قدری کینه و بغض نسبت به امام و امامت داشت که حتی به او فرمان داده بود بعد از اینکه امام از دنیا رفت، داخل خانه امام بریزند و وصیت نامه امام علیه‌السلام را بیابند و وصی آن حضرت که از منظر او جانشین آن امام همام خواهد بود را شناسایی و اعدام کنند. 🔸 این جنایات یعنی شهادت علیه‌السلام بنابر نقل معروف در ۲۵ شوال سال ۱۴۸ اتفاق افتاد و آن حضرت روح مقدسش به ملکوت اعلی پیوست. 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦پس از ضربت چه شد... 📍در مطالب پیشین اشاره شد که امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه توسط لعنه الله در محراب عبادت هنگامی که در رکعت اول به سجده دوم می رفتند، ضربت خورد. آن حضرت سر مبارک خود را با عمامه خویش بست و به طور نشسته نماز را ادامه داد و علیه‌السلام به دستور پدر نماز جماعت را با مردم اقامه فرمود اما علیه‌السلام در هنگام اقامه نماز با این که نشسته بود در اثر درد و رنج ضربتی که به سر مطهرش وارد شده بود، به سمت راست و چپ متمایل می‌شد و همین که سلام نماز را داد بر زمین افتاد. 📍امام مجتبی علیه السلام سر مقدس پدر را در آغوش گرفت و جای جراحت را محکم بست. سپس حضرت را از محراب به میان مسجد آوردند و مردم هم گرد آن وجود مقدس جمع شدند با این که امام مجتبی علیه‌السلام جای ضربه را محکم بسته بود اما از آن خون می‌ریخت و رنگ رخسار علیه‌السلام از زردی به سفیدی مایل گردیده بود. 📍آن حضرت به آسمان نظر می افکند و تسبیح و تقدیس الهی را می‌گفت و می‌فرمود: الهی اسئلک مراقفه الانبیاء و الاوصیاء و الی درجات جنة المأوا... سپس بی‌هوش شد و در همان حال امام مجتبی علیه‌السلام گریه می‌کرد. امیرالمومنین علیه‌السلام از قطرات اشک فرزند که بر گونه مبارکش ریخت به هوش آمد، چشم گشود و فرمود: ای فرزند! چرا گریه و بی تابی میکنید؟ بدان که تو پس از من به زهر و برادرت حسین به تیغ ستم شهید خواهید شد و هر دو به جد و پدر و مادر خویش ملحق خواهید شد. 📍پس از این امیرمومنان علیه‌السلام به منزل آوردند و طبیبی برای معاینه و معالجه به خانه حضرت آمد. او حضرت را به این ترتیب معاینه کرد که شُش گوسفندی تازه ذبح شده را خواست و آن را در جای ضربتی که بر سر مطهر وارد شده بود فرو کرد و در آن دمید و بیرون آورد و دید که ذرات مغز مطهر امیرالمومنین به این شش چسپیده و آثار زهر در آن نمایان است. 📍وقتی طبیب چنین دید شهادت حضرت را قطعی دانست و اعلام کرد که هر وصیتی را که دارید انجام دهید. لذا امیرالمومنین علیه‌السلام وصیت معروف خود را نسبت به علیه‌السلام بیان داشتند. 📍در روز بیستم ماه رمضان حال امیرالمومنین علیه‌السلام به وخامت گذاشت و همان موقع حضرت فرزندان خود را فراخواند و آخرین نصیحت ها و سفارشات خود را فرمود و امامان بعد از خود را معرفی کرد و سپس بی‌هوش شد. چون به هوش آمد فرمود هم‌اینک پیغمبر خدا، عمویم و برادرم نزد من آمدند و گفتند زود بشتاب که ما مشتاق و منتظر تو هستیم. 📍آنگاه دیده‌های مبارک خود را گردانید و به اهل بیت خود نظر کرد و فرمود همه شما را خدا می سپارم، خدا همه را به راه حق و مستقیم بدارد و از شر دشمنان حفظ فرماید. خداوند خلیفه من بر شماست و خدا برای خلافت و نصرت کافی است. سپس فرمود: سلام بر شما باد ای فرشتگان خدا... لمثل هذا فلیعمل العاملون، ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون. 🔹آنگاه پیشانی مبارک علیه‌السلام عرق کرد، چشم‌های خود را برهم گذاشت، دست و پای مبارک خویش را به سوی قبله کشید و فرمود: أشهد أن لااله الا الله وحده لاشریک له، و اشهد أن محمدا عبده و رسوله... این را فرمود و روح مقدسشان به ملکوت پرواز کرد... 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦پس از شهادت امیرالمومنین علیه‌السلام و حکومت حضرت چگونه شد؟ 📍بعد از آنکه سلام‌الله‌علیه به شهادت رسید طبق وصیت آن وجود مقدس، علیه السلام پیکر نازنین امیرالمومنین علیه السلام را غسل داد و کفن کرد و همراه با فرزندان و معدود شیعیان آن وجود مقدس بر پیکر پاک امیرالمومنین علیه‌السلام نماز خوانده شد. 📍امیرالمومنین علیه‌السلام فرموده بود که شما جلوی تابوت من را راها کنید چرا که و آن را حمل خواهند کرد و حسن و حسین پایین تابوت را برگیرند و هر جا دیدید که جلوی تابوت به زمین آمد همان جا تابوت را فرود آورید. در آنجا سنگی خواهید دید که علامت قبری است که حضرت برای من حفر کرده. من را در آنجا دفن کنید. 📍به همین گونه عمل شد و پیکر مقدس امیرالمومنین علیه‌السلام درهمین منطقه‌ای که خوانده می‌شد و آن زمان بیرون از بود، دفن گردید و در سحرگاه امام مجتبی علیه‌السلام و عزیزان امیرالمومنین علیه‌السلام و شیعیانش به کوفه بازگشتند. 📍صبح روز بیست و یکم در کوفه این خبر پیچید که امیر‌المومنین علیه‌السلام به شهادت رسیده است. مردم منقلب حتی کسانی که خون ها به دل امیرالمومنین علیه‌السلام کرده بودند به سبب مظلومیت آن حضرت و فضایی که به وجود آمده بود، رو به سوی خانه علیه السلام و آوردند و به آن حضرت تسلیت گفتند و امام مجتبی علیه‌السلام را دعوت کردند که به مسجد بیاید و مردم در مسجد به آن حضرت تسلیت و تعزیت بگویند. 📍مردم امام مجتبی علیه‌السلام را همراهی کردند و بر فراز منبر پدر نشاندند و انبوه جمعیت هم در مسجد جامع گرد آمده بود. همین که امام مجتبی علیه السلام خواست بسم الله بگوید و سخنان خود را آغاز کند، بغض آن حضرت از شدت مصیبت وارده شهادت امیرالمومنین علیه‌السلام ترکید و گریست. مردم هم با امام مجتبی علیه‌السلام گریه کردند و هنگامی که حضرت آرام گرفت در سخنانی به تجلیل از مقام رفیع و بی بدیل امیرالمومنین علیه‌السلام و مظلومیت آن حضرت و کوتاهی مردم کوفه در حق وجود مقدس که منجر به شهادت وجود نازنینش گشت فرمودند. 📍وقتی امام مجتبی علیه السلام سخنان خود را به پایان رسانید خطاب به انبوه جمعیت حاضر گفت: مردم منتظر چه هستید ایشان فرزند رسول خدا و فرزند خلیفه شهید است که با شما سخن می‌گوید، شایسته ترین فرد برای خلافت. 🔸مردم در پی این سخنان به سوی امام مجتبی علیه‌السلام هجوم آوردند و در حالی که می گفتند: ای زاده رسول خدا! ما تو را بسیار دوست داریم و بهترین فرد برای خلافت هستی، با امام مجتبی علیه‌السلام به عنوان خلیفه جدید بیعت به عمل آمد و تمام قلمرو امیرالمومنین علیه‌السلام و عالم اسلام منهای و که از قلمرو حضرت جدا شده بود خلافت امام مجتبی علیه‌السلام را پذیرفتند. 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦پس از ضربت چه شد... 📍در مطالب پیشین اشاره شد که امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه توسط لعنه الله در محراب عبادت هنگامی که در رکعت اول به سجده دوم می رفتند، ضربت خورد. آن حضرت سر مبارک خود را با عمامه خویش بست و به طور نشسته نماز را ادامه داد و علیه‌السلام به دستور پدر نماز جماعت را با مردم اقامه فرمود اما علیه‌السلام در هنگام اقامه نماز با این که نشسته بود در اثر درد و رنج ضربتی که به سر مطهرش وارد شده بود، به سمت راست و چپ متمایل می‌شد و همین که سلام نماز را داد بر زمین افتاد. 📍امام مجتبی علیه السلام سر مقدس پدر را در آغوش گرفت و جای جراحت را محکم بست. سپس حضرت را از محراب به میان مسجد آوردند و مردم هم گرد آن وجود مقدس جمع شدند با این که امام مجتبی علیه‌السلام جای ضربه را محکم بسته بود اما از آن خون می‌ریخت و رنگ رخسار علیه‌السلام از زردی به سفیدی مایل گردیده بود. 📍آن حضرت به آسمان نظر می افکند و تسبیح و تقدیس الهی را می‌گفت و می‌فرمود: الهی اسئلک مراقفه الانبیاء و الاوصیاء و الی درجات جنة المأوا... سپس بی‌هوش شد و در همان حال امام مجتبی علیه‌السلام گریه می‌کرد. امیرالمومنین علیه‌السلام از قطرات اشک فرزند که بر گونه مبارکش ریخت به هوش آمد، چشم گشود و فرمود: ای فرزند! چرا گریه و بی تابی میکنید؟ بدان که تو پس از من به زهر و برادرت حسین به تیغ ستم شهید خواهید شد و هر دو به جد و پدر و مادر خویش ملحق خواهید شد. 📍پس از این امیرمومنان علیه‌السلام به منزل آوردند و طبیبی برای معاینه و معالجه به خانه حضرت آمد. او حضرت را به این ترتیب معاینه کرد که شُش گوسفندی تازه ذبح شده را خواست و آن را در جای ضربتی که بر سر مطهر وارد شده بود فرو کرد و در آن دمید و بیرون آورد و دید که ذرات مغز مطهر امیرالمومنین به این شش چسپیده و آثار زهر در آن نمایان است. 📍وقتی طبیب چنین دید شهادت حضرت را قطعی دانست و اعلام کرد که هر وصیتی را که دارید انجام دهید. لذا امیرالمومنین علیه‌السلام وصیت معروف خود را نسبت به علیه‌السلام بیان داشتند. 📍در روز بیستم ماه رمضان حال امیرالمومنین علیه‌السلام به وخامت گذاشت و همان موقع حضرت فرزندان خود را فراخواند و آخرین نصیحت ها و سفارشات خود را فرمود و امامان بعد از خود را معرفی کرد و سپس بی‌هوش شد. چون به هوش آمد فرمود هم‌اینک پیغمبر خدا، عمویم و برادرم نزد من آمدند و گفتند زود بشتاب که ما مشتاق و منتظر تو هستیم. 📍آنگاه دیده‌های مبارک خود را گردانید و به اهل بیت خود نظر کرد و فرمود همه شما را خدا می سپارم، خدا همه را به راه حق و مستقیم بدارد و از شر دشمنان حفظ فرماید. خداوند خلیفه من بر شماست و خدا برای خلافت و نصرت کافی است. سپس فرمود: سلام بر شما باد ای فرشتگان خدا... لمثل هذا فلیعمل العاملون، ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون. 🔹آنگاه پیشانی مبارک علیه‌السلام عرق کرد، چشم‌های خود را برهم گذاشت، دست و پای مبارک خویش را به سوی قبله کشید و فرمود: أشهد أن لااله الا الله وحده لاشریک له، و اشهد أن محمدا عبده و رسوله... این را فرمود و روح مقدسشان به ملکوت پرواز کرد... 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت امام صادق علیه‌السلام۲ 🚦دوران سخت تر از دوران و 📍اما در سال ۱۳۶ در پی مرگ و روی کار آمدن که بعداً به معروف شد، دوران سختی برای امام صادق علیه السلام پدید آمد به این معنا که منصور عباسی به شدت بر اولاد پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم و علویان سخت گرفت. چرا که او میدانست امامت حق آن ذوات مقدس است و با علم براین مسئله بر امام صادق سلام الله علیه به عنوان بزرگ علویان و چهره برتر علمی و تقوایی آنان و همچنین بر نوادگان علیه السلام بسیار سخت گرفت. 📍 منصور امام صادق علیه السلام را در مضیقه فراوان گذاشت و بارها آن حضرت را به کوفه و بعداً شهر هاشمیه که بعنوان مرکز خلافت عباسیان پیش از بغداد بنا شده بود، احضار می کرد و امام را در تنگنا و فشار قرار می‌داد.با این حال امام در احضارها، مخفیانه با شیعیان و جویندگان دانش علیهم‌السلام ارتباط برقرار می کرد و آنها را از دریای بی کران معلومات خود بهره مند می‌فرمود تا اینکه امام را به باز گرداند و تحت مراقبت شدید قرار داد. 📍 به گفته و اعتقاد بسیاری از علمای ما، منصور لعنه‌الله از این عصر به بعد بر علیه امام صادق علیه‌السلام و خاندان پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم چنان خفقان سنگینی اعمال کرد که از نظر فشار و مشکلات و سختی ها می‌توان گفت که از دوران معاویه و یزید هم سخت تر بوده است. 📍لذا دیگر از آن جلسات علمی و ارتباطات امام صادق علیه‌السلام با مردم خبری نیست تا اینکه لعنه‌الله تصمیم به قتل گرفت و در چند نوبت اقدام به قتل امام نمود اما موفق نمی‌شد تا اینکه به حاکم مدینه فرمان قتل امام علیه‌السلام را صادر کرد و به قدری کینه و بغض نسبت به امام و امامت داشت که حتی به او فرمان داده بود بعد از اینکه امام از دنیا رفت، داخل خانه امام بریزند و وصیت نامه امام علیه‌السلام را بیابند و وصی آن حضرت که از منظر او جانشین آن امام همام خواهد بود را شناسایی و اعدام کنند. 🔸 این جنایات یعنی شهادت علیه‌السلام بنابر نقل معروف در ۲۵ شوال سال ۱۴۸ اتفاق افتاد و آن حضرت روح مقدسش به ملکوت اعلی پیوست. 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت امام صادق علیه‌السلام۲ 🚦دوران سخت تر از دوران و 📍اما در سال ۱۳۶ در پی مرگ و روی کار آمدن که بعداً به معروف شد، دوران سختی برای امام صادق علیه السلام پدید آمد به این معنا که منصور عباسی به شدت بر اولاد پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم و علویان سخت گرفت. چرا که او میدانست امامت حق آن ذوات مقدس است و با علم براین مسئله بر امام صادق سلام الله علیه به عنوان بزرگ علویان و چهره برتر علمی و تقوایی آنان و همچنین بر نوادگان علیه السلام بسیار سخت گرفت. 📍 منصور امام صادق علیه السلام را در مضیقه فراوان گذاشت و بارها آن حضرت را به کوفه و بعداً شهر هاشمیه که بعنوان مرکز خلافت عباسیان پیش از بغداد بنا شده بود، احضار می کرد و امام را در تنگنا و فشار قرار می‌داد.با این حال امام در احضارها، مخفیانه با شیعیان و جویندگان دانش علیهم‌السلام ارتباط برقرار می کرد و آنها را از دریای بی کران معلومات خود بهره مند می‌فرمود تا اینکه امام را به باز گرداند و تحت مراقبت شدید قرار داد. 📍 به گفته و اعتقاد بسیاری از علمای ما، منصور لعنه‌الله از این عصر به بعد بر علیه امام صادق علیه‌السلام و خاندان پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم چنان خفقان سنگینی اعمال کرد که از نظر فشار و مشکلات و سختی ها می‌توان گفت که از دوران معاویه و یزید هم سخت تر بوده است. 📍لذا دیگر از آن جلسات علمی و ارتباطات امام صادق علیه‌السلام با مردم خبری نیست تا اینکه لعنه‌الله تصمیم به قتل گرفت و در چند نوبت اقدام به قتل امام نمود اما موفق نمی‌شد تا اینکه به حاکم مدینه فرمان قتل امام علیه‌السلام را صادر کرد و به قدری کینه و بغض نسبت به امام و امامت داشت که حتی به او فرمان داده بود بعد از اینکه امام از دنیا رفت، داخل خانه امام بریزند و وصیت نامه امام علیه‌السلام را بیابند و وصی آن حضرت که از منظر او جانشین آن امام همام خواهد بود را شناسایی و اعدام کنند. 🔸 این جنایات یعنی شهادت علیه‌السلام بنابر نقل معروف در ۲۵ شوال سال ۱۴۸ اتفاق افتاد و آن حضرت روح مقدسش به ملکوت اعلی پیوست. 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦پس از ضربت چه شد... 📍در مطالب پیشین اشاره شد که امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه توسط لعنه الله در محراب عبادت هنگامی که در رکعت اول به سجده دوم می رفتند، ضربت خورد. آن حضرت سر مبارک خود را با عمامه خویش بست و به طور نشسته نماز را ادامه داد و علیه‌السلام به دستور پدر نماز جماعت را با مردم اقامه فرمود اما علیه‌السلام در هنگام اقامه نماز با این که نشسته بود در اثر درد و رنج ضربتی که به سر مطهرش وارد شده بود، به سمت راست و چپ متمایل می‌شد و همین که سلام نماز را داد بر زمین افتاد. 📍امام مجتبی علیه السلام سر مقدس پدر را در آغوش گرفت و جای جراحت را محکم بست. سپس حضرت را از محراب به میان مسجد آوردند و مردم هم گرد آن وجود مقدس جمع شدند با این که امام مجتبی علیه‌السلام جای ضربه را محکم بسته بود اما از آن خون می‌ریخت و رنگ رخسار علیه‌السلام از زردی به سفیدی مایل گردیده بود. 📍آن حضرت به آسمان نظر می افکند و تسبیح و تقدیس الهی را می‌گفت و می‌فرمود: الهی اسئلک مراقفه الانبیاء و الاوصیاء و الی درجات جنة المأوا... سپس بی‌هوش شد و در همان حال امام مجتبی علیه‌السلام گریه می‌کرد. امیرالمومنین علیه‌السلام از قطرات اشک فرزند که بر گونه مبارکش ریخت به هوش آمد، چشم گشود و فرمود: ای فرزند! چرا گریه و بی تابی میکنید؟ بدان که تو پس از من به زهر و برادرت حسین به تیغ ستم شهید خواهید شد و هر دو به جد و پدر و مادر خویش ملحق خواهید شد. 📍پس از این امیرمومنان علیه‌السلام به منزل آوردند و طبیبی برای معاینه و معالجه به خانه حضرت آمد. او حضرت را به این ترتیب معاینه کرد که شُش گوسفندی تازه ذبح شده را خواست و آن را در جای ضربتی که بر سر مطهر وارد شده بود فرو کرد و در آن دمید و بیرون آورد و دید که ذرات مغز مطهر امیرالمومنین به این شش چسپیده و آثار زهر در آن نمایان است. 📍وقتی طبیب چنین دید شهادت حضرت را قطعی دانست و اعلام کرد که هر وصیتی را که دارید انجام دهید. لذا امیرالمومنین علیه‌السلام وصیت معروف خود را نسبت به علیه‌السلام بیان داشتند. 📍در روز بیستم ماه رمضان حال امیرالمومنین علیه‌السلام به وخامت گذاشت و همان موقع حضرت فرزندان خود را فراخواند و آخرین نصیحت ها و سفارشات خود را فرمود و امامان بعد از خود را معرفی کرد و سپس بی‌هوش شد. چون به هوش آمد فرمود هم‌اینک پیغمبر خدا، عمویم و برادرم نزد من آمدند و گفتند زود بشتاب که ما مشتاق و منتظر تو هستیم. 📍آنگاه دیده‌های مبارک خود را گردانید و به اهل بیت خود نظر کرد و فرمود همه شما را خدا می سپارم، خدا همه را به راه حق و مستقیم بدارد و از شر دشمنان حفظ فرماید. خداوند خلیفه من بر شماست و خدا برای خلافت و نصرت کافی است. سپس فرمود: سلام بر شما باد ای فرشتگان خدا... لمثل هذا فلیعمل العاملون، ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون. 🔹آنگاه پیشانی مبارک علیه‌السلام عرق کرد، چشم‌های خود را برهم گذاشت، دست و پای مبارک خویش را به سوی قبله کشید و فرمود: أشهد أن لااله الا الله وحده لاشریک له، و اشهد أن محمدا عبده و رسوله... این را فرمود و روح مقدسشان به ملکوت پرواز کرد... 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت امام صادق علیه‌السلام۲ 🚦دوران سخت تر از دوران و 📍اما در سال ۱۳۶ در پی مرگ و روی کار آمدن که بعداً به معروف شد، دوران سختی برای امام صادق علیه السلام پدید آمد به این معنا که منصور عباسی به شدت بر اولاد پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم و علویان سخت گرفت. چرا که او میدانست امامت حق آن ذوات مقدس است و با علم براین مسئله بر امام صادق سلام الله علیه به عنوان بزرگ علویان و چهره برتر علمی و تقوایی آنان و همچنین بر نوادگان علیه السلام بسیار سخت گرفت. 📍 منصور امام صادق علیه السلام را در مضیقه فراوان گذاشت و بارها آن حضرت را به کوفه و بعداً شهر هاشمیه که بعنوان مرکز خلافت عباسیان پیش از بغداد بنا شده بود، احضار می کرد و امام را در تنگنا و فشار قرار می‌داد.با این حال امام در احضارها، مخفیانه با شیعیان و جویندگان دانش علیهم‌السلام ارتباط برقرار می کرد و آنها را از دریای بی کران معلومات خود بهره مند می‌فرمود تا اینکه امام را به باز گرداند و تحت مراقبت شدید قرار داد. 📍 به گفته و اعتقاد بسیاری از علمای ما، منصور لعنه‌الله از این عصر به بعد بر علیه امام صادق علیه‌السلام و خاندان پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم چنان خفقان سنگینی اعمال کرد که از نظر فشار و مشکلات و سختی ها می‌توان گفت که از دوران معاویه و یزید هم سخت تر بوده است. 📍لذا دیگر از آن جلسات علمی و ارتباطات امام صادق علیه‌السلام با مردم خبری نیست تا اینکه لعنه‌الله تصمیم به قتل گرفت و در چند نوبت اقدام به قتل امام نمود اما موفق نمی‌شد تا اینکه به حاکم مدینه فرمان قتل امام علیه‌السلام را صادر کرد و به قدری کینه و بغض نسبت به امام و امامت داشت که حتی به او فرمان داده بود بعد از اینکه امام از دنیا رفت، داخل خانه امام بریزند و وصیت نامه امام علیه‌السلام را بیابند و وصی آن حضرت که از منظر او جانشین آن امام همام خواهد بود را شناسایی و اعدام کنند. 🔸 این جنایات یعنی شهادت علیه‌السلام بنابر نقل معروف در ۲۵ شوال سال ۱۴۸ اتفاق افتاد و آن حضرت روح مقدسش به ملکوت اعلی پیوست. 📲 @rajabidavani