از کانال ثابتی، موقع تصویب کلیات بودجه ی خانه خراب کن؛ شاهکار دیگری از مجلس بعد از رای اعتماد به کل کابینه ی خانه خراب کن: ⬇️⬇️⬇️ ⏸نکته جالب این بود که بسیاری از چهره های اقتصادی مجلس از طیف های مختلف (از صمصامی تا قوامی) در رد کلیات بودجه با هم متحد بودند و این مدل بودجه نویسی را باعث تورم بیشتر می دانستند. در مجموع نیز نمایندگان مخالف بودجه مستدل تر و بهتر صحبت کردند و اگر کسی بدون هیچ پیش داوری حرف دو طرف را گوش می کرد، حق را به مخالفان بودجه دولت می داد. اما در نهایت دو اتفاق تا حدی ورق را برگرداند و کلیات بودجه رای آورد. اول اینکه تاجگردون به عنوان رییس کمیسیون تلفیق بودجه توانست با ادبیات ساده و همه فهم، بخشی از نمایندگان را قانع کند که باید به این لایحه رای داد و دوم اینکه رییس مجلس قبل از شروع رای گیری خطاب به رییس سازمان برنامه و بودجه چند اشکال مهم بودجه را یادآوری کرد و تلویحا از او قول گرفت که اگر مجلس به کلیات رای مثبت داد، باید دستش در اصلاح جزییات نیز باز باشد و دولت نباید در برابر این ماجرا مقاومت کند که پورمحمدی نیز قول مساعدت داد. همین باعث شد تا تعداد زیادی از نمایندگان احساس کنند که پس اگر به کلیات رای مثبت دهند، بعدا مجلس می تواند در جزییات نیز اصلاحات زیادی انجام دهد پس بهتر است به آن رای مثبت دهند که همین اتفاق نیز افتاد.⏸

نوبر ترین مدل تصویب کلیات بودجه: 1⃣تاجگردون معلوم الحال مجلس را قانع می کند (اون مجلس که تاجگردون اعتبار نامه اش را تصویب کرد و در کمیسیون تلفیق گذاست و کردش رئیس کمیسیون تلفیق، معلومه با توضیحاتش هم قانع میشه دیگه)؛ 2⃣رئیس مجلس هم وعده سر خرمن میدهد که مطمئن باشید اگر به کلیاتش رای دهید، موقع تصویب جزئیات، درستش می کنیم! ⬅️ موقع جزئیات که می شود، چون نمیشود کاری کرد و از اول هم می دانستند، تغییر مهمی نمی شود داد، یکدفعه یادشان می افتد که وای دولت دارد فردوسی پور را بر میگرداند! و با این کارهای بدش حواس مجلس را پرت می کند! و خلاص! گویی اصلا مجلس کاره ای نبوده در تصویب کلیات این بودجه! بعد هم که تمام شد خرابکاری‌ها، طبق معمول همیشه، ملیجک مجلس، ثابتی عزیز را می فرستند تا برای مردم عزیز خوب تشریح کند که تقصیر مجلس نیست این بودجه ی خانه خراب کن، تقصیر دولت است که عدلی همان موقع که ما می خواستیم جزئیات بودجه را درست کنیم، عادل فردوسی پور را بر می گرداند و حواسمان پرت می شود و ... خلاصه نشد دیگر مردم عزیز! اما بدانید و آگاه باشید که مجلس هیچکاره بود و ثابتی خیلی خوب هست و بازم بهش اعتماد کنید و رای بدهید! قالیباف هم ظاهرش کمی غلط انداز است، اما قلب مهربانی دارد؛ تاجگردون هم اونقدرها که میگن بدجنس نیست؛ خلاصه ما اصولگراها خوبیم، اما اصلاح طلب ها کارخرابی می کنند؛ ما اصلا هم با هم تبانی و ... نداریم و اینها تهمت های ضد انقلاب است که چشم دیدن ثابتی و قالیباف و تاجگردون و ... را ندارند! مردم عزیز را چی فرض کرده اید آقای ثابتی؟ ✍رجل یسعی @rajolonyasaa

سلام علیکم، صبح تا شب و شب تا صبح در کانالهای ایتا و پست های ویراستی و توئیت ها و در تلگرام و اینستاگرام... حزب اللهی ها مشغول نقد دولت هستند؛ در صورتیکه همه چیز از مجلس شروع شد؛ این دولت از دل مجلس دوازدهم زاده شده؛ مجلس دوازدهم را بروید ببینید کی آشش را برایمان پخت؟ #رائفی‌پور_قالیباف #دو_قطبی_کاذب #دعوای_زرگری #عزل_شبانه_معاون_وزیر_کشور #سقوط_بالگرد #دلم_برای_رئیسی_سوخت ✍رجل یسعی @rajolonyasaa

مجلس دو نوع نماینده دارد: نماینده های شهرهای بزرگ که از بین لیست های انتخاباتی جناح ها و احزاب می آیند؛ نماینده های شهرستانها و روستاها که احتمال مستقل بودنشان هست؛ الان بخاطر ساختار معیوب انتخابات، در شهرهای بزرگ عملا مردم کاره ای نیستند و فقط حق دارند از بین لیستهای احزاب سیاسی انتخاب کنند؛ مثلا در حوزه انتخابیه استان تهران برای مجلس دوازدهم ۳۵۰۰ نفر کاندید تایید صلاحیت شده بودند! ⬅️ تقریبا محال است کاندیداهای مستقل و آزاده از زد و بندهای سیاسی اصلا دیده شوند،چه رسد به رای آوردن؛ در شهرستان ها و حوزه های انتخابیه کم جمعیت تر هم باب شده است سر انتخابات مجلس، نماینده های فعلی، به بهانه ی خدمات رسانی به حوزه انتخابیه، از امکانات دولتی مثل استانداری ها استفاده می کنند برایی تبلیغات، و خیلی ها با این ترفند، دوباره به مجلس می روند؛ و این دسته از نمایندگان هم آزادگی ندارند و از همان ابتدا آلوده به مفاسد مالی و سیاسی می شوند و در مجلس هم عملا تبدیل می شوند به عروسک خیمه شب بازی باندها و احزاب سیاسی حاکم که در حوزه های انتخاباتی بزرگ لیست ها را می بندند؛ #رائفی‌پور_قالیباف #دو_قطبی_کاذب #دعوای_زرگری #عزل_شبانه_معاون_وزیر_کشور #سقوط_بالگرد #دلم_برای_رئیسی_سوخت ✍ رجل یسعی @rajolonyasaa

مجلس دوازدهم از هر دو جهت، هم در انتخابات حوزه های انتخاباتی بزرگ و لیستی، هم در شهرستان های کم جمعیت، از نظر فساد سیاسی و مالی نماینده ها بی نظیر است؛ ▫️▫️▫️▫️▫️ نماینده های شهرستانها را که شهید رئیسی سعی کردند با همان بخشنامه ای که قبل از انتخابات مجلس به استانداری ها دادند، احازه ندهند نماینده ها از امکانات دولتی استفاده کنند برای تبلیغات، که مجلس فهمید و دولت را مجبور کرد صادر کننده ی بخشنامه را برکنار کند و تهدید کرد که در غیر اینصورت در آستانه انتخابات وزیر کشور را استیضاح خواهد کرد (که دولت اصلا نتواند انتخابات مجلس را برگزار کند)؛ جالبه شهید رئیسی حتی این احتمال را داده بود که مجلس یازدهم (که خوب ذات خبیثشان را می شناخت) مانع کار دولت شود،برای همین قبلش از رهبری خواسته بود که به مجلس هشدار بدهند که حق ندارد در کار دولت دخالت کند؛ رهبری هم هشدار را داده بودند؛ اما قالیباف جلوی رهبری ایستاد و گفت ما ناراحت شدیم از این حرف شما؛ اما رهبری باز هم همان هشدار را دادند؛ که یعنی بیجا میکنید ناراحت می شوید؛ اما به هفته نرسیده بود که مجلس عملا با اعمال فشار به دولت برای بر کنار کردن صادر کننده ی بخشنامه مذکور، به دو بار تصریح رهبری و هشدار ایشان، دهن کجی کرد! #رائفی‌پور_قالیباف #دو_قطبی_کاذب #دعوای_زرگری #عزل_شبانه_معاون_وزیر_کشور #سقوط_بالگرد #دلم_برای_رئیسی_سوخت ✍رجل یسعی @rajolonyasaa

خب، این از شهرستان ها، که شهید رئیسی موفق نشدند جلوی فساد سیاسی و مالی کاندیداهای انتخابات مجلس را بگیرند؛ در حوزه های پرجمعیت هم، قالیباف برنامه دیگری پیاده کرد: سیاست قدیمی و هنوز موثر دو قطبی کاذب! قالیباف و اصولگراها که می دانستند مردم قطعا اقبالی به آنها ندارند بخاطر عملکرد پر مفسده شان در طی مجلس یازدهم، پس تقسیم بر دو شدند؛ قالیبافی ها و ضد قالیبافی ها به سرکردگی رائفی پور؛ و تا می توانستند به هم فحش دادند و آش دعواهای زرگری شان چنان شور شد که چندین بار رهبری نسبت به یقه گیری ها و بددهنی ها و کلا فضای بسیار ناسالم انتخاباتی هشدار دادند؛ انتخابات مجلس دوازدهم در حالی برگزار شد که بیشتر مردم علیرغم شرایط ویژه ی کشور، بخاطر درک درستی که از فضای ناسالم و ضد مردمی و فاسد انتخابات داشتند، شرکت نکردند و کم رونق ترین انتخابات تاریخ انقلاب رقم خورد؛ در شهرستانها افراد آلوده به زد و بندهای مالی با استانداری ها توانستند به مجلس بروند و در شهرهای بزرگ هم که مردم مجبور بودند بین دو لیست با ظاهر متضاد اما ماهیت واحد، یکی را انتخاب کنند، مشارکت پایین بود و بالاخره بدترین مجلس تاریخ انقلاب اینطور شکل گرفت؛ که همانطور که گفتم از دل این انتخابات بود که فتنه های بعدی یکی یکی رقم خورد: سقوط بالگرد رشوه دادن قالیباف به تمامی بزرگان جبهه انقلاب همراهی سردارها و مداح ها و منبری های معروف با قالیباف از بین رفتن مرزهای تشخیص انقلابی واقعی و متظاهر عدم مرزبندی جریان انقلابی با قالیباف فاسد در انتخابات ریاست جمهوری چسبیدن قالیباف بعد از رای نیاوردن، به جلیلی و هوار شدن میلیونها رای منفی اش بر سر جلیلی و نهایتا هر آنچه آنها می خواستند: اصلاح طلب ها دولت را گرفتند و اصولگراها مجلس را و بعد از انتخابات همان لولویی که قرار بود مردم از ترسش به قالیباف نگویند بالای چشمش ابرو است، شد قبله ی وفاق! ✍ رجل یسعی @rajolonyasaa

🔻آقای خسروپناه! دوران رهایی‌ست! 🖊مهدی جمشیدی [یکم]. چند سال پیش در یکی از مدارس، چند جلسه‌ای برای دانش‌آموزان، اخلاق جنسی تدریس کردم؛ اما از تدریس، پا فراتر نهادم و به دانش‌آموزان نزدیک شدم و از دنیای درونی آنها مطلع شدم. عجیب بود؛ نسبت به نسل و دهۀ من، انحراف‌های جنسی، بسیار گسترده شده و آلودگی‌های اخلاقی، ریشه دوانیده بودند. بااین‌حال، این نوجوانان غوطه‌ور در معصیت، مشاور و راهنمای دلسوزی نداشتند که مسأله‌های درونی‌شان را با او در میان بگذارند. یکی از دانش‌آموزان می‌گفت مبتلا به خودارضایی است و‌ مشاور رسمی آموزش‌وپرورش به او گفته هفته‌ای یکبار انجام این عمل اشکالی ندارد. حجم آفت‌ها و انحراف‌ها آنچنان بود که علاج ریشه‌ای و ساختاری می‌طلبید. [دوم]. برای گفتگو با دانش‌آموزان، به یکی از مدارس دخترانه رفته بودم. مشخص بود که به زور و اجبار به نشست آمده بودند. هرچه می‌گفتم در ذهن‌ها جا نمی‌گرفت؛ گویا یک شکاف هویّتیِ بزرگ پدید آمده بود که امکان تفاهم و گفتگو را از میان برده بود. این همه فاصله و زاویه، عجیب بود. پس از برنامه، یکی از دانش‌آموزان کنارم آمد و گفت فقط می‌خواهم به شما بگویم که بسیار دیر آمدید. او درست می‌گفت اما مخاطبش من نبودم؛ نویسنده‌ای که تمام توان خود را در دو دهۀ اخیر، صرف روشنگری و اعتراض و انتقاد و مناظره و تبیین کرده است. [سوم]. در جریان اغتشاشات سال ۱۴۰۱ که برای اولین بار، دامنۀ کشمکش‌ها و تضادها به مدرسه‌ها هم کشیده شد، دخترم که در یک مدرسۀ دولتی تحصیل می‌کرد، به‌شدت از سوی همکلاسی‌هایش مورد فشار و تحقیر قرار گرفت. همکلاسی‌های او که همگی غیرچادری بودند و ذهنیّت منفی نسبت به انقلاب داشتند، چادری‌بودن او و عقاید دینی و انقلابی‌اش را به دستاویزی برای بایکوت‌کردن وی و سرزنش و ملامتش تبدیل کرده بودند. فشارها و کنایه‌ها به دخترم در حدی بود که در مدت کوتاهی، نشانه‌های افسردگی در او نمایان گردید. بسیار احساس انزوا و تنهایی می‌کرد و می‌گفت در مدرسه، دوستی ندارد که سبک زندگی و تفکرش مانند او باشد. در اینجا بود که من در این اندیشه فرو رفتم که آیا من مقصرم که به دلیل قرار داشتن در طبقۀ متوسط، توان پرداخت شهریۀ مدرسۀ غیردولتی را ندارم، یا نهادهای فرهنگی و از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی که بی‌خاصیّت و بی‌کفایت هستند؟! [چهارم]. از کنار مدرسۀ دولتی پسرم می‌گذشتم. صدای بلند فحاشی‌های ناموسیِ بسیار رکیک دانش‌آموزان را با یکدیگر شنیدم. گویا با یکدیگر درگیر شده بودند. از پسرم در این باره پرسیدم. پاسخ داد همیشه در مدرسه نزاع هست و هرچه می‌خواهند می‌گویند و یکبار هم که معاون مدرسه می‌خواست اینان را مهار کنند، خودش را کتک زدند. دریافتم مدرسه، رهاست و کنکور و دیوان‌سالاری و شبکه‌های اجتماعیِ غربی و بی‌عملی نهادهای فرهنگی، همه‌وهمه، هویّت را بر باد داده‌اند. نه معاون پرورشی دارند و نه کمترین خبری از کار فرهنگی است و نه معلمان در جهت تربیت تلاشی می‌کنند و ... . به معنی واقعی کلمه، مدرسه رهاست. [پنجم]. حجت‌الاسلام خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، چندی‌ست که به منتقدان کارنامۀ شورا می‌تازد و آنها را بی‌اطلاع و غیرمیدانی و بی‌ادب می‌خواند و به دفاع از شورا می‌پردازد. دیگران را نمی‌دانم اما من از زندگی روزمرّۀ فرهنگی نوشتم، از عینیّت‌های محسوس، از واقعیّت‌های کنونی، از زیر پوست جامعه، از ذهنیّت‌های فرسوده‌شده، از لیبرالیسم فرهنگی، از اغتشاش معنایی و زوال هویّت، از سرمایه‌سالاری در نظام آموزشی، از خاموشی و انحطاط شورای عالی انقلاب فرهنگی، از دوگانگی فرساینده در درون نظام، از منافقان انقلاب و ... . من از آن انقلابی‌هایی نیستم که فرزندانم را از جامعۀ واقعی جدا کنم و به درون گلخانه‌های شبه‌مذهبی که مدرسه نام گرفته‌اند ببرم. همین که انقلابی‌ها، فرزندان‌شان را از مدرسه‌های دولتی جدا کرده‌اند، به معنی شکست نظام در انقلاب فرهنگی نیست؟! مگر بنا نبود توحید در ساخت اجتماعی و زندگی روزمره، مستقر شود و جامعه، به بستری برای کمالات معنوی و ایمانی تبدیل گردد؟! آن‌قدر از واقعیّت‌های جامعه احساس خطر کرده‌اند که برای خود، کلونی‌های آموزشی ساخته‌اند و فقرا و طبقۀ متوسط را در مدارس دولتی رها کرده‌اند. این وضع، نه عدالت است و نه اخلاق. و من در شورای عالی انقلاب فرهنگی، یک مرد نمی‌شناسم که این دردهای عمیق و مزمن را فریاد بزند و یقه چاک بدهد و از کارگزاران فرهنگیِ بی‌کفایت و ضعیف‌النفس، پاسخ و عمل بطلبد. همه با هم تعارف دارند. سیاست، حقیقت را بلعیده و قدرت‌طلبی، خدایی می‌کند و آرمان‌ها، در دهۀ شصت جا مانده‌اند. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60

مدرسه غیردولتی مذهبی در تهران که اینطوری هست من دیدم: بچه ها ظواهر شرعی را بعضا حتی با وسواس یاد میگیرند؛ اما بخاطر همان ظواهر، خودشان را از عالم و آدم برتر می دانند؛ از نظر جو مدرسه هم که حتی بچه های کوچک دبستانی، به تبعیت از خانواده هایشان، غرق هستند در رقابت و مسابقه در دنیا، با یک روکش و ظاهر دینداری؛ الان ایشون میگه دخترم خجالت میکشد بخاطر چادر؛ در اون مدارس بچه خجالت می کشد بخاطر نداشتن ویلای شمال و نرفتن مسافرت ترکیه و ماشین قراضه ی باباش و اینکه مدرسه تعطیل میشه راننده نمیاد دنبالش... بچه تو اون مدارس بیشتر به فنا میره؛ هیچوقت برای حفظ دین و ایمان بچه، در مدارس ویژه ی غیرانتفاعی نگذارید بچه ها را؛ آخرش یک «یهودی» تحویلتان می دهند در عوض بچه مسلمان؛ ✍رجل یسعی @rajolonyasaa

دوستان من نوشته آقای جمشیدی را نقد نکردم، ایشون میگن الان مدارس دولتی رها هستند و ماها که نمی توانیم بچه را بگذاریم غیردولتی، چه گناهی داریم؛ شاید درست باشه حرفشون، اما حرف من اینه که میگم نگران نباشید، بخاطر از دست دادن غیرانتفاعی ما چیزی ازمون کم نشده، اوضاع تربیتی در مدارس غیر انتفاعی که ول و رها نیست، فاجعه آمیز هست؛ دولتی خیلی بهتره؛ پول هم داشتید، بچه را غیر انتفاعی نگذارید! در مدارس غیردولتی مذهبی، به بچه ها القا میکنند تافته ی جدا بافته هستند؛ و حتی دین مدار بودن را هم بهشان یاد نمی دهند،بلکه شریعت و ظواهر دینی را بیشتر تاکید میکنند و چون در این مدارس، اصل و اون عامل رجحان افراد و خانواده ها تمول است، عملا چیزی که مهم هست و خرف اول را میزند «پول» هست؛ بچه ها در این مدارس، خیلی سخت تر می توانند دین مدار واقعی باشند، تا در مدارس دولتی؛ چون ظواهر دینی است، اما ماهیت تربیت، کاملا مادی! بچه باید اول بتواند اون ظاهر فریبنده را کنار بزند تا بفهمد پشتش چیزی از دین نیست، بعد که بخواهد واقعا دین مدار باشد، تازه اول مشکلاتش است؛ غربتی که یک مومن واقعی تک افتاده در یک جمع ریاکار میکشد، خیلی شدید تر است از غربتی که در یک جمع بی دین هست؛

می گویید اوضاع مدارس الان فاجعه است؛ قبول! اما الان علت خراب بودن اوضاع، اصلش بخاطر اینستاگرام هست، دولتی و خصوصی هم نداره، تا مجلس شیر این لجنزار را که مستفیم داره تعالیم شیطانی را پمپاژ میکنه به مغز جوان ها و بچه ها، نبسته، اوضاع همینه، بدتر هم میشه؛ دو سال تمام به بهانه کرونا، مدارس تعطیل بود و بچه ها پای اینستاگرام و تحت تعلیم خود دجال! بیخود نیست آقا اینهمه التماس میکنند فضای مجازی قانونمند شود؛ اما در غیر انتفاعی ها هم همین هست، منتها اونجا بچه ها یاد میگیرن ظواهر را خفظ کنند و زیرآبی بروند، بعد از مدت کمی از فارغ‌التحصیلی، بچه را نمیشه جمع کرد!

فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَاقَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَكِنْ لَا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ

‌ سهیل کریمی، کارشناس مسائل سوریه: ▫️ سوریه برای ما بسیار حیاتی‌ است. در حال حاضر به نیروهای ما اجازه جنگ در سوریه داده نشده است. بر خلاف گفته‌های خوشبینانه آقای عراقچی در عراق وضعیت میدانی در سوریه طور دیگری است، بچه‌های ما در میدان نیستند، چرا؟ چرا اجازه داده نمی‌‌شود؟ اینها باید رسیدگی شود. بیش از ۶ هزار شهید در سوریه در راستای اهداف انقلاب اسلامی تقدیم کردیم، نباید گذاشت خون اینها پایمال شود. اگر سوریه از دست برود، حزب الله میتواند یک حزب صرفا سیاسی باشد، نیروی دفاعی و در راستای آرمان‌های فلسطین نخواهد بود ـــ ـ ـ ـــ ـ ۞ حوزه‌‌قمـ Hawzeh_Qom