eitaa logo
رسانه مردمی رمنت 57 🇮🇷
1.5هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
21 فایل
صدای رسای اهالی رمنت _ بابل انعکاس رویداد واتفاقات وخدمات سرباز جهاد تبیین انتقادوحمایت همراه با ارائه پیشنهاد اتحاد و همدلی ، انسجام همیشگی ادمین : @moheb_v https://eitaa.com/joinchat/1216741620C5a4bf80e24
مشاهده در ایتا
دانلود
برگه گواهی تحصیلی شهید نبی الله و شهید جاوید الاثر نورالله حبیب نیا در سال ۱۳۵۳ و ۱۳۵۸ @ramnet57 🔸 گروه رمنت دیار من پاتوق رمنتی ها https://eitaa.com/joinchat/1216741620C5a4bf80e24
قسمت اول کشورها با توجه به موقعیت جغرافیایی و پتانسیل‌های ژئوپلیتیکی خود، سیاست‌هایی را برای تأثیرگذاری بر منطقه‌ای که در آن قرار دارند و یا حتی سایر مناطق پیرامونی، اتخاذ می‌کنند. به عبارتی، سیاست‌ دولت‌ها تنها محدود به سیاست‌ داخلی یا حتی دیپلماتیک (روابط خارجی با سایر کشورها) نمی‌شود، بلکه ممکن است یک کشور واجد ویژگی‌های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی، برای تأثیرگذاری بر منطقه جهت اهدافی مشخص، به اقدامات متعددی دست بزند و در سایر واحدهای سیاسی، حضوری فعال و نفوذی مستمر داشته باشد. در دوران پهلوی به‌طور مشخص در زمان سلطنت محمدرضا شاه، ایران به‌عنوان یکی از هم‌پیمانان و وابستگان ایالات متحده آمریکا، در جایگاه نماینده‌ی این ابرقدرت جهانی تمام ظرفیت‌های اقتصادی و نظامی خود را برای تأمین امنیت منطقه خلیج فارس و حتی سایر مناطق جغرافیایی در جهت تأمین منافع غرب و در تقابل با قدرت بلوک شرق به‌کار می‌برد. نوشتار حاضر قصد دارد به بررسی این قبیل سیاست‌ها با توجه به وابستگی رژیم پهلوی به بلوک غرب در رأس آن آمریکا بپردازد. ذکر این نکته ضروری است که پرداختن به چنین موضوعاتی، علاوه بر بررسی تاریخی آن‌ها، نیازمند مطالعه و تأمل درباره موقعیت‌ جغرافیایی مناطق ژئواستراتژیکی و نیز درک ساختار و نظام فضایی ژئوپلیتیک جهانی در دوره جنگ سرد می‌باشد. از طرف دیگر در دوران اخیر گروه‌های سلطنت‌طلب و ایادی آن‌ها دست به تحریفات متنوع زده و چنین وانمود می‌کنند که شاه، سیاست مستقلی را پیگیری می‌نمود و با سیاست‌ورزی شخصی و با مشورت با برخی از درباریان، ضمن حفظ استقلال، درصدد تعامل با کشورهای مختلف غربی و شرقی برآمده و در جهت منافع ملی از همه این کشورها بهره می‌برد، بدون این‌که بهره دهد و یا مورد بهره‌برداری قرار گیرد. این دروغ‌های آشکار و روشن، متأسفانه در برخی از مردم و جوانان، موجب ایجاد شبهه در اصل و چرایی انقلاب اسلامی گردیده است. در این مقاله کوشیده شده تا قسمتی از وابستگی‌ها و سرسپردگی‌های رژیم پهلوی به بیگانگان به ویژه آمریکا تبیین گردد ... عضو شوید 👇👇 @ramnet57
رسانه مردمی رمنت 57 🇮🇷
#برگی_در_تاریخ #جنگ_نیابتی_برای_استکبار قسمت اول کشورها با توجه به موقعیت جغرافیایی و پتانسیل‌های
قسمت دوم منطقه و سیاست‌های منطقه‌ای منطقه عبارت است از: بخشی از سطح سیاره زمین و یا مجموعه‌ای از کشورها و واحدهای سیاسی ـ فضایی همجوار اعم از فضای خشکی یا آبی یا تلفیقی، که براساس ترکیب عوامل سیاسی و جغرافیایی خاص دارای تجانس و هویت مشخص و یا کارکرد مشترک بوده و از دیگر مناطق و نواحی مجاور متمایز می‌شود. مانند منطقه خلیج فارس، دریای خزر، جنوب شرقی آسیا، منطقه عربی و غیره. دولت‌ها براساس توان خود و نیز با توجه به موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی کشورشان ، سیاست‌هایی را در سطح منطقه تدوین کرده و به اجرا می‌گذارند تا بتوانند به قدرتی منطقه‌ای تبدیل شوند و یا از منافع هم‌پیمانان خود دفاع نمایند. نکته‌ای که در شناسایی قدرت‌های منطقه‌ای اهمیت دارد برخورداری از توانمندی‌های نسبی، تمایل به نمایش، اعمال آن در سطح منطقه و نفوذ و اثرگذاری بر روند تحولات درون منطقه‌ای است. به عبارت دیگر، بازیگری قدرت منطقه‌ای محسوب می‌شود که اولاً کارکرد منطقه‌ای داشته باشد و ثانیاً از منابع قدرت به‌عنوان شرط ضروری دستیابی به قدرت منطقه‌ای برخوردار باشد. ایران با توجه به موقعیتش در جنوب غربی آسیا، مجاورت با خلیج فارس و جایگاهی که در عرصه ژئوپلیتیک جهانی دارد، نه ‌تنها نمی‌تواند خود را از کوران حوادث کنار بکشد و به انزوا رود، بلکه مجبور است علاوه بر طرح و اجرای برنامه‌های داخلی خود، راهبردهایی را جهت تأثیرگذاری بر منطقه تدوین کند. حال اگر یک بازیگر سیاسی از موقعیت خود در جهت تأمین منافع ملی استفاده کند و یا بالعکس آن را در راستای منافع ابرقدرت‌های جهانی به خدمت گیرد، بستگی به رویکرد و عملکرد نظام سیاسی حاکم بر آن کشور دارد. |عضو شوید👇 @ramnet57
رسانه مردمی رمنت 57 🇮🇷
#برگی_در_تاریخ #جنگ_نیابتی_برای_استکبار قسمت دوم منطقه و سیاست‌های منطقه‌ای منطقه عبارت است از: ب
قسمت سوم اهمیت منطقه جنوب غربی آسیا و کشور ایران در ژئوپلیتیک جهانی منطقه جنوب غربی آسیا که از آن تحت ‌عنوان خاورمیانه یاد می‌شود، از لحاظ استراتژیکی به‌عنوان مهم‌ترین گذرگاه ارتباطی بین سه قاره اروپا، آسیا و آفریقا به شمار می‌رود که این اهمیت خود را از خلیج فارس اخذ می‌کند. خلیج فارس به‌عنوان بخشی از یک سیستم راه‌های آبی که دریای مدیترانه، دریای سرخ و اقیانوس هند را شامل می‌شود و رفت‌وآمد بین سه قاره را آسان می‌کند، از قدیم‌الایام مورد توجه سلطه‌گران بوده است. این موقعیت به دنبال کشف نفت در قرن بیستم بیش از پیش اهمیت یافت. ایران از آن جهت که سهم قابل توجهی در سواحل خلیج فارس و دریای عمان دارد، در این منطقه به نحو شدیدی از حوادث سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا متأثر است؛ زیرا هر نوع واقعه‌ای که در این قاره‌ها اتفاق افتد و یا رابطه و مراوده سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی بین این سه قاره برقرار شود، ناچار تأثیری در ایران خواهد گذاشت. مقر جغرافیایی ایران به گونه‌ای است که در حوادث سیاسی ـ نظامی با بُعد بین‌المللی توجه هدایت‌کنندگان جریانات مزبور را به خود جلب می‌کند. ایران هم دارای پتانسیل‌ها و قابلیت‌های ژئوپلیتیکی است که در سیاست بین‌المللی مورد توجه قرار می‌گیرد و هم واجد قابلیت ژئواستراتژیک است که در هر عملیات نظامی در مقیاس قاره‌ای، میان‌‌قاره‌ای و جهانی، نظر استراتژیست‌های نظامی و فرماندهان عالی جنگ را به خود جلب می‌کند و به عبارتی یکی از عناصر و اجزای استراتژی را تشکیل می‌دهد. |عضو شوید👇 @ramnet57
رسانه مردمی رمنت 57 🇮🇷
#برگی_در_تاریخ #جنگ_نیابتی_برای_استکبار قسمت سوم اهمیت منطقه جنوب غربی آسیا و کشور ایران در ژئوپ
قسمت چهارم سیاست‌های منطقه‌ای در دوره پهلوی اول در دوره پهلوی اول، آنچه را که بتوان (مانند دوره‌های بعد) سیاست منطقه‌ای نامید وجود نداشت. در واقع در این دوره عمده سیاست‌ها تنها داخلی بود و انگلستان نیز در تمامی سیاست‌های حکومت نوبنیاد پهلوی دخالت داشت. زیرا در واقع روی کار آمدن رضاخان به خواست و اراده استعمار انگلیس صورت گرفت و تداوم آن نیز به خواست و اراده انگلیس بستگی داشت. بنابر این راهبرد‌های حکومت رضاشاه بیشتر معطوف به داخل و تحولات درون‌ کشور بود اما می‌توان عملکرد حکومت در روابط با همسایگان را تا حدودی به‌عنوان ره‌آورد منطقه‌ای رضاشاه مد نظر قرار داد. روابط ایران با شوروی نشیب ‌و فرازهای زیادی داشت اما به‌طور عمده رویکرد حکومت با توجه به خواسته‌های انگلیس، مبنی بر دفع سیاست‌های همسایه شمالی بود. به عبارتی، انگلیسی‌ها میل نداشتند به‌طورمستقیم ایران را به جبهه‌ای بر ضد بلشویک‌ها تبدیل کنند؛ زیرا انگلستان معتقد بود نباید جان سربازان خود را به خطر اندازد و مخارج سنگین نگهداری قشون در ایران را تحمل کند. جایگزینی نیروهای انگلیسی با یک نیروی محلی که به تدریج قابلیت‌های بیشتری کسب می‌کرد، بهترین راه مورد نظر سیاستمداران انگلیسی در جهت تأمین منافع استعماری بود. علاوه بر شوروی، همسایگان مهم مرزهای خشکی ایران در دوره رضاشاه عبارت بودند از ترکیه، افغانستان و عراق. از میان این کشورها ترکیه و افغانستان روابط نزدیکی با ایران داشتند و حاکمان این سه کشور یعنی رضاشاه، مصطفی کمال پاشا و امان‌الله خان تلاش زیادی در نزدیکی به غرب و مدرنیزه‌ کردن کشورهایشان داشتند و تقریباً یک سیاست یکسان را در امور داخلی خود پیش گرفته بودند. بنابر این دوستی و مودتی میان دولت‌های وقت این کشورها برقرار شده بود. اما دولت پهلوی اول در احقاق حقوق ملی ذیل روابط خارجی خود، بسیار ضعیف عمل کرد تا آنجا که موجب خیانت به تمامیت ارضی کشور گردید. به این صورت که رضاشاه از مالکیت و حاکمیت سرزمینی ایران در دشت ناامید (به سود افغانستان) و منطقه استراتژیکی قره‌سو و آرارات کوچک (به سود ترکیه) چشم‌پوشی کرد. |عضو شوید👇 @ramnet57
رسانه مردمی رمنت 57 🇮🇷
#برگی_در_تاریخ #جنگ_نیابتی_برای_استکبار قسمت چهارم سیاست‌های منطقه‌ای در دوره پهلوی اول در دوره
قسمت پنجم آغاز جنگ سرد در دوره ژئوپلیتیک ایدئولوژیک یا مدرن که پس از جنگ دوم جهانی آغاز شد و مقارن با جنگ سرد بود، جهان به دو بخش مدرن یا توسعه‌ یافته شامل دو گروه سرمایه‌داری به‌عنوان جهان اول و سوسیالیست به‌عنوان جهان دوم و نیز غیرمدرن یا توسعه ‌نیافته و سنتی تحت ‌عنوان جهان سوم تقسیم‌بندی می‌شد. جهان سوم در واقع به مقاومت در مقابل استیلای غالب ابرقدرت‌های آمریکا و شوروی و امکان تعریف مسیرهای متفاوت برای توسعه اطلاق می‌گردید. ولی ابرقدرت‌ها تلاش می‌کردند از درون جهان سوم، دولت‌های داوطلب را برای پذیرش مدل‌های اقتصادی و سیاسی خود بیابند. برای مثال آمریکا همواره تلاش می‌کرد کشورهای ایران و پاکستان را با خود همراه کند و شوروی همین استراتژی را برای افغانستان و عراق به کار می‌گرفت. در همین راستا آمریکا نیز موفق شد از فردای جنگ جهانی دوم، ایران را به سوی خود بکشاند و این کشور را به فهرست کشورهای هم‌پیمان خود در آورد و به اردوگاه غرب اضافه نماید. همچنین این دو ابرقدرت مداخلات گسترده‌ای را در کشورهای تحت ‌نفوذ خود ایجاد می‌کردند که نمونه بارز آن مداخلات آمریکا در عمان، ویتنام، ایران، مجارستان و... بوده است. البته وجود نظم دوقطبی باعث شد برخی کشورها به‌طور رسمی زیر بار نظام موجود نروند، لذا جنبشی تحت‌ عنوان غیرمتعهدها تشکیل شد که مرکب از اندونزی، هند، یوگسلاوی، مصر و غیره بود. هر چند برخی کشورهای غیرمتعهد اعلام می‌کردند به هیچ بلوکی گرایش ندارند اما در عمل و در مناسبات خارجی خود به یکی از دو بلوک غالب تمایل نشان می‌دادند. ایران در این دوره تاریخی مهم و قبل از آن، در بلوک غرب قرار داشت و شاه ایران پس از به تخت نشستن در سال 1320، بیش از پیش خود را در کنف حمایت انگلیس و ایالات متحده آمریکا می‌دید. بنابر این سیاست‌های منطقه‌ای ایران در دوره جنگ سرد تا پیروزی انقلاب اسلامی تحت ‌تأثیر مستقیم دستوراتی قرار داشت که از لندن یا واشنگتن صادر می‌شد. ذکر این نکته ضروری است که انگلیس و آمریکا برای پیشبرد برنامه‌ها و راهبردهای خود در جهت مقابله با رقیب سرسخت خود (اتحاد جماهیر شوروی) به موقعیت ایران نیازی مبرم داشت و در این دوره سیاستمداران و اندیشمندان آمریکایی نظریه‌های خود را با توجه به ایران تدوین می‌کردند که مهم‌ترین آن‌ها نظریه ریملند نیکولاس اسپایکمن و دکترین دو ستونی نیکسون بود. ... |عضو شوید👇 @ramnet57
جایگاه ایران در نظریه «ریملند» و دکترین «دو ستونی» برپایه برخی نظریات ژئوپلیتیکی، بسیاری مناطق جغرافیایی قدرت‌آفرین هستند و به‌علت همین خصیصه، نظر اندیشمندان و بازیگران سیاسی قرن بیستم را به خود جلب کرده‌اند. به‌عنوان نمونه هالفورد مکیندر ژئوپلیتیسین انگلیسی، برای تولید قدرت، اصالت را به خشکی می‌داد و منطقه‌ای را تحت‌ عنوان هارتلند معرفی کرد که هر دولتی بر آن مسلط شود در نتیجه می‌تواند بر جهان چیره گردد. در دوره جنگ سرد، نیکولاس اسپایکمن ژئوپلیتیسین آمریکایی، مسئول انستیتو مطالعات بین‌المللی و استاد روابط بین‌الملل دانشگاه یال، ناحیه حاشیه‌ای یا ریملند را مهم‌تر از هارتلندِ مکیندر قلمداد کرد.ناحیه حاشیه به‌خصوص تمام قاره اروپا به جز روسیه، و نیز آسیای صغیر، عربستان، عراق، ایران، افغانستان، هند، آسیای جنوب شرقی، چین، کره و سیبری شرقی را شامل می‌شد . وی فرضیه خود را چنین عنوان کرد: «هر کس ناحیه حاشیه‌ای را کنترل کند حاکم اروآسیاست و چنین کسی سرنوشت دنیا را رقم خواهد زد.» ایران تقریباً در بخش مرکزی قلمرو هلالی ‌شکل ریملند قرار داشت و تنها حایل میان دو قلمرو ژئواستراتژیک بحری (آمریکا) و برّی (شوروی) بود؛علاوه بر این، ایران از منابع سرشار انرژی نفت و گاز و کانی‌ها نیز برخوردار بود. این موقعیت‌ و امتیازات، آمریکایی‌ها را بر جلب ایران به اردوگاه‌ خود حریص‌تر می‌ساخت. غلتیدن ایران به سوی آمریکا، گرایش عراق به شوروی را به دنبال داشت و در چارچوب رقابت جهانی دو ابرقدرت، متحدین منطقه‌ای آن‌ها یعنی ایران و عراق نیز به رقابت و نزاع روی آوردند. به‌طورکلی نظریه ریملند اسپایکمن اساس سیاست خارجی ایالات متحده در دوران جنگ سرد بود، چنان که گفته می‌شود سیاست معروف کانتین‌منت (سد نفوذ) آمریکا که از سوی ژرژ کنان ارائه شد و در دوره جنگ سرد مبنای سیاست آمریکا در اطراف شوروی و ایجاد کمربند سد نفوذ کمونیسم بوده، متأثر از نظریه ریملند اسپایکمن شکل گرفته است. ... |عضو شوید👇 @ramnet57