السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین

بیا به کربلای سال ۶۱ بریم به آن دشت پر آشوب صحرایی گرم و سوزان عصر عاشوراست همه جا را غبار گرفته گویی رنگ آسمان تیره و تار شده چقدر هوا اینجا سنگینی میکند صدای ناله و شیون به گوش میرسد خدایا اینجا چه خبر است ۱۳

چرا زمین و آسمان اینجا جور دیگری است آشوب دلم بیشتر میشود دختر بچه ها دست بر سر گرفته به هر سو فرار میکنند خیمه ها نیم سوخته کودکان دل نگران و مضطرب چه شده ای عزیز دل فدای دستان کوچکت که بر سر گرفته و میدوی قربان دل مضطربت بیا تا در آغوشت بگیرم ارام باش عزیز دلم سر و جانم به فدایت کاش میشد در آغوشت بگیرم کاش با خودم آب آورده بودم کاش برایت هدیه ای اورده بودم کاش با خودم چادر برایت آورده بودم😭😭😭 ۱۴

آه ای خدای من..... اینجا چه خبر است دخترکی برایم تعریف میکند همه کس و کارم یک به یک میرفتند و ما هر بار منتظر بودیم تا برگردند اما....😭 دیگر کسی برایم نمانده بود جز پدر همه امیدمان بود سایه سرمان بود تکیه گاهمان بود همه چشم انتظارش بودیم خدایا مبادا پدر هم بر نگردد بابا برای آرام و قرار دلمان گاه میان جنگیدنهایش می آمد نزدیک خیمه ها و بلند میگفت لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم و ما با شنیدن صدایش دلمان گرم میشد به وجودش اما هر بار صدا ضعیف تر و ضعیف تر میشد تا اینکه دیگر صدایی نشنیدیم... عمه جان چرا صدای بابا دیگر به گوش نمیرسد دل پر آشوبمان گرم شد به صدای اسبش بیرون خیمه... آری صدای ذو الجناح بود دلمان به تب و تاب افتاد یعنی پدر برگشته....‌ یعنی ذوالجناح بابای مان را برایمان آورده عمه جان بیا برویم به گمانم خانه امیدمان برگشت همه از خیمه ها سراسیمه بیرون دویدیم ۱۵

اما.... ذوالجناح تنها بود تنها.... بند دلمان پاره شد ذو الجناح پدرم کو؟! ذو الجناح چرا تنها امدی؟! چرا سر و رویت پر از خون است؟! تو را به خدا قسم ای اسب ! با ما حرف بزن بگو با پدرمان چه کردند؟ ذو الجناح شیون میکند سر بر خاک میزند همه التماسش میکردیم تو را به خدا بگو که پدر برمیگردد اما..... خواهر جان ای کسی که برای همدردی با ما به اینجا آمده ای بگذار از غصه هایم برایت بگویم پدرم لحظه رفتن صورتم را بوسید لبهای خشکیده اش را خوب به خاطر دارم خشکی لبهایش بر صورتم را هنوز هم احساس میکنم ای ذو الجناح تو را به خدا به من بگو که وقتی او را شهید کردند هنوز هم تشنه بود؟! آیا او جرعه ای آب نوشاندند؟! آه.... ذوالجناح چرا بی قراری میکنی نگو که پدرم تشنه بود😭 تو را به خدا نگو که لبهایش..... داغ سینه ام سوزان تر میشود ۱۶

ذو الجناح ما را با خود به روی تپه ای میبرد همسفرم بیا ما هم به روی ان تپه برویم آنجا بچه هایی غریبانه میگریند همه به یک نفر پناه میبرند عمه شان زینب سلام الله علیها زینب جان شما چه میکنید با این همه غم الهی بمیرم من..... شما چه جوابی دارید برای کودکان و زنان حالا امید همه شما شده اید..... اما شما چه کنید با این همه مصیبت چه کنید با این همه کودک یتیم چه کنید با قوم ظالم ۱۷

مداحی زیبای (قافله سالار من)

به روی تپه میرسیم بی بی جان به کودکان میگویند برگردید جلو نیایید چرا خانوم جان مگر چه میبینید شما.... آن سوی تپه چه بود که رنگ از رخسارتان پرید چرا دستانتان میلرزد چرا دست به کمر گرفته اید... آه خدای من ؛ برادر زینب😭 سید و سالار زینب😭 بی بی جان شما که دمی نمیخواستید از عزیز دلتان جدا شوید.... اکنون چه میکنید با غم جدایی😔 خدایا عزیزترین های زینب سلام الله علیها خدایا همه یاورانش... خدایا چه کند این زن.... زنی که وقتی از خانه بیرون می امد چهار محرم دورش را میگرفتند تا کسی قد و بالایش را نبیند زنی که برای سوار شدن بر مرکب ها دورش را میگرفتند دستش را میگرفتند مبادا غم به دلش وارد شود زنی که عزیز امیرالمومنین و فاطمه زهرا سلام الله علیها بود عقیله بنی هاشم...😔 اما اکنون یک زن و با این همه غم چون کند زینب محزون به کجا رو کند😔 ۱۸

پاهایش سست میشود همان جا روی تپه ها مینشیند یا جداه یا رسول الله بنگر بر سر پسرت چه اورده اند ببین چه کرده اند با جگر گوشه هایت نگاه زینب به بدن بی سر سید الشهدا می افتد😭 سلام ای برادر زینب سلام ای سید و سالار زینب چه شد ای جان خواهر چرا بوسه گاه مادر..... ۱۹

هنوز سلام زینب تمام نشده که بانگ کوچ سر میدهند بگذارید با برادرم حرف بزنم ما را به کجا میبرید بگذارید کنار عزیزانمان بمانیم خدایا چگونه بروم وقتی به دشت کربلا امدم برادرم حسین علیه السلام بود ....😭😭 علی اکبر بود....😭 قاسم بود ....😭 عباس بود...😭 اما اکنون پیکر آنان روی خاک گرم کربلا است....😭😭 همسفرم خوب نگاه کن آن لحظاتی که اهل بیت امام نمی توانستند از همسفران خود جدا شوند اما دشمن آنها را مجبور به حرکت کرد یکی از ظالمین در حالی که تازیانه در دست داشت.... کنار قتلگاه آمد فریاد زد زود سوار شوید و به طرف کوفه حرکت کنید اما زن ها و بچه ها از کنار بدن ها بلند نمی شدند و از عزیزان شان جدا نمیشدند..... اینقدر آنان را با تازیانه زدند....😭😭 تا سوار بر شترها شدند و به سوی کوفه حرکت کردند مزنیدم که در این دشت مرا کاری هست گل اگر نیست ولی صفحه گلزاری هست ساربانا ساربانا مزنید این همه آواز رحیل آخر این قافله را قافله سالاری هست ۲۰

چقدر جدایی سخت است.... ان هم جدایی با همه عزیزانت جدایی با عزیزترین مونست و جدایی در حالی که تنها برای سفری مهیا میشوی سفری که کسی نیست تو را برای رفتن یاری کند 😔😔 کجایید ای هواداران ببندید محمل زینب که بر باد فنا رفته بساط و منزل زینب کجایی ای علی اکبر شبیه روی پیغمبر کجایی ای علمدارم ضیاء چشم خونبارم ببین عزم سفر دارم ببندید محمل زینب 😭 ۲۱

خواهرم اکنون که گوش به روضه ای سپردی که امام زمانت برایش خون گریه میکند بیا تا برای فرج مولای غریبمان هم دعا کنیم اقا جان بیایید داغی که بر دل ماست جز به امدن شما درمان نمیشود😔 بیایید و انتقام خون جدتان را بگیرید همسفرانم دستتان را به اشکهای چشمتان مزین کنید و دستها را بلند کرده و از خدا بخواهید یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجه ۲۲

بسم الله الرحمن الرحیم وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ، وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُکرِهِ، وَ فَتَحَ لَنَا مِنْ أَبْوَابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِیتِهِ، وَ دَلَّنَا عَلَیهِ مِنَ الْإِخْلَاصِ لَهُ فِی تَوْحِیدِهِ، وَ جَنَّبَنَا مِنَ الْإِلْحَادِ وَ الشَّک فِی أَمْرِهِ .حَمْداً نُعَمَّرُ بِهِ فِیمَنْ حَمِدَهُ مِنْ خَلْقِهِ، وَ نَسْبِقُ بِهِ مَنْ سَبَقَ إِلَی رِضَاهُ وَ عَفْوِهِ. ▪️بخشی از دعای اول صحیفه سجادیه اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً»

▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️ #منزل_سی_دوم در محضر مولا با زیارت ناحیه مقدسه #گروه_شهید_علی_اکبر_علیه_السلام ▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️

🍁بسم الله الرّحمن الرّحیم🍁 🥀وَ سُبِىَ أَهْلُک َ کَالْعَبیدِ ، 🍂اهل وعیالت چون بردِگان به اسیرى رفتند، 🥀وَ صُفِّدُوا فِى الْحَدیدِ ، فَوْقَ أَقْتابِ الْمَطِیّاتِ ، 🍂ودرغل وزنجیر آهنین بر فراز جهازِ شتران در بند شدند، 🥀تَلْفَحُ وُجُوهَهُمْ حَرُّ الْهاجِراتِ، 🍂گرماى (آفتابِ) نیمروز چهره هاشان را مى سوزاند ، 🥀یُساقُونَ فِى الْبَراری وَالْفَلَواتِ ، 🍂در صحراها و بیابانها کشیده می شدند، 🥀أَیْدیهِمْ مَغلُولَةٌ إِلَى الاَْعْناقِ ، 🍂دستانشان به گَردَنها زنجیرشده، 🥀یُطافُ بِهِمْ فِى الاَْسْواقِ ، 🍂درمیان بازارها گردانده می شدند، #منزل_سی_دوم_در_محضر_مولا

◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️◽️ 🖊سَبَى : سَبْياً و سِبَاءً [ه]................ او را اسير كرد،به اسارت در آورد. 🖊عَبْد : ج عَبِيد و عِبَاد و عَبَدَة ................... برده، رعيت . 🖊صَفَّد..................... غل و زنجير كرد، به زنجير بست . 🖊قَتَب : ج أَقْتَاب.....................بار و بنه مسافرت، محمل . قَتَب : ج أَقْتَاب.............بار و بنه مسافرت، محمل . 🖊مَطِيَة : ج مَطَايَا و مَطِيّ [ مطو ]....................... ستور ، چهار پا . 🖊لَفَحَ : لَفْحاً [فلاناً].................... چهره او را سوزانيد. 🖊حَر : ج حُرُور...........................گرما ، اين واژه ضد (البَرْد) است. 🖊هاجِرَة : ج هَاجِرات و هَوَاجر: مؤنث (الهاجِر) است................ نيمه روز در تابستان، يا از هنگام بر آمدن روز تا عصر كه مردم از گرماى روز به منازل خود پناه مى برند، سختى و شدت گرما . 🖊بَرِيَةِ : ج بَرَارِيّ و بَرَارٍ [برّ]...........بيابان، صحرا . 🖊فَلَاة : ج فَلَوَات [فلو]................ بيابان وسيع و بزرگ. 🖊سُوق : ج أَسْوَاق [سوق]................ بازار . #منزل_سی_و_دوم_در_محضر_مولا

✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🚩🏴مظلومیت اهل بیت امام حسین علیه السلام وضربه خوردن دین 🚩🏴اسارت اهل بیت آقاامام حسین علیه السلام 🤔آیا کسی با شخص کافر چنین رفتار می‌کند ؟؟؟؟ که این جنایتکاران با اولاد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم انجام دادند اگر یک کافر خدمتی کند مردم می‌گویند: باید حق او را داد ولی فرزندان پیامبر علیهم السلام را به این حال در شهرها می گردانیدند😔 پیامبری که بی حد وحصر برای همه مسلمانان زحمت کشیده و تمام وجودش را برای اسلام می خواست وکوششها نمودتا اینکه دین به دست ما رسید.... 😔 به چه جرم و گناهی فرزند دلبند او، حضرت امام حسین علیه السلام را به شهادت رسانیدند و اهل بیت او را در بازارها گردانیدند⁉️ این مردم از خدا بی خبر،پست وبی دین تا چه حد برای ظلم به اولاد پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم کمر همت را بسته به جنایت نمودند.⁉️ چرا فرزندان حضرت فاطمه زهرا علیهم السلام را در بیابان ها در آفتاب داغ در حالی که آنان را بالای شترها قرار داده و اذیت و آزار می نمودند به اسارت بروند⁉️ قربان قلب سوخته امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف،بخاطر مصائب ، غم‌ها و غصه‌ها یی که مشاهده می فرمایید😭 🤲 خداوند بر شماصبر عطا فرماید (یا بقیه الله) زیرا با مشاهده آن صحنه هایی که اگر خون گریه کنیم هنوز کاری نکرده‌ایم وبر شما چه می گذرد. يا رب الحسين بحق الحسين إشف صدر الحسين بظهور الحجة 📚کتاب آه وسوز امام زمان ،علی محمد مبشر #سیری_در_زیارت_ناحیه_مقدسه

▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️ #منزل_سی‌و‌دوم‌_ادب_سفر نماز اول وقت ... #گروه_زینب_کبری _سلام الله علیها ▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️

🔆در محضر روایات ✴️ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روزی پس از ادای نماز صبح در مسجد رو به اصحاب کرده و از حال مردمی که نامشان را یک به یک برد،پرسید 👈 که آیا اینان به جماعت حاضر شده‌اند؟ اصحاب عرض کردند: نه یا رسول الله! حضرت با تعجب پرسید: 👈 آیا غایب اند؟ 🔸بعد فرمودند: به راستی که هیچ نمازی بر⚡️ منافقان⚡️ از این نماز صبح و نماز عشا، دشوارتر نخواهد بود. 📚 المحاسن، ج‏1، ص: 84 #ادب‌سفر_مراقبه_نماز‌اول‌وقت

🔆 در محضر روایات ✴️ هنگامی که امام حسن عسکری(علیه السلام) در بستر بیماری بود و آخرین لحظات عمر شریفش را سپری می‌کرد مقداری داروی جوشانده خدمت حضرت آوردند تا میل فرمایند 👈 حضرت فرمودند: وقت نماز صبح است. ⚡️اول ⚡️ مقداری آب بیاورید تا وضو بگیرم و نماز بخوانم. آب آوردند و امام وضو گرفت و نماز صبح را بجا آورد و لحظاتی بعد روح مقدسش به عالم بقا پرواز کرد 📚 منتهی الامال ،ج2،ص412. #ادب‌سفر_مراقبه_نماز‌اول‌وقت

🔆 در محضر علما 💫امام خمینی (ره) در خاطره‌ای از خودشان می‌فرمایند: 🔹️شب بعد از دستگیری در مسیر راه به سمت تهران به سربازان گفتم: 👈نماز صبح نخوانده‌ام و یک جایی نگه دارید که من وضو بگیرم، 🔹️گفتند ما اجازه نداریم، 👈گفتم شما که مسلح هستید من اسلحه‌ای ندارم، ضمناً چند نفر هستید من تنها هستم، کاری نمی‌توانم بکنم، 🔹️گفتند: ما اجازه نداریم، 👈فهمیدم اصرار فایده‌ای ندارد. گفتم خوب اقلاً نگه دارید تا من تیمّم کنم، 🔹️گوش کردند و ماشین را نگه داشتند و اجازه پیاده شدن به من ندادند. 👈من همین طور که توی ماشین مأمورین نشسته بودم از توی ماشین خم شدم و دست خود را به زمین زدم و تیمم کردم، نمازی که خواندم پشت به قبله بود چرا که از قم به تهران می‌رفتیم و قبله در جنوب بود نماز با تیمم و پشت به قبله و ماشین در حال حرکت این طور نماز خودم را خواندم، شاید ⚡️همین دو رکعت نماز⚡️ من مورد رضای خدا واقع شود 📚- امام در سنگر نماز، ص13 #ادب‌سفر_مراقبه_نماز‌اول‌وقت

✍از مهمترین عوامل مادی که مانع از توفیق درک نماز صبح می‌ شود، 👈 فقدان برنامه‌ریزی و نظم در زندگی است، ⚡ مانند فقدان برنامه‌ای منظم برای خواب ⚡️ و یا عدم برنامه‌ریزی جهت قضا نشدن نماز صبح ⚡️ و یا ایجاد مشغله‌های پراکنده و فراتر از توانایی‌های خود که نتیجه‌ای جز ایجاد خستگی مفرط ندارد #ادب‌سفر_مراقبه_نماز‌اول‌وقت

✍علتی دیگر برای خواب طولانی و سنگین ⚡پرخوری در شب⚡ است، 🔅حضرت عیسی(ع) خطاب به بنی اسرائیل فرمودند: «ای بنی اسرائیل! خوردن خود را زیاد نکنید، زیرا هر کس بر خوردن خود بیفزاید، بر خوابیدن خود هم می‌افزاید و هر کس که بر خواب خود بیفزاید، از نماز کم می‌گذارد و در نتیجه در زمره ⚡غافلان ⚡نوشته می‌شود

🌷بسم الله الرّحمن الرّحیم🌷 🤲اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً» #برچهره دلربای مهدی صلوات

🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 🤲اَللّهُمَّ أَرِنِى  الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ  وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ... خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستوده را به من بنمایان و با نگاهی از من به او، دیده‌ام را سرمه بنه و در گشایش امرش شتاب کن و درآمدنش را آسان گردان و راهش را وسعت بخش و مرا به راهش درآور و فرمانش را نافذ کن و پشتش را محکم گردان،... #فرازی از دعای عهد