❁﷽❁
#سیره_علما
#روایت ۱۰
💠 بت نفس را بشکن
🔹آیت الله کشمیری(ازشاگردان سیدهاشم حداد) می فرمودند:
«زمانی که من در نجف اشرف بودم یکی از مجتهدان نزد من آمد و از من خواست که او را نزد سیدهاشم ببرم.
👈به او گفتم: منصرف شو و نرو.
چون او اهل بحث بود،ترسیدم که هنگام صحبت با آقای حداد مشکلی برای من درست کندو به ایشان بگوید دلیل تو برای فلان سخن چیست؟
⬅️ولی با اصرار و پافشاری اش او را نزد آقای حداد بردم و سیدهاشم به نحو احسن از او استقبال کرد و او را روبه روی خود نشاند؛
🔹با این حال من همچنان مضطرب و ترسان بودم.
آن مجتهد از جایش برخاست و نزدیک آقای حداد نشست و گفت: من نزد شما آمدم تا مرا ادب کنید؛ سید گفت:
🔹 استغفرالله، شما سید هستی و عالم،
❓ چگونه چنین حرفی می زنی؟
برخیز و سرجایت بنشین.
پس بلند شد و مقابلش نشست.
🔹سید در ابتدا هیچ سخنی نگفت.
👈 در این هنگام درویشی وارد شد که با صدای بلند علی علی می گفت و آن را تکرار می کرد و سلام هم نکرد.
🔹سیدحداد به او خوشامد گفت و به آن مجتهد گفت:
《 برخیز و برایش قلیان آماده کن.》
🔸 مجتهد بهت زده شد و گفت من قلیان آماده کنم؟🤔
🔹پس سیدحداد خطاب به او گفت:
نزد من آمدی و بتی را پیش خود داری...
⬅️ برو بتت را بشکن؛
⬅️ یعنی نفست را بشکن؛
⏪ بعد بیا ⏩
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@RoshanayeRaheHagh
❁﷽❁
#سیره_علما
#روایت ۱۲
💠اهل کام و ناز را در کوی رندان راه نیست
💠 رهروی باید جهان سوزی نه خامی بی غمی
🔹سیدهاشم از قول استادش سیدعلی قاضی می گوید:
⬅️«زمانی که نفس غیر از خواسته معشوق را طلب کرد:
⚔ واجب است انسان آماده قتال و جنگ با او باشد.»
💫مولا علی علیه السلام می فرماید:
🔹《يَمُوتُ النّاسُ مَرَّةً وَ يَمُوتُ اَحَدُهُمْ فى كُلِّ يَوْم سَبْعينَ مَرَّةً مِنْ مُجاهَدَةِ اَنْفُسِهِمْ وَ مُخالَفَةِ هَوائِهِمْ وَالشَّيْطانِ الَّذى يَجْرى فى عُرُوقِهِمْ》
👈 «همه مردم یک بار می میرند، ولی (اهل آخرت ) به خاطر:
1⃣ مجاهده با نفس
2⃣ و مجاهده با خواهش های نفسانی و شیطانی که در رگ هایشان جاری است،
⏪هر روز هفتاد بار جان می سپارند⏩
📜به قول جلال الدین مولوی:
🌹آن که در جبهه جنگ شهید می شود⬅️ یک بار جان می دهد و اسم شهید هم رویش می ماند
🌹اما سالک راه خدا ⬅️ هر روز در مجاهده و جنگ با نفس، بارها و بارها شهید می شود و کسی هم از شهادت او باخبر نمی شود.
📚بحارالانوار، ج۷۴، باب مواعظ الله عز و جل، ص۲۴.
✍فضل شهدا این است که هم شهید در راه جهاد اکبر بودند هم جهاد اصغر....
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@RoshanayeRaheHagh
🔸 ❁﷽❁🔸
#سیره_علما
#روایت ۱۳
💠مُهاجِراً إِلَي اللَّهِ وَ رَسُولِهِ...
📣اما ای عزیز، و ای سالک طریق، اگر تو نیز جویای حقیقتی بدان که:
⬅️در هر بار مجاهده نفس
⬅️هر بار گذشت از نگاه حرام،
⬅️یک سخن،
⬅️فکر یا لذت حرام
⬅️و یا هربار عمل بر خلاف نفس اماره ات
⏪ نامت را در صحیفه مجاهدان و شهدای راه خدا می نگارند ⏩
😰مخالفت با نفس، سخت و طاقت فرساست اما:
⏪حلاوت و لذت شهادت در راه خدا،
با هیچ لذت دیگری قابل معاوضه نیست.
⏪این گونه است که جهاد اکبر در مقابل جهاد اصغر اجری عظیم دارد.
⬅️ و کسی که از بیت مظلم نفس تنها و تنها به سوی خود خدا مهاجرت کند
⏪ در هر بار کف نفس و مجاهده در برابر گناه، شهید می شود
⏪و آن که به چنین مقامی رسید اجرش بر خداست.
✨«وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهاجِراً إِلَي اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَي الله»✨( نساء،۱۰۰)
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@RoshanayeRaheHagh
🔸❁﷽❁🔸
#سیره_علما
#روایت ۱۴
💠 حقیقت توحید
🔹سیدهاشم حداد با آنکه فلسفه صدرالمتالهین و مشارق الانوار را نخوانده،
🌟حقیقتی را مشاهده می کند که بزرگ ترین فلاسفه ممکن است از درک آن حقیقت عاجز باشند.
⬅️ او با تحمل ریاضت ها
⬅️ و گذشت از دنیا و نفسانیات
⏪ به مقامی رسیده که آرام آرام 《حقیقت توحید》
برایش⬅️ به صورت عینی در آمده است.
🌟 حقیقتی که با درس و بحث حاصل نمی شود
🚫 و جز با سلوک عملی و رنج و طلب به دست نمی آید.
📗علامه تهرانی در کتاب "روح مجرد" می نویسد:
《در اوقات نبودن بنده، ایشان چندبار مریض می شوند،
و یکی از رفقای محب و اهل مزاح،
👈 ایشان را برای معالجه به بغداد نزد یکی از اطبای معروف قلب می برد.
👨⚕آن طبیب پس از معاینات دقیق و بسیار می گوید:
《 قلب این سید مدت های مدید تحت فشار شدیدی بوده است.》
✍الله اعلم! این فشار شدید قلب ازچه ناشی شده است؟
🤲خدای مهربانم! قلب ما رو چنان کن که از شدت عطش عشق خودت، برای تو ودر راه رضای تو ذوب شود......
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@RoshanayeRaheHagh
🔸❁﷽❁🔸
#سیره_علما
#روایت ۱۶
💠صبر
🔹سیدهاشم به استادش آیت الله قاضی،عرض می کند که:
👈 اذیت های گفتاری و کرداری مادرزنم به حدی رسیده که در حقیقت صبرم تمام شده😰
🤲 از شما می خواهم که اجازه بدهید همسرم را طلاق دهم.☹️
🔹مرحوم قاضی فرمودند:
⬅️ از این امور گذشته،
❓آیا همسرت را دوست داری؟ گفتم: بله، ☺️
فرمود: آیا همسرت تو را دوست دارد❓ جواب دادم بله،☺️
فرمود:
❌هرگز اجازه نمی دهم او را طلاق دهی؛
⏪ برو صبر کن ،
⏪که خداوند مقدر فرموده که تربیت تو به دست همسرت باشد
⏪و باید بردبار و صبور و حلیم باشی و مدارا کنی.»
👈من هیچ گاه از تعلیمات استادم تخطی نکردم و هر چه مادرزنم به مصائب ومشکلاتمان می افزود تحمل می کردم تا اینکه شبی......🤔
ادامه دارد......
✍ براستی صبر تا چه حد ..
وبرای چه کسی و چه هدفی..
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@RoshanayeRaheHagh
🔸❁﷽❁🔸
#سیره_علما
#روایت ۱۵
💠 شرح صدر
سیدهاشم حداد اینطور روایت می کند:
🧕《مادر همسرم بسیار مرا اذیت می کرد. بین اتاق ما و اتاق آنها، کیسه های برنج خوشبو و ظرف های انباشته روغن فاصله می انداخت،
👈 اما آن ها چیزی به ما نمی دادند😔
⬅️و او عمدا دوست داشت که ما را در تنگی و حرج ببیند
😢و تنگدستی ما، او را شاد می کرد.》
⬅️ با وجود اینکه من منظم کار می کردم، ولی اکثر مراجعان من از فقیرانی بودند که اجناس را نسیه می گرفتند
⬅️ و بعضی از آن ها پولی پرداخت نمی کردند؛
⏪در عین حال شاگرد من،هر چقدر نیاز داشت، برای خود برمی داشت
و معمولا چیزی برای من باقی نمی ماند جز ۵۰ یا۱۰۰، فلس که برای خرید نان و نفت و امثال این ها کفایت می کرد
⬅️ علت ناراحتی آن زن با من، مسئله فقر بود که به نظر او بسیار زشت می نمود.
👈از طرف دیگر {شدت حالات روحانی و استفاده از محضر استاد بزرگوار مرحوم قاضی}
به من اجازه جمع مال و ثروت
و یا رد کردن فقیر،
یا نسیه ندادن به نیازمندان را نمی داد.
🤝همسرم هم صبر می کرد، اما تحملش محدود بود...😔
✍ادامه دارد....
#میلاد_کریم_اهل_بیت_مبارک
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@RoshanayeRaheHagh
🔸❁﷽❁🔸
#سیره_علما
#روایت ۱۷
💠صبرجمیل
🔹من هیچ گاه از تعلیمات استادم تخطی نکردم
🔹⏪و هر چه مادرزنم به مصائب و مشکلاتمان می افزود تحمل می کردم
🌒 تا اینکه شبی..
😰 با خستگی و گرسنگی و تشنگی تمام به منزل برگشتم؛ 🏠
در حالی که به اتاق می رفتم دیدم که مادرزنم کنار حوض نشسته تا فهمید من از در وارد شدم شروع کرد به بدگویی... و همین طوربدین کلمات مرا مخاطب قرار دادن.😏
من یکسره از پله ها به بام رفتم او صدایش را بالا برد تا جایی که همه همسایگان می شنیدند😱
و آن قدر ادامه داد تا حوصله ام تمام شد.😢
⏪بدون آنکه به او پرخاش کنم و یا یک کلمه جواب دهم
⬅️ از پله ها پایین آمدم و از در خانه بیرون رفتم و سر به بیابان نهادم.
⬅️ بدون هدف و مقصودی می رفتم و هیچ متوجه نبودم که کجا می روم.😟
در این حال دیدم که ......🤔
ادامه دارد....
✍آری صبری زیباست که توان مقابله را داشته باشی ولی فقط به خاطر رضایت خداوند تحمل کنی
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@RoshanayeRaheHagh
🔹 ❁﷽❁🔹
#سیره_علما
#روایت ۱۹
✍استاد سیدمحمدحسن قاضی می گوید:
《 آن مکاشفه ای که بر اثر صبر بر بداخلاقی مادرزن، برای سید هاشم رخ داد،
⏪ همان نقطه اوج او بود
👈 واز این زمان به بعد، سیدهاشم حداد، گام های بلندی به سوی کمالات برمی دارد و مدارج عالی عرفان را طی می کند.》
🦋غایتی که سیدهاشم حداد در سلوکش در نظر دارد:
⬅️《 رسیدن به فنای تام و فانی کردن وجود خود در هستی بی حد و قید دوست است.》
🌅در عالمی که وجود مطلق از آن ذات حق تعالی است
😔دیدن خود و نسبت دادن آثار و افعال به خود و حتی دیدن فنای خود،
😭ظلم عظیم ⬅️ نسبت به آن هستی و وجود محض است.
📿 او در هر {لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین}
🤦♂احساس تعین و وجود خود را
⬅️ در مقابل وجود صرف حق تعالی،
😭ظلم می داند
🤲و آرزویش رسیدن به مقامی است که همه،
⬅️ او در میان باشد
⬅️ و خود نباشد...
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@RoshanayeRaheHagh
🔹 ❁﷽❁🔹
#سیره_علما
#روایت ۲۰
✍استاد سیدمحمدحسن قاضی می گوید:
🔹 مرگ و مردن از خود، ✨اولین قدم این راه بی پایان است.✨
⬅️و اگر چشم مجازبین آدمی بسته و کور شود،
⬅️و چشم حقیقت بین او گشوده شود در می یابد که؛
⏪ حی و زنده واقعی تنها کسی است که،
💠از ازل بوده و تا ابد نیز خواهد بود.
❁🍃❈🔹❈🍃❁
⬅️انسان تا زمانی که خود را صاحب حیات و علم و قدرت و اراده می داند
❌خود را در عالم همه کاره حساب می کند
❌و خدا را تنها در گوشه ای از عالم و در حوادث غیر طبیعی تصور می کند.
❁🍃❈🔹❈🍃❁
⬅️اما هنگامی که کوی انانیت و هوی و هوس سالک،ازبین رفت
می بیند که:
✅ علم و قدرت و حیات و آثار، در وجود دیگری است که آن حقیقت است
✅و او در واقع از خود چیزی ندارد
💠 و خدا نیز از انسان ها همین را می خواهد؛
👈می خواهد درک کنند که آنچه از وجود و حیات و قدرت و اراده و....دارند همه و همه را از او به عاریت گرفته اند
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@RoshanayeRaheHagh