🔷عادت دلبستگی میآورد و دلبستگی اسارت 💯
به هر اندازه که انسان بیشتر به اشیاء عادت داشته باشد، بیشتر به آنها بسته است و اسیر آنهاست ⬇️
و به هر اندازه که انسان اسیر باشد آزادی ندارد. حالا تنها چای و سیگار نیست، تنها تریاک نیست؛ ممکن است آدمی عادت کرده باشد که همیشه روی تشک و متّکای بسیار نرم بخوابد. چنین آدمی اگر یک وقت در شرایطی قرار بگیرد که بخواهد روی فرش یا زمین خالی بخوابد ابداً خوابش نمیبرد؛ او دیگر فلج است؛ همین قدر که از این شرایط خارج شد، فلج است.
آزادگان همواره میخواهند ساده زندگی کنند
در مقابل، افرادی را میبینید که در دنیا ساده زندگی میکنند بدون اینکه لذتهای خدا را بر خودشان حرام کرده باشند و فکر کنند که اینها حرام است و بدون اینکه از کارهای زندگی دست بکشند. اینها در متن زندگی واقع هستند ولی دلشان میخواهد ساده زندگی کنند. دلش میخواهد سادهترین لباسها را بپوشد، خوراکش سادهترین خوراکها باشد، منزل و مرکبش سادهترین منزلها و مرکبها باشد، چرا؟
میگوید برای اینکه من نمیخواهم آزادیم را به چیزی بفروشم. به هر اندازه خودم را به اشیاء مقید
کنم اسیر آنها هستم و وقتی اسیر اشیاء باشم مثل کسی هستم که هزار بند به او بسته است. چنین آدمی نمیتواند راه برود و سبکبار و سبکبال باشد.
فلسفه سبکبالی و سادگی در زندگی رهبران
و لهذا زندگی پیامبران عظام و رهبران بزرگ اجتماع همواره زندگی سادهای بوده، زیرا اگر زندگی پرتجمّل میداشتند (همان زندگی حلال و مباح) دیگر از رهبری میبایست دست میکشیدند. زندگی پرتجمّل، با رهبری که لازمه آن سبکباری و سبکبالی و جنبش زیاد و آزادی و آزادگی است نمیسازد.
ما در شرح حال رسول اکرم صلی الله علیه و آله میخوانیم: کانَ رَسولُ اللهِ خَفیفَ الْمَؤونَةِ [1]. اولین چیزی که در سیره پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به چشم میخورد این است که مردی بود سبک خرج. لباس و خوراکش و همچنین در نشست و برخاست و مسافرت بسیار ساده بود.
تعینات یا قید و بندها و اسارتها
شما حساب کنید این قیود و تجمّلاتی که انسان خودش برای خودش میسازد چقدر مانع پیشرفت اوست. آدمی که برای خودش تعینی قائل است چقدر این تعین او را در زیر بار خودش له میکند. از خودم مثال میزنم: من یک مرد روحانی معروف بزرگی هستم، من یک حجةالاسلام یا آیةالله هستم. من بروم مشهد یا نروم برای زیارت؟ من فکر کنم که رفتن من به مشهد به این سادگی که نمیشود، مثلًا چه جور وارد شوم؟ کجا وارد شوم؟ دید و بازدید مردم از من چه جور باشد؟ شرایط دیگر چنین و چنان باشد. یک وقت میبینید یک عمر میگذرد و آن سادهترین مسافرتها و آن
واجبترین مسافرتها که مسافرت مکه است نصیب او نمیشود، از بس شرایط و قیود دارد. چنین آدمی نمیتواند سبکبار و سبکبال حرکت کند.
📚استاد مطهری، احیای تفکر اسلامی، ص91،92،93
🌈 @range_khodaa
✍️ آیتالله بهجت (ره) :
هر عمل خیری، حدی از آن مطلوب است که اگر از آن حد گذشت، ضدش حاصل میشود؛ یعنی اگر انسان، پایینتر از حد مطلوب انجام داد، قاصر و یا مقصر است و اگر بالاتر از حدّ مطلوب بود، به صعوبت مبتلا میشود، تا اینکه بهحدی میرسد که غیر ممکن و غیر مقدور بشر میگردد. … بهجز «ذکرالله»؛ چنانکه در روایت دارد که حدی برای آن نیست.
در روایت منقول از امام صادق علیهالسلام آمده است:
«مَا مِنْ شَيْءٍ إِلَّا وَ لَهُ حَدٌّ يَنْتَهِي إِلَيْهِ إِلَّا الذِّکرَ فَلَيْسَ لَهُ حَدٌّ يَنْتَهِي إِلَيْه؛ هر چیز حدی دارد که در آنجا تمام میشود، بهجز یاد خدا که حد مشخصی برای آن وجود ندارد».
📚 در محضر بهجت ، ج ۱ ، ص ۷ .
------------------
🌈 @range_khodaa
🌟امام حسین علیه السلام:
🕣ای فرزند آدم! تو همان روزهایی هستی که سپری میکنی هر روزی که میگذرد، بخشی از وجود تو از دست میرود.
📚ارشاد القلوب، ج۱، ص۴۰
🌈 @range_khodaa
✅دست ما کوتاه و خرما بر نخیل!
✍️ زندگی برزخی: واقع مطلب این است که «دست ما کوتاه و خرما بر نخیل. » باید برویم و ببینیم. از مرحوم آقا جمال گلپایگانی که از مراجع باعظمت تقلید بود، نقل میکنند که پس از مرگِ میرزای نائینی، ایشان را در خواب دید و گفت چه خبر؟ مرحوم نائینی گفته بود: یک مرگ و عالم برزخی میگوییم، یک چیزی میشنویم. باید بیایی ببینی.
اما اجمالاً پس از مرگ، زندگی در عالم برزخ با بدن برزخی شروع میشود که هزاران بار متکامل تر از این بدن دنیوی است.درک و فهم و خوردن و آشامیدن و لذت و عذاب هست و به مراتب هم قوی تر از درک و فهم و لذتها و عذابهای دنیاست...
📚 کتاب از احتضار تا عالم قبر، استاد عالی
------------------
🌈 @range_khodaa
✅ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
کسی که خوراکش طیّب و طاهر باشد دلی با صفا و چشمانی گریان ترس از خدا خواهد داشت و مانعی برای اجابت دعای او نخواهد بود.
🌈 @range_khodaa
عادت دلبستگی میآورد و دلبستگی اسارت
( #قسمت_دوم )
پیغمبر صلی الله علیه و آله زندگی بسیار مخفّفی داشت. اگر زندگیاش مخفّف نمیبود، نمیتوانست اجتماع خودش را رهبری کند. روزه میگرفت، آیا وقت افطار مثل ما بود که باید سماور یک طرف بجوشد و... اگر نباشد درست نیست؟ اصلًا روزی که روزه داشت با روزی که روزه نداشت فرقی نداشت. تازه بعد از نماز عشاء و احیاناً یک ساعت و نیم از شب گذشته به منزل میآمد. انس بن مالک خدمتگزار حضرت میگوید غذای ایشان غالباً یک کاسه شیر و یا یک قرص نان بود. وقتی که میآمدند یک چنین غذای سادهای میخوردند و بعد به کار خودشان میپرداختند. کم میخورد و چون کم میخورد، دو ساعت که میخوابید استراحتش کامل شده بود، بعد بیدار میشد و باز خدا را عبادت میکرد. به نصّ قرآن مجید گاهی دو ثلث از شب را نمیخوابید. قرآن که نازل شد، در جایی نازل شد که مردم همه شاهد بودند و اگر چنین چیزی نبود دشمن اعتراض میکرد و دوست هم که نمیتوانست باور کند،
میگفت ما که میبینیم پیغمبر بیدار نیست، چرا در قرآن چنین آمده است؟! به نصّ قرآن پیغمبر حداقل ثلث شب و گاهی نصف و گاهی دو ثلث شب را بیدار بود و عبادت میکرد، همین مردی که از اول صبح تا آخر شب یک آن استراحت و آسایش نداشت. کانَ رَسولُ اللهِ خَفیفَ الْمَؤونَةِ، چون خفیف المؤونه بود سبکبار بود.
یک شعر فارسی در این زمینه از شاعری به نام اثیرالدین اخسیکتی دیدم، چقدر عالی است! میگوید:
در شطّ حادثات برون آی از لباس
کاوّل برهنگی است که شرط شناور است
میگوید اگر میخواهی در دریای حوادث فرو بروی، اولین شرطش این است که خودت را لخت کنی تا بتوانی شناوری کنی. آدمی که با چند کیلو
لباس است (مثل من اگر قبا و عبا و عمّامه دارد) اگر در شط فرو رود همان سنگینی لباسها او را غرق میکند. چنین آدمی نمیتواند در دریای حادثات شناوری کند. اولین شرط شناوری در دریای حادثات، لختی و برهنگی است. بلی، کسی که نمیخواهد در شطّ حادثات واقع شود بلکه میخواهد در کنار اجتماع زندگی کند و نه در متن اجتماع، نمیخواهد اجتماع خودش را اصلاح کند، این شخص هر جور دلش میخواهد لباس بپوشد، ولی آن که میخواهد در دریای اجتماع بیفتد، باید اول برهنه بشود و بعد بیفتد. با تعلّقات زیاد نمیشود به دریای اجتماع وارد شد و اجتماع را رهبری کرد.
علی بن ابیطالب علیه السلام شخصاً چگونه زندگی میکرد؟ ایشان در آن خطبه معروف، پیغمبران عظام را چنین توصیف میکنند: زندگی آنها ساده بود، حتی آن پیغمبرانی که سلطنت میکردند، مثل داود پیغمبر علیه السلام و سلیمان پیغمبر علیه السلام. داود با آنهمه قدرت و مکنتی که داشت زندگی شخصی او ساده بود، زره میبافت و همان زرهی را که به دست خودش بافته بود در بازار میفروخت و از این طریق زندگی میکرد. درباره حضرت عیسی مسیح میفرماید: دابَّتُهُ رِجْلاهُ حضرت عیسی آنچنان آزاد و ساده زندگی میکرد که مرکب او دو پایش و ابزار او دو دستش بود. سِراجُهُ بِاللَّیلِ الْقَمَر [1] چراغ شب او ماه بود. حضرت عیسی حتی اسیر چراغ و مرکب هم نبود.
📚 استاد مطهری، احیای تفکر اسلامی، ص94،93 ✨
🌈 @range_khodaa
عادت دلبستگی میآورد و دلبستگی اسارت
( #قسمت_سوم )
همه پیغمبران الهی چنین بودند. آنها چنین زندگی میکردند که میتوانستند جامعه خودشان را رهبری کنند.
پس آن زهدی که فلسفهدار است چنین زهدهایی است نه آن زهدی که بر مبنای تصور تضاد لذت دنیا و آخرت یا تصور تضاد میان زندگی دنیا و عبادت خدا باشد. آن غلط است، زهد مرده است ولی اینها زهدهای زنده است.
زهد گاندی
گاندی، این مرد هندو، وقتی میخواهد هند را رهبری کند، وقتی میخواهد چهارصد میلیون جمعیت هندوستان را از چنگال استعمار رها کند، چارهای ندارد جز اینکه راه پیغمبران را پیش بگیرد، یک زندگی ساده برای خودش انتخاب کند، پارچه سادهای روی دوشش بیندازد و لنگی به کمر بندد و تمام داراییاش یک بز باشد و بگوید من با همین میتوانم زندگی کنم.
فلسفه زهد گاندی چه بود؟ گاندی از یک طرف در متن اجتماع وارد است، میخواهد جامعهای را از چنگال استعمار نجات بدهد، و از طرف دیگر آنچنان زاهدانه زندگی میکند که با دو پارچه و یک بز بسر میبرد و به ملت هند هم دستور میدهد که اگر میخواهید از چنگال استعمار رهایی پیدا کنید باید زاهد باشید؛ یعنی یک زندگی ساده پیشه کن تا بتوانی آزاد شوی؛ بعد که آزاد شدی، اگر میخواهی زندگیت را پرتجمّل بکنی بکن، ولی تا خودت را از قیودی که خودت برای خودت ساختهای آزاد نکردهای نمیتوانی آزاد شوی. این، نوع دیگر زهد است که فلسفه آن آزادی و آزادگی است.
📚استاد مطهری، احیای تفکر اسلامی، ص95،94 ✨
🌈 @range_khodaa
1.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌 راز موفقیت یک مادر در تربیت فرزندان خود
🎙 حجتالاسلام عالی
#تربیت_فرزند
🌈 @range_khodaa
✅تفاوت آدمهای غمگین و شاد
✍️استاد پناهیان: رنجها در زندگی آدمها به طور یکسان توزیع شدهاند و خداوند متعال بین بندگان خود تبعیضی قائل نشده است. در این میان تفاوت آدمهای غمگین و شاد در این است که افراد شاد به رنج های خود نگاه نمیکنند و الّا واقعیت زندگیشان فرقی با آدمهای غمگین ندارد. علت نگاه نکردن به غم برای بعضیها، غفلت است و برای بعضی ها معرفت.
------------------
🌈 @range_khodaa
عادت دلبستگی میآورد و دلبستگی اسارت
( #قسمت چهارم )
هماهنگی با اقتضای زمان
یک مسئله دیگر هست؛ این را هم از نظر اسلامی برایتان تشریح کنم و آن زهدی است که به اقتضای زمان است. زمانها فرق میکنند؛ در یک زمان برای انسان وظیفه است که زاهدانه زندگی کند و در یک زمان دیگر نه. مثال: ما اگر در زندگی پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و حضرت امیر علیه السلام مطالعه کنیم میبینیم زندگی آنها با زندگی ائمه بعد مثلًا امام باقر علیه السلام و امام
صادق علیه السلام اندکی تفاوت دارد؛ یعنی زندگی پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام سادهتر و زاهدانهتر است از زندگی مثلاً امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام و امام موسی بن جعفر علیه السلام و امام رضا علیه السلام و حتی از زندگی امام
حسن مجتبی علیه السلام.
این تفاوت از کجاست؟ با بیاناتی که قبلًا ایراد کردم جواب مطلب واضح است، ولی امام صادق علیه السلام صریحاً جواب دادهاند.
یکی از متصوّفه زمان امام صادق علیه السلام- یعنی نیمه اول قرن دوم- آمد خدمت ایشان و دید امام یک جامه زیبا و ظریف و لطیف به تن کردهاند. گفت: یا ابنَ رسولِ الله! شما چرا باید چنین لباس عالی و فاخری بپوشید؟! فرمود: بیا بنشین گوش کن تا جوابت را بدهم. یک وقت هست که واقعاً اشتباه کردهای و یک وقت هست میفهمی ولی میخواهی عوامفریبی کنی. اگر نمیخواهی عوامفریبی کنی بیا تا با تو صحبت کنم.
حضرت با او صحبتهایی کردند و او نتوانست جواب دهد. رفت و بعد با رفقایش دستهجمعی آمدند. (داستان خیلی مفصل است. میخواهم یکی از نکاتی را که در این داستان هست عرض کنم.) امام به این جمع که آمده بودند و معترض بودند که چرا شما لباس فاخر پوشیدهاید فرمودند: ممکن است شما اینجور فکر کنید که اگر لباس فاخر پوشیدن خوب است چرا پیغمبر صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام نمیپوشیدند و اگر بد است چرا تو میپوشی؟ آنها گفتند بلی ما همین را میگوییم.
حضرت فرمودند: شما شرایط زمان را درک نمیکنید. از نظر اسلام لباس فاخر پوشیدن گناه نیست. از نظر اسلام خدا نعمتهای دنیا را برای استفاده بشر خلق کرده است. خدا این نعمتها را خلق نکرده است که ما آنها را دور بریزیم؛ خلق کرده که ما از این نعمتها استفاده کنیم. ولی گاهی شرایط ایجاب میکند که ما به خاطر فلسفه خاصی از نعمتهای دنیا صرفنظر کنیم. یکی از آن فلسفهها این است که در یک زمان ممکن است شرایط زندگی عموم مردم سخت و
مشکل باشد، به اصطلاح در جامعهای باشیم که وضع اقتصادی آن خوب نیست. اگر ما در چنین جامعهای قرار بگیریم، چنانچه امکانات شخصی ما هم اجازه بدهد که از یک زندگی عالی بهرهمند شویم نباید بهرهمند شویم برای اینکه اگر بهرهمند شویم با برادران خود و انسانهای دیگر همدردی و همدلی نکردهایم.
📚استاد مطهری، احیای تفکر اسلامی، ص95،96،97 ✨
🌈@range_khodaa
💠جوان ایرانی، پایه گذار حشدالشعبی عراق
این دلاور ایرانی را باید مبدع فرهنگ بسیجی در میان عراقی ها نامید. همان چیزی که اکنون به عنوان حشد الشعبی در میان عراقی ها نام گرفته و یکی از قدرتمندترین تشکیلات های نظامی مردمی منطقه است.
این جوانِ بهبهانی، هنگامی که فرماندهی «تیپ 9 بدر» را پذیرفت، با همراهی مجاهدین عراقیِ مقلد امام امت، گردان های توابین و احرار را نیز از میان اسیران عراقی تشکیل و "لشکر قهرمانِ ۹ بدر" را بنا نهاد.
عملیات های بسیاری شاهد جانفشانیِ رزمندگان لشکر ۹ بدر در جبهه حق علیه باطل در دفاع مقدس بود و حالا بسیاری از تربیت شدگان این فرمانده، امروز به یاد او سازمان بدر را در عراق، پایه گذاری کرده اند. شهید گرانقدر ابومهدی المهندس از جمله شاگردان این شهید و معاون ایشان در لشکر بدر بود.
📎پ ن: ۲۸ دیماه ۱۳۶۵
سالروز شهادت سرلشکر شهید اسماعیل دقایقی گرامی باد.
#شهید_اسماعیل_دقایقی🌷
#عملیات_کربلای_پنج
🌈 @range_khodaa