بیقانونی، تازیانهای است بر پیکر عدالت
♨️مطالعه نوشتهی مسیح مهاجری در روزنامه جمهوری اسلامی، مرا به یاد خاطرهای از دوران تحصیل انداخت. در دوران دانشجویی دوستی داشتم که گمان میکرد که به خاطر ضعف تدریس استاد، او حق دارد؛ تقلب کند، بدون توجه به آن که؛ عدم تعهد استاد در تدریس، توجیهی برای زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی از طرف او نیست.
⭕مهاجری در یادداشتی به نقد روحانیت در خصوص موضعگیریها و اقدامات پیرامون مسئله حجاب و بیحجابی پرداخته است. او بر این باور است که بسیاری از رویکردهای روحانیون در این زمینه، تحت تأثیر تفکرات جناحی بوده و فاقد اصول علمی و دینی است و روحانیت باید از دلبستگیهای سیاسی فاصله گرفته و بر اساس درک علمی و رضای خدا، احکام دینی را بیان کند.
🔺️در این باره نویسندهی آگاه به اصول دینی را ارجاع میدهیم به احکام و متون دینی مربوط به تهمت و افتراء و قضاوت بدون علم، آن هم در یک روزنامه کثیر الانتشار!!
⭕در ادامه، نویسنده به چالشهای بزرگ اجتماعی و اقتصادی اشاره میکند که باعث بیاعتمادی به دین و حکومت میشود و در نتیجه مردم را از پایبندی به احکام دینی بازمیدارد. او تأکید میکند در جامعهای که به نام اسلام حکمرانی میشود ولی از عدالت در آن خبری نیست، تبعیض همه جا را فراگرفته، پارتیبازی حرف اول را میزند و... چگونه میتوان از مردم انتظار داشت به احکام دین و قانون پایبندی نشان بدهند؟
💢در پاسخ باید گفت، وجود مشکلاتی مانند فساد اقتصادی، فقر، تبعیض، و بیعدالتی در جامعه هر چند قابل انکار نیست اما فراگیر بودن به نحوی فراگیرکه در اینجا بیان شده، فاقد نگاه منصفانه و عادلانه است.
📌آقای مهاجری مطمئن هستید در این بیانات رضای الهی را در نظر گرفته و قصد تقرب دارید؟!!!
این معضلات به طور قطع تأثیر منفی بر رفتار و نگرش مردم نسبت به قوانین و احکام دینی دارد و میتوانند باعث بیاعتمادی مردم به حکومت و قوانین آن شوند لکن با این حال، نمیتوانند توجیهگر بیقانونی و بیتوجهی به اصول دینی باشند. در واقع، مشکلات اجتماعی و اقتصادی، بهویژه در جامعهای که خود را متعهد به ارزشهای دینی میداند، میتوانند به عنوان یک هشدار برای اصلاحات و تغییرات اساسی در ساختار اجتماعی و اقتصادی عمل کنند، نه به عنوان توجیهی برای کنار گذاشتن یا بیتوجهی به قوانین.
🔴در واقع برای ترغیب شایسته سالاری و پایبندی به قوانین اجتماعی و اجتناب از پارتیبازی و .... باید آحاد جامعه و از جمله مسئولین را که برخاسته از میان مردم هستند، به تعهد بیشتر نسبت به اصول اخلاقی امر کرد و از روشهای مرحله به مرحله امر به معروف و نهی از منکر، در همهی ابعاد دین، بهره جست؛ نه معضلات اخلاقی را به بهانهی عدم پایبندی برخی از افراد به اصول دیگر اخلاقی، فربه کرد. در واقع مشکلات اجتماعی باید بهعنوان عاملی برای اصلاح و تغییر به سمت بهتر شدن جامعه تلقی شوند، نه توجیهی برای نادیده گرفتن قوانین و اصول دینی. هرچند ممکن است لایحه «حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب» احتیاج به بازنگری و اصلاح داشته باشد اما وضع قوانین برای جلوگیری از شیوع فرهنگ برهنگی، راهکاری است که در کنار تبیین معارف دینی، پازل تحکیم بنیان خانواده را تکمیل خواهد کرد و مانع از سرایت آن به افراد دیگر، خواهد شد.
✍🏻#دکتر_آزادهابراهیمیفخاری|پژوهشگر تفسیر و اخلاق
🔻@range_khodaa🔻