eitaa logo
رنگارنگ 🌸
1.4هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
6.1هزار ویدیو
8 فایل
کانال متفاوت و مورد سلیقه همه قشرها مختلف.. داستان های کوتاه و بلند.. از حضرت ادم تا خاتم الانبیا.. حدیث و پیامهای آموزنده و کلیپ های کوتاه و بلند.. کپی برداری آزاد..
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیقرار_۲۰۲۳_۰۲_۲۱_۱۰_۴۱_۱۴_۴۰۰.mp3
13.67M
🌸 بۍقـرار... @ranggarang ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴پاداش دسته گل! ✅يكى از كنيزان امام حسين عليه السلام خدمت حضرت رسيد، سلام كرد و دسته گلى تقديم آن حضرت نمود. 🌹حضرت هديه آن كنيز را پذيرفت و در مقابل به او فرمود: تو را در راه خدا آزاد كردم. 💠انس كه ناظر اين برخورد انسانى بود از آن حضرت با شگفتى پرسيد: ❗️چگونه در مقابل يك دسته گل بى ارزش او را آزاد كردى؟! (چون ارزش ‍ مادى يك كنيز به صدها دينار طلا مى رسيد...) 🌺حضرت با تبسمى حاكى از رضايت خاطر بود فرمود: خداوند اينگونه ما را ادب كرده. 🌸 چون در قرآن كريم مى فرمايد: "اگر كسى به شما نيكى كرد او را نيكى و رفتار شايسته ترى پاسخ دهيد" ✳️و من فكر كردم ، از هديه اين كنيز بهتر اين است كه در راه خدا آزادش ‍ كنم... 💥پس اگر ما بخاطر خشنودی قلب نازنین آقا امام زمانمان (ارواحنا فداه) از گناهی دست بکشیم و کار خیری انجام بدهیم،با ما چه خواهند کرد... 📚 بحارالانوار،ج44،ص194 @ranggarang
🦂مار و عقرب در قبر! 💠آیت الله جوادی آملی از استاد خود علامه طباطبایی نقل می فرمود: 🔰عارفی در نجف مورد قبول همه علماء بود،ایشان عصر پنجشنبه ای برای زیارت اهل قبور به قبرستان وادی السلام رفته بود،عده ای از علماء در برگشت به او گفتند:در قبرستان چه دیدی؟چه شنیدی؟ 🌟عارف گفت:درون قبری که فرو ریخته بود را نگاه کردم ودر آنجا نه ماری ونه عقربی دیدم! 🔴از آن قبر سوال کردم:علماء به ما می گویند درون قبر مار وعقرب است ،اما من هرچه در شما نگاه میکنم مار وعقرب نمی بینم؟! 🌀آن قبر به من گفت:ما هیچ مار وعقربی نداریم ،هرکس درون ما می آید مار وعقرب را با خودش می اورد. اعمال ناپسند و گناهانش هستند که به شکل مار و عقرب در می آیند... 📕 گزیده فرمایشات آیت الله جوادی آملی. @ranggarang
🌹قله های مقدس ظهور جمله ای از @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📃امیرالمؤمنین عليه السلام: أيُّها النّاسُ، اعلَموا أنّهُ ليسَ بعاقِلٍ مَنِ انزَعَجَ مِن قَولِ الزُّورِ فيهِ، و لا بحَكيمٍ مَن رَضِيَ بثَناءِ الجاهِلِ علَيهِ اى مردم! بدانيد كه هر كس از سخن دروغ و ناحقّ درباره خود رنجيده شود، خردمند نيست و هر كس از مدح و ثناى نادان درباره خود خوشحال شود، حكيم نمى باشد 📚تحف العقول صفحه208 @ranggarang
📚حکایتی پندآموز 🎧استاد برجسته اخلاق آیت الله فاطمی نیا میفرمودند: 🌷شخصی گرفتاري و مشکل مهمی برایش پیداشده بود. کسی به او عملی یاد داده بود که چهل روزانجام دهد تا مشکلش حل شود. عمل را انجام میدهد و چهل روز تمام میشود اما مشكل برطرف نميشود. میگوید : روزی اضطرابی دردلم افتاد و از منزل خارج شدم، پیرمردی به من رسید و گفت: آن مرد را میبینی (اشاره کرد به پیرمردی که عبا به دوش داشت و عرقچین سفیدی بر سر) ؛ گفت : مشکلت به دست او حل ميشود! (بعدا معلوم شد که آن شخص آقاشیخ رجبعلی خیاط است) . آقاشیخ رجبعلی آدم خاصی بود، خدا به او عنایت کرده بود. مجتهدین خدمت او زانو میزدند و التماس میکردند نظری به آنها بکند! میگوید: خودم را باسرعت به شیخ رساندم و مشکلم را گفتم! تا سخنم تمام شد گفت : چهار سال است که شوهر خواهرت مرده و تو یک سری به خواهرت نزده ای! توقع داری مشکلت حل شود!؟ میگوید: رفتم به خانه ی خواهرم ، بچه هایش گریه کردند و گله کردند؛ بالاخره راضیشان کردم و خوشحال شدند و رفتم. 🌙 فردا صبح اول وقت مشکلم حل شد. @ranggarang
✨میگویند در ۱۰۰ سال پیش در بازار تهران واقعه عجیبی اتفاق افتاد و آن این بود که یکی از دکانداران به نام حاج شعبانعلی عزم سفر کربلا نموده و دکان را به دو پسرش سپرده و روانه میشود. ✨بعد از چند ماه که مراجعت میکند میبیند که پسرانش دکان را از وسط تیغه کشیده اند و هر نیمی را یکی برداشته و به کسب و کار مشغول است. ✨چون خواست داخل شود راهش ندادند و در سوال و جواب و گفت و گو که این چه کاری است که شما کردید پسرانش میگویند: حوصله نداشتیم تا مردن تو صبر بکنیم سهممان را جلو جلو برداشتیم. ✨از قضای روزگار به سالی نمیکشد که در بلوای مشروطیت یکی از پسران جلوی میدان بهارستان تیر خورده و دیگری چندی بعد به مرض وبا که آن موقع در تهران مسری شده بود از دنیا رفته و دو مرتبه دکان دست حاجی میافتد و تیغه را از وسط برداشته و کسب خود را از سر میگیرد.... تهران در قرن سیزدهم - جعفر شهری ✨پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: 🍃"سه گناه است که کیفرشان در همین دنیا می‏‌رسد و به آخرت نمی‏‌افتد: آزردن پدر و مادر، زورگویی و ستم به مردم و ناسپاسی نسبت به خوبی‌های دیگران".🍃 📚 أمالی المفید: 237 / 1 منتخب میزان الحکمة: 222 @ranggarang
🔴 آیه الله مجتهدی تهرانی تاثیر آخرین عمل انسان در لحظه مرگ ✍بدبختی این است که آخرین عمل انسان گناه باشد و در این حال بمیرد وسعادت این است که انسان در حال عبادت بمیرد. مثلا در حال خواندن نماز شب سکته کند ، در راه مشهد و کربلا بمیرد. 🌟"حاج جواد اطمینان " به در خانه کسی رفت تا قباله بگیرد تا برای جهاز دختر آن خانواده قالی و یخچال تهیه کند، در همانجا سکته کرد ومرد. عمل آخری او کمک به بندگان خدا بود . این را در نامه عمل اومی نویسند. 🌟 پس همیشه بعد از نمازهایتان از خدا بخواهید که :خدایا، عمل آخری ما را عمل خیر قرار بده بعضی ها هستند که وقتی به آنها نامه ای میدهید فقط اول وآخر نامه را می خوانند، 🌟لذا می گویند : این دعا را زیاد بخوانید :" اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا " اگر عربیِ این دعا را بلد نیستید ، بعد از هر نماز بگویید : " خدایا عاقبت ما را ختم به خیر کن ." یعنی آخرین عمل مرا عبادت قرار بده... @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 زِ گیتی دو کس را سپاس ... 🌼 یکی حق‌شناس 🌸 و دیگری حدشناس ... @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸نوروز خوانی در مازندران. سنته قدیمی و دیرنه دارد.. @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴آدم همیشه بهار نیست ✍کسی نمی‌تواند به طبیعت بگوید: چرا زمستان شدی؟ چرا پاییز نماندی؟ 🔹کسی نمی‌تواند به برف بگوید: چرا آب شدی؟ یا اصلاً چرا آمدی که آب بشوی؟ 🔸کسی نمی‌تواند به زمین اعتراض کند: چرا این‌قدر سرد می‌شوی؟ 🔹کسی نمی‌تواند به پاییز بگوید: چرا دلگیری؟ چرا برگ‌ها را حرام می‌کنی؟ چرا زرد می‌شوی؟ چرا اخم می‌کنی؟ چرا اشک می‌ریزی؟ 🔸کسی به تابستان نمی‌گوید: چرا این‌قدر گرمی؟ بارانت کو؟ 🔹از همه مهم‌تر بهار که همه‌چیز تمام است و هیچ‌کس به بهار نمی‌گوید: تا الان کجا بودی؟ چرا همیشه نمی‌مانی؟ 🔸هیچ‌کس از تابستان توقع برف ندارد و هیچ‌کس از زمستان توقع گرمای تابستان و کولر آبی ندارد. 🔹همان‌قدر که طبیعت حق دارد همیشه بهار نباشد، آدم هم حق دارد. 🔸آدم هم حق دارد یک‌وقت‌هایی زمستان باشد. حق دارد یک‌وقت‌هایی سرد باشد. یک‌وقت‌هایی دل‌گیر و گریان باشد. و یک‌وقت‌هایی به‌طرز خفه‌کننده‌ای گرم باشد. 🔹گذر فصل‌ها طبیعت آدم است. آدم همیشه بهار نیست! @ranggarang
حكايت: زنى كه مخالف مهمان بود آورده‏اند كه در زمان رسول‏خداصلى الله عليه وآله شخصى بسيار مهماندوست‏بود، ولى‏زنى بسيار خسيس داشت. آن مرد از ترس اعتراض و فرياد برآوردن زن، از پذيرش مهمان بسياركراهت داشت. از اين رو براى حل اين مشكل روزى خدمت‏حضرت‏رسول اكرم‏صلى الله عليه وآله رفت و كيفيت احوال و ماجرا را تعريف كرد واز ايشان راه‏چاره خواست. حضرت فرمود: به خانه برو و به آن زن بگو: وقتى مهمان مى‏آيد،از لاى در مهمان‏ها را مشاهده كن و هنگام بيرون رفتن مهمان به پشت‏سرايشان خيره شو و نگاه كن تا ببينى خداوند تبارك و تعالى چه خير و بركتى‏در حق مهماندار عنايت كرده است. آن مرد به خانه رفت و به زن خود گفت: امروز رسول‏خداصلى الله عليه وآله را بادو سه نفر به مهمانى طلبيده‏ام. بنابراين توقع دارم كج‏خلقى نكنى و بخل رافرو گذارى. حضرت فرموده‏اند: در حال داخل شدن و بيرون رفتن مهمان، آنهارا نگاه كن تا آنچه را خداى تعالى به بركت مهمانى ارزانى داشته است، ببينى. مرد همسر خود را با هزار عجز و التماس راضى كرد و اسباب ضيافت راتهيه نمود. چون وقت داخل شدن مهمانان شد، زن از لاى در نگاه كرد و با تعجب‏ديد در دامن مهمانان گوشت و ميوه‏هاى بسيار است و آنان با اين وضع‏داخل منزل شدند. زن از ديدن اين منظره بسيار خوشحال شد و چون وقت‏بيرون رفتن‏مهمانان شد، باز از همان‏جا نگاه كرد. ديد گزنده‏ها و مار و كژدم‏هاى بسيار،در دامن ايشان آويخته، از خانه بيرون مى‏روند. زن تعجب‏كنان نزد شوهر آمد و گفت: هنگام ورود و خروج مهمان‏هاچنين چيزى ديدم. تعبير آن چيست؟ مرد گفت: من دليل آن را از رسول‏خداصلى الله عليه وآله خواهم پرسيد. 🍃پس از اين گفت‏وگو، روز بعد مرد به خدمت رسول‏خداصلى الله عليه وآله شرفياب شد وعرض كرد: يارسول الله! عيال من چنين نعمت‏هايى در هنگام داخل شدن‏مهمانان ديده و در وقت‏بيرون رفتن هم مشاهده نموده است كه گزنده‏هابه دامن آنها آويزانند و بيرون مى‏روند! 🍃رسول‏خداصلى الله عليه وآله فرمود: آن نعمت‏ها بركت‏هايى است كه خداوند عالم‏به سبب مهمانى و ميزبانى ارزانى فرموده و آن گزنده‏ها، گناهان صاحبخانه‏است كه بيرون مى‏رود. 🍃پس از آن، زن چنان راغب مهمان شد كه تمام عمر در مهمانى دادن،به شوهر خود سفارش مى‏كرد. . رسول گرامى اسلام‏صلى الله عليه وآله مى‏فرمايد: وقتى مهمان بر قومى وارد مى‏شود،روزى او از آسمان نازل مى‏گردد و وقتى از غذاى صاحبخانه مى‏خورد،خداوند گناهان اهل خانه را به سبب نزول مهمان مى‏بخشايد. . 🍃رزق ما با پاى مهمان مى‏رسد از خوان غيب ميزبان ما است هر كس مى‏شود مهمان ما «صائب تبريزى‏». مراد از گناهانى كه در اين روايت و روايات ديگر آمده كه آمرزيده‏مى‏شوند، گناهانى است كه حق‏الناس نباشند، چون حق‏الناس به هيچ عنوان‏آمرزيده نمى‏شود، مگر اين‏كه انسان آنها را جبران كند و يا صاحب آن از حق‏خود بگذرد و انسان را حلال كند. با تمام اين احوال كه ميزبان بايد از مهمان پذيرايى كند، غذا وامكانات‏خود را در اختيار او قرار دهد، او را اكرام كند و موجب رنجش خاطر اونشود، باز هم برترى مهمان بر ميزبان بيشتر است! زيرا مهمان با ورودش براى‏اهل خانواده دعا مى‏كند و فراوانى روزى آنها را از خداوند منان مى‏خواهد،در حالى كه ميزبان علاوه بر اين‏كه اين ثمرات را براى مهمان ندارد، مرتب‏غر مى‏زند و آه و ناله او بلند است و با خود فكر مى‏كند مهمان روزى او رامى‏خورد. 🍃حسين بن نعيم صحاف مى‏گويد: امام جعفر صادق‏عليه السلام از من پرسيد:اى حسين! آيا برادران دينى‏ات را دوست دارى؟ عرض كردم: آرى. فرمود: آيا به مستمندان آنان سود مى‏رسانى؟ گفتم: آرى، قربانت گردم. فرمود: همانا بر تو لازم است كه دوست داشته باشى كسى را كه خدا او رادوست دارد. به خدا قسم! به هيچ‏يك از آنها سود نرسانى جز آن‏كه دوستش‏داشته باشى. آيا آنهارا به منزلت دعوت مى‏كنى؟ عرض كردم: آرى، غذا نمى‏خورم مگر آن‏كه دو يا سه تن يا كمتر يا بيشتراز آنها همراهم باشند. حضرت فرمود: بااين حال، فضيلت آنها بر تو بيش از فضيلت تو بر آنهااست! با تعجب پرسيدم: قربانت گردم! غذاى خود رابه آنها مى‏خورانم وآنها راروى فرشم مى‏نشانم و خدمت آنها را مى‏كنم، باز فضيلت آنها بر من بيشتراست؟! فرمود: آرى، چون هرگاه آنها به منزلت آيند، همراه آمرزش تو و عيالت‏مى‏آيند و چون از منزلت‏بيرون روند، با گناه تو و عيالت‏بيرون مى‏روند. (6) . 👈اسلام شخصيت تازه وارد و مهمان را حفظ كرده و صريحا مى‏گويد: وى‏سربار خانواده نيست، بلكه وى با روزى خود آمده ورحمتى است كه فرستاده‏شده است. همه مؤمنان بايد خود را در معرض اين رحمت الهى قرار دهند، تا موجب خشنودى خداوند عزيز گردند. هركه را بينى به گيتى، روزى خود مى‏خورد * گر زخوان تو است نانش يازخوان خويشتن. پس تورا منت زمهمان داشت‏بايد * بهر آنك مى‏خورد بر خوان احسان تو نان خويشتن «ابن يمین @ranggarang
پسر زنی به سفر دوری رفته بود و ماه ها بود که از او خبری نداشتند. بنابراین زن دعا می کرد که او سالم به خانه باز گردد. این زن هر روز به تعداد اعضاء خانواده اش نان می پخت و همیشه یک نان اضافه هم می پخت و پشت پنجره می گذاشت تا رهگذری گرسنه که از آنجا می گذشت نان را بر دارد. هر روز مردی گو‍ژ پشت از آنجا می گذشت و نان را بر میداشت و به جای آنکه از او تشکر کند می گفت: . «کار پلیدی که بکنید با شما می ماند و هر کار نیکی که انجام دهید به شما باز می گردد. . این ماجرا هر روز ادامه داشت تا اینکه زن از گفته های مرد گوژ پشت ناراحت و رنجیده شد. او به خود گفت: او نه تنها تشکر نمی کند بلکه هر روز این جمله ها را به زبان می آورد. نمی د انم منظورش چیست؟ یک روز که زن از گفته های مرد گو‍ژ پشت کاملا به تنگ آمده بود تصمیم گرفت از شر او خلاص شود بنابراین نان او را زهر آلود کرد و آن را با دستهای لرزان پشت پنجره گذاشت، اما ناگهان به خود گفت: این چه کاری است که میکنم؟ بلافاصله نان را برداشت و در تنور انداخت و نان دیگری برای مرد گوژ پشت پخت. مرد مثل هر روز آمد و نان را برداشت و حرف های معمول خود را تکرار کرد و به راه خود رفت. آن شب در خانه پیر زن به صدا در آمد. وقتی که زن در را باز کرد ، فرزندش را دید که نحیف و خمیده با لباسهایی پاره پشت در ایستاده بود او گرسنه، تشنه و خسته بود در حالی که به مادرش نگاه می کرد، گفت مادر اگر این معجزه نشده بود نمی توانستم خودم را به شما برسانم. در چند فرسنگی اینجا چنان گرسنه و ضعیف شده بودم که داشتم از هوش می رفتم. ناگهان رهگذری گو‍ژ پشت را دیدم که به سراغم آمد. او لقمه ای غذا خواستم و او یک نان به من داد و گفت: «این تنها چیزی است که من هر روز میخورم امروز آن را به تو می دهم زیرا که تو بیش از من به آن احتیاج داری وقتی که مادر این ماجرا را شنید رنگ از چهره اش پرید. به یاد آورد که ابتدا نان زهر آلودی برای مرد گوژ پشت پخته بود و اگر به ندای وجدانش گوش نکرده بود و نان دیگری برای او نپخته بود، فرزندش نان زهرآلود را می خورد. به این ترتیب بود که آن زن معنای سخنان روزانه مرد گوژ پشت را دریافت. . هر کار پلیدی که انجام می دهیم با ما می ماند و نیکی هایی که انجام می دهیم به ما باز می گردند. @ranggarang
📢 اگر حضرت ابراهیم، نورچشمی و برگزیده خدا شد، دلیلش فقط بندگی و تسلیم در مقابل راهنمایی های خدا بود! ما چقدر تسلیم امر خداییم؟! 🌴 سوره بقره 🌴 🕋 وَ لَقَدِ اصْطَفَيْناه ُفِي الدُّنْيا «130» 🕋 إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِين َ‌«131» ⚡️ترجمه: و همانا ما او را در اين جهان برگزيديم هنگامى را كه پروردگار ابراهيم به او گفت: تسليم شو. گفت: در برابر پروردگار جهانيان تسليم شدم. @ranggarang
🌸خدایا صمیمی‌تر ازهمیشہ سر بر آستان ملڪوتیت میگذارم ودر دل دعا میڪنم و ازتو میخواهم ڪہ آرامش،برڪت وسلامتی رابرای خودم، همہ‌ی مردم، عزیزان،دوستانم وخانوادہ‌ام ارزانی داری @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا