اگر بهجای تلاش برای چشیدن مزۀ محبت خدا به دنبال جلب محبت دیگران باشیم هیچ نتیجهای جز شکست را تجربه نخواهیم کرد؛
تفاوت محبت خدا با محبت دیگران ایناستکه محبت دیگران ابتدا راحت به دست میآید ولی بعد راحت از دست میرود، ولی محبت خدا ابتدا سخت به دست میآید ولی هرگز از دست نمیرود.
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤چند روزه خانومم،نمازتو نشسته میخونی...
مداحی بسیار زیبا در وصف شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استادعالی
📌حقایق مهمی درباره گناه
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فاطمیه
📽علت اهمیت فاطمیه چیست؟
@ranggarang
#شیطان_شناسی
رمان واقعی«تجسم شیطان»
#قسمت_چهاردهم🎬:
فاطمه صورتش را به صورت روح الله چسپانید آیا درست میشنید؟! روح الله انگار به سختی نفس میکشید
فاطمه با هول و هراس سر روح الله را روی متکای خودش گذاشت، کلید برق را زد، خدای من! چشمهای روح الله سفید شده بود و صورتش کبود..
به سمت روح الله برگشت و دستی به گونه سرد او کشید و گفت: چی شدی روح الله..
روح الله به سینه اش اشاره کرد، انگار میگفت سینه اش سنگین شده، فاطمه یک چیزایی از کمک های اولیه بلد بود سریع شروع به ماساژ قلب روح الله کرد، همزمان که ماساژ میداد ذکر یا صاحب الزمان الغوث الامان را زیر لب می گفت، رنگ رخ روح الله کبود میشد، انگار کسی داشت خفه اش می کرد.
فاطمه با صدای بلند خدا و ائمه را به یاری میطلبید، نمی دانست چه میگوید و چکار میکند، فقط میخواست روح الله به حالت طبیعی برگردد...
دوباره ماساژ ....دوباره ذکر...
زینب و عباس بیدار شده بودند و بالای سرشان، هراس مادر و درد پدر را میدیدند
عباس دنبال گوشی بود تا به اورژانس زنگ بزند و زینب که دختری فهمیده بود به سرعت به سمت آشپزخانه رفت تا شربت گلاب درست کند.
دقایق جانکاهی گذشت که فاطمه متوجه شد نفس کشیدن روح الله بهتر شده، رنگ چهره اش روشن تر میشد، او فکر میکرد که ماساژ قلب، روح الله را برگردانده اما خبر نداشت که ذکرهایی که برلبش جاری شده، این درد کشنده را از روح الله دور کرده..
چشمهای روح الله که سفید شده بود به حالت عادی برگشت، در همین حین زینب و عباس با هم رسیدند، عباس شماره اورژانس را گرفته بود، میخواست آدرس بدهد که روح الله با دست اشاره کرد که احتیاج نیست.
زینب هم شربت گلاب را به طرف مادرش داد
فاطمه در عین اینکه استرس شدید داشت اما چون همیشه سلامت روح الله برایش مهم بود، در همین لحظات هم به فکر همسرش بود، کمی از محتویات لیوان را چشید و گفت: بابات دیابت داره، ممکنه قندش بالا رفته باشه برو یه لیوان آب خالی بیار،یه کمگلاب هم داخل آبها بریز..
زینب به سرعت رفت و با لیوان آب و گلاب برگشت.
فاطمه دستش را زیر سر روح الله برد، سرش را بالا آورد و لیوان را به لب های روح الله نزدیک کرد.
روح الله جرعه آبی نوشید و با لبخند گفت: مزه بهشت را میدهد و بعد بدون خجالت از حضور بچه ها، بوسه ای بر دست فاطمه زد و سرش را در آغوش فاطمه فرو برد و گفت: اینجا امن ترین جای دنیا برای روح الله هست، خدایا این جای امن را از من نگیر...
فاطمه همانطور که شیرین زبانی های روح الله را گوش میکرد لبخندی زد و گفت: چی شدی؟! انگار عزرائیل را دیدی و از مرگ جستی و حالا هم عارف و شاعر شدی؟!
بچه ها بعد از ان استرس شدید خنده ریزی کردند و بعد از اتاق خارج شدند تا پدر و مادرشان در تنهایی خود راحت باشند.
روح الله آرام سرجایش نشست و گفت: وقتی اون حرف را به تو زدم و گفتم شراره را طلاق میدم، انگار یه کسی می خواست منو از تو جدا کنه، بعد حس کردم یکی روی سینه ام نشسته و داره فشار میده، بعد این فشار رسید به گلوم، نمی دونم چی شد که این فشار کم و کمتر شد...تا اینکه به کلی ازبین رفت اما الان حس میکنم گلوم از درد میترکه...
فاطمه نگاهی به گردن و گلوی روح الله کرد، او احساس کرد که گلوی روح الله متورم شده...اما این حس را بر زبان جاری نکرد.
روح الله ته مانده لیوان آب و گلاب را سرکشید و گفت: فردا با هم برمیگردیم تبریز و باهم دنبال کارای طلاق شراره را میگیریم، دیگه نمی خوام حتی یک بار با این زن چشم تو چشم بشم.
فاطمه لبخندی زد و گفت چشم...
اما نمی دانست که روزگار بازی های سخت تری در پیش روی آنان گذاشته..
ادامه دارد...
📝به قلم: ط_حسینی
بر اساس واقعیت
@ranggarang
⭕️ کشف بقایای ۲۰ انسان در تخت جمشید
🔹سرپرست کاوش در آبراهههای تخت جمشید: طی کاوش در آبراهههای تخت جمشید تاکنون بقایایی از اسکلت ۲۰ انسان به دست آمده و یکی از کاملترین این اسکلتها طی چند روز گذشته و در ششمین فصل کاوش بدست آمد.
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️کل دنیا رو بدست بیاری
نمیتونی جای قدرت کو انتومی دعای مادرتو بگیره.
@ranggarang
🔴چرا ما جزء علما نشدیم؟ آنها چه ویژگیهایی داشتند؟
✳️ کمی با خودتان خلوت کنید و فکر کنید که شما برای حرف و دستورات خدا چقدر ارزش قائلید؟
⛔️ به خاطر خدا از یک گناه نمیتوانید بگذرید! امّا بزرگان و اولیا حتّی یک گناه هم نمیکردند تا رضایت خدا را به دست آورند.
✅ به شما گفتهاند: «اگر به حرف علما و خدا گوش دهید، شما هم ساخته میشوید و جلو میروید،به مقام بزرگان میرسید.»
♨️امّا شما گوش نمیدهید و حتی با اینکه میبینید کسانی که به حرف خدا گوش نمیدهند چگونهاند، امّا باز جلو میروید و گناه میکنید...
📙در محضر آیت الله خوشوقت ره
@ranggarang
🌸امام حسن علیه السلام :
🔰كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى خدا خطور نكند، من ضمانت مى كنم كه خداوند دعايش را مستجاب كند.
📙كافى(ط-الاسلامیه)ج2، ص62، ح11
@ranggarang
🔴اهمیت عمل به پیمان و وعده!
🌺پيامبر خدا صلي الله عليه و آله سحرگاه به شخصي وعده داد كه در كنار تخته سنگ بزرگي منتظر آن شخص باشد.
✍آن مرد رفت و برنگشت، تا اين كه آفتاب بالا آمد و هوا گرم شد،
💥اصحاب ديدند حضرت از شدت گرما سخت ناراحت است.
عرض كردند: يا رسول الله! پدر و مادرمان به فدايت باد!
💫اگر تغيير مكان داده به سايه تشريف ببري بهتر است.
❤️پيامبر اسلام حاضر نشد جايش را عوض كند و فرمود:
من به آن شخص وعده داده ام در اين مكان منتظرش باشم و اگر نيامد تا هنگام مرگ اينجا خواهم بود تا روز قيامت از همين مكان برانگيخته شوم!
📒بحار الانوار: ج 21، ص 193
@ranggarang
✅ اﺯ عارفى ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ دعا ﺑﻪ درگاه ﺧﺪﺍوند ، ﭼﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯼ!؟
🔰 ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﻫﻴﭻ ! ﺍﻣﺎ ، ﺑﻌﻀﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ دست ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ :
⚡️ﺧﺸﻢ ، ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ، ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ، ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺪﻡ ﺍﻣﻨﯿﺖ ، ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﯼ ﻭ ﻣﺮﮒ.
💥 ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﺎلمان ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺸﻮﺩ، ﮔﺎﻫﯽ با ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﻬﺎ ،خيال ﺁﺳﻮﺩﻩ تري داريم.
@ranggarang
و خدا هیچ کس را همانندِ مهلت
دادن، مورد آزمایش قرار نداد... !
[ #نهجالبلاغه | #حکمت۲۶۰ ]
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝یا فاطمه من عقدهی دل وا نکردم ...
🎙مداحی بسیار دلنشین زنده یاد حاج سلیم موذن زاده بمناسبت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
📎 #ایام_فاطمیه
@ranggarang
مداحی_آنلاین_یا_فاطمه_من_عقده_ی_دل_وا_نکردم_موذن_زاده.mp3
4.28M
🔳 #ایام_فاطمیه
🌴یا فاطمه من عقدهی دل وا نکردم
🌴گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم
🎙زنده یاد حاج #سلیم_موذن_زاده
⏯ #سینه_زنی #فارسی #ترکی
@ranggarang